چپ و راست طبیعت
کدام رویکرد سیاسی، در حفاظت از محیط زیست کارآمدتر است؟
این فصل اقتصاد اجتماعی به سوژه نگرشهای سیاسی به محیط زیست پرداخته که غالباً نگرشهای چپگرایانه در جهان را مورد بررسی قرار داده است. در ایران نیز به تفاوت نگرش جریانهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب پرداخته شده است. نگاههای سیاسی نسبت به طبیعت، هم بنیانهای متفاوتی دارند و هم پیامدهای مستقیمی بر سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی میگذارند. در یکسوی طیف، سوسیالیستها قرار دارند که انسان را بخشی از طبیعت میدانند و بهرهبرداری از منابع را مشروط به نیاز واقعی و همبستگی اجتماعی میکنند. در این چهارچوب، منابع باید در مالکیت جمعی یا دولتی باشند، عدالت اقلیمی و مسئولیت کشورهای ثروتمند در برابر بحران محیط زیست برجسته است و ابزارهایی چون مالیات سنگین بر آلودگی یا یارانه برای انرژی پاک در دستور کار قرار میگیرد. در سوی دیگر، مدافعان اقتصاد آزاد طبیعت را ابزاری برای رشد میدانند. آنان بر مالکیت خصوصی، رقابت بازار و انگیزههای سودآور تکیه دارند. از این منظر، نوآوری فناورانه و ابزارهای بازار مانند تجارت انتشار کربن یا بیمه زیستمحیطی بهترین راهکارهای مقابله با بحران اقلیمی هستند. گفتمان «رشد سبز» و «کارایی بازار» در این رویکرد نمادین است. این دوگانگی در جهان در سیاستهای کوبا و آمریکای لاتین از یکسو و توافقنامه پاریس یا بازار کربن اروپا و آمریکا از سوی دیگر نمود دارد. اما در ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷، هیچ جریان سیاسی محیط زیست را در اولویت راهبردی خود قرار نداده است. اصلاحطلبان از دهه ۷۰ با طرح مفاهیمی چون توسعه پایدار و تقویت نهادهای مدنی رویکردی متفاوت داشتند، اما اصولگرایان غالباً طبیعت را به منبعی مصرفی برای توسعه فروکاستند. بااینحال، چه در میان اصلاحطلبان و چه اصولگرایان، محیط زیست هیچگاه به گفتمان غالب سیاست بدل نشد و همواره امنیت، اقتصاد نفتی و نگاه کوتاهمدت بر آن غلبه داشته است.