تاخت و تاز سکه در اقتصاد

بازار سکه از نفس افتاده است و این مساله را از ثبت قیمت‌هایی که مدت‌هاست بازار سابقه ذهنی برای آنها ندارد می‌توان دریافت. پیش‌بینی‌ها نیز بدبینانه است و از شرایط وخیم بازار سکه و طلا حکایت دارد که دلیل آن فقدان هر عامل تقویت‌کننده از قیمت‌هاست. نه در صحنه سیاسی و نه در صحنه اقتصادی هیجانی در بازار برای افزایش قیمت پیش‌بینی نمی‌شود، در حالی که در بازارهای جهانی حتی نگرانی‌ها بالاست.
قیمت‌هایی در بازار جهانی تجربه می‌شوند که در پنج ماه اخیر بی‌سابقه بوده‌اند و در بازار داخلی نیز قیمت‌ها به سطوح سال 89 و 90 برگشته‌اند. سوال آن است که حرکت بازار از قیمت‌های یک میلیون و 600 هزار تومانی تا رقم 800 هزار تومان کنونی، چه زیان‌هایی را به اقتصاد ملی تحمیل کرده و چه میزان سرمایه‌ها را آزاد کرده است؟ متاسفانه حجم بالایی از سرمایه در روندهای صعودی بازار سکه از دور اقتصاد واقعی خارج شد و ظرفیت‌های واقعی کشور که می‌توانست با استفاده از این سرمایه‌ها عملیاتی شوند نادیده گرفته شد و نتیجه این امر (البته با فرض ثبات سایر عوامل اقتصاد) رشد اقتصادی منفی 4/5درصدی اقتصاد در سال گذشته بود. حال به جایی رسیده‌ایم که بازار سکه اگرچه بازگشت سریعی را پشت سر می‌گذارد و خیلی‌ها در این میان متضرر شده‌اند، اما لااقل این شانس را در اختیار کشور گذاشته تا نقدینگی به بورس و بخش تولید کشور بازگردد. دولت باید از این ظرفیت‌ها استفاده کند.