یزد در چاله
کویر چگونه دچار فرونشست شده است؟
یزد شهر کهندژها و بادگیرها، شهر قناتها و قناعتها، ایرانِ در گذر تاریخ است. سیمایی صمیمی از تمدنی باشکوه که از کنه تاریخ سر از خاک برآورده و در سازگاری شگفت با کمآبی و در شکنندهترین طبیعت ایران خود را به بلوغ رساند و تا امروز شعلههای آتش زندگی را در آتشکده خویش روشن نگه داشته است. اما در چند دهه اخیر به دلایل کاملاً انسانمنشأ اندک ذخیرههای آب سفرههای زیرزمینی که روزی چون نوشدارویی شفابخش بر لب قناتهای شهری کهن جاری بود، ته کشیده و دیری نمیپاید که یزد در نشستی دهشتناک سقوط کند. نمایش تصویری بهتآور از فروریختن زمین زیر پای کامیونی در مسیر آزادراهی که ظاهراً از استان یزد میگذرد، این نگرانی را به وجود آورد که چطور خطر فرونشست بیخ گوش مردم یزد، مثل دیگر مناطق کشور کمین کرده است.
یزد با بارشی کمتر از 60 میلیمتر در سال در رده آخر نقشه میزان بارش در ایران قرار دارد. اما این منطقه از کشور به دلایلی که کاوش آن چندان کار پیچیدهای نیست، یکی از شهرهای صنعتی کشور و حتی یکی از مناطقی است که در آن کشاورزی سنتی جریان دارد! یزد تاریخی و زیبا به جای آنکه درِ سازههای تمدنیاش با الگویی پایدار به روی گردشگران گشوده باشد، پهنههای تفتیدهاش میزبان صنایع آبمحوری است که آخرین شیرههای جانش را مکیده و اکنون برای سیراب کردنش باید از دریاهای دور آب انتقال دهند. البته پیش از این و بعد از کاهش شدید منابع آب زیرزمینی و شور شدن چاههای عمیق در این منطقه و غیرقابل استفاده شدن آب، برای نجات یزد خط لولهای از کوهرنگ بختیاری به یزد انتقال داده شد تا یزد را نجات دهد. انتقال آبی که هر چند وقت یکبار به تنشی منطقهای دامن میزند. اما آنطور که گزارشهای رسانهها و اظهارات مقامات محلی نشان میدهد دیگر به این خط انتقال نیز امیدی نیست. ظاهراً حقآبه تعیینشده به دلایل مختلف از جمله کاهش بارش در منطقه و افزایش مصرف در مبدأ آبی به یزد اختصاص داده نمیشود و نکته دیگر اختلافات محلی بر سر انتقال آب این منطقه است که این خط در ایام مختلف سال به ویژه تابستانها مورد تعرض قرار میگیرد. آخرین حمله به این خط انتقال و قطع کردن آب انتقالی، باعث قطعی آب در بسیاری از مناطق یزد به مدت ۱۶ ساعت شد. بنابراین تلاش شده است تا با برنامهریزی و تامین منابع اعتباری، احداث خط دوم، سوم و چهارم انتقال آب نیز انجام شود و شرکتهای بزرگ فلات مرکزی ایران برای انتقال آب از خلیجفارس به میدان بیایند. اما بنا به اظهارات مسوولان ارشد استان، نکته نگرانکننده در مورد یزد این است که اگر آب انتقالی یزدیها قطع شود، تنها ۲۴ ساعت آب شرب ذخیره برای استان وجود دارد و در نهایت آب شرب بیکیفیت و نامناسب با سختی بالا وارد شبکه شرب میشود و این به معنای نابودی یزد در آیندهای نهچندان دور است.
مصرف آب در ایران
فلات مرکزی ایران در گذر زمان چکیده و خلاصه تمدن ایرانی را در تهاجمهای اهریمنی دشمنان این خاک در خود زنده نگه داشته است. چرا که این بخش خشک ایران برای مهاجمان خارجی هرگز جایی برای عرضاندام نمیگذاشت اما ایرانیان صبور و کوشا توانستند با گریز از دست دشمنان دائمی ایران، هنر زندگی و سازگاری خود را در کویرهای مرکزی ایران از جمله یزد حفظ کنند. در محیطی بیآب و خشک، با استفاده از مهندسی بیمانند کاریز و قنات آب را از دل زمین به بهینهترین شکل ممکن استخراج میکردند و با آن معماری باشکوه شهرهای تاریخی ایران از جمله یزد و اصفهان و کرمان را بنا گذاشتند. سال ۲۰۱۶ در چهلمین اجلاس جهانی یونسکو، نام 11 قنات ایرانی در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفت. در میان این 11 قنات، نام قنات زارچ به عنوان طولانیترین قنات ایران در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسید.
ایرانیان به صورت سالانه نزدیک به ۹۸ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکنند که از این میزان، ۵۵ درصد بهوسیله منابع زیرزمینی و ۴۵ درصد دیگر بهوسیله منابع آب سطحی تامین میشود؛ البته توزیع استانی برداشت آب زیرزمینی در استانهای مختلف کشور به یک اندازه نیست. بررسیها نشان میدهد در برخی استانها سهم منابع زیرزمینی در تامین آب مورد استفاده به شدت افزایش یافته است. به عنوان نمونه در استان کرمان حدود ۹۳ درصد از آب مصرفی از طریق چاههای زیرزمینی تامین و در استان یزد نیز حدوداً ۹۱ درصد از آب مصرفی از آبهای زیرزمینی برداشت میشود. بهطور کلی در ۲۱ استان کشور بیش از ۵۰ درصد از آب مصرفی از منابع زیرزمینی برداشت میشود، وضعیتی که در آن قرار داریم و طی یک روند صعودی سبب شده است اکنون با رقمی معادل ۱۴۳ میلیارد مترمکعب کسری تجمعی آب زیرزمینی روبهرو باشیم و این روند موجب پایین رفتن سطح آب در آبخوانها و در نتیجه برداشت آب از قسمتهای عمیقتر شده است.۷۰ درصد استانها درگیر این مساله شدهاند که با کنترل برداشت منابع آبهای زیرزمینی میتوان این مساله را مدیریت کرد. اکنون از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی آبهای زیرزمینی ۴۱۴ محدوده وارد نقطه بحران شدهاند بنابراین زمانی که موضوع آب مطرح میشود دو مساله حکمرانی آبهای سطحی و تعادل آن با حکمرانی آبهای زیرزمینی مورد توجه قرار میگیرد. در برخی از بخشها میزان برداشت آبهای زیرزمینی بیشتر بوده و با شرایط بحرانیتری مواجه هستیم. اکنون در دشتهای استانهای خراسان، تهران، قزوین، کرج، فارس، اصفهان، کرمان، یزد و بهطور کلی ۷۰ درصد استانها با موضوع فرونشست مواجه هستیم.
آبها و قناتها
«قنات زارچ به عنوان طولانیترین قنات جهان در استان یزد قرار دارد. قناتی سه هزارساله که طول آن به بیش از ۷۱ کیلومتر میرسد و ۲۱۱۵ حلقه چاه در آن پیدا شده است. وجود تعدادی از میلههای قنات در مسجد سلیمان (جامع) یزد بیانگر این امر است که قنات زارچ، پیش از اسلام وجود داشته و مسجد جامع در اطراف آن بنا شده است. پس از اسلام برای اینکه آبانبار زیر مسجد جامع را پر کنند این میلهها را تعبیه کردند و مسلمانان از طریق پایاب برای وضو گرفتن از آب قنات استفاده میکردند. جالب است بدانید که این پایاب هنوز هم قابل استفاده است. در زمان زرتشتیان قناتها با مقطع مربعی ساخته میشدند. این در حالی است که دیگر قناتها مقطع بیضیشکل یا دایرهای دارند. با توجه به اینکه قنات زارچ مقطعی مربعی دارد، به نظر میرسد مربوط به دوران زرتشتیان باشد. این قنات سه شاخه به نامهای شیرین، شور و ابراهیم خویدکی دارد. دو شاخه شیرین و ابراهیم خویدکی سالهاست که خشک شدهاند. شاخه شور در حال حاضر حدود ۷۲ کیلومتر آبدهی میکند. تا ۵۰ سال پیش زارچ ۱۵۰ لیتر در ثانیه آبدهی میکرده است اما به سبب حفر بیرویه چاههای عمیق در حریم آب قنات، آبدهی زارچ بسیار کاهش یافته است.»
استان یزد نزدیک به 76 هزار و 500 کیلومترمربع مساحت دارد. دشت کویر در شمال، دشت لوت در خاور و جنوب و ارتفاعات مرکزی ایران در باختر آن واقع شده و همین احاطه طبیعی سبب شده این منطقه از کشور یکی از بدترین شرایط آبوهوایی، جوی و طبیعی را داشته باشد. محیط بسته یزد دربرگیرنده نامناسبترین عوامل طبیعی چیره بر فلات مرکزی ایران است. بیش از 90 درصد استان یزد را منابع طبیعی تجدیدشونده مانند بیابانها و ماسهزارها، جنگلهای طبیعی و دستکاشت و مراتع با وضعیتهای متفاوت تشکیل میدهد.
توسعه و توان اکولوژیک
آب، مهمترین کالای حیاتبخش، در یزد اندک است. اما توسعه صنعتی و کشاورزی در یزد منطبق با توان و ذخیره آبی این منطقه نیست. این نگرش ناپایدار در یزد اکنون به یک بحران جدی بدل شده است. چرا که با خالی شدن حداقل ذخایر آب در این منطقه و مصرف آن اکنون زمین دهان گشادش را در یزد بیش از دیگر مناطق ایران گشوده است و دیر یا زود این منطقه از ایران را در خود خواهد بلعید و سازههای خشتی و گنبدهای فیروزهای و بادگیرهای باستانیاش را با خاک یکسان خواهد کرد.
«تحلیل وضعیت مصرف آب در صنایع استان یزد» عنوان مقالهای علمی-پژوهشی است که حسن محبی، حبیب انصاریسامانی و مهدی حاجامینی از استادان دانشگاههای این شهر آن را تهیه کردهاند. در این پژوهش آمده است: «آب به عنوان کالای نهایی ضروری در مصارف خانگی و به عنوان نهاده یا کالای واسطهای مهم در تولید استفاده میشود. ارزش آب در تولید را میتوان به تواناییاش در ایجاد کالاها و خدمات نسبت داد. استان یزد یکی از استانهای صنعتی و همچنین یکی از استانهای کمآب کشور به حساب میآید. این پژوهش به تحلیل وضعیتِ آب مصرفیِ صنایع استان یزد طی دوره 1394-1374 میپردازد. در حالی که میانگین رشد صنعتِ استان یزد تقریباً 9 درصد بوده، این بخش میانگین رشد 29درصدی را در مصرف آب به خود اختصاص داده که وضعیت نامناسب مصرف و مدیریت آب را نشان میدهد. برآورد تابع تولید با استفاده از رگرسیون دادههای تابلویی نشان میدهد که ارزش تولید نهایی آب در صنعت استان یزد بسیار بالاتر از قیمت پرداختی است. بنابراین اول، بخش صنعت از پایین بودن بهای آب سود ویژهای (رانت) دریافت میکند و دوم، پدیدههای توسعه صنایع پرآبخواه و عدم مدیریت صحیح منابع آبی قابل توضیح است.» استقرار صنایع پرآببر در یزد یکی از عجیبترین پرسشهایی است که باید از سیاستگذاران در طول چند دهه اخیر پرسید. اینکه استانی با ظرفیت محدود منابع آبی و دور از سواحل جنوبی و شمالی ایران، چرا باید محل استقرار صنایعی باشد که نیاز به آب دارند؟ آن هم شهر و استانی با ظرفیت گردشگری و تاریخی یزد که میتواند از طریق تقویت بنیانهای پایدار گردشگری سالانه میلیاردها تومان درآمد از راه توریسم داشته باشد. اما نتیجه این فقدان آمایش درست سرزمینی، مصرف هولناک آب و در نهایت فروپاشی ساخت تاریخی یزد و افزایش مهاجرت از این منطقه خواهد بود. بعد از استان اصفهان، استان یزد نیز با استقرار صنایع آببر مواجه است. برخی بررسیها نشان میدهد توسعه صنایع آببر در استانهای فلات مرکزی در چهار دهه گذشته در حال افزایش بوده و حدود 80 درصد از صنایع فولاد کشور در استانهای یزد و اصفهان قرار گرفته است که هر دو استان با بحران شدید کمآبی و خشکسالی مواجهاند. با وجود محرز بودن مشکل کمآبی در استان یزد و آببر بودن صنایع فولاد، 17 کارخانه تولید فولاد در این استان مشغول فعالیت هستند و این در حالی است که بخش زیادی از منابع آبی استان یزد به وسیله پروژههای انتقال آب تامین میشود. هرسال بیش از 60 میلیون مترمکعب آب از حوضه آبخیز زایندهرود به یزد منتقل میشود که ظاهراً بخش عمدهای از این آب برای توسعه صنایع آببر فولاد است. با توجه به اینکه برای تولید هر تن فولاد بهطور متوسط حدود 28 مترمکعب آب نیاز است، واضح است که بخش زیادی از مشکل کمبود آب در استانهای یزد و اصفهان مربوط به توسعه صنایع فولاد و ذوبآهن در این استانهای کمآب است.
ظرفیتهای ناچیز آب یزد
برای فهم ناچیز بودن منابع آبی در یزد باید به ظرفیتهای آبی این منطقه نگاهی انداخت. رودخانه فصلی اعظم و بوانات که در شهرستان خاتم جاری است تنها رودخانه این منطقه است که به حوضه آبریز استان فارس میریزد. البته چند رودخانه کوچک فصلی دیگر در برخی منطقههای کوهستانی دامنه شیرکوه، پشتکوه، پیشکوه و میانکوه شهرستانهای تفت و مهریز، روان است که آورد آنچنانی آن هم به صورت فصلی ندارند. این چند رودخانه هم دنباله مسیلهایی است که از سیلابهای اواخر زمستان و اوایل بهار پرآب میشوند و یکباره به خشکی میگرایند. عمدهترین و اصلیترین منبع تامین آب استان یزد، آبهای زیرزمینی است. در استان یزد ۱۳ حوضه آبریز وجود دارد. مهمترین حوزه، دشت یزد-اردکان است که به تنهایی ۶۰ درصد جمعیت و ۸۰ درصد فعالیتهای مهم صنعتی و اقتصادی و ۴۰ درصد فعالیتهای کشاورزی و دامداری را به خود اختصاص داده است. این حوزه در عین حال وسیعترین حوزه (با ۱۱۸۰۰ کیلومترمربع مساحت) نیز محسوب میشود. بر اساس آمارهایی که در دهه 70 منتشر شده که وضعیت آبی به مراتب بهتر از امروز بود، در استان یزد ۱۷۵۱ رشته قنات، ۲۰۸۴ حلقه چاه نیمهعمیق و ۸۹۷ حلقه چاه عمیق وجود دارد که مجموعاً سالانه بالغ بر ۱۱۰۰ میلیون مترمکعب آبهای زیرزمینی را تخلیه میکنند.
تاریخ آب
تاریخ بیآبی و کمآبی در یزد دقیقاً به قدمت ایجاد این شهر است. حفر قناتهای باستانی در این منطقه خود دلیلی موجه بر اهمیت آب و البته فقدان آن بوده است. بنا به روایات متعدد تاریخی مشهورترین آب یزد بنابر مندرجات کتابهای تاریخی یزد، «آب وقفآباد» است، جامع مفیدی در اینباره نوشته است: «سیدرکنالدّین محمّد امر کرد تا در فراشاه، قناتی جاری نموده، چند آب از سهام قنوات دیگر به عنوان مالکیّت خریداری کرده، به یکدیگر ممزوج ساختند و از میان شهر و محلّات در مسجد جامع آورده، از آنجا به مدرسه رکنیّه و میدان وقت و ساعت گذرانیده، از درب کوشک نو بیرون برد و به خانه محمّد یعقوب، معلّم خود جاری ساخت و آن را آب وقفآباد نام نهاد.» بعدها در سال ۱۳۲۳ ه.ق همین آب وقفآباد، با افزودن قناتهای دیگر حیاتی دوباره گرفت و در شهر یزد جاری شد. در دیباچه وقفنامه وقفآباد یزد در بایستگی انجام آن چنین آمده است: «اهالی محلّات شهر دارالعباده یزد به سبب قلّت آب در شهر از برای استعمالات خود در تعب و مشقّت میبودند و... تا آبی از چاههای عمیق برآوردندی و به مشقّتهای تمام در محاویج خود استعمال نمودندی و مساجد و مدارس و خانهها و حمّامها و کاروانسراها از آب جاری محروم بودند و ربع قنات اهرستان که منابع و مجاری سه هزار جرّه باشد که مرحوم مغفور حسینخان صاحب اختیار طاب ثراه از قرار وقفنامههای معتبره متعدده به شروط مرقومه در آنها وقف نموده بود که در شهر دارالعباده یزد جاری باشد.» جعفری در تاریخ یزد (تالیف سده نهم ه.ق) در ذکر میاهی که بر روی زمین و در کاریزهای درون و برون شهر جاری بوده، نوشته است که «مدار یزد بر این آبها بوده و چندین آبانبار و پایاب دارد.»
وضعیت هشدار آبی
در طول سالهای اخیر که البته همه ایران با چالش افزایش دما و کاهش بارش مواجه است، وضعیت آب در یزد بهطور مستمر به حالت هشدار رسیده است. با این همه به نظر میرسد سبک زندگی در یزد مثل همه مناطق ایران، با مصرف بینهایت آب آمیخته است و هشدارهای مسوولان و رسانهها هرگز در بهبود کیفیت مصرف کارگر نبوده است. اما آنچه بیش از همه با کاهش منابع آب و افزایش مصرف و ایجاد وضعیت هشدار، آمیخته است، تسلیم شدن زمین در یزد و آغاز گسیختگی خاک و فرونشست دائمی در این استان است. آنطور که خبرگزاری مهر در گزارشی نوشته است؛ طبق مطالعات صورتگرفته در استانهایی مانند کرمان، یزد، خراسان جنوبی، هرمزگان، همدان، خراسان رضوی، فارس، مرکزی، قم و سمنان، وابستگی به آبهای زیرزمینی نسبت به دیگر استانهای کشور به مراتب بدتر است. در این استانها بیش از ۷۵ درصد از آب مصرفی از آبهای زیرزمینی تامین میشود که یکی از پیامدهای آن افت سفرههای زیرزمینی آب و فرونشست زمین و ایجاد فروچالههاست. یزد یکی از استانهایی است که با مساله فرونشست و فروچاله روبهرو است. با توجه به مطالعات بهدستآمده، در کنار کاهش نزولات جوی، افزایش برداشتهای بیرویه یکی از عوامل اصلی این رویداد است بهطوری که در سالهای اخیر میزان چاههای غیرمجاز حفرشده به شدت افزایش یافته و میزان برداشت آب به حداکثر خود رسیده، در نتیجه در اثر بهرهبرداری بیش از ظرفیت آبخوان، کاهش بلندمدت سطح آب زیرزمینی اتفاق میافتد و این اقدام نیز میتواند به تخلیه آب از خلل و فرج لایههای زیرسطحی زمین منجر شود که به صورت فرونشست زمین یا فروچاله ظاهر میشود. در برخی از لایههای آهکی و مشابه آن، افت شدید سطح آب زیرزمینی باعث وقوع فروچاله در سطح زمین میشود. در حال حاضر دشت یزد-اردکان از جمله دشتهای شاخص استان است که با این چالش روبهرو است. این دشت با فرونشست قابل توجه زمین در سالهای اخیر از جمله در منطقه رستاق روبهرو بوده و همچنین تحقیقات علمی حاکی از فرونشست زمین در دشت یزد-اردکان به دلیل افت سطح آب زیرزمینی است. دشت ابرکوه نیز با حدود ۳۰ تا ۴۰ مورد فروچاله و منطقه شمش-بهادران از دیگر دشتهای مطرح استان هستند که به این پدیده دچار شدهاند. وقوع فروچاله و فرونشست باعث شده این دشتها جزو دشتهای ممنوعه بحرانی در زمینه بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی مشخص شوند. مدیرکل مدیریت بحران استان یزد درباره بیشترین فرونشست زمین در این استان، این پدیده را مربوط به شهرستانهای یزد، میبد و اردکان عنوان کرد که در نتیجه مطالعاتی که بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ محدوده تحت تاثیر فرونشست را بررسی کرده، به دست آمده است. بر اساس نتایج این مطالعات، شهرستانهای میبد، اردکان، اشکذر، بفروئیه، زارچ، شاهدیه و احمدآباد دارای بیشترین نرخ فرونشست در سال هستند. این محدوده همچنین ۳۸ روستا و مرکز جمعیتی از جمله روستاهای با بیشترین جمعیت به ترتیب شامل روستاهای دهنو، ترک آباد، محمدآباد، رکنآباد، مزرعه بیده را نیز دربر میگیرد.
نتیجه مصرف آب؛ فرونشست زمین
نتیجه کاهش منابع آبی، فرونشست زمین و نتیجه فرونشست، گسیختگی خاک و آغاز طوفانهای گردوغبار است. افزایش نرخ فرونشست در یزد سبب ایجاد کانونهای جدید فرسایش بادی شده است. نرخ فرونشست در بسیاری از مناطق مستعد در حال گسترش است. فرونشست در ایران به دلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی بوده و نتیجه آن کمبود آب و تبدیل بسیاری از دشتها به کانونهای گردوغبار به ویژه در استان یزد است. برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی کشور موجب شده که میزان افت سالانه سطح آب سفرههای زیرزمینی در اغلب دشتهای کشور به حد بحرانی برسد. وقتی حجم آب کاهش مییابد منافذی بین لایههای خاک ایجاد میشود که به دلیل سنگینی لایههای بالایی، آرامآرام این منافذ پر میشود و به مرور که این یکدهم سانتیمتر جابهجایی در لایهها به سطح زمین میرسد، میتواند از عمق ۲۰۰متری تا سطح زمین به ایجاد نشست ۵۰سانتیمتری هم منجر شود. پدیده فرونشست علاوه بر آنکه زیرساختهای شهری را نابود میکند، دشتها را نیز از بین میبرد. آبهای زیرزمینی که میان ماسهها و لایههای خاک قرار دارد، از دل زمین به بیرون کشیده شده و مصرف میشود. در میزان برداشت از آبهای زیرزمینی کشور از جمله استان یزد هنوز کاهشی شکل نگرفته است. این در حالی است که در سال ۸۴ هشدارها داده شد که پدیده فرونشست مانند زلزله نیست که آثار آن قابل رویت باشد و بتوان آن را مدیریت کرد، بلکه وقتی آثار آن مشاهده میشود، پدیده تمام شده است و اکنون زمانی است که حتی یک روز اضافهبرداشت از آبخوانها، فاجعه بسیار بزرگی برای آیندگان رقم خواهد زد.
سیمای فرونشست در ایران و یزد
علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، در این گزارش معتقد است؛ نمیتوان وضعیت آب و فرونشست در استان یزد را بررسی کرد بدون اینکه بینشی دقیقتر نسبت به آنچه در سراسر پهنه سرزمینی ایران رخ میدهد داشت. چرا که ظاهراً آنچه در اکثر مناطق کشور از منظر فرونشست سرزمین شاهد هستیم، ریشه در نوعی سهلانگاری تخصصی و فقدان سیاستگذاری درست دارد. در نظر بگیریم در سند چشمانداز برنامه هفتم توسعه کشور حتی اشارهای در حد یک واژه به بحران عمیق و بسیار خطرناک فرونشست در کشور نشده است. بنابراین نمیتوان بدون برنامهریزی و سیاستگذاری درست، به حل ریشهای بحران و مدیریت دقیق آن امید داشت.
علی بیتاللهی با ارائه تحلیلی آماری از سیمای فرونشست زمین در ایران میگوید: ما از اواسط دهه 50 تا اکنون با کسری مخزن آب زیرزمینی مواجه شدهایم. این امر با افزایش جمعیت و توسعه زمینهای زراعی در اوایل دهه 70 تشدید شد و گرادیان افت مخازن آبهای زیرسطحی کشور با یک نرخ تندتر کاهش پیدا میکند. بهطوری که از اوایل دهه 70 تا الان نزدیک به 140 کیلومترمکعب آب زیرزمینی ما کم شده است. این آب شیرین و قابل استفاده است. اگر بخواهیم تجسمی از ابعاد این حجم پیدا کنیم باید کانالی از دریای مازندران تا خلیجفارس تجسم کنیم به پهنای یک کیلومتر و به عمق صد متر. ما چنین عظمتی از آبهای زیرزمینی را از دست دادهایم. بهطور متوسط در کل کشور حدود 20 متر سطح آبزیرزمینی پایین رفته که در برخی از مناطق میزان افت سطح آب زیرزمینی به بیش از صد متر بالغ میشود. اثر منطقی و پاسخ طبیعت به این پدیده جمع شدن و تحکیم لایههایی بوده که پیشتر در خلل و فرج خاک آن آب بوده و اکنون که آب از آن لایهها خارج شده فشرده و متراکم شده و این تراکم و فشردگی در سطح به صورت فرونشست برای ما قابل اندازهگیری است. برآوردها نشان میدهد که در کل استانهای کشور و از جمله استان مازندران -که شاید برای بسیاری عجیب باشد- که در کنار دریاست، با خطر فرونشست مواجه هستیم و این امر در قسمتهای مرکزی و استانهای خشک کشور شدت بیشتری دارد. همینطور در مناطقی که بار جمعیتی بالاتری دارند، بار فرونشست بیشتری را شاهد هستیم. بهطوری که در استان کرمان در حوالی بهرمان و رفسنجان نرخ فرونشست تا 40 سانتیمتر در سال است. در جنوب البرز نرخ فرونشست به حدود 32 سانتیمتر در سال میرسد. در زیر شهر تهران به سمت دشت شهریار گستره فرونشستی طولی بیش از 100 کیلومتر شده است. در استان خراسان رضوی 50 هزار کیلومترمربع از وسعت سرزمینی استان درگیر فرونشست است. بهطور کلی استانی را نداریم که دچار بحران فرونشست نباشد و در آن فرونشست رخ نداده باشد. اما در میان استانهای ردهاول ما از نظر خطر فرونشست استان خراسان رضوی در رتبه اول است و استانهای اصفهان، یزد، کرمان، فارس و تهران به ترتیب در رتبههای بعدی قرار میگیرند. مجموع مساحت پهنههای فرونشستی کشور حدود 11 درصد کل مساحت سرزمینی ماست. اما متاسفانه در همین پهنه 11درصدی از گستره ایرانزمین نزدیک به 49 درصد جمعیت ایران ساکن هستند. به عبارت دیگر در جاهایی که کوهستانی و کویری است فرونشست نداریم و همان جاها هم جمعیت ساکن نیست. بررسی نشان میدهد، مناطقی که تمرکز جمعیتی در آنها بالاست، به دلیل فشار بر آبخوان و سفرههای آب زیرزمینی فرونشست بیشتر است.
دکتر بیتاللهی در مورد پدیده فرونشست و کاهش منابع آب در یزد میگوید: من به عنوان یکی از علاقهمندان این منطقه از ایران به خاطر بافت تاریخی و قناتهای باستانی کشور، خیلی نگران یزد هستم. یکی از آثار گرانبهای ما که در فرونشست زمین در پهنههای یزد دستخوش تاثیرپذیری قرار گرفته همین قنوات تاریخی یزد است چرا که حدود شش هزار و 500 کیلومتر از مساحت استان یزد در معرض خطر فرونشست است. دو پهنه وسیع از استان یزد در فرونشست زمین خود را نشان میدهد که از جنوب شرقی در استان یزد آغاز میشود. یعنی از شهر یزد تا میبد و عقدا و دیگری نیز از شمال غربی استان یزد یعنی از مهاباد تا بادرود این پهنای فرونشستی در مساحتی بالاتر از شش هزار و 500 کیلومتر گسترده است. نزدیک به 14 شهر مانند یزد، تفت، بافق، شاهدیه، میبد، عقدا، زواره، مهاباد، بادرود و... در این پهنههای جمعیتی هستند. ضمن اینکه قسمت عمدهای از سکونتگاههای شهر یزد نیز در همین نواحی فرونشستی واقع است. بهرغم وسعت بالایی که این استان دارد، اغلب مساحت این استان دیگر قابل سکونت نیست. نکته دیگر در مساله فرونشست استان یزد اینکه حدود 190 هزار واحد مسکونی شهری فاقد اسکلت در این استان در پهنه فرونشستی واقع است. از این نظر این استان در رتبههای بالای خطر فرونشست قرار دارد. این به معنی این است که «ریسک فرونشست» زمین در استان یزد بسیار بالاست. بافت فرسوده در استان یزد بسیار گسترده است. 4700 کیلومترمربع از بافتهای فرسوده یزد در «پهنه فرونشست» واقع است. این استان از این نظر نیز رتبه دوم را دارد. سه هزار کیلومترمربع از بافت فرسوده یزد در «خطر فرونشست» است که در این زمینه رتبه سوم را دارد. این اعداد نشان میدهد یزد از خطر فرونشست به معنای واقعی کلمه رنج میبرد.
در مطالعات فرونشست، مفهومی به نام «ریسک فرونشست» وجود دارد که در مورد استان یزد بسیار معنا پیدا میکند. ممکن است در برخی از استانها دشتها و اراضی کشاورزی دچار فرونشست شوند که موضوع بسیار مهمی است اما خصوصیت مهم استان یزد از نظر فرونشست زمین این است که سکونتگاههای شهری در این استان درگیر فرونشست هستند. این تمرکز جمعیتی در مناطق فرونشست ریسک فرونشست را بالا میبرد. احداث کارخانههای آببر توسعه صنایعی که نیاز به آب فراوان دارند در استان یزد بسیار است. همین فشار به منابع آبی مزید بر علت شده و علاوه بر آنها، حفر چاههای غیرمجاز و بیرویه در این استان، ضربه نهایی را به آبخوانهای استان یزد وارد کرده است. همین سیاستگذاری اشتباه که منطبق بر توان آبی یزد نیست، در کل سیمای ناخوشایندی از استان یزد از منظر فرونشست ترسیم کرده است. هر سال که میگذرد ابعاد بحران فرونشست در یزد بیشتر ظاهر خواهد شد. ضرورت دارد که با یک دید ملی نوعی تعادل بین مصرف و تغذیه آبخوان در این استان و البته تمامی استانهای پرتنش و بقیه مناطقی که در آینده به صف این مشکل میپیوندند، ایجاد شود. در غیر این صورت علاوه بر مرگ آبخوانها و از بین رفتن دشتها، مستحدثات روی سطح زمین دچار آسیبپذیری خواهند شد. همین صنایعی که اکنون مدیران این استانها به آن دلخوش هستند، روزی آسیب میبینند و از حیز انتفاع خارج میشوند. بررسیهای میدانی و مطالعات صورتگرفته نشان میدهد، عدم آشنایی با عواقب برداشت آب و توسعه صنایع آببر در شهرهای کمآب ایران، سبب توسعه صنایع و گسترش کشاورزی در این مناطق شده است. استان یزد نیز مانند استانهای مرکزی ایران از چنین وضعیتی رنج میبرند. ظاهراً به مخیله افراد ذینفوذی که میتوانند مجوز برای احداث مراکز صنعتی بگیرند، خطور نکرده که این کار عواقب بسیار وخیمی دارد. ما همین عواقب را در استان اصفهان شاهد هستیم. زمانی اشتغالزایی مدنظرمان بود و احداث این مراکز صنعتی امتیازی برای مسوولان استانی و نمایندگان مجلس بود. ولی همین مستحدثات و تاسیسات نقض غرض شده و اکنون به ضد خودشان تبدیل شده است. دلیل این اتفاقات این است که سیاستهای توسعهای با مبنای توسعه پایدار همسو نبوده است. اگر این اطلاعات و دانش و این حس را نسبت به عواقب این کار داشتیم هرگز نباید اجازه میدادیم که این اتفاق بیفتد.
بیتاللهی معتقد است: خصلت پدیده فرونشست از آنجا که تدریجی است، ضربهای نیست و در لحظه خود را نشان نمیدهد، تا بیاید و به سطح ملموس برسد طول میکشد و این فاصله هم لطمات جبرانناپذیری به سرزمین وارد میکند، هم مسوولان کمتخصص متوجه عواقب کاری خود نیستند و اکنون که فرونشست به حد بیشینه رسیده است، آثار آن را در ترکخوردگی و شکاف و فروچالهها مشاهده میکنیم. این تازه زمانی است که ما محصول سیاستگذاری خود را مشاهده میکنیم و میگوییم اگر این کار را نمیکردیم شاید چنین نمیشد. البته به نظر من هنوز دیر نشده است. ما تجربیات کشورهایی را داریم که به موقع اقدام کردهاند و نرخ فرونشست را به صفر رساندهاند. ما هنوز فرصت داریم، اگرچه فرصت محدودی برای تغییر نگرش و اقدام عاجل وجود دارد. اما اگر ظرف پنج تا 10 سال این اقدامات را برای نجات آبخوانهای ایران شروع نکنیم، از نظر الگوسازی دیگر هر کاری هم بکنیم بینتیجه خواهد بود. هر آنچه توان داریم باید در 10 سال پیشرو برای نجات سرزمین اقدام کنیم و سفرههای ازدسترفته و آبخوانهای در معرض خطر را احیا کنیم. بسیار فرصت حیاتی وجود دارد که ما به روالی خردمندانه برگردیم و بر توسعه آبمحور در مناطق خشک اصرار نکنیم و فشار زیاد به سرزمین وارد نکنیم و صنایع آبمحور و کشاورزی کمراندمان را متوقف کنیم.