شناسه خبر : 40292 لینک کوتاه

آب آلودگی

اثرات اقتصادی آلودگی آب‌ها چیست و چگونه می‌توان از آن جلوگیری کرد؟

 

علی درویشان / نویسنده نشریه 

گسترش خدمات عمومی و زیرساخت‌های اجتماعی برای کاهش فقر و نابرابری در کشورهای در حال توسعه ضروری است. با این‌حال، به‌رغم بهبود دسترسی به آب و فاضلاب، مردم در کشورهای در حال توسعه مجبورند با پوشش بسیار کم تصفیه‌خانه‌های فاضلاب کنار بیایند. این امر پیامدهای جدی در گسترش بیماری‌ها و کاهش رفاه مردم و به ویژه فقرا داشته است. توضیح اصلی برای این پوشش کم، هزینه‌های بالای سرمایه‌گذاری مورد نیاز تصفیه‌خانه‌های فاضلاب است. هزینه‌های سرمایه‌گذاری بالا به شدت به یک تصمیم مهندسی بین گزینه‌های تکنولوژیک برای دستیابی به هدف پاکسازی 100 درصد بستگی دارد. به نظر می‌رسد استانداردهای زیست‌محیطی باید بر اساس سطح بهینه آلودگی تحت شرایط بهداشتی ایمن و دستاوردهای کلی زیست‌محیطی باشند. این بدان معناست که سرمایه‌گذاری در تصفیه‌خانه‌های فاضلاب باید مقرون‌به‌صرفه باشند، که اجازه می‌دهد فرآیند اجرای استاندارد زیست‌محیطی به تدریج افزایش یابد.

نگرانی جهانی در مورد نسبت افرادی که بدون دسترسی به منابع ایمن آب تمیز و بهداشت اولیه زندگی می‌کنند وجود دارد. اگر روند کنونی حفظ شود، حدود 4 /2 میلیارد نفر در جهان تا سال2015 فاقد سیستم‌های بهداشتی کافی خواهند بود. به‌ویژه کودکان بهای زیادی برای این وضعیت از نظر جان‌های از‌دست‌رفته، عدم حضور مناسب در مدرسه و عملکرد پایین آموزشی خواهند پرداخت. سوء‌تغذیه و فقر، در نتیجه بیماری‌های مربوط به عدم مدیریت آب سالم و فاضلاب تشدید خواهد شد. در بسیاری از نقاط جهان در حال توسعه، بیشتر فاضلاب تولید‌شده بدون هیچ‌گونه تصفیه خاصی که می‌تواند پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی آن را کاهش دهد، به بستر رودخانه‌های طبیعی باز‌می‌گردد. سطح پایین درآمد سرانه، تمرکز بالای جمعیت در مناطق شهری و کمبود سرمایه مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری در واحدهای تصفیه فاضلاب، وضعیت را بدتر کرده و تاثیرات منفی آن بر تعداد فزاینده‌ای از مردم اثر می‌گذارد.

به نظر می‌رسد الگو‌های مرسوم توسعه بخش‌های تامین آب و تصفیه فاضلاب در کشورهای در حال توسعه دارای مشکلات ساختاری جدی است. این موضوع بر اساس شاخص‌های نامطلوب انتشار خدمات تعمیم می‌یابد. دولت‌ها قادر به نشان دادن ظرفیت مالی برای پوشش هزینه‌های سرمایه‌گذاری و تعمیر و نگهداری لازم نبوده‌اند. در واقع، سرمایه‌گذاری‌های عمومی در این بخش‌ها در سه دهه گذشته ناکارآمدی خود را نشان داده و به نابرابری اجتماعی کمک کرده است. اگر انتظار دستاوردهای بهتری برای این شاخص‌ها وجود دارد، انتخاب یک استراتژی مدیریت جدید ضروری است. یکی از راه‌ها این است که سازوکارهای بازار باید از سوی کاربران، برنامه‌ریزان، عوامل مالی و اپراتورهای دخیل در ایجاد این سیاست‌های عمومی دنبال شود. این عوامل باید بر در نظر گرفتن دقیق هزینه‌ها و منافع موجود در فرآیند تصمیم‌گیری تمرکز کنند. تحت این چشم‌انداز، تصمیمات تامین مالی دیگر یک عامل برون‌زا نیست و مسوولیت انحصاری یک دولت مرکزی است. آنها باید سازنده تصمیمات کاربران باشند، که در عمل، با توجه به اینکه چقدر حاضرند برای این خدمات بپردازند، سوگیری خواهد شد.

بنابراین، یک چالش کلی این است که تسهیلات اولیه فاضلاب را به تعداد قابل توجهی از مردمی که به طور کلی دارای درآمد کم و تعداد سال‌های آموزش رسمی کمتری هستند، گسترش دهیم. این کار باید با توجه به سناریوی افزایش محدودیت منابعی که باید به خواسته‌های مختلف اجتماعی پاسخ دهد، انجام شود. علاوه‌بر این، ایجاد تاسیسات تصفیه فاضلاب باید بدون به خطر انداختن حداقل استانداردهای زیست‌محیطی مورد نیاز برای آب باقیمانده برگشتی انجام شود. به‌رغم تمام انتظارات ایجاد‌شده طی سه دهه اخیر، ظرفیت توسعه بخش تصفیه فاضلاب در تمام کشورهای در حال توسعه کاهش یافته است. درعین حال، تعارضات فزاینده‌ای نیز با استانداردهای زیست‌محیطی قانونی ایجاد‌شده در طول دهه 1990 وجود دارد.

وضعیت برزیل گویای معضلی است که کشورهای زیادی با آن روبه‌رو هستند. تقریباً نیمی (47 درصد) از فاضلاب جمعیت شهری برزیل جمع‌آوری می‌شود. با این حال، تنها فاضلاب 7 /31 درصد از جمعیت شهری این کشور تصفیه می‌شود. تفاوت 3 /15‌درصدی بین سطوح جمع‌آوری و تصفیه نشان‌دهنده یک مشکل جدی زیست‌محیطی است: شرکت‌های بهداشتی روزانه 4 /6 هزار تن پساب را به شکل فاضلاب خام در مسیرهای آبی در سراسر برزیل تخلیه می‌کنند. این مشکل زیست‌محیطی بازتاب آشکار و قابل توجهی بر کیفیت زندگی و ایمنی سلامت میلیون‌ها برزیلی دارد. این وضعیت به صورت‌های مختلف در کشورهای در حال توسعه وجود دارد.

برای ارتقای توسعه پایدار، دولت‌ها باید سیاست‌های بین‌بخشی منسجمی را با توجه به محیط زیست، کشاورزی، انرژی، اقتصاد، تجارت، امور خارجی و همکاری‌های توسعه شکل دهند که مدیریت یکپارچه منابع آب و حکمرانی را بهبود بخشد. به عنوان مثال، سیاست‌ها و برنامه‌های کشاورزی برای توسعه اقتصادی باید با اهداف حفاظت از منابع آب منسجم باشد.

دولت‌ها می‌توانند با کسب‌وکارها تعامل داشته باشند و سازوکار‌هایی ایجاد کنند که شرکت‌ها را تشویق می‌کند تا در استفاده از آب کارآمد و شفاف باشند. ایجاد قوانین یا موافقت‌نامه‌های داوطلبانه در هر بخش برای ارتقای شفافیت محصول و افشای رشد مصرف آب یکی از نمونه‌های این امر است. دولت‌ها همچنین می‌توانند با شهروندان خود تعامل داشته باشند و آگاهی آنها را در مورد وضعیت مصرف آب و راه‌های کاهش آن افزایش دهند. خارج از مرزهای خود، دولت‌ها می‌توانند کمک‌های خارجی را برای بهبود مدیریت پایدار منابع آب در مکان‌هایی متمرکز کنند که آب‌های مشترک وجود دارد، با شرکای تجاری برای اطمینان از تولید پایدار کالاهایی که وارد و صادر می‌شوند، همکاری کنند و در نهایت می‌توانند با استفاده از توافق‌نامه‌هایی در مورد حداکثر محدودیت‌های وضعیت آب پایدار و اشتراک عادلانه منابع آب مصرفی در جهت ارتقای بین‌المللی همکاری کنند.

گسترش آمار مصرف آب فراتر از آنچه به طور سنتی محاسبه می‌شود، اطلاعات مورد نیاز برای مدیریت منابع آب و وابستگی خارجی به آب کشور را به طور جامع در اختیار دولت‌ها قرار می‌دهد. حساب‌های ملی سنتی مصرف آب، فقط به برداشت آب در داخل یک کشور اشاره دارد. این حساب‌ها بین مصرف آب برای تولید محصولات مصرفی داخلی و مصرف آب برای تولید محصولات صادراتی تفاوتی قائل نمی‌شوند. آنها همچنین داده‌های مربوط به مصرف آب در خارج از کشور را که مربوط به ردپای آب مصرفی است حذف می‌کنند.

 

پیشنهادها

57نحوه مدیریت کنونی منابع آب و خدمات مرتبط با آن به وضوح راه‌حل بلندمدتی نیست. برنامه‌ریزی، طراحی و الگو‌های عملیاتی سرمایه‌گذاری سنتی، ماهیتی خطی دارند: آب از منبع استخراج، تصفیه و مورد استفاده قرار می‌گیرد و فاضلاب پس از تصفیه و تخلیه در یک حوضه آبی تخلیه می‌شود. ما باید از مدل خطی به مدل دایره‌ای با تمرکز بر کاهش مصرف آب و ترویج استفاده مجدد، بازیافت، احیا و بازیابی منابع آب حرکت کنیم. تحقق این هدف مستلزم بازنگری در الگوی فعلی تصفیه فاضلاب است. بر اساس گزارش بانک جهانی که به مناسبت روز جهانی آب منتشر شده است، فاضلاب جهان -که 80 درصد آن بدون تصفیه کافی در محیط زیست رها می‌شود- منبع ارزشمندی است که از آن می‌توان آب تمیز، انرژی، مواد مغذی و سایر منابع را بازیافت کرد.

سرمایه‌گذاری کارآمد در مدیریت فاضلاب و سایر زیرساخت‌های بهداشتی برای دستیابی به مزایای سلامت عمومی، بهبود محیط‌زیست و ارتقای کیفیت زندگی بسیار مهم است. خدمات مدیریت ایمن آب، بهداشت و شست‌وشو بخش مهمی از پیشگیری از بیماری و محافظت از سلامت انسان در طول شیوع بیماری‌های عفونی، از جمله همه‌گیری فعلی کووید 19 است. جنیفر سارا، مدیر جهانی، رویه جهانی آب بانک جهانی گفت: «در زمانی که 36 درصد از جمعیت جهان در مناطق کم‌آب زندگی می‌کنند، تصفیه فاضلاب برای استفاده مجدد بخشی از راه‌حل مشکلات کمبود آب و آلودگی است. پس از تصفیه، می‌توان از آن برای جایگزینی آب شیرین برای آبیاری، فرآیندهای صنعتی یا اهداف تفریحی استفاده کرد. همچنین می‌توان از آن برای حفظ جریان محیطی استفاده کرد و محصولات جانبی حاصل از تصفیه آن می‌توانند انرژی و مواد مغذی تولید کنند.»

در این گزارش آمده است که تصفیه فاضلاب یک پیشنهاد دوگانه ارائه می‌دهد. علاوه بر مزایای زیست‌محیطی و بهداشتی، تصفیه فاضلاب می‌تواند مزایای اقتصادی را از طریق استفاده مجدد در بخش‌های مختلف به همراه داشته باشد. محصولات جانبی آن مانند مواد مغذی و بیوگاز می‌تواند برای کشاورزی و تولید انرژی استفاده شود و درآمدهای اضافی حاصل از این فرآیند می‌تواند به پوشش هزینه‌های عملیاتی و نگهداری شرکت‌های آب کمک کند.

از این نظر، فاضلاب را دیگر نباید یک محصول «ضایع یا اضافی» در نظر گرفت. فاضلاب یک منبع است. این موضوع هسته اصلی یک اقتصاد دایره‌ای است، یک سیستم اقتصادی با هدف به حداقل رساندن ضایعات و استفاده حداکثری از منابع. دیه‌گو خوان رودریگز، کارشناس ارشد مدیریت منابع آب در جهان و کارشناس بانک جهانی معتقد است با ادامه رشد شهرها، توسعه شهری آینده نیازمند رویکردهایی است که مصرف منابع را به حداقل برساند و بر بازیابی منابع طبق اصول اقتصاد دایره‌ای تمرکز کند. یکی از مزایای کلیدی اتخاذ اصول اقتصاد دایره‌ای در مدیریت فاضلاب این است که بازیابی منابع و استفاده مجدد می‌تواند سرویس بهداشتی را از یک سرویس پرهزینه به سرویسی که خودپایدار است و به اقتصاد ارزش می‌افزاید تبدیل کند. این فعالیت‌ها به کشورها کمک می‌کنند شکاف بودجه در زمینه بهداشت را برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار پر کنند.

سوالات زیادی وجود دارد درباره اینکه منابع آب را چگونه می‌توان مدیریت کرد و چه ایده‌هایی برای مدیریت صحیح آب وجود دارد. قانون مناسب حداقل استانداردهای کیفیت پساب را می‌توان در کشورها ایجاد کرد، همان‌طور که در حال حاضر در اکثر مناطق مهم جهان انجام شده است. با این حال، این قوانین باید با در نظر گرفتن هزینه‌های مربوط به اجرای آن ارزیابی شوند. ایجاد استانداردهای سختگیرانه پساب خروجی که در کشورهای توسعه‌یافته اتخاذ ‌شده است، ممکن است تاثیرات نامطلوبی بر محیط زیست به جا گذارند، زیرا کشورها ملزم به صرف هزینه‌های بیش از حد برای تعداد کمی از منابع خواهند بود و باعث آلودگی در حوزه‌های دیگر می‌شوند. هنگام تهیه پیش‌نویس قانون باید اهداف نهادهای دریافت‌کننده را در نظر داشت. این استانداردها باید در طول زمان اجرا شوند تا از انطباق با هزینه معقول اطمینان حاصل شود. بدون شک داشتن قانونگذاری مناسب بدون نهادهایی که اعمال آن را تضمین می‌کنند و محدودیت‌های شفاف و قابل اجرا ایجاد می‌کنند، بیهوده است.

مقررات بین‌بخشی، سیاست‌ها و مشوق‌ها از موضوعات مهمی هستند که باید در موضوع مقررات‌گذاری آب مورد توجه قرار گیرند. این ابزارها باید در هماهنگی با سایر بخش‌ها تطبیق داده شوند، هم‌راستا شوند، توسعه یابند و اجرا شوند، زیرا ممکن است مقرراتی در سایر بخش‌ها (به عنوان مثال کشاورزی، بهداشت، انرژی) وجود داشته باشد که استفاده مجدد از آب یا استفاده از جامدات زیستی مانند کودها را ممنوع می‌کند. کسب درآمد از تولید انرژی زیستی ممکن است اگر بخش برق یا تنظیم‌کننده انگیزه‌ای برای ترویج استفاده، خرید یا حمل‌و‌نقل برق تولید‌شده از بیوگاز نداشته باشد، امکان‌پذیر نباشد. پیوند آب-انرژی-غذا در حوضه‌ها باید کشف و درک شود. تنها این سطح از درک، تقویت مثبت مورد نیاز برای سیاست‌های ترکیبی و اقدامات نظارتی را فراهم می‌کند.

ابتکارات زیادی هستند که به عنوان بخشی از چارچوب برنامه‌ریزی حوضه آب توسعه پیدا کرده‌اند. برنامه‌ریزی‌های این حوزه راه را برای ادغام مزایا و اثرات مداخلات پیشنهادی در بخش‌های مختلف، با در نظر گرفتن خطرات آب‌و‌هوایی و ملاحظات اجتماعی و زیست‌محیطی هموار می‌کند. روش‌های اخیر برنامه‌ریزی حوضه‌های آبی شامل سازوکار‌های مشارکتی برای کاهش تعارض میان کاربران است. پروژه‌هایی که این رویکرد را اتخاذ کرده‌اند، بهینه‌سازی و کارایی منابع را ارتقا می‌دهند و رفاه اقتصادی و اجتماعی را بدون تضعیف پایداری اکوسیستم‌ها به حداکثر می‌رسانند. بنابراین اولویت بیشتری باید به پروژه‌هایی داده شود که رویکردی جامع برای این حوضه‌ها اتخاذ می‌کنند.

تجزیه و تحلیل کامل چرخه حیات که جنبه‌های مالی، زیست‌محیطی (از جمله آب‌و‌هوا) و اجتماعی را پوشش می‌دهد باید برای ارزیابی تصفیه‌خانه‌ها استفاده شود. منابع مالی برای سیستم‌های نگهداری از آب باید قبل از راه‌اندازی نیروگاه‌های جدید، توسعه و /یا کارهای بازسازی، کاوش و تضمین شوند. اگر تامین مالی سیستم‌های نگهداری از آب ناکافی باشد، حداقل در مرحله اولیه برنامه سرمایه‌گذاری باید فناوری‌های کم‌هزینه در نظر گرفته شود و به طور بالقوه مورد استقبال قرار گیرد. کمک گیاه به محیط زیست باید به عنوان بهبود کیفیت آب در بدنه پذیرنده تلقی شود. همچنین باید به عنوان یک مزیت مرتبط با استفاده مجدد از آب (به عنوان مثال جایگزینی منابع جایگزین)، تولید انرژی از بیوگاز (به عنوان مثال کاهش تغییرات آب‌و‌هوا و سازگاری) و استفاده از جامدات زیستی به عنوان کود (مثلاً جایگزینی کودهای مصنوعی) در نظر گرفته شود. علاوه بر این، تاثیرات اجتماعی مثبت تاسیسات باید در طول کل چرخه در نظر گرفته شود (به عنوان مثال مشاغل ایجاد‌شده از طریق ساخت‌و‌ساز و سیستم‌های نگهداری از آب در کارخانه‌ها؛ افزایش ارزش دارایی‌ها به دلیل کیفیت بهبودیافته بدنه دریافت‌کننده؛ جایگزین مناسب. منبع آب برای کشاورزان؛ کودهای کم‌هزینه زمانی که یک برنامه جامد زیستی در حال اجراست و بهبود سلامت جمعیت). این تحلیل چرخه عمر را می‌توان برای تایید و توجیه نرخ‌های تعرفه استفاده کرد و هزینه‌های سیستم‌های نگهداری از آب را می‌توان با این نرخ‌ها و درآمد اضافی حاصل از فروش این منابع بازیافتی پوشش داد. 

دراین پرونده بخوانید ...