شناسه خبر : 1397 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا اصولگرایان توان‌ ترمیم خود را خواهند داشت؟

برگرداندن آب‌رفته

به طور قاطع می‌توان گفت که آینده قابل قبول اصولگرایان، در گرو حفظ وحدت است و این آینده بیش از هر چیز به رفتار تشکیلاتی اصولگرایان وابسته است. هر خدشه‌ای که به انسجام گروه‌های اصولگرا وارد شود در واقع شرایط را برای پیروزی رقیب فراهم می‌کند.

index:1|width:50|height:50|align:right سیدکمال سجادی/سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری
آیا اصولگرایان تنها در موسم انتخابات به همگرایی و وحدت نیاز دارند و در سایر موقعیت‌های سیاسی از انسجام و وحدت بی‌نیاز می‌شوند؟ آیا تنها در شرایط رقابت سیاسی است که باید منافع ملی را به منافع فردی ترجیح بدهند؟ در چه زمانی ضرورت حفظ انسجام بیشتر از سایر موارد می‌شود؟ مهم‌تر اینکه چه آینده‌ای می‌توان برای اصولگرایان قائل شد؟ آیا همچنان استوار و یکپارچه به کار خود ادامه می‌دهند یا اینکه در آینده‌ای نه‌چندان دور متشتت شده و دیگر نامی از اصولگرایی باقی نمی‌ماند؟ در شرایطی که اعتدالیون زمام امور را در دست دارند، باید چه تدابیری را در پیش بگیرند تا در انتخابات آتی برنده میدان شوند؟
پاسخ به این سوالات منفی است. به طور قاطع می‌توان گفت که آینده قابل قبول اصولگرایان، در گرو حفظ وحدت است و این آینده بیش از هر چیز به رفتار تشکیلاتی اصولگرایان وابسته است. هر خدشه‌ای که به انسجام گروه‌های اصولگرا وارد شود در واقع شرایط را برای پیروزی رقیب فراهم می‌کند. به همین دلیل بسیاری از بزرگان اصولگرا همواره بر ضرورت حفظ انسجام اصولگرایان تاکید کردند. وگرنه بیم آن می‌رود که بین اصولگرایان به عنوان یک گروه سیاسی بزرگ و با سابقه، جدایی بیفتد.

وحدت رمز انسجام
شرط حفظ انسجام اصولگرایان چیست؟ به چه صورت می‌توان این گروه باسابقه سیاسی را در کنار هم نگه داشت؟ مهم‌ترین شرط این است که اصولگرایان همواره ارتباط خود را با گروه‌های مرجع از جمله جامعتین حفظ کرده و رهنمودهای آنان را همواره اجرایی کنند. آنان باید این نکته را مدنظر قرار بدهند که گروه‌های سیاسی اصولگرا بسیار گسترده بوده و تنها در صورت تبعیت از نظرات جامعتین می‌توان امیدوار بود که صداهای مختلف از درون جبهه اصولگرایی شنیده نشود و دود سفید از دودکش اصولگرایان بلند شود.
اگر اصولگرایان انسجام خود را حفظ کنند بعید به نظر می‌رسد که پیروز نشوند. تشتت و عدم حفظ وحدت، همواره پاشنه آشیل اصولگرایان بوده است. البته این نکته را همواره باید مدنظر قرار دهید که انسجام اصولگرایان ضمن اینکه از انتخابات تاثیر می‌گیرد بر انتخابات هم تاثیر می‌گذارد. به همین دلیل باید با دقت در مورد انتخابات تصمیم‌گیری کرد. این همان موضوعی بود که در دستور کار اصلاح‌طلبان قرار گرفت و در نهایت موجب شد آنان با یک کاندیدای واحد وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری 92 شده و پیروز شوند. این در حالی بود که تعداد زیادی اصولگرا وارد عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری شدند و در نهایت موجب شدند تا اصولگرایان شکست بخورند. تنها دلیل شکست این بود که آنان به نصایح بزرگان اصولگرا توجه نکرده بودند.
اگر بارها بر این نکته تاکید شده است که اصولگرایان باید انسجام خود را حفظ کنند این سخن را باید جدی گرفت و اصولگرایان، همواره این مهم را در اولویت کاری خود قرار دهند. یک اصولگرا باید تشکیلاتی عمل کرده و هیچ‌گاه خود را از ارتباط با بزرگان تشکل‌های اصولگرا بی‌نیاز نداند. مهم‌تر اینکه باید از این نظرات تبعیت کند؛ اگر احساس می‌کند کناره‌گیری او از انتخابات، به نفع جبهه اصولگرایی است حتماً باید این کار را انجام دهد. از هرگونه رفتاری که به وحدت اصولگرایان ضربه می‌زند دوری کند. خوشبختانه جناح اصولگرا از برگزاری انتخابات درس گرفته و سعی دارد اشتباهات گذشته را بار دیگر جبران کند. به همین دلیل این بار ساختار جامعتین بیشتر ملاک تصمیم‌گیری و ارائه لیست به جامعه قرار گرفت و انسجام بهتری در بین اصولگرایان مشاهده شد.
فارغ از نتایج انتخابات باید به این نکته اشاره کرد که آینده اصولگرایی تا حدی از انتخابات مجلس تاثیر می‌پذیرد. البته برخی از دوستان بر این باورند که انتخابات مجلس دهم نقطه افتراق اصولگرایان محسوب می‌شود. همچنان که آقای لاریجانی راه خود را از آقای حداد جدا کرد. به همین دلیل بسیاری از طرفداران آقای لاریجانی در لیست حامیان دولت و لیست امید قرار گرفتند. اعلام این مواضع موجب شد تا بسیاری این ارزیابی را ارائه کنند که اصولگرایی آینده‌ای متشتت و نگران‌کننده دارد زیرا هنوز نتوانسته است نیروهای خود را زیر یک چتر گرد آورد. همین نقطه‌ضعف موجب شده آقای حداد و لاریجانی به جای اینکه در کنار هم قرار بگیرند در برابر هم صف‌آرایی کنند. چنین اقداماتی موجب شد داستان جدایی اصولگرایان، نقل محافل شود.

بزرگ‌ترین تهدید برای اصولگرایان
به نظر من این ارزیابی درست نیست. به هر حال اختلاف سلیقه‌هایی وجود داشته و موجب شده است تا برخی از یاران، یکدیگر را در حکم رقیب بدانند و تلاش کنند تا گروه مقابل رای نیاورده و خودشان بر مصدر امور قرار بگیرند. مسائلی از این دست نباید در بین اصولگرایان گسترش یابد زیرا اصولگرایان اولین افرادی هستند که از این منظر آسیب می‌بینند. بدتر اینکه برخی از محافل این نظریه را ارائه می‌کنند که در مجلس دهم رقابت سختی بین آقای لاریجانی و رئیس فراکسیون ائتلاف بزرگ اصولگرایان درخواهد گرفت. حتی این خبر غیررسمی را مطرح کردند که اعضای لیست فراگیر اصولگرایان متعهد شدند که به ریاست این فرد در مجلس رای بدهند. به نظر من نباید چندان به این شایعات توجه کرد به هر حال اصولگرایان در آینده تلاش دارند بیشتر به ساختارها توجه کنند و کمتر درگیر این مسائل شوند. از این‌رو با وجود اختلاف‌نظرها من اطمینان دارم این اختلافات جزیی گسترده نشده و مصالح اصولگرایی بیش از منافع شخصی مورد توجه قرار می‌گیرد. البته تا زمانی که انتخابات دور دوم برگزار نشود و جناح‌بندی سیاسی کاندیداها مشخص نشود نمی‌توان در مورد ریاست مجلس نظر قطعی داد. به هر حال تعداد زیادی شهر تک‌نماینده وجود دارد که بسیار تاثیرگذار بوده و نمی‌توان به راحتی از آن صرف‌نظر کرد. دوستان در ارزیابی شرایط مجلس، نباید این اشتباه را مرتکب شوند که تنها ترکیب شهر تهران برای انتخاب ریاست مجلس کافی است. به نظر می‌رسد که بهتر است شما هم ارزیابی در این مورد را به فرصتی دیگر موکول کنید.

آینده اصولگرایی
اصولگرایان فراز و نشیب‌های زیادی را متحمل شده‌اند اما به خوبی دریافته‌اند که در صورت حفظ انسجام و وحدت خود خواهند توانست به عنوان یک نیروی موثر و تاثیرگذار وارد میدان شوند. شرط حفظ انسجام این است که دوستان ارتباط خوبی با بزرگان جامعتین داشته باشند و ساختار تصمیم‌گیری را ملاک قرار بدهند. تنها در این صورت می‌توان امیدوار بود که جناح اصولگرا با قدرت به فعالیت سیاسی خود ادامه دهد و دیگر متحمل شکست دیگری نشود.
اتکا به ساختار و نه فرد موضوع مهمی است که باید مورد توجه دوستان اصولگرا قرار بگیرد. زمانی که ساختار ملاک تصمیم‌گیری قرار می‌گیرد، فقدان افراد موجب درهم شکستن اصولگرایان نمی‌شود همچنان که زمانی که آقای مهدوی‌کنی فوت کردند آقای موحدی‌کرمانی جایگزین ایشان شدند و مشکلی برای جامعه روحانیت مبارز و جبهه پیروان خط امام و رهبری به وجود نیامد و همچنان توانستند انسجام خود را حفظ کنند. این موضوع از مزیت‌های ساختار‌محوری به جای فردمحوری است. این‌ رویکرد باید همواره در بین اصولگرایان مورد توجه قرار بگیرد و این نکته را مدنظر قرار دهند که ساختار اهمیت بسیار بیشتری نسبت به افراد دارد. به همین دلیل من بر این باورم که با توجه به تاکید دوستان اصولگرا بر ساختار احتمال تقابل آقای حداد و لاریجانی بسیار ضعیف است.
امید است که اصولگرایان پرتوان‌تر از گذشته وارد میدان شده و برای حفظ و اعتلای کشور تلاش کنند. همزمان با این کار باید اولویت‌های فردی را کنار گذاشته و به ساختار تصمیم‌گیری تن بدهند. دوستان این نکته را باید همواره مورد توجه قرار بدهند که حفظ انسجام درون‌حزبی، از آنها گروهی تاثیرگذار خواهد ساخت. وگرنه در صورت ایجاد تشتت و انشقاق، دیگر امیدی برای تاثیرگذاری وجود ندارد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها