شناسه خبر : 41099 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سیگنال‌های نگران‌کننده کنکور ۱۴۰۱

چرا گرایش به مهندسی و ریاضی کاهش یافته است؟

 

 علیرضا کدیور / تحلیلگر بازار آموزش

بررسی آمار ثبت‌نام کنندگان کنکور برای سال ۱۴۰۱ وضعیت نگران‌کننده‌ای به لحاظ تفکیک گروه آزمایشی انتخابی و ترکیب جنسیتی شرکت‌کنندگان مخابره می‌کند. بر اساس آمار اعلامی از مجموع حدود 5 /1 میلیون نفر متقاضی شرکت در کنکور سال جاری بیش از ۵۷۴ هزار نفر معادل ۳۹ درصد کل داوطلبان متقاضی حضور در گروه علوم تجربی، ۴۱۲ هزار نفر معادل ۲۸ درصد متقاضی حضور در گروه علوم انسانی و ۱۹۴ هزار نفر معادل ۱۳ درصد متقاضی حضور در گروه زبان‌های خارجی هستند. ۱۶۱ هزار نفر و معادل ۱۱ درصد متقاضی حضور در گروه هنر و ۱۴۵ هزار نفر معادل ۹ درصد متقاضیان گروه ریاضی هستند. همچنین در کلیه علوم آزمایشی به غیر از گروه علوم ریاضی و فنی تعداد داوطلبان زن بیش از داوطلبان مرد است که بر اساس آمار منتشره، بیش از ۶۱ درصد داوطلبان زن هستند و کمتر از ۳۹ درصد داوطلبان را مردان تشکیل می‌دهند.

مقایسه آمار سال جاری با سال‌های گذشته نشان از تغییر عمده در ذائقه و ترکیب داوطلبان کنکور دارد. بر این اساس به لحاظ گروه آزمایشی‌محور درخواست متقاضیان کنکور در ایران، شاهد افزایش گرایش به گروه علوم تجربی، هنر و زبان‌های خارجی و کاهش محسوس گرایش به گروه علوم ریاضی و فنی هستیم. همچنین ترکیب جنسیتی داوطلبان کنکور نیز با شیبی ملایم در حال افزایش به نفع زنان است. به بیان دیگر درصد داوطلبان زن نسبت به داوطلبان مرد به مرور در حال افزایش است. در تحلیل این موضوع و فارغ از انتقادهایی که به نحوه برگزاری کنکور و نحوه گزینش دانشجو و کارایی شیوه انتخاب افراد برای ورود به دانشگاه وجود دارد به نظر می‌رسد روند نزولی گرایش به رشته ریاضی از دو منظر قابل تحلیل است. نخست اینکه با گسترش مدارس غیرانتفاعی و کاهش تدریجی مدارس دولتی برخلاف انتظار نه‌تنها سطح علمی دانش‌آموزان ارتقا پیدا نکرده است بلکه به دلیل سختی آموزش در رشته ریاضی و دشواری تحصیل در این رشته به مرور زمان دانش‌آموزان از رشته‌های ریاضی به سمت سایر رشته‌ها سوق پیدا کرده‌اند.

این در حالی است که تجربه نشان داده فارغ‌التحصیلان رشته ریاضی حتی در صورت ادامه تحصیل در سایر گرایش‌ها از جمله علوم تجربی، علوم انسانی و هنر به دلیل قدرت درک و تحلیل بالاتر و سریع‌تر در عمل از سایر هم‌قطاران خود در موقعیت بهتری به لحاظ اجرایی و عملکردی قرار می‌گیرند.

در همین حال به نظر می‌رسد کاهش نسبی داوطلبان مرد کنکور طی سال‌های اخیر عمدتاً ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی رخ‌داده بوده است، به نحوی که برخلاف تصور چند دهه گذشته در مورد اصالت مدرک دانشگاهی برای داشتن جایگاه اقتصادی و اجتماعی مناسب در حال حاضر پسران آینده خود را نه در فارغ‌التحصیلی در دانشگاه که احتمالاً در کسب سایر مهارت‌ها از جمله مهارت های فنی، هنری و... می‌بینند.

بر این اساس کاهش تعداد داوطلبان مرد و افت گرایش به سمت رشته ریاضی به واسطه افت کیفیت آموزش و حادتر شدن شرایط اقتصادی و افزایش آمار مهاجرت نخبگان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و به ویژه فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های فنی و مهندسی و حتی مهاجرت دانش‌آموزان مستعد کنکور زنگ خطر تهی شدن تدریجی بدنه اجرایی و مدیریتی آینده کشور از نیروهای تحلیلگر صاحب ایده نوآفرین و خلاق را به صدا درآورده است که این موضوع با توجه به نیاز کشور به چنین نیروهایی به عنوان یکی از دارایی‌های مورد نیاز جهت رشد اقتصادی هشدار فقر و کمبود یکی از اصلی‌ترین منابع رشد اقتصادی را در کنار کمبود سایر منابع مورد نیاز گوشزد می‌کند.

روندی که به نظر می‌رسد تغییر مسیر آن تابع اصلاحات اقتصادی اجتماعی کلان، اصلاح سیستم آموزشی و اصلاح مکانیسم جذب دانشجو در دانشگاه‌ها خواهد بود.

 

ریشه‌های تغییر

آنچه در دهه‌های اخیر تغییر فاحش داشته گرایش داوطلبان به رشته‌های گوناگون است. تعداد داوطلبان آزمون سراسری در رشته‌های علوم ریاضی و فنی، ‌مهندسی و همین‌طور رشته‌های علوم انسانی از میانه دهه 80 شمسی به صورت چشمگیری کاهش یافته است. روند کاهشی تعداد داوطلبان رشته‌های ریاضی کماکان ادامه دارد. اما تعداد داوطلبان رشته‌های علوم انسانی از میانه دهه 90 افزایش یافته است. تعداد داوطلبان علوم تجربی از ابتدای دهه 90 به صورت پیوسته افزایش یافته که این روند افزایشی پس از پاندمی کرونا متوقف شده و به روند کاهشی تبدیل شده است. تعداد داوطلبان هنر و زبان مخصوصاً به عنوان اولویت دوم در سال‌های اخیر افزایش یافته است.

اما به عنوان یک پدیده خاص، افول استقبال داوطلبان از علوم ریاضی و مهندسی و رشد بی‌سابقه گرایش به رشته تجربی در نیمه دوم دهه 90 توجه کارشناسان بسیاری را به خود جلب کرده است. برخی قرار گرفتن کشور در مسیر توسعه و عمران و نیاز به حضور مهندسان را دلیل گرایش به این رشته‌ها در اواخر دهه 60 و سپس دهه 70 می‌دانند تا آنجا که حتی کسانی که علاقه‌مند به رشته‌های پزشکی و حقوق بودند نیز دیپلم ریاضی می‌گرفتند و در کنکور ریاضی شرکت می‌کردند. این احساس نیاز پس از گذار از دوران سازندگی فروکش کرد و احساس نیاز به فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها کاهش یافت.

نکته دیگری که شاید بتوان آن را با عدم گرایش به علوم ریاضی و مهندسی در دو دهه اخیر مرتبط دانست این است که بیشترین تعداد مشاغلی که در این دو دهه در کشور تولید شده در بازار کار اصلی مهندسان یعنی بخش صنعت ایجاد نشده بلکه در بخش خدمات به وجود آمده است. از سال ۸۴ تا سال ۹۸ تعداد مشاغل خالص ایجادشده در بخش خدمات دو میلیون و ۸۵۰ هزار شغل بوده در حالی که این تعداد در بخش صنعت یک میلیون و ۴۷۱ هزار شغل بوده است. یعنی تعداد مشاغل تولیدشده در بخش خدمات در این مدت تقریباً دو برابر بخش صنعت است. اگر به صورت نسبی نیز نگاه کنیم در این مدت تعداد مشاغل بخش خدمات ۳۰ درصد و تعداد مشاغل بخش صنعت ۲۳ درصد افزایش یافته است. به بیان دیگر به نظر می‌رسد علوم ریاضی و فنی، ‌مهندسی در حال حاضر در چشم خانواده‌ها شانس اول اشتغال محسوب نمی‌شود. البته بازار کار صنعت با مشاغل مهندسی و بازار کار خدمات با مشاغل غیرمهندسی انطباق کامل ندارد. برای تحلیل دقیق‌تر نقش بازار کار داده‌های بیشتری از وضعیت شغلی فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها مورد نیاز است که متاسفانه در دسترس نیست. درباره افزایش گرایش به علوم انسانی و همین‌طور زبان و هنر با توجه به متاخرتر بودن آن کمتر در کشور صحبت شده است که باید در مورد آن به عنوان یک پدیده جدید بررسی‌های بیشتری انجام داد. اما درباره رشد گرایش به رشته تجربی با توجه به تقدم زمانی آن بیشتر صحبت شده و حتی در سال ۹۷ از آن به عنوان سونامی نظام آموزشی نیز یاد شده است. از جمله دلایلی که برای گرایش دانش‌آموزان به رشته‌های تجربی برشمرده شده موقعیت اجتماعی، بازار کار مطمئن‌تر و درآمد بیشتر نسبت به سایر مشاغل است. اگر نگاهی به رشد تعداد مشاغل بهداشت و درمان در کشور بیندازیم درمی‌یابیم ذهنیت جامعه از بازار کار بهترِ این رشته‌ها از آنچه واقعاً در جامعه می‌گذشته دور نبوده است.

دراین پرونده بخوانید ...