سیاست هوشمندانه
هوش مصنوعی به چه کار بانکهای مرکزی میآید؟
در دنیایی که دادهها ثروتاند، فناوری هوشمند در حال تبدیل شدن به مهمترین ابزار سیاستگذاری در قرن ۲۱ است. سیاست هوشمندانه، دیگر تنها به معنی تصمیمهای مبتنی بر خرد انسانی نیست؛ بلکه یعنی تصمیمهایی که از دل تحلیلهای پیچیده، مدلهای پویا و الگوریتمهای پیشبینیگر بیرون میآیند-تصمیمهایی که با کمک هوش مصنوعی، ظرفیت بازتعریف نهادها و بازآرایی سازوکارهای اقتصادی را دارند.
اما هر ابزار قدرتمندی، همزمان ریسکهایی در دل خود دارد. مقاله نخست این فصل، با نگاهی به نقش روبهرشد هوش مصنوعی در سیاستگذاری پولی و تنظیمگری مالی، فرصتها و تهدیدهای این فناوری را برای بانکهای مرکزی بررسی میکند: آیا الگوریتمها میتوانند از بحرانها پیشگیری کنند یا ناخواسته تبعیضها را بازتولید خواهند کرد؟ آیا میتوان به هوش مصنوعی اعتماد کرد، بدون آنکه چارچوبهای نظارتی متحول شود؟
مقاله دوم، زاویهای دیگر از «سیاست هوشمندانه» را میکاود: سیاست انرژی. آیا انرژیهای فسیلی، همواره موتور محرک رشد اقتصادی بودهاند؟ یا منابع نوینی چون انرژی خورشیدی میتوانند الگویی تازه برای رشد پایدار پیش روی اقتصادهای نوظهور بگذارند؟ پاسخ یک اقتصاددان از دانشگاه آریزونا، در قالب مدلی نئوکلاسیک، نشان میدهد که مسیر رشد نه تنها از دل استخراج انرژی، بلکه از چگونگی مدیریت، توزیع و بازاندیشی در سیاستهای انرژی عبور میکند.