دایره زنگی
آیا استارلینک به سرنوشت ماهواره مبتلا خواهد شد؟
دبستانی بودم که چندباری پلیس به آپارتمان ما و آپارتمانهای محل حمله کرد و قفل پشتبام را شکست تا بتواند دیشهای نصبشده را توقیف کند. در آن ایام به تناوب هر روز عدهای از نیروی انتظامی به یکی از ساختمانها رفته و چند دیش را از پشتبام به زمین پرتاب میکردند؛ اما به چشم من خردسال هیچ وقت تعداد بشقابهای فلزی بر پشتبامها کم نشد. هنوز هم سنت نصب دیشهای ماهوارهای با وجود «ممنوعیت» و «غیرقانونی بودنشان» پابرجاست. در این سالها دیشهای پشت پنجرهای به بازار آمد، پای دستگاههای جدید به خانهها باز شد و حالا به جای چندین بشقاب خیلی از آپارتمانهای چندواحده دیش مرکزی نصب میکنند. حتی با وجود تمام ریسکهای محتمل خیلی از محصولات ایرانی در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشوند؛ چرا که عقیده دارند شبکههای ماهوارهای مخاطبان ایرانی بسیاری دارند. هنوز ماجرای ممنوعیت استفاده عموم از تکنولوژی مثل ماهواره ادامهدار است که در چند ماه گذشته پای اینترنتهای ماهوارهای به ایران باز شد و این روزها تب استارلینک همهگیر شده است.
اگر به جای سال 1386 اصغر فرهادی امروز قرار بود فیلم دایره زنگی را بنویسد، به جای نصاب ماهواره و دیش و الامبی باید از فروشنده استارلینک برای پیشبرد قصهاش استفاده میکرد. همانطور که کل آن فیلم، کشمکش و منازعه بر سر ممنوعهای به نام «ماهواره» و بلاتکلیفی ساکنان نسبت به آن بود، امروز ساکنان توئیتر و سایر شبکههای اجتماعی نسبت به بود و نبود «استارلینک» بلاتکلیف هستند.
منازعه امروز تنها بر سر باید یا نباید وجود استارلینک نیست؛ در حالی که عدهای خواهان برخورد سریع قانونی با آن هستند، برخی با جدیت از ضرورت رفع موانع استفاده از این تکنولوژی یا برطرف کردن محدودیتهای داخلی مانند فیلترینگ (در جهت بینیازی از اینترنت ماهوارهای) سخن میگویند. کلیت ماجرای استارلینک و ماهواره آنقدر شبیه به هم است که میتوان بر این روزهای داغ استارلینکی در ایران نام «دایره زنگی 2» گذاشت.
اما موضوع استارلینک ابعاد مهمتری دارد. به عقیده نیما نامداری در مورد مسائل فنی استارلینک و اساساً اینترنت ماهوارهای، باید اینطور به موضوع نگاه کرد که مانند همه شبکههای ارتباطی دیگری که در جهان شکل گرفته و از جایی به بعد به دلیل تقاضای بالا، سرویسدهندههای جهانی برای آن برقرار شد، تقاضای جهانی برای اینترنت ماهوارهای افزایش پیدا کرده است. اینکه امروز به گواه آمار، تلویزیونهای ماهوارهای رایجترین هستند، فقط به ماهوارهها مربوط نیست؛ بلکه علت آن این است که تلویزیون به یک پدیده جهانی تبدیل شده و افراد مصرفکنندگان محتوای جهانی شدهاند. همه جای جهان CNN نگاه میکنند، همه جای جهان CNBC یا فلان شبکه ورزشی را نگاه میکنند.
در حوزههای دیگر هم این اتفاق افتاده است. با یک نگاه ساده متوجه میشویم که فستفودها هم جهانی شدهاند. همه جای جهان استارباکس و مکدونالد هست، همه جای جهان والمارت هست و لباس گپ و آدیداس میپوشند. موضوع مهم جهانی شدن هر چیز قابل فروش و قابل عرضهای، طبیعتاً اینترنت را هم شامل میشود. لازم به یادآوری است که اینترنت در این متن به عنوان یک «سرویس فنی» مدنظر است و نه از منظر نوع «محتوا». بدون شک وقتی محصولی جهانی میشود، بهطور طبیعی سرویسدهندهها به دنبال روشهایی میگردند که توسعه جهانی سرویس را برایشان اقتصادی کند. اینترنت ماهوارهای یکی از راههایی است که در حال حاضر روی آن دارد کار میشود. فراموش نکنیم که مدتهاست فیبر زمینی دسترسیها را به لحاظ سرعت و هزینه سخت کرده است. در جهان توسعهیافتگی که هزینه استهلاک زیرساختها اهمیت بالایی پیدا میکند همه میدانند نگهداشت فیبر زمینی پرهزینه است. ماهواره این دردسرها را ندارد و هزینهها را در سطح کلان کاهش میدهد. بیایید داستان استارلینک را از این منظر نگاه کنیم که موضوع فقط یک توسعه فناوری نیست. مثل هر سرویس دیگری که رایج میشود، سرویسدهندههای جهانی برای آن شکل میگیرد و آن سرویسدهندههای جهانی تلاش میکنند عرضه عمومی سرویسشان را اقتصادی کنند. از آن طرف هم هرچه آنها بزرگتر شوند، اتفاقاً قیمتها پایین میآید. به دلیل اینکه استفادهکنندهها بیشتر میشوند، توسعه سریعتر اتفاق میافتد و هزینه تولید و توزیع اقتصادی میشود.
ما به عنوان منتقد یا مشوق خوشمان بیاید یا نه، باید بدانیم برای استارلینک هم همین اتفاق خواهد افتاد. قطعاً قیمت سرویس اینترنتی ماهوارهای در آینده نهچندان دور پایین میآید. استارلینک یکی از سرویسدهندههای اینترنتی و معروفترین است؛ ولی شرکتهای دیگر هم هستند که در ارائه سرویس اینترنت کار میکنند و به زودی به رقبای جدی ایلان ماسک بدل میشوند. اتفاقاً خودِ تولیدکنندههای تلفن همراه از بازیگران مهم این صنعت هستند؛ اپل با آیفون و گوشیهای سامسونگ، بازیگران مهمی در این بازار هستند و قطعاً به سمت اینکه دسترسی به اینترنت را از طریق گوشی ممکن بکنند، حرکت خواهند کرد. همانطور که در مقدمه اشاره کردیم سالها در ایران دیش و رسیور معضل مهمی بود؛ اما الان اغلب تلویزیونهای هوشمندی که مردم از بازار ایران میخرند، به صورت پیشفرض روی خودشان رسیور دارند.
ما در میانه توسعه
به دلیل ترکیبی از تحریم بینالمللی و تحریم داخلی (وضع قوانین)، دقیقاً همان اتفاقی که برای اکثر حوزهها افتاده برای اینترنت هم رخ داده است. به همان دلیلی که ما در ایران مکدونالد نداریم و به همان دلیلی که در ایران از آمازون نمیتوانیم خرید کنیم، به همان دلیلی که خیلی سرویسهای جهانیشده را در ایران نمیتوانیم استفاده کنیم؛ اینترنت ماهوارهای هم نمیتوانیم داشته باشیم.
خیلی از کارشناسان از همین الان میدانند که استفاده از اینترنت ماهوارهای در ایران به این سادگی نخواهد بود. شاید این روزها به نظر بیاید با کمی پرسوجو و صرف هزینه میتوان استارلینک خرید اما در سطح کلان اینطور نیست که همه مردم بتوانند به آن دسترسی پیدا کرده، بخرند و استفاده کنند. گمان اکثریت بر آن است که گسترش استارلینک در ایران چالشهایی خواهد داشت. اما همچنان با دانستن تمامی شرایط باید ادغان کرد استارلینک خیلی سریع رشد میکند و سرویسهایش ارزانتر میشود، پس چون خدمات و تجهیزاتش ارزانتر شده استفاده از آن بیشتر رایج خواهد شد. با موانع موجود شاید در کوتاهمدت بتوان تا حدودی از طریق محدودیتها جلوی دسترسی عموم مردم را گرفت اما در بلندمدت به سرنوشت ماهوارهها دچار خواهد شد؛ دسترسی همگانی بدون اذن قانونی. به نظر میرسد حکمران زمانی میتواند تهدید اینترنت ماهوارهای با دسترسی آزاد را برای خود کاهش دهد که در وهله اول خودش اینترنت بدون فیلتر را در اختیار مردمش قرار داده و در آینده به دلیل همراهی با تکنولوژی جهانی خود واردکننده اینترنت ماهوارهای شود.
کودکان در جهان اینترنت آزاد
با نگاه واقعبینانه و نه از سر ایدئولوژی باید گفت گمان نمیرود که مردم جهان کمتر از مردم ایران نگران بچههایشان باشند. این نگرانی شامل اینکه به چه محتوایی دسترسی داشته باشند هم میشود. نامداری مشاور این گزارش میگوید: اتفاقاً مشاهده شخصیام در مقایسه ایران و خارج از ایران این است که در خیلی از کشورهای توسعهیافته خانوادهها کنترلهای دقیقتر و خیلی جدیتری روی دسترسی فرزندشان به اینترنت دارند؛ چه به لحاظ زمانی که فرزندشان با تجهیزات دیجیتال کار میکند و چه محتوایی که مصرف میکند. اتفاقاً در ایران خیلی بیشتر میبینیم که پدر و مادرها بدون هیچ کنترلی گوشی و تبلت را دست بچه میدهند که سرگرم شود. برای کنترل کودک ابزارهای بسیاری در جهان وجود دارد؛ هم روی گوشیها هست، هم نرمافزارهای اختصاصی وجود دارد و اصطلاحاً به آن ابزارهای parental control میگویند. در ادامه این بحث و در اشاره به یکی از دلایل قانونگذار برای فیلتر اینترنت میتوان گفت فیلترینگ هیچ ارتباطی به این موضوع ندارد. بحث کنترل دسترسی فرزندان به عهده خانواده است و قطعاً خانواده بهتر از هر کسی میتواند به خوبی این مسئولیت را ایفا کند و نیاز ندارد که حاکمیت به این بهانه اینترنت را فیلتر بکند. استارلینک و هر اینترنت ماهوارهای هم که باشد، بازی همان است. مهم نیست که اینترنت از کجا تامین میشود، مهم این است که چقدر برای کنترل دسترسی کودکان از ابزارهای مناسب استفاده میشود.
سیاست حکمران
حکمرانی اینترنت امروز بیشتر از اینکه به روش تامین اینترنت ربط داشته باشد، به روش تولید محتوا و حفاظت از دادهها و حریم شخصی کاربران ربط دارد. به گفته کارشناسان مربوطه ما در ایران هیچکدام از آنها را نداریم. در سالهای گذشته مکرر سازمانها و نهادهای دولتی خصوصی مورد هک قرار گرفتند. همین چند روز اخیر خبر آمده که احتمالاً تعدادی از دادههای بانکی ایرانی هک شده است. تابهحال نه کسی توضیح داده و نه میگویند که آیا دادههای افشاشده خرابکاری بوده یا باجگیری بوده است. همین داستان را ما چند وقت پیش درباره اسنپ فود تجربه کردیم، چندی پیش از آن در مورد تپسی اتفاق افتاد. نه کسی از حقوق کاربر دفاع کرد و نتیجه بررسیها به کاربران اعلام شد و نه حتی کسی عذرخواهی کرد و توضیح داد چه دادههایی هک شده است. این موضوعات زیرمجموعه حکمرانی داده قرار میگیرد. حکمرانی داده یعنی آنکه به کسبوکارها اجازه داده شود در فضای شفاف و سالم کار قانونی بکنند و از آن طرف هر کسی شکایتی داشت (از خدمات آنلاین یا از سرویسها یا از محتوا) بتواند در سیستم داوری مستقلی شکایتش را مطرح کند. وقتی ما هیچکدام از اینها را نداریم استارلینک و امثال آن چگونه میتوانند حکمرانی داده را در ایران تهدید کنند؟
دولتی یا خصوصی
بسیاری میگویند این ایده که اینترنت باید از طریق دولت تامین شود، مخصوص ایران و برخی کشورهای دیگری شبیه به ایران است. در اغلب کشورهای دنیا اساساً تامین اینترنت در اختیار شرکتهای خصوصی است. ایران است که با یک انحصار به شرکت ارتباطات زیرساخت همه امور را دولتی میکنند. (اینترنت بینالملل را فقط شرکت زیرساخت تامین میکند و شرکتهای خصوصی باید از زیرساخت بخرند.) تا 10 سال پیش اینطور نبود و شرکتهای خصوصی میتوانستند مستقیم قرارداد ببندند و فیبر نوری بکشند و اینترنت از خارج ایران تامین کنند. در اغلب کشورهای جهان هم همین است. پس استارلینک هم خیلی در این حوزه تغییر ایجاد نمیکند؛ چراکه روش تامین اینترنت در اغلب کشورها اهمیت چندانی ندارد. مهم این است که از آن اینترنتی که تامین شده، چطور استفاده میشود که به نظر نمیآید استارلینک خیلی با آن قسمت کاری داشته باشد.
فیلترینگ و استارلینک
در این ایام مطرح شده که چگونه با برداشتن فیلترینگ مانع آمدن استارلینک بشویم. نامداری در پاسخ به این ایده گفت: واقعیتش به نظر من اینها دو موضوع بیارتباط به هم هستند. فیلترینگ با یا بدون استارلینک باید برداشته شود و تمام.
با سه دلیل میتوان بر گفته او صحه گذاشت. دلیل اول اینکه فیلترینگ سلب یک حق اساسی از مردم است. مردم حق دارند به اینترنت آزاد دسترسی داشته باشند. این حق را نمیشود از آنها سلب کرد. دلیل دومش این است که این سیاست ناقض آزادی دسترسی مردم به محتوا و آزادی بیان است. بخش مهمی از این چیزهایی که فیلتر شدند، محتواهایی است که مردم دوست دارند استفاده کنند، حق دارند ببینند و تولیدکننده آن محتوا هم حق دارد چیزی را که تولید کرده به سمع و نظر مخاطب برساند. این کار از این منظر که سانسور است، اشتباه است. نکته سوم هم اینکه فیلترینگ در عمل ناکارآمد بوده است. یعنی فرض کنیم که اصلاً کار خوبی هم بود. وقتی در عمل فایدهای نداشته و نزدیک به دوسوم مردم ایران دارند بهطور هفتگی از ویپیان استفاده میکنند، خب اصلاً بیمعناست. یعنی کاری اثر ندارد اما همه باید برای آن هزینه بدهند. به این سه دلیل و البته دلایل دیگر فیلترینگ باید برداشته شود. نباید رفع فیلترینگ را منوط به نیامدن استارلینک کرد. استارلینک یک روش انتقال است؛ خارجی و بومی بودنش مهم نیست. مگر سرویسهایی که در دسترسمان هست اساسش ایرانی بوده است؟ خیلی از اپلیکیشنهایی که به صورت روزمره از آن استفاده میکنیم؛ مانند گوگل خارجی بودند. استارلینک هم سرویسدهنده خارجی است. آن چیزی که باید بابتش نگران بود این است که چطور ضرر چنین تکنولوژی را کاهش داد. بله؛ اگر کسی روی اینترنتی که از طریق استارلینک تامین شده کاری انجام بدهد و بعد از او شکایتی شود و مراجع به اطلاعات IP و اطلاعات دیگری که برای راستیآزمایی آن شکایت نیاز دارد دسترسی نداشته باشند بد است. علت عدم دسترسی هم آن است که تامینکننده اینترنت در داخل ایران نیست. راهحل این موضوع هم جلوگیری از استارلینک نیست. خیلی ساده است؛ «همکاری» و «مجوز دادن».