شناسه خبر : 43876 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نظریه محبوب

چرا باید کتاب تاملاتی در توسعه انسانی را خواند؟

 

منیژه موذن / نویسنده نشریه 

38کتاب «تاملاتی در توسعه انسانی» کتابی است که محبوب الحق آن را در دهه 90 به رشته تالیف درآورد تا ایده‌های تاثیرگذار خود را به صورت مکتوب شرح دهد. او اقتصاددان و سیاستمدار اهل پاکستان بود که نامش به واسطه تهیه گزارش توسعه انسانی سازمان ملل و نیز طراحی شاخص توسعه انسانی ماندگار شده است.

این متخصص منابع انسانی در این کتاب استدلال می‌کند که هدف هر جامعه‌ای باید بهبود زندگی شهروندانش باشد؛ بنابراین توسعه اقتصادی باید از مسیر توسعه انسانی بگذرد و از این هدف حمایت کند.

محبوب الحق فلسفه و عملکرد توسعه را در چهار دهه از دهه 1960 تا 1990 شکل داد و تمرکز گفتمان توسعه را از رشد درآمد ملی به مردم و رفاه آنها تغییر داد و پیشرفت آن را از طریق شاخص توسعه انسانی (HDI)  زیر نظر داشت. او یک جنبش جهانی را آغاز کرد که شامل سیاستگذاران، پژوهشگران و فعالان برای پذیرش ایده‌های نوآورانه حق توسعه مردم‌محور بود. نیروی ایده‌ها و اشتیاق محبوب الحق مخاطبان او، به ویژه سیاستگذاران آسیای جنوبی را وادار کرد تا عمیقاً به دلایل عدم ارتباط بین رشد اقتصادی و رفاه مردم نگاه کنند.

انتشارات دنیای اقتصاد اخیراً کتاب «تاملاتی در توسعه انسانی» را منتشر و روانه بازار کرده است. کتاب از سوی دکتر «احسان پشت‌مشهدی» ترجمه شده و به واسطه تسلطی که مترجم در زمینه فلسفه داشته، ترجمه خوبی هم از کار درآمده است.

درباره نویسنده

محبوب الحق نظریه‌پرداز و سیاستمدار پاکستانی در سال 1934 در پنجاب متولد شد. او در دوران نوجوانی شاهد خشونت‌های مذهبی بود که همراه با استقلال پاکستان و هند در آگوست 1947 رخ داد. الحق و خانواده‌اش موفق شدند در یکی از قطارهایی که به سمت پاکستان می‌رفت، از کشته شدن به وسیله سیک‌ها فرار کنند. اما؛ ماهیت خشونت مذهبی در پاکستان تاثیری ماندگار بر افکار محبوب گذاشت.

پس از رسیدن به لاهور، الحق در خانه‌های تحت حمایت دولت ساکن شد و تصمیم گرفت به تحصیل ادامه دهد. او در سال 1954 در دانشگاه پنجاب پذیرفته شد و در بخش علوم اجتماعی ثبت‌نام کرد. الحق در سال 1958 لیسانس اقتصاد گرفت و بورسیه تحصیلی خود را برای ازسرگیری تحصیل در بریتانیا دریافت کرد.

او به دانشگاه کمبریج رفت و در آنجا مدرک لیسانس دیگری را در همان رشته به دست آورد. الحق در کمبریج مدرک لیسانس خود را در کنار آمارتیا سن به دست آورد. کسی که بعدها با او دوستی نزدیک و مادام‌العمر برقرار کرد.

الحق پس از تمدید بورسیه تحصیلی خود برای تحصیل در مقطع دکترا به ایالات متحده رفت، جایی که سیستم اقتصاد آمریکا بر او در راستای حمایت طولانی‌مدت از سرمایه‌داری تاثیر گذاشت.

پس از آن او وارد دوره دکترای دانشگاه ییل شد و دکترای اقتصاد را از این دانشگاه دریافت کرد و به دنبال آن فوق‌دکترا در دانشگاه هاروارد را به دست آورد. او پس از اتمام تحصیلات فوق‌دکترا برای پیوستن به بخش خدمات دولتی به کشورش بازگشت.

الحق همچنین به عنوان مدیر برنامه‌ریزی سیاست بانک جهانی (1982-1970) و ریاست وزارت دارایی پاکستان به عنوان وزیر دارایی و برنامه‌ریزی آن کشور (1988-1982) کار کرد. در سال 1989، او به عنوان مشاور ویژه مدیر برنامه توسعه ملل متحد منصوب شد و در آنجا تیمی از پژوهشگران بین‌المللی را برای تهیه اولین گزارش توسعه انسانی رهبری کرد.

الحق پس از بازگشت به پاکستان به کمیسیون برنامه‌ریزی پیوست و در حالی که هنوز 20ساله بود، به عنوان اقتصاددان ارشد کمیسیون برنامه‌ریزی انتخاب شد. او روابط خود را با وزارت دارایی حفظ کرد و به عنوان مشاور اقتصادی دولت پاکستان به خدمت خود ادامه داد.

در دهه 1960 محبوب الحق در سراسر کشور سخنرانی می‌کرد. او از سیاست‌های رئیس‌جمهور ایوب خان حمایت می‌کرد. الحق از سرمایه‌داری به عنوان پایه اقتصادی اقتصاد ملی حمایت کرد و به دولت کمک کرد تا اصول بازار آزاد را برای تقویت اقتصاد به کار گیرد.

در یک کنفرانس مطبوعاتی عمومی در سال 1965، الحق ادعا کرد که «22 گروه خانواده صنعتی بر چرخه حیات اقتصادی و مالی پاکستان تسلط یافته‌اند و آنها حدود دوسوم دارایی‌های صنعتی، 80درصد بانکداری و 79 درصد بیمه را کنترل می‌کنند».

اما توسعه سریع اقتصادی باعث شد که تیم الحق در مورد دوام طولانی‌مدت الگوی رشد تردید کند. در حالی که جامعه بین‌المللی پاکستان را به عنوان یک الگوی توسعه تحسین می‌کرد، محبوب الحق نگرانی‌های خود را حفظ کرد و سوالاتی را در ارتباط با روند توسعه کشور مطرح کرد.

برای الحق تعجب‌آور بود که الیگارشی قوی متشکل از 22 خانواده کنترل اقتصاد ملی و بخش خصوصی را در دست دارد. او در حالی که از مالیات بر خانواده‌های قدرتمند الیگارشی حمایت می‌کرد در سال 1971، درست قبل از جنگ 1971 که به جدایی شرق پاکستان و الحاقش به بنگلادش منجر شد، کشور را ترک کرد.

زمانی که الحق در بریتانیا بود، از سوی بوتو برای پیوستن به وزارت دارایی فراخوانده شد اما در نهایت به دلیل داشتن دیدگاه‌های مخالف قوی در مورد اقتصاد سوسیالیستی از پذیرفتن این دعوت امتناع کرد.

بوتو در مقابل، شروع به حمله به خانواده‌های قدرتمند الیگارشی در برنامه ملی شدن کرد. در سال 1973 بوتو دوباره از محبوب خواست که به پاکستان بازگردد و به دولت او بپیوندد تا راهبردی را طراحی کند که تعداد زیادی از پاکستانی‌ها را از فقر و رکود تورمی نجات دهد اما اختلافات ایدئولوژیک الحق را متقاعد کرد که دیگر برنگردد.

در سال 1982 الحق به درخواست ژنرال ضیاءالحق بازگشت و مسوولیت وزارت دارایی را بر عهده گرفت. او با وزارت دفاع مرتبط شد و در آنجا نقش مهمی ایفا کرد. محبوب الحق اولین رئیس کمیته اجرایی کمیسیون تحقیقات فضایی بود و به همراه منیر احمد خان در سیاست سلاح هسته‌ای کشور فعالیت داشت.

الحق در طول تصدی خود در بانک جهانی (1970-1982)، بر فلسفه توسعه و سیاست‌های وام‌دهی بانکی تاثیر گذاشت و توجه بیشتری را به سمت برنامه‌های فقرزدایی و افزایش تخصیص بودجه برای تولید مزارع کوچک، تغذیه، آموزش، تامین آب و سایر بخش‌های اجتماعی معطوف کرد. او مطالعه‌ای انجام داد که به عنوان پیش‌درآمدی برای نیازهای اساسی و رویکردهای توسعه انسانی در دهه 1980 عمل کرد. الحق به عنوان وزیر دارایی، برنامه‌ریزی و بازرگانی پاکستان (1988-1982) با اصلاحات مالیاتی قابل توجه، مقررات زدایی از اقتصاد، تاکید بیشتر بر توسعه انسانی و چندین ابتکار برای کاهش فقر شناخته می‌شد.

به گفته پرویز حسن، تحت هدایت محبوب، کمیسیون برنامه‌ریزی بار دیگر به مکانی پرجنب‌وجوش تبدیل شد و شروع به اعمال نفوذی قدرتمند بر روی مسائل بخش اجتماعی از جمله آموزش و تنظیم خانواده کرد. مسائلی که در سال‌های اولیه ضیاء بسیار مورد غفلت قرار گرفته بود. محبوب به عنوان وزیر دارایی، یک برنامه بزرگ را راه‌اندازی کرد؛ برنامه تسریع در هزینه‌های اجتماعی. الحق در سمت خود به عنوان مشاور ویژه مدیر برنامه توسعه ملل متحد، مفهوم توسعه انسانی و گزارش توسعه انسانی را به عنوان مدیر پروژه آن آغاز کرد.

او پل استریتن، اینگه کاول، فرانسیس استوارت، آمارتیا سن و ریچارد جولی را برای تهیه گزارش‌های سالانه توسعه انسانی گرد هم آورد.

در سال 1996، محبوب الحق مرکز توسعه انسانی را در اسلام‌آباد پاکستان تاسیس کرد- یک موسسه تحقیقاتی سیاستگذاری متعهد به سازماندهی تحقیقات حرفه‌ای، مطالعات سیاستگذاری و سمینارها در زمینه توسعه انسانی، با تمرکز ویژه بر منطقه جنوب آسیا.

الحق به همراه آمارتیا سن، اقتصاددان هندی، شاخص توسعه انسانی را ابداع کرد که به یکی از تاثیرگذارترین و پرکاربردترین شاخص‌ها برای سنجش توسعه انسانی در سراسر کشورها تبدیل شده است.

شاخص توسعه انسانی (HDI) از سال 1990 توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد برای گزارش‌های سالانه توسعه انسانی استفاده شده است. محبوب الحق به صورت ویژه‌ای نگران کشورهای جنوب آسیا بود. به‌خصوص کشور خودش پاکستان و هند. این دو کشور هر دو در شاخص توسعه انسانی بسیار پایین بودند، حتی پایین‌تر از کامرون و گینه استوایی.

شرحی در مورد کتاب

39او در سال 1995 کتاب تاملاتی در توسعه انسانی را نوشت، زمانی که آسیای جنوبی در حال فرو رفتن در باتلاق محرومیت و ناامیدی انسانی بود. محبوب الحق در سال 1998، یعنی سه سال پس از انتشار این اثر مهم، درگذشت. این کتاب در پایان کار خیره‌کننده محبوب الحق در توسعه بین‌المللی منتشر شد و سهم انقلابی او را در این رشته شرح داد. حق در آن استدلال می‌کند که هدف هر جامعه‌ای باید بهبود زندگی شهروندانش باشد، بنابراین توسعه اقتصادی باید از مسیر توسعه انسانی بگذرد و از این هدف حمایت کند. الحق در این کتاب می‌نویسد که اقتصاددانان باید از شاخص‌هایی مانند امید به زندگی و سطح تحصیلات برای ارزیابی سطح کلی توسعه «انسانی» یک کشور استفاده کنند.

امید به زندگی می‌تواند نشان دهد که آیا شهروندان یک کشور به منابعی مانند سرپناه و غذای مغذی دسترسی دارند یا نه. منابعی که سطح سلامت را ارتقا می‌دهند. سطوح تحصیلات نشان می‌دهد که شهروندان چه فرصت‌هایی برای یادگیری مهارت‌هایی دارند که می‌تواند به شکوفایی آنها کمک کند.

در نهایت این موضوع، یعنی توسعه انسانی به این دلیل اهمیت دارد که آنها بتوانند زندگی را که برایشان ارزش دارد زندگی کنند. در حالی که جنبه‌هایی از روش‌شناسی الحق مورد انتقاد قرار گرفته است، ایده‌های پشت کار او به‌طور گسترده مورد تحسین قرار می‌گیرد.

در واقع این کتاب یک الگوی توسعه جدید را بررسی می‌کند که تمرکز اصلی آن بر رفاه انسان است. افزایش درآمد به عنوان یک وسیله ضروری تلقی می‌شود اما نه به عنوان هدف توسعه، و قطعاً نه به عنوان هدف اصلی زندگی انسان. سیاست‌ها و استراتژی‌های توسعه مورد بحث قرار می‌گیرند که رشد اقتصادی را با زندگی انسان در جوامع مختلف مرتبط می‌کنند. این کتاب همچنین تکامل یک شاخص توسعه انسانی جدید را تجزیه و تحلیل می‌کند که نسبت به معیار سنتی تولید ناخالص ملی، معیاری بسیار جامع‌تر از پیشرفت اجتماعی-اقتصادی کشورهاست. در این کتاب برای اولین بار، شاخص آزادی سیاسی نیز ارائه شده است.

به لطف الحق، اولویت دادن به توسعه کلی انسانی به جای بهره‌وری صرف اقتصادی، اکنون به عنوان یک ضرورت مورد توافق در این زمینه دیده می‌شود.

محبوب الحق در پیشبرد مفهوم توسعه انسانی پیشگام بود. او نه‌تنها فلسفه توسعه انسانی را برای ساخت برنامه‌های توسعه اقتصادی بیان کرد، بلکه معیاری آماری را نیز برای تعیین کمیت شاخص‌های رشد اقتصادی با توسعه انسانی در اختیار جهان قرار داد.

در حوزه اقتصاد توسعه، الحق به عنوان متفکری اصیل و مبتکر عمده اندیشه‌های نو تلقی می‌شد. او در کتاب دیوید سیمون به عنوان یکی از 50 متفکر کلیدی توسعه، همراه با بزرگانی چون کارل مارکس، توماس مالتوس و مهاتما گاندی ذکر شده است.

محبوب الحق با وجود داشتن دفاتر عالی‌رتبه در سازمان‌های ملی و بین‌المللی، هرگز از گفتن حقیقت و ابراز نگرانی در مورد موضوعات تابو مانند افزایش هزینه‌های نظامی، هدر دادن منابع کشورهای فقیر در مسابقه هسته‌ای و عدم توسعه چشم‌پوشی نکرد. الحق قاطعانه بر این باور بود که اگر اختلافات حاد حل شود و جریان آزاد آداب و رسوم، تجارت و ایده‌های غنی تشویق شود آسیای جنوبی می‌تواند به مرز اقتصادی بعدی آسیا تبدیل شود.

او چشم‌انداز و برنامه عملی را برای ایجاد وحدت بیشتر میان جنوب آسیایی‌ها تعریف کرد. محبوب الحق خستگی‌ناپذیر از صلح بین هند و پاکستان حمایت می‌کرد. او همچنین از سرمایه‌گذاری برای آموزش و سلامت برای همه مردم بدون هیچ‌گونه تبعیض بر اساس جنسیت، درآمد، موقعیت مکانی و سایر عوامل؛ توانمندسازی جوامع مدنی جنوب آسیا با آموزش و منابع و به سمت اقتصاد یکپارچه در جنوب آسیا حمایت می‌کرد.

در سطح جهانی، میراث محبوب‌ الحق در انسان‌سازی اقتصاد با دادن چهره‌ای انسانی به توسعه اقتصادی، و در نظر گرفتن نگرانی‌های فقر در مرکز برنامه توسعه، برای مدت طولانی باقی خواهد ماند.

محبوب الحق در مقدمه کتاب تاملاتی در توسعه انسانی در شرح دیدگاه خود می‌نویسد:

«این کتاب سفر فکری من و جهان را درباره اندیشه توسعه در دهه‌های اخیر نشان می‌دهد. در اینجا، من روی ظهور آرام توسعه انسانی به‌عنوان تمرکز اصلی تفکر اقتصادی تاملاتی داشته‌ام. در 30سال گذشته، به چالش کشیدن فرضیه فهم مدرسی رشد اقتصادی که هدف از توسعه افزایش درآمد ملی است کفر به حساب می‌آمد. امروزه به‌طور گسترده‌ای پذیرفته شده است که هدف واقعی توسعه افزایش انتخاب مردم در همه زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. افزایش درآمد یکی از انتخاب‌هایی است که مردم باید داشته باشند، ولی تنها این نیست.» 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها