شناسه خبر : 48208 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هزینه‌های غرق‌شده

استارت‌آپ‌ها چگونه هزینه لجاجت‌های خود را می‌پردازند؟

 

صدف صمیمی / نویسنده نشریه 

82محسن جلال‌پور اخیراً در کانال تلگرامی‌اش از تله «هزینه غرق‌شده» نوشت و ویژگی افرادی را گفت که تمایل دارند بر تصمیم‌های غلط و سرمایه‌گذاری‌های اشتباه خود پافشاری کنند و حتی وقتی مشخص می‌شود تصمیمی که گرفته‌اند یا پروژه‌ای که روی آن کار می‌کنند از اساس اشتباه است، باز هم ادامه می‌دهند. آقای جلال‌پور نوشت: «در دنیای کسب‌وکار، مثال‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد گرفتار شدن در تله هزینه‌های غرق‌شده چه زیان‌های هنگفتی به دنبال دارد.

معروف‌ترین مثال، «خطای کنکورد» است که به تصمیم اشتباه دولت‌های بریتانیا و فرانسه برای ساخت یک هواپیمای غول‌پیکر به نام «کنکورد» اشاره دارد. حتی پس از آنکه مشخص شد دیگر توجیهی اقتصادی برای این پروژه وجود ندارد، دو کشور به سرمایه‌گذاری برای توسعه هواپیمای کنکورد ادامه دادند. سیاستمداران درگیر این پروژه، نمی‌خواستند با شرم متوقف کردن کار و اعتراف به اینکه پولی که خرج شده به یک وسیله نقلیه کارآمد منجر نمی‌شود، کنار بیایند. به این خطا، خطای کنکورد (Concorde Fallacy) می‌گویند.» «خطای کنکورد» چنان‌که رئیس پیشین اتاق ایران به آن اشاره دارد، به رفتار لجوجانه‌ای در انسان‌ها اشاره می‌کند که همان پافشاری بر تکرار یک اشتباه در سیاست، تجارت و حتی تصمیم‌های روزمره است. این در حالی است که گاهی اصرار بر اجرای تصمیم‌های اشتباه هزینه بیشتری نسبت به رها کردن آن تصمیم دارد. استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های نوآور از جمله کسب‌وکارهایی هستند که می‌توانند در دام خطای کنکورد گرفتار شوند. گاهی محصول یا خدمات ارائه‌شده در یک استارت‌آپ می‌تواند بسیار ناقص یا زیان‌ده باشد، و صاحبان استارت‌آپ‌ها سعی می‌کنند به جای اینکه همه چیز را از نو شروع کنند، شرایط را با محصول یا خدمات معیوب خود سازگار کنند.

به چه قیمتی؟

همان‌طور که اشاره شد خطای کنکورد به یک اشتباه رایج در تصمیم‌گیری اشاره دارد که باعث می‌شود ما به دلیل سرمایه‌گذاری قبلی و صرف هزینه، به ادامه دادن یک پروژه یا تصمیم اشتباه اصرار کنیم؛ حتی اگر شواهد نشان دهد که ادامه دادن آن کار، به‌صلاح نیست. به‌طور مثال فرض کنیم برای ساختن یک خانه، مقدار زیادی پول و زمان صرف کردیم و حالا متوجه می‌شویم مکانی که آنجا خانه ساختیم، برای زندگی مناسب نیست. با این حال، به دلیل هزینه‌های صورت‌گرفته، تصمیم می‌گیریم به هر قیمتی ساخت خانه را تمام کنیم، حتی اگر این کار به ضررمان باشد. این شرایط دقیقاً همان چیزی است که به آن خطای کنکورد می‌گویند. نه فقط بنگاه‌ها، که سیاستمداران هم در تله خطای کنکورد گرفتار می‌شوند. دولت‌ها حتی بیشتر از بنگاه‌ها و آدم‌ها در معرض ارتکاب خطای هزینه غرق‌شده هستند چون سیاستمداران همیشه برای اصرار بر خطا بهانه دارند. به این ترتیب به راحتی می‌توانیم دریابیم که چرا مقادیر سرسام‌آوری پول، زمان و انرژی در برنامه‌های بیهوده دولت‌ها به هدر می‌رود. از آنجا که دولت از پول مالیات‌دهندگان برای پروژه‌ها استفاده می‌کند پافشاری سیاستمداران بر خطای هزینه غرق‌شده بر زندگی تک‌تک ما تاثیر منفی می‌گذارد. همه ما در زندگی شخصی و اداری خود بارها بر خطای هزینه‌های غرق‌شده تاکید کرده‌ایم. به‌طور مثال پس از آنکه مسیری را اشتباه رفته‌ایم، با خود می‌گوییم «حالا که تا اینجا آمده‌ایم، بهتر است دیگر برنگردیم». یا وقتی در حال انجام پروژه‌ای هستیم که اشتباه بودن آن مشخص است، با خودمان می‌گوییم «حیف است؛ دو سال برای این پروژه وقت گذاشته‌ام» یا وقتی مطمئن هستیم مذاکراتمان به قرارداد ختم نمی‌شود، همچنان به این کار اصرار می‌ورزیم. در عرصه سیاست هم، اصرار بر هسته‌ای شدن ایران می‌تواند نوعی خطای کنکورد باشد. در عرصه بنگاهی هم می‌توانیم از شرکت نوکیا یاد کنیم که تغییرات سریع تکنولوژیک را نادیده گرفت و نابود شد. چون حاضر نشد هزینه هنگفتی را که صرف تکنولوژی قدیمی کرده بود، کنار بگذارد. نکته این است؛ رها کردن پروژه‌ای که قرار است زیان بیشتری تحمیل کند، کاملاً درست و عقلانی است، چنان‌که در پند و اندرزهای عامیانه هم تاکید شده است که «جلوی ضرر را هر وقت بگیرید منفعت است». اگر تصویر به این وضوح است پس چرا آمار نشان می‌دهد خیلی از ورشکستگان بر استمرار مسیرشان تاکید دارند؟ پاسخ این پرسش به چند موضوع مختلف اما مرتبط با هم برمی‌گردد. اولین دلیل شاید این باشد که انسان تمایل دارد به هزینه‌هایی که قبلاً انجام داده، بچسبد، چراکه فکر می‌کند باید به هر قیمتی هزینه‌های ازدست‌رفته را جبران کند. وابسته به همین علت، دلیل دیگری مطرح می‌شود و آن «ترس از شکست» است. علم روانشناسی می‌گوید رها کردن یک پروژه، حتی اگر شکست خورده باشد، دردناک است و به همین دلیل، ما به جای قبول شکست، به ادامه دادن پروژه شکست‌خورده اصرار می‌کنیم. بر همین اساس ذهن ما وقتی به یک پروژه متعهد می‌شود، تمایل دارد تا آخر به آن متعهد باشد، حتی اگر شرایط تغییر کرده باشد. حالا پس از طرح مشکل نوبت حل‌وفصل کردن آن است. چطور می‌شود از خطای کنکورد اجتناب کرد؟ برایان تریسی، نویسنده و کارآفرین آمریکایی، به گیرافتادگان در تله کنکورد پیشنهاد می‌دهد هزینه‌های گذشته را فراموش کنند. او می‌گوید به جای آنکه به هزینه‌هایی که قبلاً انجام دادیم، بچسبیم، باید به آینده نگاه کنیم و ببینیم که ادامه دادن پروژه، چه سود و چه زیانی برای ما به همراه خواهد داشت؟ چهارچوب کسب‌وکار امروز بسیار ساده و روشن است. استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های نوآور نیز بر همین صداقت استوار هستند و درگیر بوروکراسی کهنه و دست‌وپاگیر نمی‌شوند؛ پس وقتی در چنین شرایطی قرار می‌گیرند صادقانه ارزیابی خواهند کرد که آیا پروژه، ارزش ادامه دادن دارد یا خیر. در چنین ساختاری آمادگی برای تغییر تصمیم ضروری است؛ یعنی اگر شرایط تغییر کرد، باید آمادگی داشته باشیم که تصمیم خودمان را تغییر دهیم. استیو جابز درباره این موضوع گفته است که برای اخذ تصمیم نهایی باید از مشاوره دیگران استفاده کرد. او می‌گوید: گاهی اوقات، نظر افراد بی‌طرف می‌تواند به ما کمک کند تا تصمیم بهتری بگیریم. به‌طور خلاصه، خطای کنکورد یک تله ذهنی است که می‌تواند باعث تحقق تصمیمات اشتباه شود. نه‌تنها استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های نوآور بلکه کسب‌وکارهای سنتی هم با شناخت این خطا و استفاده از راهکارهایی که گفته شد، می‌توانند از افتادن در این تله جلوگیری کنند.

نوآوران در خطر

استارت‌آپ‌ها معمولاً برای توسعه محصول، جذب مشتری و بازاریابی، سرمایه‌های هنگفتی صرف می‌کنند. این سرمایه‌گذاری اولیه، آنها را به ادامه دادن پروژه، حتی در صورت عدم موفقیت اولیه، تشویق می‌کند. استارت‌آپ‌ها اغلب تحت فشار هستند تا در کوتاه‌مدت به موفقیت برسند. این فشار می‌تواند باعث شود که آنها به جای ارزیابی واقع‌بینانه اوضاع، به دنبال راه‌هایی برای توجیه ادامه دادن پروژه باشند. تعهد به ایده بنیان‌گذاران یکی دیگر از دلایل این امر محسوب می‌شود. استارت‌آپ‌ها معمولاً به ایده خود بسیار علاقه‌مند هستند و به همین دلیل، ممکن است به سختی بتوانند قبول کنند که این ایده به نتیجه نرسیده است. فرض کنید یک استارت‌آپ، محصول جدیدی را به بازار عرضه کرده که با استقبال خوبی روبه‌رو نشده است. با این حال، بنیان‌گذاران این استارت‌آپ، به دلیل سرمایه‌گذاری زیادی که انجام داده‌اند و همچنین علاقه‌ای که به این محصول دارند، به جای تغییر استراتژی یا کنار گذاشتن محصول، به بازاریابی بیشتر و توسعه ویژگی‌های جدید محصول ادامه می‌دهند. در همین ایران خودمان مثال‌های زیادی از چنین استارت‌آپ‌هایی وجود دارد که آنقدر بر اصل وجودی کسب‌وکارشان اصرار کردند که علاوه بر ضرر، بدهی‌های زیادی هم به بار آوردند.

ارزیابی مداوم شرایط از اصلی‌ترین وظیفه استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های نوآور است. آنها باید به‌طور مداوم عملکرد خود را ارزیابی کنند و اگر متوجه شدند که در مسیر اشتباهی قرار دارند، به‌سرعت مسیر خود را تغییر دهند. در این ساختار اتفاقی به نام تعیین نقاط پایان تعریف شده است. قبل از شروع هر پروژه، استارت‌آپ‌ها باید نقاط پایانی مشخصی را تعیین کنند. اگر پروژه به این نقاط نرسید، باید تصمیم به توقف آن گرفته شود. ایلان ماسک در سخنرانی که در دانشگاه جرج واشنگتن داشت به دانشجویان ‌MBA توصیه کرد در زمان شروع کار در اوج امید و انگیزه برای شکست احتمالی آمادگی داشته باشند. او می‌گوید بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌ها باید بدانند که شکست بخشی از فرآیند کارآفرینی است و باید برای آن آماده باشند. به‌طور خلاصه، خطای کنکورد یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای موفقیت شرکت‌های مبتنی بر تکنولوژی و استارت‌آپ‌هاست. کرایسلر و جنرال موتورز، گروه شرکت‌های CIT، Worldcom دومین ارائه‌دهنده مخابراتی در آمریکا، یاهو مسنجر،  بلک‌بری طراح و تولیدکننده تلفن همراه، سونی و نوکیا از جمله شرکت‌های بزرگی هستند که در تله کنکورد گرفتار شده و از بین رفته یا کم‌اثر شدند.

کنکورد ایرانی

از آنجا که وضعیت اقتصادی-اجتماعی حاصل از سوءمدیریت و تحریم در ایران شرایط خاصی را ایجاد کرده، علاوه بر اقتصاد سنتی، شرکت‌های نوآور هم تحت فشار هستند. فشارهای اقتصادی و اجتماعی مانند تورم، رکود، وضعیت ارز، وضعیت مالیاتی، وضع قوانین دست‌وپاگیر، تعارض منافع میان نهادهای مختلف، کاسبان تحریم و کاسبان دور ماندن ایران از تکنولوژی باعث شدند که دایره تله کنکورد برای صاحبان کسب‌وکارهای ایرانی بزرگ‌تر از حد معمول باشد. در محیط اقتصادی ناپایدار ایران، استارت‌آپ‌ها تحت فشار هستند تا به‌سرعت به سوددهی برسند و این فشار می‌تواند باعث شود که آنها به جای تمرکز بر رشد پایدار، به دنبال راه‌های سریع برای کسب درآمد باشند. در جامعه‌ای که موفقیت مادی بسیار ارزش‌گذاری می‌شود، شکست در کسب‌وکار می‌تواند باعث ایجاد فشار روانی زیادی شود و بنیان‌گذاران را به ادامه دادن پروژه‌هایی که دیگر آینده‌ای ندارند، تشویق کند. یکی دیگر از بزرگ‌ترین دلایل برای ادامه دادن در شرایط شکست، محدودیت‌های سرمایه‌گذاری در ایران است. دشواری جذب سرمایه در ایران باعث می‌شود کسب‌وکارها نخواهند از موقعیت خود خارج شوند. دسترسی به سرمایه برای استارت‌آپ‌های ایرانی نسبت به سایر کشورها دشوارتر است و این می‌تواند باعث شود که آنها به سرمایه‌گذاری‌های اولیه خود بچسبند، حتی اگر این سرمایه‌گذاری‌ها دیگر کارایی نداشته باشند. از سوی دیگر اغلب سرمایه‌گذاری‌هایی که در استارت‌آپ‌های ایرانی انجام می‌شود، کوچک هستند و این باعث می‌شود که استارت‌آپ‌ها برای زنده ماندن، مجبور به ادامه دادن پروژه‌های ناموفق باشند. مایکل پورتر، اقتصاددان نام‌آشنای آمریکایی از نبود فرهنگ شکست در کسب‌وکارها گفته است. ترس از اشتباه و حمایت نکردن از شکست‌خوردگان نشان می‌دهد این فرهنگ در کشور ما هم وجود دارد. در فرهنگ ایرانی، اشتباه کردن اغلب به عنوان یک ضعف تلقی می‌شود و این باعث می‌شود که افراد از پذیرش شکست و تغییر مسیر خودداری کنند. محیط کسب‌وکار ایران، به اندازه کافی از کارآفرینانی که شکست می‌خورند، حمایت نمی‌کند و این می‌تواند باعث شود که آنها از تلاش مجدد دلسرد شوند. نمی‌شود از دلایل بزرگی تله کنکورد در ایران گفت و از کمبود زیرساخت‌های مناسب صحبت نکرد. نبود شبکه‌های حمایتی قوی آن زیرساختی است که در ایران وجود ندارد. نبود شبکه‌های حمایتی مانند شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد قوی، می‌تواند باعث شود که استارت‌آپ‌ها در مواجهه با چالش‌ها، به تنهایی عمل کنند. همان‌طور که پیشتر هم به این موضوع اشاره شد پیچیدگی‌های قانونی و بوروکراسی اداری، می‌تواند مانع از رشد و توسعه استارت‌آپ‌ها شود و آنها را به ادامه دادن پروژه‌های ناموفق، وادار کند. علاوه بر دلایل فوق، دلایل روانشناختی هم باعث امتداد اشتباهات کاسب‌های نوآور و استارت‌آپی می‌شود. مثلاً تمرکز بر ایده به جای اجرا یکی از آفت‌های مهم است. بسیاری از بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌های ایرانی، به ایده خود بسیار وابسته هستند و به همین دلیل، حتی اگر شواهد نشان دهد که این ایده عملی نیست، از کنار گذاشتن آن خودداری می‌کنند. برخی از استارت‌آپ‌ها به جای اینکه نیازهای بازار را در نظر بگیرند، بر روی پیاده‌سازی ایده خود تمرکز می‌کنند و این می‌تواند به شکست پروژه منجر شود. با توجه به این دلایل، رفع مشکل تله کنکورد در استارت‌آپ‌های ایرانی نیازمند یک رویکرد چندجانبه است که شامل تغییر در فرهنگ، قوانین، اقتصاد و نگرش افراد باشد.

83

یادآر

چکاپ؛ ارائه خدمات آنلاین سلامت / پارت سیلیکون / برناتک؛ ارائه‌دهنده خدمات در زمینه طراحی نرم‌افزار / گروه طراحی تبلیغاتی مونیکس / فیلتریکال / ورجی؛ فروش آنلاین صنایع دستی بوشهر / بیوتی تایم  /همپا / واسط؛ معاملات اینترنتی / فست‌بیمه؛ صنعت بیمه، تجارت الکترونیک / بیلیونر / دهکده؛ اپلیکیشن خرید مایحتاج ضروری شهروندان / عریضه؛ پلت‌فرم حقوقی، معرفی وکیل، مشاوره / کی کوجا؛ گردشگری / متابازار / آرکا؛ کاریابی / ادینود / ارسال آسان / شیکشیم / ماشین‌یار؛ آگهی خرید و فروش ماشین سنگین و نیمه‌سنگین و لوازم جانبی / کنترات؛ اپلیکیشن خدمات آنلاین کنترات در بیش از ۳۰۰ شاخه خدماتی / سینا؛ شتاب‌دهنده تخصصی سرویس‌های دیجیتالی مرتبط با کودکان / جرمینا؛ تکنولوژی در تولید محصولات بر پایه اینترنت اشیا / ایران‌جزوه / ویدیوتو / یونیورسیتی / تله‌طب و...  / این اسامی تنها بخشی از لیست بلندبالای استارت‌آپ‌های شکست‌خورده در ایران است که سایت اکوسیستم منتشرشان کرده است.

پساشکست

سرنوشت استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های نوآور پس از شکست، می‌تواند بسته به عوامل مختلفی، از جمله صنعت، اندازه شرکت، میزان سرمایه‌گذاری و دلایل شکست، بسیار متنوع باشد. در بسیاری از موارد، استارت‌آپ‌ها پس از شکست به‌طور کامل منحل می‌شوند. این بدان معنی است که فعالیت‌های شرکت متوقف شده و دارایی‌های آن فروخته می‌شود. گاهی اوقات، یک شرکت بزرگ‌تر به برخی از دارایی‌های فکری یا فناوری‌های یک استارت‌آپ شکست‌خورده علاقه‌مند می‌شود و آن را خریداری می‌کند. این می‌تواند برای بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران، فرصتی برای بازیابی بخشی از سرمایه‌گذاری خود باشد. در برخی موارد، بنیان‌گذاران تصمیم می‌گیرند که به جای انحلال شرکت، الگوی کسب‌وکار خود را تغییر دهند و در یک جهت جدید حرکت کنند. این فرآیند را پیوت (Pivot) می‌نامند. برخی هم ادامه فعالیت با تمرکز بر یک محصول یا بازار جدید را برمی‌گزینند. همچنین بنیان‌گذاران شکست‌خورده ممکن است با استفاده از تجربیات خود، یک شرکت جدید با ایده و رویکردی متفاوت راه‌اندازی کنند.

شاید آینده از آن ما باشد

اگر شکست شرکت‌های نوآور و استارت‌آپ‌ها به دلیل مشکلات فنی یا مدیریتی باشد، احتمال موفقیت در آینده کمتر است؛ اما اگر شکست به دلیل تغییر شرایط بازار یا رقابت شدید باشد، ممکن است فرصت‌های جدیدی برای رشد ایجاد شود. میزان سرمایه‌گذاری هم در این میان تاثیرگذار است. استارت‌آپ‌هایی که سرمایه‌گذاری زیادی دریافت کرده‌اند، ممکن است تحت فشار بیشتری برای ادامه فعالیت باشند. فراموش نکنیم که یک تیم مدیریتی قوی و باتجربه می‌تواند به استارت‌آپ کمک کند تا از شکست درس گرفته و دوباره به مسیر موفقیت بازگردد و اگر استارت‌آپ دارای دارایی‌های فکری ارزشمندی مانند پتنت‌ها یا نرم‌افزارهای منحصربه‌فرد باشد، احتمال فروش آن به یک شرکت بزرگ‌تر بیشتر است. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها