آب هدررفته
کشت دوم برنج چگونه منافع کوتاهمدت کشاورزی را به زیانهای بلندمدت محیط زیست تبدیل میکند؟
کشت دوم هم جنبه معیشتی دارد و هم پیامدهای گسترده زیستمحیطی و اجتماعی. کشت دوم برنج یعنی استفاده دوباره از زمین همان سال پس از برداشت محصول اول، روشی که در ظاهر برای کشاورزان سودآور است اما هزینههای پنهانی بسیاری بر جامعه و طبیعت تحمیل میکند. این الگو در ایران، بهویژه در مازندران، گسترش یافته است و نمونهای از ناترازی میان منافع کوتاهمدت اقتصادی و هزینههای بلندمدت اجتماعی و زیستمحیطی به شمار میآید. از منظر زیستمحیطی، کشت دوم خاک را از فرصت استراحت محروم میکند، تنوع زیستی آن را کاهش میدهد و با مصرف بالای آب و سموم، فشار مضاعفی بر منابع طبیعی وارد میآورد. انتشار گاز متان از مزارع غرقابی، آلودگی آبهای زیرزمینی و باقی ماندن سموم در خاک، تنها بخشی از پیامدهای آن است. این اثرات نهتنها اکوسیستم محلی را تهدید میکند، بلکه به بحرانهای جهانی چون تغییرات اقلیمی نیز دامن میزند. از منظر سلامت عمومی، استفاده بیشتر از آفتکشها و کودها در کشت دوم میتواند میزان باقیمانده سموم و حتی فلزات سنگین در محصول را افزایش دهد. هرچند شواهد علمی قطعی هنوز محدود است، اما گزارشهای محلی نگرانیهایی درباره ارتباط مصرف این نوع برنج با مشکلات گوارشی و بیماریهای مزمن ایجاد کرده است. بنابراین، کشت دوم برنج نمادی از تعارض میان اقتصاد خرد کشاورز و اقتصاد کلان جامعه است؛ جایی که سود آنی با زیانهای بلندمدت برای خاک، آب، هوا و سلامت انسان همراه میشود. راهکارهایی چون تناوب زراعی، مدیریت بهینه آب و مصرف کنترلشده نهادهها میتواند بخشی از این تعارض را کاهش دهد، اما پرسش اصلی این است که جامعه تا چه حد آماده پذیرش هزینههای پنهان چنین الگوهایی است.