شناسه خبر : 39966 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شناخت تورم

نقش انتظارات در شکل‌دهی قیمت‌ها

نوشتار اقتصادی سبکی از نوشتار است که بیشتر به دفترچه‌های راهنمای کامپیوتر شباهت دارد تا به متون ادبی. مقاله‌ای بحث‌برانگیز که به‌تازگی در پایگاه فدرال‌رزرو بارگذاری شده است گواهی بر این مدعا به شمار می‌رود.  جرمی ‌راد پژوهشگر فدرال‌رزرو به نقل قول از ویلیام باتلر و داشیل همت می‌پردازد و از عباراتی مانند «ریزبینی‌های وسواسی» و «مزخرفات محض» استفاده می‌کند. همچنین او با الهام از ویلیام فاستر والاس در زیرنویس‌ها بذله‌گویی می‌کند و به‌ویژه در یکی از آنها به‌طور ضمنی بیان می‌کند که جریان اصلی اقتصاد می‌تواند در نقش توجیه‌گر سرکوب‌های مجرمانه و نظم اجتماعی ناپایدار و ناعادلانه ظاهر شود. تعجبی ندارد که مقاله او طبق استانداردهای بانک مرکزی یک هیاهوی رسانه‌های اجتماعی به حساب می‌آید.  اما این سبک مقاله آقای راد نیست که تحریک‌آمیز تلقی می‌شود بلکه جوهر و محتوای آن است. او استدلال‌های خود را پیرامون یک دیدگاه بدیهی در اقتصاد پیش می‌برد: اینکه «انتظارات تورم را تعیین می‌کنند». داستان برای همه آشکار است: وقتی کارگران انتظار دارند قیمت‌ها بالا برود دستمزد بالاتری درخواست می‌کنند. وقتی بنگاه‌ها انتظار دارند هزینه‌ها بالا بروند قیمت‌های بالاتری تعیین می‌کنند. در هر دو حالت، تورم پدیده‌ای خودتکمیل‌گر است.  وظیفه بانک‌های مرکزی آن است که انتظارات را در یک سطح پایین و ثابت نگه دارند. اگر آنها در انجام این وظیفه موفق شوند تورم را در کنترل خود خواهند گرفت.  شواهد نشان می‌دهد که این دیدگاه موفقیت زیادی داشته است. در سه دهه گذشته تورم در جهان ثروتمند آرام بود. هر گاه تورم از نقطه هدف بالاتر می‌رفت به اندک زمانی پایین می‌آمد. به عبارت دیگر، انتظارات به خوبی با لنگر مهار شده‌اند. به همین دلیل است که بسیاری از اقتصاددانان نسبت به دور کنونی تورم خوش‌بین هستند. به عقیده آنها، در نهایت اختلالات عرضه فروکش می‌کنند و فشارهای قیمتی برداشته می‌شوند. این دیدگاه آرامش‌بخش است.  به آقای راد برگردیم. فردی که در دو دهه گذشته ده‌ها مقاله درباره تورم نوشته است. او در مقاله اخیرش می‌گوید که مفهوم انتظارات تورمی بر بنیان‌های بسیار لرزانی قرار دارد. اول، این نظریه ناقص است. الگو‌های تورم عمدتاً انتظارات را یک متغیر کوتاه‌مدت می‌دانند. بدان‌معنا که می‌گوید در یک یا دو ماه آینده قیمت‌ها چه خواهند بود. از دیدگاه بانکداران مرکزی و تحلیلگران، انتظارات نیرویی درازمدت هستند که تحت تاثیر چرخه‌های فرود و فراز قرار نمی‌گیرند. اما از دیدگاه تجربی نمی‌توان این دیدگاه را مستندسازی کرد. علاوه بر این، نمی‌توان گفت که انتظارات چه افرادی در جامعه اهمیت دارند.  در جامعه افراد عادی، صاحبان کسب‌وکار، پیش‌بینی‌کنندگان و سرمایه‌گذاران وجود دارند. به استدلال آقای راد هیچ‌کدام از آنها نمی‌توانند پیش‌بینی‌کنندگان خوبی برای قیمت‌ها باشند.  حقیقت آن است که در سه دهه گذشته، هم تورم و هم انتظارات پایین بود. اما بحث آقای راد بر سر آن است که رابطه علی و معلولی این دو به درستی ترسیم نشده است. نمی‌توان گفت که انتظارات پایین به تورم پایین منجر شد بلکه مشاهده تورم پایین بود که انتظارات پایین را به همراه آورد. آنگونه که او می‌گوید پس از یک رکود اقتصادی در اوایل دهه 1990 تورم به‌شدت سقوط کرد و سپس در همان سطوح پایین باقی ماند. به دنبال آن انتظارات هم نزولی شدند.  آقای راد به این نتیجه می‌رسد که توجه بیش از حد به انتظارات تورمی بی‌فایده و خطرناک است. بی‌فایده از آن جهت که قیمت‌های مشاهده‌شده اهمیت دارند و خطرناک بدان دلیل که ممکن است بانکداران مرکزی بدون هیچ توجیهی نسبت به توان خود در کنترل اذهان مطمئن شوند.  گفتار تحریک‌آمیز آقای راد واکنش‌های شدیدی را به همراه داشت. تایلر کوون اقتصاددان دانشگاه جرج میسون به نمونه شدید ابرتورم به عنوان دلیلی برای اهمیت انتظارات اشاره می‌کند. وقتی مردم فکر کنند که پولشان فردا ارزش کمتری خواهد داشت آن را به چیز دیگری تبدیل می‌کنند. ریکاردو رایس از مدرسه اقتصاد لندن –که به همان اندازه آقای راد تورم را مطالعه کرده است- می‌گوید که هیچ متغیری، چه انتظارات، چه عرضه پول،‌ بیکاری یا نرخ بهره، برای پیش‌بینی تورم کامل نیست. اما هر کدام از اینها نقش دارند. علاوه بر این شواهد زیادی در ارتباط با انتظارات دیده می‌شوند. به عنوان مثال، مطالعات نشان می‌دهند که هرگاه بنگاه‌ها فکر کنند هزینه‌ها بالاتر می‌روند قیمت‌های بالاتری را تعیین می‌کنند.  همه این بحث‌های داغ می‌توانند یک زمینه مشترک داشته باشند. آدام پوسن از اندیشکده موسسه اقتصاد بین‌الملل پیترسون تفاوتی منطقی را بیان می‌کند. در درازمدت، انتظارات تورمی و به‌ویژه باور مردم به اینکه بانک مرکزی جلوی اوج‌گیری قیمت‌ها را خواهد گرفت اهمیت زیادی دارند. آقای راد به‌طور تلویحی این موضوع را می‌پذیرد و می‌نویسد بهترین کار آن است که تورم از صفحات رادار مردم دور بماند. به عبارت دیگر خوب است که انتظار داشته باشیم تورم همیشه و در همه حال موضوعی کم‌اهمیت خواهد بود.  اما نمی‌توان گفت که تفاوت‌های کوچک در انتظارات تورمی در افق‌های کوتاه‌مدت به خوبی اندازه‌گیری می‌شوند یا می‌توان آنها را مطابق سیاست‌ها هدایت کرد. به گفته آقای پوسن شواهدی وجود ندارد که نشان دهد بانک‌های مرکزی صرفاً از طریق ارتباطات مردمی و بدون اقدامات سیاستی می‌توانند تورم را مهار کنند. از سوی دیگر، اعتبار و باورپذیری بانک‌های مرکزی از پاسخ آنها به بحران‌ها ناشی می‌شود، نه از تلاش برای مدیریت انتظارات.  جنت یلن در زمان ریاست بر فدرال‌رزرو به نتیجه‌ای مشابه رسید. او در سخنرانی سال 2015 و در راستای منطق متعارف گفت که ظاهراً انتظارات تورمی باثبات و درازمدت با تورم باثبات و درازمدت پیوند خورده است. اما همزمان او اعلام کرد که بانک‌های مرکزی نمی‌توانند صرفاً با اعلام یک هدف تورمی بر انتظارات تاثیر گذارند. برعکس، انتظارات زمانی شکل می‌گیرند که بانک مرکزی بتواند تورم را در نزدیکی نقطه هدف نگه دارد و این فرآیند ممکن است سال‌ها به طول انجامد. 

 

انتظار غیرمنتظره‌ها 

برخی مفسران با مطالعه مقاله آقای راد به این نتیجه رسیده‌اند که اقتصاد علمی درهم و برهم است و هیچ‌کس تورم را درک نمی‌کند. اما وقتی استدلال‌ها بررسی می‌شوند دیدگاه‌های مشترک و پراهمیتی به چشم می‌خورند. اول،‌ اعتبار و شهرت بانک مرکزی ارزشمند است. دوم، انتظارات تورمی با تجربه تورم شکل می‌گیرند. و سوم، این انتظارات احتمالاً در درازمدت اهمیت پیدا می‌کنند.  این مباحث برای فشارهای روبه‌بالای تورمی که هم‌اکنون اکثر نقاط جهان را دربر گرفته‌اند چه معنایی دارند؟ دیدگاه تندروانه می‌گوید که بانک‌های مرکزی باید قبل از آنکه خیلی دیر شود و لنگر انتظارات از کار بیفتد قیمت‌ها را مهار کنند. اما همزمان دیدگاه ملایم‌تری دیده می‌شود که می‌گوید بانک‌های مرکزی جهان ثروتمند باید همچنان دارای اعتبار باقی بمانند و شهرت خود را حفظ کنند. آنها می‌توانند اکنون اجازه دهند تورم اندکی بالا برود و بدین ترتیب انتظارات را از نو تنظیم کنند. نمی‌توان انکار کرد که تورم بسیار پایین یکی از نگرانی‌های جهان ثروتمند در دوران قبل از کووید 19 بود. یا حداقل می‌توان گفت در آن زمان برخی اقتصاددانان و سرمایه‌گذاران انتظار داشتند و امیدوار بودند در آینده تورم بالاتر برود. به هرحال،‌ انتظارات آنها ارزشمند هستند. 

دراین پرونده بخوانید ...