شناسه خبر : 43692 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در جست‌وجوی مکان ازدست‌رفته

بررسی دلایل مهاجرت پزشکان و پرستاران ایرانی در گفت‌و‌گو با علی تاجرنیا

در جست‌وجوی مکان ازدست‌رفته

کوچ و مهاجرت دو معنای متفاوت‌اند که این روزها برای پدیده‌ای یکسان استفاده می‌شوند. زمانی در کشور ما پزشکان مانند بسیاری دیگر از اقشار تحصیل‌کرده جامعه به کشورهای آمریکایی و اروپایی کوچ می‌کردند، این کوچ با هدف فراگیری علوم، فنون و تجربیات روز دنیا صورت می‌گرفت و بازگشتی به همراه داشت. بازگشتی پرخیروبرکت که عواید آن نصیب کل جامعه می‌شد. آنچه امروز برای پزشکان نیز مانند بسیاری دیگر از اقشار جامعه که گستردگی طیف آنها اکنون از دانش‌آموز تا کارگر حرفه‌ای را دربر می‌گیرد، مهاجرتی بی‌بازگشت است به هر آن کجا غیر از ایران. اما چرا پزشکان و پرستاران مهاجرت می‌کنند؟ این پرسش پاسخی یکسان و عام مانند آنچه در مورد سایر اقشار می‌توان گفت دارد، اما به عقیده تاجرنیا پررنگ‌ترین دلیل خاص مهاجرت پزشکان نه مساله اقتصادی که موضوع شأن و جایگاهی است که در کشور رعایت نشده است.

♦♦♦

‌ مهاجرت سال‌هاست به یکی از معضلات جامعه تبدیل شده، در ابتدا با عناوینی چون فرار مغزها از آن یاد می‌شد و اکنون به اقشار فنی و دانش‌آموزان رسیده است، کوچ پزشکان از چه زمانی اوج گرفت و به معضل تبدیل شد؟

در خصوص مقوله مهاجرت پزشکان باید گفت بخشی از این موضوع دلایل عام دارد که این دلایل در مورد سایر اقشار مردم و رشته‌های مختلف نیز وجود دارد. بخشی از دلایل نیز خاص است. آنچه به عنوان دلایل عام مهاجرت در کشور مطرح می‌شود این است که وقتی مردم احساس کنند در داخل کشور امکان تحقق ایده‌آل‌ها و آرزوهای آنان وجود ندارد یا مشکل است، طبیعتاً سعی می‌کنند مکان دیگری را برای زندگی انتخاب کنند که این مساله می‌تواند جنبه‌های اقتصادی، رفاهی، امنیتی و در یک کلمه سبک زندگی آزاد داشته باشد. بنابراین در جامعه پزشکی نیز بخشی از دلیل مهاجرت به این عوامل مربوط است. در جامعه پزشکی سه دوره مهاجرت خیلی جدی داشته‌ایم. یک دوره در زمان قبل از انقلاب و طی سال‌های متمادی صورت گرفت. آن دوره را می‌توان دوره کوچ پزشکان تلقی کرد- منظور از کوچ زمانی است که عده‌ای از افراد از کشور می‌روند و مجدد به کشور بازمی‌گردند. دوره اول مهاجرت پزشکان همزمان با تاسیس دانشگاه‌ها و حتی پیش از آن آغاز شد و تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. در این زمان عمدتاً افراد برای کسب دانش روز و تجربیات بیشتر مسیر غرب را طی می‌کردند و بعد از تحصیلات نیز بخش زیادی از آنها مجدد به کشور بازمی‌گشتند. همان‌طور که می‌بینید بسیاری از پیشکسوتان حرفه پزشکی در کشور ما تحصیلات خارج از کشور دارند. در این بین خیلی از آنها شرایط خوبی برای ماندن داشتند اما خدمت به کشور را انتخاب کردند. دوره دوم مهاجرت در واقع بلافاصله بعد از انقلاب رقم خورد. با توجه به اینکه بخشی از جامعه پزشکی به عنوان نماینده‌ای از طبقه متوسط به بالا رویکردی متفاوت نسبت به غالب مردم داشتند بعد از انقلاب شرایط را به لحاظ سیاسی برای خود مناسب ندیدند. بنابراین آنها که رفته بودند دیگر بازنگشتند و آنها که امکان رفتن داشتند نیز به قصد اینکه برنگردند از کشور رفتند. مقطع سوم مهاجرت پزشکان نیز در شرایط فعلی است. این دوره طی دو دهه گذشته به صورت جدی آغاز شده و در حال حاضر شاهد اوج‌گیری آن هستیم. بخش عمده‌ای از دلایل این موج نیز به شرایط عمومی کشور برمی‌گردد که متاسفانه بسیاری از مردم را وادار می‌کند که به موضوع مهاجرت و زندگی در کشوری دیگر فکر کنند و افراد به این امید می‌روند که در جای دیگری زندگی بهتری داشته باشند یا دست‌کم از این زندگی که در ایران دارند و از آن راضی نیستند خلاص شوند. در اینجا علاوه بر شرایط عمومی موجود برای مهاجرت، مقوله بسیار جدی‌تری برای پزشکان مطرح است و آن نوع برخوردی است که نهادهای حاکمیت و مجموعه‌های مختلف با جامعه پزشکی انجام دادند. اگر نگاهی به برخوردهای صداوسیما، نشریات و مجموعه‌های وابسته به حاکمیت داشته باشیم می‌بینیم تخریب جامعه پزشکی سال‌هاست که سرلوحه کار آنها قرار گرفته و جز ایام محدود کرونا که این برخوردها مقداری تعدیل شد همواره شاهد چنین برخوردهایی هستیم و این شرایط بیش از همه دلایل برای جامعه پزشکی آزاردهنده است.

لفظ دکتر در دنیای مدرن صرفاً برای پزشکان استفاده می‌شود. در خارج از کشور زمانی که به فردی دکتر اطلاق می‌شود منظور صرفاً پزشک است نه دکترای مدیریت استراتژیک از یک دانشگاه دفاعی. جامعه پزشکی در ایران نیز تا پیش از انقلاب اعتبار و حرمت ویژه‌ای بین آحاد مردم و مجموعه‌های دولتی داشت اما متاسفانه حرمت‌شکنی‌ها از آنجا شروع شد که مقوله دکتر در دو دهه گذشته به ابتذال کشیده شد. این موضوع از ابتدای دولت آقای احمدی‌نژاد با شدت بیشتری به چشم خورد و ایشان این موضوع را در مورد خود باب کردند و الان می‌بینیم با اینکه رئیس‌جمهور فعلی حتی تحصیلات مدرن را در سطوح میانی ندارد اما همچنان از این عنوان که در واقع یک عنوان معادل‌سازی‌شده است برای او استفاده می‌کنند. امروز حتی می‌بینیم که از عنوان دکتر برای دوره‌های مختلف دروس حوزوی نیز استفاده می‌شود و افراد را به عنوان دکتر خطاب می‌کنند. این برخوردها جایگاه و شأن پزشکی را خدشه‌دار و مبتذل می‌کند. بنابراین بخشی از این دلایل همان‌طور که به آن پرداختیم دلایل عمومی و بخشی خاص است. بخش عمده دلایل خاص مهاجرت پزشکان ناشی از تحقیر و پایین آوردن شأن جامعه پزشکی به انواع مختلف از طرف بخشی از حاکمیت و رسانه‌های مرتبط است و بخشی نیز به نبود رفاه نسبی و شرایطی که بتواند تامین کننده خواسته‌های پزشکان در کشور باشد، برمی‌گردد.

‌ سرکوب دستمزدها چقدر در مهاجرت پزشکان موثر بوده است؟

برخلاف آنچه همواره عنوان می‌شود دستمزد اصلی‌ترین دلیل مهاجرت پزشکان نیست. البته اگر بخواهیم در ارتباط با دلایل عمومی مهاجرت بین اقشار مختلف موضوع را بررسی کنیم دستمزد مقوله مهمی است. خصوصاً با توجه به اینکه طی 44 سال گذشته هیچ‌وقت تورم تک‌رقمی را در کشور ندیدیم و مقابله ریال با ارز نیز هیچ‌گاه منطقی نبوده و همیشه شاهد این بودیم که ارزش مالی ذخیره ریالی آحاد جامعه روزبه‌روز کمتر می‌شود اما مساله مهم در این خصوص بیشتر این است که در حوزه پزشکی با وجود اینکه هیچ کنترلی در ارتباط با قیمت لوازم و تجهیزات پزشکی و مواد و دارو وجود ندارد دغدغه دولت برای افزایش خدمات و کنترل حوزه سلامت، کنترل تعرفه یا دستمزد پزشکان است. بنابراین شاهد هستیم که هزینه تمام‌شده خدمات در حوزه پزشکی به دلیل قیمت بالای تجهیزات و وسایل درمانی بسیار گران است. اینها مسائلی است که هزینه تمام‌شده خدمت در حوزه سلامت را بسیار گران می‌کند اما وقتی به افزایش قیمت‌ها می‌رسیم می‌بینیم که متاسفانه دولت دستمزدها را بسیار محدود و غیرواقعی افزایش می‌دهد. به عنوان مثال در سال جاری شاهد افزایش 57درصدی دستمزد کارگران بودیم اما میزان این افزایش در حوزه پزشکان تنها 10 درصد بود و این نشان می‌دهد که نگاه نابرابری نسبت به این موضوع وجود دارد. این نگاه نابرابر در کنار سایر عواملی که به آن اشاره شد در مهاجرت پزشکان بسیار موثر است. بنابراین باید توجه داشت که دلیل مهاجرت پزشکان صرفاً مسائل اقتصادی نیست و این موضوع می‌تواند تنها بخشی از دلیل باشد و حتی بخش خیلی پراهمیتی نیست. دلیل این امر هم آن است که دستمزد پزشکان ایرانی در مقایسه با برخی از کشورهای اروپایی تفاوت زیادی ندارد. البته که تعرفه‌ها همچنان مناسب نیست اما نمی‌توان اصلی‌ترین موضوع را این نکته دانست. نکته اصلی‌تر همان‌طور که پیش از این بر آن تاکید شد عدم رعایت شأن جامعه پزشکی به راه‌های مختلف است. برخوردهایی که صورت می‌گیرد باعث می‌شود به نظر برسد دولت حوزه سلامت و پزشکی را مانند یک کالای تجاری می‌بیند.

‌ زمانی کشور ما مقصد پزشکان هندی، پاکستانی و... بود، چه شد که علاوه بر خروج این قشر از کشور، پزشکان خودمان نیز یکی پس از دیگری مهاجرت را بر ماندن ترجیح دادند؟

دلیل اینکه زمانی پزشکان هندی و پاکستانی به کشور ما می‌آمدند این بود که قبل از انقلاب با موجی از افزایش جمعیت روبه‌رو شدیم که متناسب با آن پزشک تربیت نشده بود. خوشبختانه با توسعه دانشگاه‌ها و شرایطی که فراهم شد آن نیاز مرتفع شد و پزشکان خارجی نیز رفته‌رفته از ایران رفتند اما شرایطی که این روزها باعث مهاجرت شده بیش از آنکه مشابه زمانی باشد که هندی‌ها و پاکستانی‌ها به کشور ما می‌آمدند، به دلیل شرایطی است که برای جامعه پزشکی به وجود آمده است.

‌ پیامد مهاجرت بخش زیادی از متخصصان پزشکی و بهداشتی از کشور در کوتاه‌مدت و بلندمدت چیست؟

ایران پزشکان حاذقی دارد که به دلیل سیستم آموزشی مناسب در گذشته و طبابت در شرایط خاص کشور نظیر جنگ همواره در دنیا زبانزد بوده و از جایگاه رفیعی برخوردار بودند. طبیعتاً در کوتاه‌مدت فقدان پزشکانی که تخصص لازم را دارند و به راحتی جذب کشورهای دیگر می‌شوند (وقتی صحبت از مهاجرت پزشکان می‌کنیم در اصل بیشتر در مورد پزشکانی صحبت می‌کنیم که دارای توان علمی بالا هستند و ظرفیت حضور در کشورهای پیشرفته را دارند و در بین پزشکان نیز قشر نخبه‌تر مهاجرت می‌کنند) باعث می‌شود بخش زیادی از مردم درمانگران خود را از دست بدهند که این موضوع به سلامت مردم آسیب می‌زند و در درازمدت نیز این موضوع باعث می‌شود اعتبار پزشکی کشور خدشه‌دار شود. یعنی آنچه طی یک قرن ذره‌ذره برای پزشکان جمع شده بود زود و راحت خراب می‌شود و دنیا دیگر حسابی که در گذشته روی پزشکان ایرانی می‌کرد طی سالیان آینده نخواهد کرد. بنابراین این مساله هم ضرر به مردم در داخل کشور است و هم به ضرر اعتبار جامعه پزشکی.

‌ زمانی گردشگری سلامت یکی از دغدغه‌های دولت بود اما به نظر می‌رسد اکنون گردشگری و سلامت هر دو به دست فراموشی سپرده شده‌اند، نظر شما چیست؟

در خصوص گردشگری سلامت باید یک موضوع را مطرح کرد. مهم‌ترین رکن گردشگری در واقع علاوه بر وجود ظرفیت‌های لازم موضوع امنیت است. متاسفانه چیزی که امروز در کشور ما گردشگری را به‌طور عام و گردشگری سلامت را به‌طور خاص دچار مشکل می‌کند مقوله دوم است. گردشگری سلامت در ایران می‌تواند بسیار موفق باشد چرا که پزشکی در ایران نه در سطح منطقه بلکه در مقایسه با بسیاری از کشورهای اروپایی بهتر است ولی زمانی که شرایط در کشور ما برای گردشگر مناسب نباشد این موضوع اثر منفی خود را بر گردشگری سلامت نیز خواهد گذاشت و در واقع بخش عمده‌ای از آنچه امروز باعث می‌شود گردشگری سلامت ما ارتقا پیدا نکند یا حتی روندی نزولی داشته باشد، به شرایط موجود در کشور برمی‌گردد.

‌ دو سال و نیم درگیری کادر درمان با کرونا و ممانعت دولت و حاکمیت از واردات واکسن و پس از آن عدم رسیدگی به مطالبات قشر پزشک و پرستار چقدر در مهاجرت موثر بود؟

قطعاً این موضوع موثر است. اینکه قشری احساس کند تا زمانی که به او نیاز هست تحویلش می‌گیرند و وقتی نیازشان برطرف می‌شود شرایط را مجدداً برای او دشوار می‌کنند طبیعتاً بسیار سرخورده می‌شود. جامعه پزشکی ایران بعد از کرونا خیلی زود از رفتارهای حاکمیت و مجموعه‌ها و رسانه‌های وابسته سرخورده شد.

‌ در حال حاضر مقصد عمده پزشکان و پرستاران مهاجر کدام کشورهاست، چرا؟

عمدتاً برای مهاجران ایرانی فارغ از اینکه دارای چه هنری باشند یا در چه رشته‌ای تحصیل کنند قاره آمریکای شمالی و کانادا بیشترین جذابیت را دارد و برای پزشکان نیز به همین صورت است. علت آن نیز این است که ایرانی‌ها در آن کشورها کاملاً موفق عمل کردند و آن کشورها نیز ظرفیت استفاده از توان پزشکان ایرانی را فراهم کردند. در جایگاه بعدی کشورهای اروپایی قرار می‌گیرند که آنها هم به لحاظ تخصصی و نوع مهارت موجود نیازمند خدمت همکاران ما هستند. اما متاسفانه باید گفت با توجه به شرایطی که پیش آمده بسیاری از هموطنان و پزشکان ما حتی حاضرند به کشورهایی نظیر ترکیه و امارات که سطح پزشکی در آنها از ایران هم پایین‌تر است مهاجرت کنند. به دلیل اینکه گمان می‌کنند باید به ثبات اقتصادی برسند و از جهت برابری ارزها شرایط به گونه‌ای نباشد که دائماً در تب و تاب تغییرات اقتصادی باشند و این باعث شده هر کس با توجه به ظرفیتی که دارد کشوری را انتخاب کند. باید متاسف بود از اینکه شرایط در کشور ما به گونه‌ای است که تفکر غالب رفتن به هر قیمتی از ایران است. سال‌هاست علیه کشورهای آمریکایی و غربی و... هستیم اما در حال حاضر نظام ما پرورش‌دهنده متخصصان و چهره‌های بنام علمی برای همین کشورهاست چرا که خود توان استفاده از آنها را ندارد. 

دراین پرونده بخوانید ...