شناسه خبر : 37852 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بند زدن چینی هزارتکه برجام

سرانجام مذاکرات پیچیده ایران و آمریکا به کجا خواهد انجامید؟

 

علی واعظ / مدیر پروژه ایران در «گروه بین‌المللی بحران»

برای اینکه متوجه شویم که در حال حاضر، روند مذاکرات در وین به چه شکل پیش می‌رود لازم است مروری بر سه دوره اساسی مذاکرات پیش از دوره چهارم صورت بگیرد. بحث مذاکره از آنجا آغاز شد که تقریباً حدود بهمن‌ماه 1399 عباس عراقچی ایده‌ای را مطرح کرد مبنی بر اینکه آمریکا پس از به قدرت رسیدن بایدن، گام خاصی برای کاستن از «فشار حداکثری» برنداشته است و اگر آمریکا قدمی در این راه بردارد و تحریم مشخصی را لغو کند و در مقابل آن نیز ایران یک گام روشن بردارد، شاید این چرخه تنش‌آلود شکسته شود و از این مسیر بتوان مذاکراتی را ترتیب داد. اما متاسفانه طرفین نتوانستند پس از صرف زمان چهار، پنج‌هفته‌ای، در مورد ایده «یک گام در مقابل یک گام» به نتیجه برسند. از همین روی، دو کشور تصمیم گرفتند که «مذاکرات جامع» برای تهیه یک نقشه راه با هدف بازگشت به برجام را مورد بررسی و مذاکرات غیرمستقیم را در دستور کار قرار دهند.

 در دور اول، بر سر کلیات، مذاکراتی صورت گرفت اما در دور دوم، طرف آمریکایی جزئیات بسیار بیشتری در مورد تحریم‌هایی که «قابلیت رفع آنها وجود دارد»، تحریم‌های «قابل مذاکره» و تحریم‌هایی که آمریکا «حاضر به رفع آنها نیست» مطرح کرده و ایران نیز کلیاتی در مورد «گام‌های هسته‌ای» خود مطرح کرد. در دور سوم که در هفته‌های اخیر انجام شد، متاسفانه بن‌بستی در این گفت‌وگوها به وجود آمد؛ به این معنا که طرف ایرانی نه‌تنها در مورد «گام‌های هسته‌ای» هیچ جزئیات جدیدی را مطرح نکرد بلکه در مورد اینکه در مورد «راستی‌آزمایی رفع تحریم‌ها» به چه شکل قرار است عمل شود نیز اطلاعی به طرف مقابل ارائه نکرد. در نهایت اینکه مذاکره‌کنندگان ایرانی در مورد تحریم‌ها، به سبد تحریم‌هایی که آمریکا پیشتر اعلام کرده بود حاضر به رفع آنها نیست، پرداختند. یعنی ایران به چانه‌زنی در مورد سبد تحریمی «قابل مذاکره» نپرداخت و به عبارتی تصور کرد که این لیست تحریمی، تقریباً بدون مذاکره چندان زیادی به ایران ارائه خواهد شد از همین رو تمرکز خود را بر روی سبدی گذاشت که از دید آمریکا قابل رفع نبود.

تصور برخی از جزئیات لیست این تحریم‌ها چندان دشوار نیست و برخی از این تحریم‌ها، تحریم‌های حقوق بشری هستند که برداشتن آنها برای دولت بایدن از لحاظ سیاسی هزینه زیادی دارد. برخی از تحریم‌های مرتبط به سپاه پاسداران نیز با توجه به تحولات اخیر منطقه هم در خلیج‌فارس و هم در تنگه هرمز که بین نیروی دریایی دو کشور که تنش‌هایی از طرف نیروهای سپاه صورت گرفته شده است (طبق روایت آمریکا) و هم راکت‌پراکنی‌هایی که در عراق علیه مواضع آمریکایی‌ها صورت گرفته دشوار به نظر می‌رسد چراکه هزینه رفع برچسب «تروریستی» که دولت ترامپ به سپاه پاسداران زده برای دولت بایدن بسیار زیاد است. قابل درک است که برای دولت روحانی نیز پذیرش باقی ماندن این تحریم‌ها، یک تصمیم سیاسی دشوار است. با این حال، باید توجه داشت که باقی ماندن این تحریم‌ها تاثیر اقتصادی چندانی بر ایران نخواهد گذاشت زیرا سپاه پاسداران در زمان اجرای کامل برجام نیز در لیست تحریم‌های آمریکا قرار داشت (اگرچه برچسب تروریستی نداشت) و تمام کمپانی‌های خارجی از همکاری با این نهاد نظامی امتناع می‌کردند. علاوه بر این مسائل، تحریم‌هایی وجود دارد که ایران در مورد آنها مذاکراتی را در پیش گرفته است که اساساً ارتباطی به برجام ندارد؛ مثلاً دسترسی به سیستم مالی آمریکا از طریق آنچه «U-Turn transaction» خوانده می‌شود یا از طریق رفع برخی «تحریم‌های اولیه» آمریکا در واقع درخواستی فرابرجامی تلقی می‌شود. اگرچه قابل درک است که چرا مذاکره‌کنندگان ایرانی به دنبال این درخواست‌ها رفته‌اند چراکه در سال 2016 این تجربه بسیار دشوار که ایران بتواند اموال بلوکه‌شده را از برخی کشورها خارج کند پیش چشم ماست. اگرچه در برخی موارد این مسائل مربوط به تحریم‌های آمریکا نبوده‌اند مانند مساله اموالی که ایران در عمان داشت و اینها سرمایه‌هایی بودند که در نتیجه توافقات اولیه موقت معروف به jpoa به دست آمده بود. در آن زمان ماهانه چیزی حدود 750 میلیون دلار از درآمدهای نفتی ایران آزاد می‌شد که مقدار زیادی از آن در عمان ذخیره می‌شد و خروج آن از عمان می‌توانست تبعات اقتصاد کلان برای بانک مرکزی عمان داشته باشد. فارغ از این مساله، مشکلی که در آن زمان وجود داشت و امروزه نیز همچنان باقی است، مبتنی بر این مساله است که چون تحریم‌های اولیه آمریکا کماکان برقرار هستند و برقرار هم خواهند ماند (چون خارج از مساله برجام هستند) بنابراین بانک‌های درجه یک آمریکا احتمالاً حاضر به معامله با ایران و حتی ورود به‌ کار انتقال این اموال نخواهند شد.

مشکل آخر در این زمینه آن است که حتی دسترسی کوتاه‌مدت به سیستم مالی آمریکا یک ریسک دیگر نیز با خود به همراه دارد؛ در دادگاه‌های ایالات متحده مواردی وجود دارد که ایران به دلایل گوناگون از جمله ادعای نقش‌آفرینی ایران در حملات تروریستی بیروت یا گروگانگیری و مسائلی این‌چنینی محکوم شده است و در نتیجه، دادگاه‌ها در این دعواها علیه ایران حدود ده‌ها میلیارد دلار حکم صادر کرده‌اند و دادگاه‌ها این حق را دارند که هر پولی را که به نام ایران وارد دستگاه‌های مالی نیویورک می‌شود، متوقف کنند. حل این مساله، حتی از اراده دولت آمریکا نیز خارج است و با توجه به استقلال قوه قضائیه در این کشور، چنین مسائلی قابل دخالت از سوی دولت نیست. به همین علت، کار به لحاظ رفع تحریم‌ها بسیار پیچیده شده است.

در دور چهارم مذاکرات وین، کار بر روی «متن مشترک» آغاز شده است اما این متن پر از پرانتز خواهد بود چراکه موارد زیادی وجود دارد که طرفین در مورد آنها اختلافات اساسی دارند و ضمناً این موارد، بدون ذکر دیگر موارد هسته‌ای است که خودبه‌خود، اضافه شدن موارد هسته‌ای به تحریم‌ها کار را دشوارتر نیز خواهد کرد. فارغ از این موارد، با توجه به پیشرفت‌های ایران در حوزه تحقیق و توسعه، زمان گریز هسته‌ای در برجام تخمین زده شده بود؛ مثلاً آنها حساب کرده بودند اگر ایران از یک سانتریفیوژ IR-6 که مثلاً 10 برابر قدرت غنی‌سازی در مقایسه با IR-1 را دارد استفاده کند، تست آن دو سه ماه زمان می‌برد و در مجموع، زمان گریز را یک سال محاسبه کرده بودند. این در حالی است که ایران پیشتر، همین مدت چندماهه برای تست را رد کرده و در حال حاضر نیز از این سانتریفیوژها استفاده می‌کند. حال، سوال این است که چگونه می‌توان به زمان گریز یک‌ساله بازگشت؟ آیا ایران باید تعداد سانتریفیوژهای نسل اول خود را کم‌تر کند؟ آیا ایران باید ذخایر غنی‌سازی خود را کاهش دهد؟ سوال‌هایی از این قبیل و خواسته‌های این‌چنینی، از دید ایران «فرابرجامی» تفسیر می‌شود. غرب و به‌خصوص برخی کشورهای اروپایی که در این زمینه حساسیت‌های خاصی دارند، مدعی هستند که سانتریفیوژی مانند IR-9 اساساً در برجام وجود نداشته و نمی‌توان حتی در صورت توقف فعالیت آن، این تجهیزات را در انبار ذخیره کرد بلکه این ماشین‌ها باید منهدم شوند چون در برجام صحبتی از آنها به میان نیامده است.

بنابراین، چنین مواردی، نمونه‌ای است از دلایل پیچیدگی‌ها و دشواری‌های کار و با توجه به اینکه دور کنونی، به درازا خواهد کشید نمی‌توان گمان کرد که پیش از توافق موقت ایران و آژانس، این کار به پایان برسد.

با این همه، تصورِ به نتیجه رسیدن مذاکرات در این دور، دشوار است و حتی اگر لیست اقدامات طرفین هم نهایی شود، نهایتاً تناوب اقدامات باید مورد مذاکره قرار بگیرد و در این مورد، آمریکا حاضر است انعطاف زیادی نشان دهد اما ایران اصرار دارد که آمریکا ابتدا اقداماتی را انجام دهد تا ایران بتواند به مدت چند ماه راستی‌آزمایی مورد نظر خود را انجام دهد. مسلماً این خواسته ایران به‌طور صددرصدی عملی نخواهد شد اما نمی‌توان نگران توالی اقدامات بود. ممکن است مذاکره‌کنندگان بتوانند تا اواسط ماه ژوئن به نتیجه برسند اما قطعاً تا پیش از انقضای تفاهم موقت ایران با آژانس توافقی حاصل نخواهد شد و در نهایت، سوال این است که آیا ایران حاضر خواهد شد چند هفته‌ای توافق با آژانس را تمدید کند یا نه؟

دراین پرونده بخوانید ...