تعطیلی بازار آهن سیاسی نیست

بیش از یک هفته است که بازار آهن در تهران و برخی از شهرها، به دلیل اعتراض به نحوه محاسبه مالیات بر ارزش‌ افزوده تعطیل شده است. البته این اعتراض تنها به صنف آهن‌فروشان منحصر نمی‌شود و در سایر صنوف از جمله طلا‌فروشان نیز اعتراض به همین شکل ادامه دارد. خواسته صنوف در خصوص نحوه محاسبه مالیات بر ارزش‌ افزوده چیست؟ و چرا اعتراض خود را به شکل تعطیلی بازار نشان می‌دهند؟

پرونده طلافروشان و با آهن‌فروشان متفاوت است. اما بحث هر دو بر سر نحوه محاسبه مالیات بر ارزش‌ افزوده است. در صنوف طلا‌فروشی، طلا جزو سرمایه مالک واحد صنفی به حساب می‌آید. لذا تلاش می‌کند تا میزان سرمایه ثابت بماند. یعنی اگر امروز نیم کیلو طلا فروخته باشد، نیم کیلو طلا خریداری می‌کند تا میزان سرمایه‌اش ثابت باشد و سود طلافروش در واقع در اجرت ساخت و هفت‌درصدی است که بر اساس قانون مشخص شده است و مالیات بر ارزش‌ افزوده نیز باید برای اجرت و سود محاسبه شود. اما اتفاقی که افتاده است این است که در صنوف طلا فروشی مالیات بر ارزش‌ افزوده بر روی کل مبلغ محاسبه می‌شود و این در واقع خواسته سازمان امور مالیاتی است که باید اصلاح شود. در خصوص صنوف آهن‌فروش، چون آهن قابلیت قاچاق ندارد، نمی‌توان قواعد و قوانین طلا‌فروشی را برای آن به اجرا گذاشت. چرا که آهن به طور مستقیم از کارخانجات بیرون می‌آید، در بورس کالا فروخته می‌شود و در همان بورس هشت درصد، به عنوان مالیات بر ارزش‌ افزوده از آن محاسبه می‌شود و به حساب سازمان مالیاتی واریز می‌شود و هر چند دست که در بازار توسط واسطه‌ها بچرخد باید در نهایت مقدار مالیات بر ارزش‌ افزوده که در بورس پرداخت شده است، بر اساس تفاوت قیمت فروشنده نهایی، محاسبه شود.

پیشنهاد مشخص اتحادیه صنف آهن‌فروشان در خصوص نحوه محاسبه مالیات بر ارزش‌ افزوده چیست و نقطه اختلافی که بین این صنف و سازمان امور مالیاتی قرار دارد، در کجاست؟

ما معتقدیم برای محاسبه مالیات بر ارزش‌ افزوده باید تفاوت نرخ بورس و نرخ بازار محاسبه شده و بر اساس آن، میزان مالیات بر ارزش‌ افزوده محاسبه شود. اما متاسفانه طی چهار سال گذشته، برگه‌های مالیاتی، بر اساس مبلغ فروش نهایی صادر شده است و این به هیچ وجه امکان‌پذیر نیست. چرا که صنوف آهن‌فروش بین نیم تا یک درصد سود خالص دارند. در حالی که سازمان امور مالیاتی، هشت درصد مطالبه مالیات بر ارزش‌ افزوده می‌کند که با واقعیت همخوانی ندارد. یعنی اگر واحد صنفی دو میلیارد تومان در سال فروش داشته باشد، باید 160 میلیون تومان مالیات پرداخت کند، در حالی که میزان سود آن از این کمتر است.

پس می‌توان به این نتیجه رسید که صنوف آهن‌فروش با پرداخت مالیات مشکل ندارند، بلکه عمده مشکل آنها این است که با سازمان امور مالیاتی به یک نقطه مشترک نرسیده‌اند.

صنوف به هیچ وجه با پرداخت مالیات مشکل ندارند و در بسیاری از کشورها مالیات پرداخت می‌شود و ما هم معتقدیم که در کشور ما این کار باید انجام شود. اما مالیات مضاعف گرفتن مجاز نیست. ما معتقدیم مالیات بر ارزش‌ افزوده باید بر اساس فاکتور خریدوفروش محاسبه شود و باید به مدارکی که در بورس کالا صادر شده است نیز استناد شود. در حالی که مطالبات سازمان امور مالیاتی به نحوی است که از یک واحد صنفی که 150 میلیون تومان ارزش دارد،‌ 400 میلیون تومان مالیات می‌گیرد.

اعتصاب و بسته شدن بازار آهن، در برخی موارد باعث می‌شود تا این حرکت، یک حرکت سیاسی برداشت شود. اما واقعیت این است که این موضوع یک سوءتفاهم قانونی است و باید اصلاح شود.

تعطیلی بازار آهن، به هیچ عنوان حرکت سیاسی یا مخالفت با نظام و دولت نیست بلکه از روی استیصال اتفاق می‌افتد. وقتی کسی که مغازه‌اش 150 میلیون تومان می‌ارزد، نمی‌تواند 400 میلیون تومان مالیات بپردازد، از روی استیصال مغازه را تعطیل می‌کند.