شناسه خبر : 41952 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

وحشتناک و دلهره‌آور

امواج گرمایی، نشانه‌ای از بدترین‌ها

سرانجام لحظه‌ای فرامی‌رسد که دوزاری مردم جا می‌افتد و هفته گذشته در بریتانیا صدای جا افتادن سکه‌ها بسیار بلند بود. البته بریتانیایی‌ها کسانی نیستند که بیشترین آسیب را از موج گرمایی که هم‌اکنون نیمکره شمالی را درمی‌نوردد دیده‌اند اما یک رقم خاص -یعنی 40 درجه سانتی‌گراد- آنها را شگفت‌زده و مبهوت کرد. این دما هیچ‌گاه در تاریخ پادشاهی متحده ثبت نشده بود. اما معادل و حتی بیشتر از آن در 19 جولای در چندین نقطه دیگر مشاهده شد. باید همگان با روشنفکری تمام درک کنند که گرمایش جهانی ناشی از فعالیت‌های بشری واقعیت دارد انگار که فرد احساس کند مغزش در حال پخته شدن است.

بریتانیا این موضوع را با رکورد درجه گرما احساس کرد اما در دیگر نقاط اروپا، بخش‌هایی از چین و شمال آمریکا این شعله‌های سوزان آتش و مرگ‌های ناشی از گرمازدگی بود که مردم را به خود آورد. امواج گرمایی پدیده تازه‌ای نیستند اما تناوب و شدت آنها افزایش یافته است و اغلب به‌طور همزمان در مناطق مختلف روی می‌دهند. مطالعه‌ای اخیر نشان می‌دهد که هم‌اکنون تعداد روزهایی که در آن موج گرما به‌طور همزمان در نیمکره شمالی اتفاق می‌افتد هفت برابر تعداد آن در چهار دهه پیش است.  این همزمانی یک قطعیت آماری را تداعی می‌کند: امواج گرمایی بیشتر بدان معناست که تعداد بیشتری به‌طور به‌هم‌پیوسته اتفاق می‌افتند. همچنین تغییرات در الگوی جت‌استریم (jet-stream) ممکن است اوضاع را بدتر کند (جت‌استریم یک جریان هوایی در ارتفاع بالاست که انتقال هوای گرم از مناطق استوایی به سمت شمال را تنظیم می‌کند). افزایش شدت و تناوب موضوعی نگران‌کننده است. به عنوان مثال، در دهه 1960 آمریکا هر سال دو موج گرمایی داشت اما در دهه 2010 هر سال شش موج گرما را تجربه کرد. افزایش همزمانی نیز عواقب دردناک‌تری به همراه دارد. امواج گرما به کشاورزی آسیب می‌زنند. همزمانی اختلال در کاشت یا برداشت در مناطق مختلف به بروز بحران می‌انجامد زیرا به خاطر کمبودها دیگر نمی‌توان برای حل مشکل به روش جابه‌جایی محصولات در اطراف جهان روی آورد.

علاوه بر این، امواج اخیر گرما نشان داد زیرساختارهای موجود تا چه اندازه برای آب‌وهوای جدید مناسب هستند. اگر بریتانیا را به عنوان نمونه بررسی کنیم می‌بینیم که بخش‌هایی از شبکه ریلی تقریباً از کار افتاد چون ریل‌ها در بسترهایی قرار دارند که برای مقاومت در برابر تنش‌ها در دمای 27 درجه بهینه‌سازی شده‌اند. دمای بالاتر از 30 درجه از دامنه تحمل آنها فراتر می‌رود. در زمانی که جوامع خود را با افزایش دما سازگار می‌کنند می‌توان تعویض ریل‌ها را هم در دستور کار قرار داد اما هزینه و اختلال ناشی از فرآیند ارتقای تمام زیرساختارها از منازل گرفته تا بیمارستان‌ها و آتش‌نشانی سرسام‌آور خواهد بود. حتی در کشورهای ثروتمند هم دولت‌ها نمی‌توانند منابع لازم را تامین کنند. این واقعیت را می‌توان در ناکامی برنامه «بازسازی بهتر» دولت آمریکا مشاهده کرد. 

اوضاع در کشورهای فقیر بدتر خواهد بود. آنها پول کافی برای فرآیند سازگاری ندارند در حالی که بیشتر از دیگران به سازگاری نیازمند هستند. آنها عمدتاً در مناطق نزدیک به استوا واقع شده‌اند؛ جایی که امواج گرما دمای هوا را تا سطوحی بالا می‌برد که حیات امکان‌پذیر نخواهد بود. همچنین، در این کشورها رشد جمعیت بالاست و این امر باعث می‌شود افراد بیشتری تحت تاثیر قرار گیرند. طنز دیگر ماجرا آن است که در برخی موارد، استفاده از فناوری برای سازگاری با دمای بالا -به عنوان مثال استفاده از تهویه  هوا در ساختمان‌های دارای طراحی مناسب- تقاضا برای برق را بالا می‌برد. هفته گذشته در بریتانیا تقاضا برای برق در مقایسه با هفته پیشتر پنج درصد افزایش یافت. اگر برق از منابع سبز تامین شود اشکالی ندارد اما اگر منشأ آن نیروگاه‌های سوخت فسیلی باشد خود به تسریع گرمایش جهانی دامن می‌زند. سازگاری با این پدیده و دیگر نمادهای تغییرات اقلیمی یک آچار مهم در جعبه‌ابزار به‌شمار می‌رود اما نباید مانع از آن شود که مردم مشکل را از ریشه حل کنند. آنها باید از تولید برق سبز و فناوری‌های صرفه‌جویی در انرژی استقبال و انرژی‌های آلاینده را طرد کنند. اگر جا افتادن دوزاری‌ها در تابستان امسال الهام‌بخش اقداماتی در آن جهت باشد می‌توان گفت که رنج کشیدن‌ها و از دست رفتن جان‌ها بیهوده نبوده است. 

دراین پرونده بخوانید ...