شناسه خبر : 42091 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آفت خودبزرگ‌پنداری

سوگیری فرااعتمادی چیست و چه تاثیری بر سرمایه‌گذاری افراد دارد؟

 

محمد علی‌نژاد / نویسنده نشریه 

86اعتمادبه‌نفس به خودی خود چیز خوبی است و یک نقطه مثبت برای فرد تلقی می‌شود،‌ اما وقتی پای سرمایه‌گذاری به میان می‌آید،‌ خودبزرگ‌پنداری آفتی است که به جان سرمایه‌گذار افتاده و تصمیمات او را دچار تزلزل می‌کند.

در مالیه استاندارد، ما سرمایه‌گذاران را عقلانی فرض می‌کنیم. عقلانی بودن افراد به این معناست که افراد تنها به منافع خودشان توجه می‌کنند،‌ کاملاً مطلع هستند و تصمیمات خود را بر اساس بیشینه کردن ثروت خود می‌گیرند. این افراد در تصمیم‌گیری‌های خود تحت تاثیر احساسات قرار نمی‌گیرند اما در عمل ناهنجاری‌هایی نسبت به نتایج مدل‌های مالی استاندارد در بازارها مشاهده می‌شود. این موضوع به این دلیل است که برخلاف آنچه ما در مدل‌های مالی استاندارد فرض می‌کنیم، افراد عقلایی تصمیم نمی‌گیرند. تصمیمات سرمایه‌گذاران توسط خطاهای سیستماتیک در قضاوت‌هایشان تغییر می‌کند، این خطاهای سیستماتیک در تصمیم‌گیری را سوگیری در رفتار انسانی می‌نامند. سوگیری‌ها می‌تواند احساسی یا شناختی باشد. سوگیری‌های شناختی بر اساس شناخت افراد از تجربیات قبلی شکل گرفته و کمی منطق در آن دخیل است،‌ سوگیری‌های احساسی اما به کل هیچ منطقی نداشته و بر اساس احساسات شکل می‌گیرند.

به منظور حذف این ناهنجاری‌ها در بازارها نیاز است که در تحلیل‌های مالی استاندارد رفتار و روان‌شناسی بشر را نیز در نظر گرفت. چنین رویکردی مالیه رفتاری نامیده می‌شود. مالیه رفتاری می‌تواند به دو دسته تقسیم شود، دسته نخست مالیه رفتاری خرد و دسته دوم مالیه رفتاری کلان. مالیه رفتاری خرد با سوگیری‌های افراد سروکار داشته و مالیه رفتاری کلان ناهنجاری‌ها را در بازار تشریح می‌کند. یکی از مهم‌ترین سوگیری‌هایی که در بازارهای مالی وجود دارد،‌ سوگیری اعتمادبه‌نفس کاذب یا فرااعتمادی است.

سوگیری فرااعتمادی (Overconfidence bias) به حالتی گفته می‌شود که فرد ارزیابی اشتباه و گمراه‌کننده‌ای از مهارت،‌ استعداد یا هوش خود دارد. به‌طور خلاصه،‌ یک باور خودپرستانه وجود دارد که ما از آنچه در واقعیت هستیم، بهتریم. این سوگیری در بازارهای سرمایه و مالیه رفتاری تقریباً رایج است  که می‌تواند نتایج بسیار خطرناکی برای سرمایه‌گذار به همراه داشته باشد.

درک این موضوع که سمت‌وسوی بازار به کدام طرف است یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. در صنعت سرمایه‌گذاری، اغلب تحلیلگران بازار، مهارت‌های تحلیلی خود را بالاتر از متوسط می‌دانند. این در حالی است که به‌طور مشخص و از نظر آماری این امکان هرگز وجود ندارد که اغلب تحلیلگران بالاتر از سطح متوسط باشند.

در سرمایه‌گذاری،‌ سوگیری فرااعتمادی اغلب منجر به این می‌شود که افراد درک خود از بازارهای مالی یا یک سرمایه‌گذاری خاص را بیش از حد تصور کرده و داده‌ها و مشاوره متخصصان را نادیده بگیرند. این موضوع اغلب به تلاش‌های نافرجام در تمرکز روی سرمایه‌گذاری‌های پرریسک می‌انجامد.

جیمز مونتیه،‌ نویسنده کتاب معروف سرمایه‌گذاری رفتاری در یک تحقیق از 300 مدیر صندوق‌های سرمایه‌گذاری حرفه‌ای این سوال را پرسید که آیا توانایی خود را بالاتر از سطح متوسط مدیران صندوق‌ها می‌دانند؟ پاسخ حدود 75 درصد از شرکت‌کنندگان در این بررسی به این پرسش مثبت بود. 75 درصد معتقد بودند که در سرمایه‌گذاری از متوسط مدیران صندوق‌ها سطح آگاهی بالاتری دارند. و 25 درصد باقی‌مانده هم معتقد بودند که سطحشان متوسط است. به‌طور خلاصه تقریباً هیچ‌کس خودش را زیر متوسط نمی‌دانست و این موضوع از نظر آمار غیرممکن است. نکته جالب این است که اکثر مدیران صندوق‌ها این پاسخ را دادند که «می‌دانم که احتمالاً هر فردی فکر می‌کند از میانگین بالاتر است، اما من واقعاً هستم!»

خطر سوگیری فرااعتمادی این است که فرد را مستعد اتخاذ تصمیم اشتباه در سرمایه‌گذاری می‌کند. فرااعتمادی باعث می‌شود تا ما در تصمیمات سرمایه‌گذاری خود کمتر از حد معمول احتیاط کنیم. بسیاری از این اشتباهات از توهم دانش یا توهم کنترل نشات می‌گیرد.

دلیل اصلی این موضوع این است که وقتی سرمایه‌گذار بیش از حد اعتمادبه‌نفس دارد، تعدادی از عناصر مهم را نادیده گرفته و همچنین از دریافت پیشنهادهایی از افراد باتجربه که ممکن است برای او واقعاً مفید باشد، اجتناب می‌کند. پژوهش‌های انجام‌شده در مورد سوگیری فرااعتمادی نشان می‌دهد، آن دسته از سرمایه‌گذاران با اعتمادبه‌نفس که بیش از حد بازار را تحلیل می‌کنند، سهام پرریسک‌تری را می‌خرند چرا که معتقد است که اطلاعات و قضاوتشان در مورد بازار بسیار دقیق است.

سوگیری فرااعتمادی، رفتار سرمایه‌گذار را هنگام تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری تغییر می‌دهد. سرمایه‌گذار مهارت‌ها و دانش خود را دست‌بالا و ریسک را دست‌کم می‌گیرد و توانایی خود را برای کنترل رویدادها بیش از حد برآورد می‌کند.

این سوگیری از توانایی سرمایه‌گذار برای ارزیابی واقعی هر سرمایه‌گذاری جلوگیری می‌کند. افکار آنها همیشه مغرضانه است و تصمیماتشان به جای اینکه بر اساس واقعیت باشد بر اساس احساسات گرفته می‌شود. این دلیلی است که سرمایه‌گذاران اغلب حتی پس از دریافت اطلاعات منفی در مورد یک شرکت به سرمایه‌گذاری ادامه می‌دهند. سرمایه‌گذارانی که دارای سوگیری فرااعتمادی هستند، به احتمال زیاد اطلاعات منفی را نادیده می‌گیرند، زیرا معتقدند که از قبل بهترین چیز را می‌دانند.

 

علل فرااعتمادی

از دیدگاه مالیه رفتاری،‌ فرااعتمادی ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد:‌

1- سوگیری منسوب به خودخدمتی

این سوگیری زمانی رخ می‌دهد که معامله‌گران موفقیت‌های خود را به توانایی‌ها و اقداماتشان نسبت می‌دهند در حالی که از سوی دیگر، خود را در نتایج ضعیفشان مقصر نمی‌دانند. این سوگیری باعث می‌شود سرمایه‌گذاران از اشتباهات خود درس نگیرند یا نیاز به اطلاعات بهتر را نادیده بگیرند.

2- سوگیری آشنایی

این موضوع زمانی رخ می‌دهد که افراد در خصوص چیزهایی که به آن آشنایی دارند مثل برخی بازارهای مالی، احساس اعتمادبه‌نفس می‌کنند. سوگیری آشنایی در واقع ترجیح معامله‌گران به سرمایه‌گذاری در سهام شرکتی است که در بخش یا حتی شهری فعالیت می‌کند که برای آنها آشناتر است. توهم آشنایی ممکن است به فرااعتمادی منجر شود.

 

ترس از اشتباه در سرمایه‌گذاری مفید است

در حالی که اعتمادبه‌نفس در بسیاری از شرایط یک نقطه قوت در نظر گرفته می‌شود، در سرمایه‌گذاری اغلب به عنوان یک ضعف برشمرده می‌شود. مدیریت ریسک دقیق برای یک سرمایه‌گذاری موفق امری حیاتی است. اما اعتمادبه‌نفس بیش از حد در تصمیمات سرمایه‌گذاری اغلب در توانایی افراد در انجام مدیریت ریسک خوب تداخل ایجاد می‌کند. سوگیری فرااعتمادی اغلب منجر به این می‌شود که تصمیمات سرمایه‌گذاری ما نسبت به آنچه در واقعیت وجود دارد،‌ کم‌ریسک‌تر باشد.

ری دالیو،‌ موسس صندوق بریج‌واتر، یکی از بزرگ‌ترین صندوق‌های سرمایه‌گذاری دنیا، این‌گونه اظهارنظر می‌کند که داشتن اعتمادبه‌نفس کاذب می‌تواند منجر به نتایج فاجعه‌باری شود. بخش بزرگی از موفقیت سرمایه‌گذاران شناخته‌شده از اجتناب از همین سوگیری فرااعتمادی حاصل شده است. در واقع یک سرمایه‌گذار زمانی می‌تواند از این سوگیری اجتناب کند که در لحظه بتواند به این نتیجه برسد که ممکن است ارزیابی‌اش از بازار غلط باشد. با چنین ذهنیتی این فرد بدترین سناریوها را در نظر گرفته و گام‌های مناسبی برای کمتر کردن ریسک ضرردهی خود برمی‌دارد.

 

انواع فرااعتمادی

راحت‌ترین راه برای درک کامل سوگیری اعتمادبه‌نفس کاذب این است که به نمونه‌های آن در جهان واقعی نگاه کنید. در ادامه فهرستی از رایج‌ترین این سوگیری‌ها معرفی شده است.

1- رتبه خود را بالاتر از حد تصور کردن

این نوع از سوگیری زمانی رخ می‌دهد که فرد رتبه عملکرد شخصی خود را بالاتر از آنچه هست، بداند. واقعیت این است که اکثر مردم خودشان را بهتر از متوسط می‌دانند. در کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری این امر می‌تواند منجر به مشکلات بزرگی شود چرا که اغلب به ریسک‌پذیری زیاد می‌انجامد.

2- توهم کنترل

سوگیری توهم کنترل زمانی رخ می‌دهد که مردم فکر می‌کنند شرایط را تحت کنترل خود دارند ولی در واقع اصلاً این‌طور نیست. به‌طور متوسط،‌ مردم معتقدند نسبت به حالت واقعی کنترل بیشتری به شرایط دارند. این موضوع، مجدداً در کسب‌وکار یا سرمایه‌گذاری بسیار خطرناک است و منجر به این می‌شود که موقعیت‌ها را نسبت به آنچه در واقعیت است کم‌ریسک‌تر بدانند. ناکامی در ارزیابی دقیق ریسک منجر به ناکامی در مدیریت مناسب ریسک می‌شود.

3- خوش‌بینی در زمان‌بندی

خوش‌بینی در زمان‌بندی یکی دیگر از جنبه‌های روان‌شناختی فرااعتمادی است. یک مثال از این موضوع جایی است که افراد نسبت به زود انجام دادن کارها برآورد کاذب دارند و مدت زمانی را که برای انجام یک کار نیاز دارند کم در نظر می‌گیرند. به ویژه برای وظایف پیچیده،‌ صاحبان کسب‌وکار اغلب مدت زمان تکمیل یک پروژه را کمتر از حد لازم تخمین می‌زنند. سرمایه‌گذاران هم اغلب زمان رسیدن به سود را کمتر از حد واقعی می‌دانند و منتظر سودهای بالا در زمان کوتاه هستند.

4- اثر مطلوبیت

اثر مطلوبیت زمانی است که مردم احتمال رخ دادن یک موضوع را بیش از حد برآورد می‌کنند چرا که نتیجه آن را مطلوب می‌دانند. این موضوع گاهی با عنوان «تفکر آرزومندانه» اطلاق می‌شود و نوعی از سوگیری فرااعتمادی است. افراد اغلب به اشتباه باور دارند که نتیجه یک کار بسیار محتمل است فقط به این دلیل که به دنبال آن نتیجه هستند.

 

چرا فرااعتمادی اهمیت دارد و راهکار غلبه بر آن چیست؟

سوگیری فرااعتمادی مغز را فریب می‌دهد تا باور کند که این امکان وجود دارد که با انجام معاملات پرخطر به‌طور مداوم بر بازار غلبه کرد. اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد که حتی متخصصان حوزه مالی با ابزارهای قدرتمند هم به سختی می‌توانند از بازار پیشی بگیرند. به عنوان مثال گزارش سال 2020 مورنینگ‌استار نشان داد که تنها 23 درصد از صندوق‌های سرمایه‌گذاری بورسی در بازار آمریکا در دوره 10 ساله بازدهی بهتری از صندوق‌های سنتی و سود ثابت داشتند.

جای شگفتی نیست که برای یک سرمایه‌گذاری متوسط، اعتمادبه‌نفس بیش از حد مسیری برای تبدیل کردن سبد سرمایه‌گذاری خود به یک پورتفوی ضعیف است. علاوه بر این،‌ اعتمادبه‌نفس بیش از حد مشتریان می‌تواند مقاومت آنها را در برابر ریسک بیش از حد کرده و در نتیجه منجر به اتخاذ استراتژی‌های سرمایه‌گذاری‌ای شود که با نیازهای آنها همخوانی ندارد. هزینه بالای خرید و فروش دارایی‌ها و زیان بالقوه‌ای که فرااعتمادی به جیب سرمایه‌گذاران می‌زند هم از دیگر خطراتی است که نباید آن را فراموش کرد.

از راه‌های مختلفی می‌توان با سوگیری فرااعتمادی مقابله کرد. یک نقطه شروع، تشویق سرمایه‌گذاران به این موضوع است که برای نظر دیگران در تصمیمات خود جایگاهی در نظر بگیرند. در حالی که ما اغلب توانایی‌های خود را بیش از حد ارزیابی می‌کنیم، در هنگام در نظر گرفتن تصمیمات دیگران، تمایل بیشتری به رفتار عینی داریم.

استراتژی دیگر نگاه به تصمیمات سرمایه‌گذاری گذشته و بحث در مورد چگونگی عملکرد آنهاست. در صورت امکان نشان دهید که چگونه اعتمادبه‌نفس بیش از حد در طول زمان به نتایج ضعیف منجر می‌شود. آنگاه نتایج را با نتایجی که ممکن بود با رویکرد واقع‌گرایانه به دست آورید، مقایسه کنید.

یکی دیگر از راه‌ها اتخاذ استراتژی پیش‌مرگ (Pre-mortem) است. فرآیندی که توسط دانیل کانمن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل مطرح شد و شامل تصور نتایج بالقوه از منظر آینده می‌شود. در واقع این استراتژی به این صورت است که شما یک پروژه را شکست‌خورده در نظر می‌گیرید و سپس به عقب برگشته و تعیین می‌کنید که چه چیزی می‌توانست منجر به این ناکامی در پروژه شود. با تصور اینکه استراتژی سرمایه‌گذاری مورد نظر شما موفق بوده است شروع کنید، و از این نقطه تصورشده در آینده، به تمام دلایلی که آن را به خوبی انجام داده است فکر کنید. سپس تصور کنید که همان استراتژی ضعیف عمل کرده است و به تمام دلایل شکست آن فکر کنید. این تمرین ممکن است به افراد کمک کند تا خطرات بالقوه و گام‌های اشتباهی را ببینند که ممکن است در خوش‌بینی بیش از حد خود نادیده گرفته باشند. انجام چنین اقداماتی به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند که از اتخاذ تصمیمات ضعیف مالی اجتناب کنند.

راه دیگر برای اجتناب از این سوگیری،‌ کمتر معامله کردن و بیشتر سرمایه‌گذاری کردن است. باید بدانید که با ورود به فعالیت‌های معاملاتی شما با کامپیوترها، سرمایه‌گذاران نهادی و افراد دیگری سروکار دارید که هم از نظر تجربه و هم از نظر اطلاعات از شما بهترند. شانس آنها از شما بسیار بیشتر است. با افزایش بازه زمانی معاملات خود، در نظر گرفتن شاخص‌ها و استفاده از سود نقدی سهام، احتمالاً با گذشت زمان به سودآوری خوبی خواهید رسید. در مقابل باور این میل که اطلاعات و شهود شما از بقیه در بازار بهتر است،‌ مقاومت کنید. 

دراین پرونده بخوانید ...