شناسه خبر : 43674 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پایان یک عصر

اقتصاد جهان چه چشم‌اندازی دارد؟

پایان یک عصر

ترجمه: محمد محمدی-  در انتهای اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس پنل «چشم‌انداز اقتصادی جهان» برگزار شد. در این پنل این بحث مطرح شد که می‌توان نسبت به چشم‌انداز اقتصادی جهان خوش‌بین بود؟ و اینکه چه حسی باید نسبت به چشم‌انداز وضعیت کنونی داشته باشیم؟ یکی دیگر از شرکت‌کنندگان در این پنل کریستالینا جورجیوا1 مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول بود. کسی که به دنیا هشدار داده بود که اقتصاد جهانی به‌طور صعودی به سمت چندپارگی می‌رود و باید برای جلوگیری از این روند اقداماتی انجام شود. یکی دیگر از شرکت‌کنندگان در این پنل برونو لومر2 وزیر دارایی فرانسه بود. او به این موضوع اشاره کرده بود که اعتبارات مالیاتی و یارانه‌ها می‌تواند در رقابت با چین و آمریکا به اروپا کمک کند، به‌ویژه با استفاده از فناوری سبز. به باور او، بدهی مشترک می‌تواند راهکاری مفید برای مقابله با چالش قانون کاهش تورم در آمریکا باشد. کریستین لاگارد3 با پیامی از جانب بانک مرکزی اروپا4 مبنی بر «همچنان ادامه دهید» هم در این پنل حضور داشت تا بگوید چه چالش‌های بالقوه دیگری پیش‌روی سیاست‌های پولی منطقه یورو قرار دارد. کرودا هاروهیکو5 نیز در حالی در این پنل حضور داشت که نرخ تورم ژاپن به چهار درصد رسیده و این بالاترین نرخ تورم از سال ۱۹۸۱ است. رئیس بانک مرکزی ژاپن در میانه نبرد بین بازارهای اوراق قرضه و نحوه مدیریت کنترل منحنی سود و سیاست‌های پولی است. این البته آخرین پنل او به‌عنوان رئیس بانک مرکزی ژاپن خواهد بود چراکه در ۸ آوریل این سمت را ترک می‌کند. لارنس سامرز6، وزیر خزانه‌داری سابق و مدرس فعلی هم از دیگر شرکت‌کنندگان این پنل بود. او احتمال می‌دهد که ما به چیزی شبیه فرود نرم در ایالات ‌متحده دست پیدا کنیم. او نگاهی هم به چین دارد و می‌گوید این یک خطای فاحش برای ایالات‌متحده است اگر بخواهد رشد چین را سرکوب کند. در ادامه مشروح این پنل را که جف کاتمور مجری CNBC اجرای آن را بر عهده داشت می‌خوانید.

♦♦♦

‌ در اولین زمستان داووس پس از سه سال هنوز هم عدم قطعیت زیادی در مورد چشم‌انداز اقتصادی وجود دارد، چراکه می‌دانیم تورم به‌صورت مستمر و مداومی بالاست، بحران افزایش هزینه‌های زندگی موجب فقر و اعتصاب نیروی کار شده است، بانک‌های مرکزی شرایط مالی را سخت‌تر می‌کنند، قیمت انرژی بالاست، بدهی جهانی بالا و در بعضی جاها حتی روبه افزایش است. اینها همه در شرایطی است که من هنوز درباره بحران وحشتناک اوکراین و فاجعه انسانی که آنجا اتفاق می‌افتد صحبت نکردم و در نهایت وضعیت انتقال انرژی. با وجود این مسائل، کریستالینا باید نسبت به سال پیش‌رو خوش‌بین باشیم یا بدبین؟

42 کریستالینا جورجیوا: باید بگویم که اوضاع به نسبت ماه‌های گذشته بهتر از آن چیزی است که از آن می‌ترسیدیم. البته این به معنای خوب بودن نیست. اجازه دهید از اینجا شروع کنم که چه چیزهایی بهتر شده و چرا باید نگران باشیم. به‌ نظر می‌رسد تورم، به‌خصوص تورم کلی، رو به کاهش است. چشم‌انداز مربوط به چین بهبود یافته است و نرخ رشد چین بالا رفته است. یادمان باشد که در همین سال ۲۰۲۲، چین برای اولین بار در طول ۴۰ سال گذشته پایین‌ترین نرخ رشد را نسبت به میانگین رشد جهانی ثبت کرد. اتفاقی که در طول چهار دهه بی‌سابقه بوده است. ما انتظار داریم امسال مجدداً رشد چین از میانگین نرخ رشد جهانی بالاتر برود. ما نرخ ۷ /۲ درصد را برای جهان پیش‌بینی می‌کنیم و برای چین ۴ /۴ درصد. اتفاق مثبت دیگر این است که شاهد قدرت آشکار بازار کار هستیم، همین امر موجب هزینه کردن مصرف‌کنندگان و در نتیجه بقای اقتصاد می‌شود.

درباره چه چیزی باید نگران باشیم؟ رشد ۷ /۲درصدی چندان جذاب نیست، این سومین نرخ رشد پایین دهه‌های اخیر پس از بحران مالی جهانی و بحران کووید است. دوم، ما هنوز به‌درستی نمی‌دانیم که تورم چطور روند نزولی‌اش را ادامه دهد. فرض کنیم خبر خوب افزایش رشد چین به معنای افزایش قیمت نفت و گاز در بازارهای جهانی باشد، این اثر خود را بر تورم خواهد گذاشت. سوم، جنگ وحشتناک اوکراین که اول از همه خطری برای شهروندان اوکراینی است اما خطر بسیار بزرگی به‌ویژه برای اروپاست. بنابراین، جمع‌بندی من این است که باید مواظب بود، نه خیلی خوش‌بین و نه خیلی بدبین باشیم، بلکه در میانه واقع‌گرایی باید ایستاد. اگر فرصت داشته باشم درباره موضوع چندپارگی اقتصاد هم صحبت کنم، باید به این مهم بپردازم که اگر به چشم‌انداز متوسط نرخ رشد نگاه بیندازیم، شیوه تامین امنیت زنجیره تامین به‌طور قابل‌ ملاحظه‌ای بر چشم‌انداز آینده ما از رشد اثر خواهد گذاشت. اگر ما با درایت زنجیره را متنوع کنیم، هزینه ناشی از ناسازگاری کم می‌شود و می‌توان آن را به ۲ /۰ درصد GDP کاهش داد. ولی اگر فرضاً بخواهیم با چین که موتور محرکه رشد جهانی برای چندین دهه بوده است درگیر شویم، این مقدار می‌تواند به هفت درصد افزایش یابد، یعنی یک خسارت هفت تریلیون‌دلاری. پس معامله بزرگ خوش‌بین ماندن بستگی به کسانی دارد که در اینجا حاضرند. عملگرا باشیم، تعامل کنیم، کار درست انجام دهیم و اقتصاد جهانی را برای نفع همگانی یکپارچه نگه داریم.

‌ بحثی داشتیم در این مورد که گزینه «ما بیشتر از این به‌دنبال تنزل نیستیم» نباید به معنی «ما به‌زودی پیشرفت می‌کنیم و خوش‌بین‌تر باشیم» برداشت شود. همان‌طور که می‌دانید لری سامرز گفته است کی قرار است به‌عنوان صندوق بین‌المللی به جای اینکه بگویید امسال در حال تنزل نیستیم، به فکر ارتقا بیفتید؟

 جورجیوا: به سال قبل که برگردیم ما سه‌بار پیش‌بینی‌های خودمان از رشد جهانی را کاهش دادیم، بنابراین همین که دوباره نخواهیم پیش‌بینی امسال را کاهش دهیم، به‌خودی‌خود خبر خوبی است. اینکه ما رشد را بالا ببریم و چقدر بالا ببریم. اما واقعیت این است که بهبود قابل‌‌توجه و خارق‌العاده‌ای در کار نیست. صادقانه بگویم اینکه آلمان طبق پیش‌بینی اکتبر سال ۲۰۲۳ را با منفی ۳ /۰ درصد به پایان ببرد یا ۵ /۰ مثبت بر اساس پیش‌بینی امروز ما، نشان می‌دهد هنوز برای صدها میلیون انسان دیگر در آلمان، اروپا و جهان چنین نرخ رشد پایینی دردناک خواهد بود.

اجازه دهید بزرگ‌ترین نگرانی حال حاضر را مطرح کنم، بازارهای کار در حال حاضر ثبات دارد، اما هنوز نرخ بهره گزنده است و اگر ادامه یابد نرخ بیکاری افزایش خواهد یافت و برای مصرف‌کننده خیلی فرق می‌کند که بحران هزینه‌های زندگی و شغل داشته باشد یا اینکه هم این بحران را داشته باشد هم کار نداشته باشد. بنابراین، باید به افزایش نرخ بیکاری هم فکر کنیم آن هم در زمانی که سیاست‌های مالی دولت‌ها بسیار سختگیرانه است و برای کمک به مردم نمی‌توانند اقدام بیشتری انجام دهند و البته مدام تحت‌فشار برای افزایش کمک‌ها هستند.

‌ لری پیش از این مطرح کرده بودی در حالی ‌که چین در دوره کووید صفر به سر می‌برد آمریکا موتوری بود که ما را بالا برد. ما همیشه می‌گوییم آمریکا نرخ بهره را معین می‌کند و چین نرخ رشد را، هرچند در سال‌های اخیر این موضوع در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است. سال پیش درباره بیکاری بالا و رفتن به سمت رکود صحبت‌های زیادی مطرح شد اما در مطالبی که اخیراً از تو منتشر شده به‌نظر می‌رسد که طرفدار این ایده باشی که یک فرود نرم قابل‌دستیابی است.

43-2 لارنس سامرز: فکر می‌کنم که افراط بسیار قابل‌توجهی در سیاست‌های مالی و پولی اتفاق افتاده که نیاز به اصلاح دارند. بازارها احتمال نرخ بهره‌ای کمتر از یک درصد را می‌دادند که سال گذشته شاهد آن بودیم و این به خاطر آن بود که بازار نیاز به بانک مرکزی را برای جبران آنچه آنها انجام داده بودند، دست‌کم گرفتند. ما در داووس حسی از آرامش را تجربه می‌کنیم. آنها که در انتخابات شکست خوردند شکست خود را پذیرفتند، اروپا متوقف نشده است، رکودی در پیش نخواهد بود، چین سیاست‌های خود را در تناسب با جهان تنظیم کرده و تورم کاهش یافته است. همه اینها دلایلی است که ما باید حس بهتری نسبت به ماه‌های گذشته داشته باشیم. اما ما نباید از خود راضی شویم. تورم کاهش یافته اما همان‌گونه که عوامل گذار پیشتر باعث افزایش تورم شدند، به کاهش تورم هم کمک کردند. در بسیاری از سفرها، سخت‌ترین بخش سفر اغلب بخش آخر آن است، این مورد می‌تواند در مورد بازگشت به تورم هم صدق کند. بزرگ‌ترین تراژدی در حال حاضر این است که اگر بانک‌های مرکزی پیش از موعد کارهایی کنند که مبتنی بر تمرکز بر تضمین ثبات قیمت نباشد، در این صورت ما باید دو بار در این نبرد برنده شویم. من خیلی با مواردی که افرادی مانند رئیس پاول در مورد عزمشان در این باره گفتند، ترغیب شدم. اگر به تورم اجازه دهیم به عقب برگردد، نه‌تنها ثبات اولیه و نه‌فقط استاندارد زندگی برخی افراد کم‌درآمد در معرض خطر قرار می‌گیرد، بلکه خطرات بسیار قابل‌توجه‌تری را برای ثبات نسبی به همراه خواهد داشت. درنتیجه، باید هم در کشور خودمان هم در جهان اهمیت کسانی را که عقب می‌مانند به یاد داشته باشیم، کسانی که بیش از همه بار این تعدیل‌های ضروری را بر دوش کشیدند.

کریستالینا هشدار مهمی درباره پراکندگی و چندپارگی اقتصاد داد. یکپارچگی جهانی هرگز نباید به اصلی‌ترین دلیل فروپاشی محلی بدل شود. اگر یکپارچگی جهانی با همه مزایای خود قرار است ادامه پیدا کند، مستلزم آن است که هر سیاستی همه موارد حتی چالش‌هایی را که در شهرهای کوچک و مناطق روستایی و کشورهای صنعتی وجود دارد دربرگیرد. در حال حاضر پتانسیل مثبت بزرگی وجود دارد، به شرط اینکه مردم احساس کنند بخشی از یک جامعه موفق هستند. من سال‌ها در این حوزه کار کرده‌ام و می‌گویم هیچ لحظه‌ای مثل امروز نبوده که تحت‌تاثیر پتانسیل فناوری باشم؛ خواه فناوری سبز باشد یا بیوتکنولوژی، هوش مصنوعی و فناوری اطلاعات. اینها همه‌چیز را برای همه مردم جهان بهتر می‌کنند، اما این تنها با بنیادهای مالی و سیاسی درست اتفاق می‌افتد.

‌ لری، جایی خواندم که مطرح کرده بودی اگر قرار است بر سر هر چیزی نبرد تجاری داشته باشیم حداقل بگذاریم این نبرد بر سر فناوری انتقال سبز باشد، چون حداقل درخشان‌ترین و بهترین اتفاق در میان فناوری‌های دیگر برای کمک به تحول است. البته کسی دنبال جنگ تجاری نیست ولی ما چطور می‌توانیم از این کشمکش میان اروپا و ایالات‌متحده در مورد قانون کاهش تورم عبور کنیم؟

 سامرز: من اول باید میان جنگ یارانه‌ای و جنگ تجاری تمایز قائل شوم. جنگ یارانه‌ای در مورد مسائل بد نیست. اما تهاجم تجاری مساله مشکل‌سازتری است. من دوست دارم ببینم که بازارها باز هستند و فکر می‌کنم این موضوعی حیاتی است و درکل قانون کاهش تورم در آمریکا به‌طور تاریخی تدبیر مثبتی است ولی در جزئیات وجوه بسیار مهم و مساله‌سازی وجود دارد. اگر ما مدام در حال رقابت بر سر ضربه زدن باشیم، چه کسی قرار است بزرگ‌ترین پیشرو برای ذخیره‌سازی و انتقال فناوری باشد؟ در قیاس با سایر رقابت‌ها، این رقابت بسیار سالمی است، پس بگذاریم بر سر آن رقابت درگیرد. اما بر سر اینکه چقدر برای آن سخت‌کوشانه تلاش می‌کنیم و یارانه می‌دهیم نه بر سر اینکه چگونه دیگران را به دیوار بکوبیم یا زمین بزنیم. ما باید به روشی مثبت از طریق ارتقای خودمان نه دریدن دیگران برنده شویم.

‌ من فکر می‌کنم بزرگ‌ترین ابرداستان سال گذشته که لازم است درباره آن صحبت کنیم بازگشایی چین است. می‌خواهم درباره این موضوع از کریستین لاگارد بپرسم. کریستین تو عزمت را جزم کردی تا تورم را در سطح اروپا مهار کنی. به نظر تو بازگشایی اقتصاد چین در این مرحله تحلیل بانک مرکزی اروپا درباره تورم را پیچیده می‌کند؟ آیا در این مورد الگو و برنامه‌ای داری و اگر بله به‌عنوان نتیجه‌گیری آیا ممکن است انگیزه دومی از بازگشایی چین در جبهه تورم وجود داشته باشد و این موضوع چگونه و تا چه حد موجب افزایش نرخ‌ها می‌شود؟

43-3 کریستین لاگارد: اقتصاد ما و لایه‌های آن از سطح دفاعی در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به سطح رقابتی رسیده است. سال ۲۰۲۲ سال بسیار عجیبی بود. هیچ حرکت بزرگی برای رشد نمی‌بینید. رشد آمریکا ۵ /۱ درصد، چین ۳ /۳ درصد، اروپا ۴ /۳ درصد! اینها اعداد نرمالی نیستند. ما در سالی قرار داریم که امیدواریم شرکت‌ها، مصرف‌کنندگان، دولت‌ها و سیاستگذاران همچنان رویکردی مصمم و انعطاف‌پذیر داشته باشند برای اینکه تحولاتی که می‌بایست صورت گیرد در جهان دیجیتال، فناوری سبز و این مسائل ممکن شود. باید اطمینان پیدا کنیم که شکننده‌ترین کشورهای جهان هم از مزایای این نوآوری‌ها بهره‌مند می‌شوند. برای همین «کماکان ادامه دهید» شعار اصلی من در سیاست‌های پولی خواهد ماند. در عین‌ حال، همه بازیگران این عرصه باید هم‌راستای هم عمل کنند و باید این را به‌ روشی ظریف‌تر نسبت به سال ۲۰۲۲ انجام دهند. مثلاً حمایت مالی که در سال ۲۰۲۲ گسترش یافت باید بهتر هدایت شود، هدف‌گذاری بهتری صورت پذیرد، باید طوری باشد که نخواهد سیاست‌های پولی را تحت ‌فشار قرار دهد.

چین هم مجدداً برخاسته و پس از اینکه به رشد ۳ /۳درصدی رسید الان روی ۵ /۵ درصد تمرکز کرده است. ما باید از همکاری متعهدانه استقبال کنیم. هرچند سیاست مبارزه با کووید انسان‌های بسیاری را از بین برد اما از سوی دیگر اقتصاد چین را احیا کرد و واضح است که این گزینه قطعی‌ای بود که مقامات چین اتخاذ کردند. این موضوع چه تاثیری بر ما و اقتصاد جهانی خواهد گذاشت، چیزی است که برای چینی‌ها همان‌قدر می‌تواند مثبت باشد که برای سایر دنیا. هرچند فشار تورمی مضاعفی را بر ما وارد خواهد کرد؛ چون سطح انرژی مصرفی چین در سال گذشته با امسال فرق دارد، مقدار ال‌ان‌جی‌ ای که آنها می‌خرند بیش از سابق خواهد بود و در حوزه نفت و گاز هم کشش کافی برای تقاضا موجود نیست. بنابراین فشار بسیاری از جانب این تقاضای افزایش‌یافته در زمینه کالاها و به‌ویژه انرژی بر ما تحمیل می‌شود.

طبیعتاً ما سعی کرده‌ایم برای همه اینها الگوسازی کنیم. اقتصاددانان حرفه‌ای تحت‌ فشار شدیدی هستند چون موارد بسیار زیادی است که یک مدل سعی در انجام آن دارد و الگو‌سازی و قطعیت و در نظر آوردن همه مولفه‌های قطعی که به‌سادگی در یک محیط چندبحرانی اتفاق نمی‌افتد، دشوار است. البته همه ما تلاش می‌کنیم تا در آینده بهتر عمل کنیم.

‌ دوباره روی موضوع اروپا تمرکز کنیم. به‌نظر این احتمال وجود دارد که نرخ مبادله دلار و یورو با بازگشت به 20 /1 بتواند اعضای شورا را متقاعد کند که دیدگاه خود را با چشم‌انداز درست تطبیق دهند یا چشم‌انداز خود را تعدیل کنند؟ البته اگر در این خصوص بخت با شما یار باشد و ما شاهد قدرت بیشتر یورو باشیم.

 لاگارد: همه ما می‌دانیم که اقتصاد برای همه یکسان عمل می‌کند. سایر بانک‌های مرکزی هم هدف‌گذاری‌ای درباره نرخ تبدیل ارز نمی‌کنند و بدیهی است که ما تفاوت بین ارزها را در سنجش‌ها و تاثیری که در تورم می‌گذارد، لحاظ می‌کنیم.

‌ آقای هاروهیکو می‌خواهم خیلی صریح باشم چون بازار اوراق قرضه هم از ماه دسامبر با شما خیلی صریح بوده است. چه چیزی از واکنش بازار یاد گرفتید؟

43-4 کرودا هاروهیکو: ما سیاست پولی انبساطی کنونی را با هدف دستیابی پایدار و باثبات به تورم دودرصدی ادامه خواهیم داد. به چند مورد اشاره کنم. اقتصاد ژاپن در حال بهبودی بعد از پاندمی است و در سال ۲۰۲۲ حدود دو درصد رشد داشتیم و برای سال مالی ۲۰۲۳ هم این میزان رشد را پیش‌بینی می‌کنیم. باتوجه به پتانسیل رشد بالقوه یک‌درصدی ژاپن، به‌نظر می‌آید فاصله GDP با رشد حدود دودرصدی در حال پر شدن باشد. بازار کار گسترده‌تر و رشد دستمزدها تسریع می‌شود و درنهایت این رشد دودرصدی به‌شیوه‌ای باثبات حاصل خواهد شد.

نرخ تورم در دسامبر گذشته به بالاترین میزان طی چهار دهه گذشته یعنی چهار درصد رسید. دلیل اصلی‌اش افزایش قیمت واردات است. هرچند ما انتظار داریم در فوریه امسال این روند نزولی شود و در سال ۲۰۲۳ تورمی کمتر از دو درصد را تجربه کنیم. بنابراین، سیاست پولی جاری را ادامه می‌دهیم. من امیدوارم دستمزدها بالا برود تا به رشد باثبات دودرصدی برسیم ولی باید صبر کنیم. نکته سوم، بر اساس مباحث قبلی، تحول دیجیتال و تحول سبز، به‌عنوان دو وجه تغییر ساختارها می‌تواند نرخ رشد بالقوه را در سال‌های آتی خوش‌بینانه افزایش دهد، در حالی که به نگرش اجتماعی مسوولیت‌پذیرانه نسبت به خطرات تغییرات آب‌وهوایی نزدیک می‌شویم. در حال حاضر، دولت ژاپن برای سرمایه‌گذاری در این حوزه و بحث سرمایه انسانی آن هم یارانه می‌دهد هم معافیت‌های مالیاتی لحاظ می‌کند. ما قصد داریم حدود یک تریلیون دلار ظرف 10 سال آتی در حوزه تحول سبز سرمایه‌گذاری کنیم که عدد بسیار بزرگی است و من مطمئنم اقتصاد ژاپن در این دو حوزه رشد یک تا دودرصدی خواهد داشت.

‌ در اروپا مرسوم است که وقتی کسی شغلش را ترک می‌کند نامه‌ای برای نفر بعدی خود می‌نویسد. اگر بخواهی چنین نامه‌ای بنویسی آیا از اینکه چند سال پیش از فرصت گریز از این شرایط بسیار رهای پولی و کنترل منحنی سود استفاده نکردی، پشیمانی؟

 هاروهیکو: فکر می‌کنم طی دهه گذشته که رئیس بانک ژاپن بودم سعی کردیم تورم را ریشه‌کن کنیم و مطمئناً در این موضوع موفق بودیم. سعی کردیم رشد اقتصادی خود را احیا کنیم. طی سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۲ که در حال از بین بردن تورم بودیم، تقریباً رشد ما صفر بود. اما پس از سال ۲۰۱۳ رشد اقتصادی در حدود یک درصد به دست آمد. بنابراین، باید بگویم تعداد زیادی شغل جدید ایجاد شد و یکی از دلایل آن قطعاً به خاطر نیروی کار زنان بود. به نظرم سیاست‌های بانک ژاپن در تغییر ساختار اقتصادی ژاپن و چشم‌انداز رشد موفق بود. اما شاید تنها پشیمانی من این باشد که این رشد دو درصد بر اساس یک روند باثبات و پایدار به دست نیامد و این افزایش تورم چهاردرصدی به دلیل افزایش قیمت واردات یکی از نتایج آن بود.

‌ برونو لومر، اوکراین به دلایل بسیار روشنی که طی این سال‌ها مشابه نداشته، اروپا را متحد کرده است. اما در زمینه مقررات بودجه، کمک دولتی و واکنش صحیح به کاهش تورم چنین اتحادی ندارد. آیا اروپا واقعاً به کمک مالی دیگری برای مقابله با ۳۷۰ میلیارد دلاری که رئیس‌جمهور بایدن قصد دارد از طریق قانون کاهش تورم تزریق کند، نیاز دارد؟ اگر باور دارید این یکی از ابزارهای مقابله است، چگونه می‌توانید تایید آن را در سطح اروپا بگیرید؟

43-5 برونو لومر: اول باید فکر کنیم که طی سه سال گذشته چه اتفاقاتی افتاده است. آخرین‌بار ما سال ۲۰۲۰ در این اتاق هم را دیدیم. از آن زمان سه سال گذشته و ما تجربه کووید را داشتیم، تجربه قرنطینه و تعطیلی عمومی را داشتیم، رکود در کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه، افزایش تورم و جنگ اوکراین. با این حال ما برگشتیم و اینجا هستیم و درباره آینده اقتصاد جهان صحبت می‌کنیم و این اولین خبر خوب است.

دومین خبر خوب اینکه اروپا طی سه سال گذشته مانند چین و ایالات‌متحده به ابرقدرت سیاسی بدل شده است. این خبر خوبی برای ماست که اروپا به قاره‌ای تبدیل شده که می‌تواند از ارزش‌ها و منافع خود دفاع کند. به یاد داشته باشید ما قاره‌ای چندپاره و ضعیف بودیم و اکنون متحد و قوی شدیم و متحد و قوی خواهیم ماند. با وجود این، باید آگاه باشیم که طی سه سال گذشته ما وارد دوره جدیدی از جهانی‌سازی شده‌ایم. ما از جهانی‌سازی مبتنی بر بازار به سمت جهانی‌شدن مبتنی بر قدرت سیاسی گذار کرده‌ایم. نتیجه چنین گذاری چیست؟ ما باید از بدترین سناریوهای ممکن پیشگیری کنیم. به جای تکه‌تکه شدن، همکاری بیشتر؛ نه جنگ تجاری چنان‌که لری گفت بلکه یک رقابت منصفانه؛ رقابت برای همه خوب است. نه به جنگ بلکه پذیرندگی متقابل همه کشورها از جمله چین. چین نمی‌تواند کنار گذاشته شود. چین باید در بازی باشد و شما می‌دانید این از جمله تفاوت‌های دیدگاه بین اروپا و آمریکاست. ما نمی‌خواهیم به چین فشار بیاوریم، ما می‌خواهیم چین را جذب کنیم و از چین هم می‌خواهیم که از مقررات یکسانی در خصوص سرمایه، معاملات و دسترسی به بازار تبعیت کند. سیاست ما این است و البته تفاوت دیدگاه هم امر مثبتی است.

درباره قانون کاهش تورم، به نظرم ما نیاز به یک رویکرد جهانی داریم. اینکه آمریکا تصمیم گرفته در صنعت سبز سرمایه‌گذاری کند و به مبارزه با تورم سرعت ببخشد، اتفاق خوبی است. اروپا هم باید همین کار را بکند. اما اگر بخواهیم رقابت کنیم نیاز به یک سیاست قوی، کارا و بهینه صنعتی اروپایی بر اساس سه عنصر کلیدی داریم. اولی سرعت است. شرکت‌های خصوصی و صنعتی نمی‌توانند دو یا سه سال برای گرفتن یارانه‌هایی که به آنها قول دادیم، صبر کنند. پروژه منافع مشترک چیز خوبی است اما دو تا سه سال زمان زیادی است و ما باید زمان گرفتن یارانه‌ها را برای صنایع تا شش ماه کاهش دهیم. دوم، ساده‌سازی است. فرآیند اروپا برای کنشگران آکادمیک بسیار پیچیده و دشوار است. باید این فرآیند ساده‌سازی را که از سوی رئیس اورسولا فن‌درلاین7 موردتوجه قرار گرفته است، تسهیل کنیم. مورد سوم، تمرکز بر بخش‌های مشخص است. آیا قرار است پول‌های اروپا را برای خرید کالاهای خارجی، دستگاه‌های خارجی و باتری‌های خارجی صرف کنیم یا می‌خواهیم این پول‌ها را سرمایه‌گذاری کنیم. ما و پرزیدنت مکرون کاملاً مطمئنیم که نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتری در هیدروژن، نیمه‌هادی‌ها، پنل‌های خورشیدی، انرژی هسته‌ای و انرژی‌های تجدیدپذیر داریم. این بهترین شیوه برای تقویت خود و مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی است، درحالی‌که رشد را با مبارزه با تغییرات اقلیمی تلفیق می‌کند. کربن‌زدایی بزرگ‌ترین چالشی است که ما پیش‌رو داریم که ما را قادر می‌کند رشد و اقلیم را با هم داشته باشیم.

‌ من فکر کنم همه حاضران با حرف‌های تو موافق بودند تا جایی که درباره کالاهای خارجی حرف زدی. احتمالاً همه گفتند اوه، این یک برنامه «ساخت اروپا» است، فکر می‌کنم این ادبیات بیشتر شبیه «اول آمریکا»8ست. تو از اول اروپا حرف می‌زنی، یک جور حمایت از تولید داخل، منظورت همین بود؟

 لومر: نه! من دنبال سیستم حمایت از تولید داخل نیستم. من درباره حفاظت و تقویت منافع اقتصادی صحبت می‌کنم. اما خیلی واضح بگویم سوال این نیست که آیا اول چین یا اول آمریکا یا اول اروپا؟! مساله اصلی برای همه حاضران و همه ملت‌های جهان این است: اول و مقدم بر هر چیز، اقلیم و آب‌وهوا! اگر می‌خواهیم بگوییم اول آب‌وهوا باید سرمایه‌گذاری بیشتری برای مقابله با تغییرات آب‌وهوایی کنیم، ما باید بیشتر در صنایع سبز سرمایه‌گذاری کنیم، ما باید چیپ‌ست‌های تولیدی خودمان را در اروپا داشته باشیم. این دقیقاً با عزم ایالات ‌متحده برای تولید بیشتر تراشه‌ها و نیمه‌هادی‌ها در آمریکا منطبق است، این کاملاً با جاه‌طلبی چین برای دسترسی به نیمه‌هادی‌های ساخت چین سازگار است. جا برای همه ما در مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی و کربن‌زدایی از اقتصاد هست.

‌ چندبحرانی. من فکر می‌کنم خود این کلمه گویای چالش‌های متعددی است که با آن مواجه هستیم و اینجا در این سطح درباره آن صحبت کردیم. همزمان که من به شورش‌های فرانسه نگاه می‌کنم، اقدامات صنعتی بریتانیا را می‌بینم، بحران هزینه زندگی در پیرامون جهان جاری است و واضح است که در بیرون از اینجا اجتماعی وجود دارد که باور دارد حل بحران‌هایشان گویا برای کسی فوریت ندارد و از رهبران می‌خواهند پیش‌قدم شوند و بگویند که چه بحران‌های پیش‌بینی‌نشده‌ای مثل وقوع جنگ یا بالا رفتن هزینه انرژی و متعاقباً تورم که در دو سه سال گذشته با آن مواجه بودیم، می‌تواند در سال جاری هم اتفاق بیفتد. از شما می‌خواهم نمایی از آنچه در سال جاری ممکن است با آن روبه‌رو شویم و اینکه در برابر چه چیزهایی باید از خودمان مراقبت کنیم، ارائه کنید.

 جورجیوا: مهم‌ترین نگرانی من این است که تسریع در انتقال به اقتصاد سبز با استفاده از بودجه عمومی برای راه‌اندازی سرمایه‌گذاری‌های خصوصی، یعنی کاری که آمریکا انجام می‌دهد یا برونو از آن صحبت می‌کند؛ به‌اندازه کافی در بازارهای نوظهور در جهان در حال توسعه خوب عمل نکند. مگر اینکه انتقال فناوری به بازارهای نوظهور جزو برنامه‌های شما باشد. چرا؟ چون اگر شما کشورهای صنعتی را پاک کنید و به فکر بازارهای نوظهور نباشید، همه ما خواهیم سوخت. مثل داستان معروف دو مردی که در جنگل با خرس روبه‌رو شدند و یکی از کوله‌پشتی‌اش کفش‌های کتانی خود را درمی‌آورد و می‌پوشد. دومی از او می‌پرسد واقعاً فکر می‌کنی با کفش کتانی از خرس سریع‌تر می‌دوی؟ و او پاسخ می‌دهد لازم نیست از خرس سریع‌تر بدوم کافی است از تو تندتر بدوم. این داستان ماست! مساله ما این است که برای بحران آب‌وهوایی همه به کفش‌های کتانی نیاز داریم و من اروپا را به این چالش می‌کشانم که با استفاده از قدرت خود انتقال فناوری سبز را در کشورهای درحال‌توسعه تسریع کند.

 سامرز: مرکزیت تسهیل جریان سرمایه از کشورهای توسعه‌یافته به کشورهای درحال‌توسعه برای حمایت از پیشگیری از تغییرات آب‌وهوایی که یکی از مهم‌ترین مسائل مالی جهان در درازمدت است، شهامت و خلاقیت بیشتری می‌طلبد. ما هنوز شاهدیم که نهادهای بین‌المللی یا دولت‌ها دنبال کنترل ریسک‌های کوتاه‌مدت هستند. من مایلم بازگشت تورم را برجسته کنم. می‌خواهم موضوعی را برجسته کنم که دیگران درباره آن سخنی نگفتند، امکان اینکه دوباره ویروسی ظهور کند و می‌دانم تا ۱۵ سال آینده باید با مشکلات ناشی از کووید دست‌وپنجه نرم ‌کنیم و دنیا اصلاً آمادگی ندارد. امروز بدهی‌های بسیاری وجود دارد و اگر این امر ضرورت افزایش نرخ بهره را نسبت به مقداری پیش‌بینی‌شده، ثابت می‌کند؛ بنابراین نیاز به یک آتش‌نشانی مالی منطقه‌ای و جهانی داریم. در نهایت به ریسک‌های ژئوپولیتیک در آسیا و خاورمیانه به‌عنوان گزینه‌های بالقوه بی‌ثبات‌سازی اشاره می‌کنم و نسبت به پوپولیسم مفرط در انتخابات هشدار می‌دهم.

 هاروهیکو: اقتصاد چین به‌نظر امسال تا پنج درصد رشد خواهد داشت. اقتصاد جنوب‌شرق آسیا به‌طور کلی عملکرد خوبی داشته‌ است. برعکس، اقتصاد جنوب و غرب آسیا، به استثنای هند که بسیار خوب عمل می‌کند، با مشکلات سختی مواجه است. سریلانکا و پاکستان اکنون در بحران‌های اقتصادی به سر می‌برند و حتی بنگلادش هم که در سال‌های اخیر عملکرد خوبی داشت، با مشکلاتی در تراز پرداخت‌های خود مواجه شده است. بنابراین فکر می‌کنم اگرچه کمک‌های مربوط به تغییرات آب‌وهوایی در آن مناطق ضرورت دارد ولی ابتدا ضرورت دارد که IMF و سایر اهداکنندگان به این اقتصادها کمک کنند.

 لاگارد: اولین چیزی که امیدوارم در سال ۲۰۲۳ اتفاق نیفتد این است که سیاست‌های مالی در اروپا در تقابل با سیاست‌های پولی قرار نگیرد. ما هر آنچه لازم است انجام خواهیم داد بنابراین نیازی نیست که چیزی فراتر از آن به ما تحمیل شود. دومین ملاحظه من که شاید کمی خارج از موضوع سیاست‌های پولی باشد، این است که کارهای بسیار زیادی باید انجام شود تا با تغییرات آب‌وهوایی مبارزه و از تنوع زیستی حمایت کرد. مردم زیادی هستند که در لبه پرتگاه سقوط در فقر قرار دارند. کارهای بسیاری برای هر دو این شرایط در کل دنیا باید انجام شود.

من امیدوارم این مسابقه یارانه‌ای که اینجا در مورد آن شنیدیم مجدداً ۲۰ سال جنگ یارانه‌ای ایرباس و بوئینگ را تکرار نکند. ما نباید این کار را انجام بدهیم. ما باید تشریک مساعی داشته باشیم.

 لومر: به دلایل روشنی، نگرانی عمیق من جنگ اوکراین است. اول اینکه آنها شهروندان اروپا هستند. من نمی‌توانم در صلح زندگی کنم درحالی‌که می‌دانم شهروندان اروپایی در وحشت هستند، هدف بمب‌ها قرار می‌گیرند، مجروح یا کشته می‌شوند. ما می‌دانیم که این آتش است و نیاز داریم که به این جنگ خاتمه دهیم. دومین دلیل، امکان گسترش این درگیری است. سوم، جنگ اوکراین یک درگیری منطقه‌ای نیست. من می‌دانم بسیاری از ملت‌ها در دنیا فکر می‌کنند این درگیری منطقه‌ای است ولی این‌گونه نیست. این یک درگیری جهانی است. چون تاثیر مستقیمی بر سطح قیمت‌ها، قیمت کالاها و قیمت انرژی دارد. اصول حاکمیت ملی نباید مورد مصالحه قرار گیرد و نباید با هیچ درگیری‌ای تضعیف شود. 

پی‌نوشت‌ها:

1- Kristalina Georgieva

2- Bruno Le Maire

3- Christine Lagarde

4- ECEB

5- Kuroda Haruhiko

6- Lawrence H. Summers

7- Ursula vonder رئیس اتحادیه اروپا 

8- اشاره به شعار ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری ۲۰۲۱-۲۰۱۷

دراین پرونده بخوانید ...