شناسه خبر : 45362 لینک کوتاه

اهمیت انگیزه

چرا بریتانیایی‌ها کار نمی‌کنند؟

تنبل، کاهل، تن‌لش و بیعار. زبان‌ها اصطلاحات تند زیادی برای توصیف کسانی دارند که از زیر کار در می‌روند. سیاستمداران بریتانیایی‌ در زمان مناظره‌های مربوط به انفعال اقتصادی از این واژه‌ها زیاد استفاده می‌کنند، اما اقتصاددانان در گذشته به این واقعیت اشاره می‌کردند که بریتانیا از این جهت سابقه خوبی دارد. به مدت دو هفته تا سال 2019، نرخ انفعال یعنی میزان افرادی که در سن اشتغال هستند اما نه کار می‌کنند و نه به دنبال کار هستند کمترین سطح در میان کشورهای ثروتمند بود. اما به دنبال آن ورق برگشت. خانه‌نشینی و قرنطینه‌های ناشی از همه‌گیری فعالیت اقتصادی را در همه جا مختل کرد. اما در حالی که دیگر اقتصادها به سرعت خود را بازیافتند و نرخ انفعال از سال 2020 کاهش یافت و در کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD) به‌طور میانگین 4 /0 درصد پایین آمد، در بریتانیا شرایطی استثنایی پدیدار شد و این نرخ 5 /0 درصد بالا رفت. چه اتفاقی افتاده است؟ علت اصلی جای بحث ندارد. تعداد بیماران در بریتانیا بالا رفته است. داده‌هایی که چند هفته پیش انتشار یافت حاکی از آن‌اند که رقم قابل ملاحظه 6 /2 میلیون نفر به خاطر بیماری‌های طولانی‌مدت از نظر اقتصادی غیرفعال هستند. این عدد از اوایل سال 2020 تاکنون 476 هزار مورد افزایش داشته است. عدم فعالیت اقتصادی به ما می‌گوید که چرا بنگاه‌ها با مشکل کمبود کارگر و تا حدی با تورم بالا مواجه شده‌اند. صورتحساب این پدیده برای دولت هم سنگین می‌شود. اداره مسوولیت بودجه که ناظر مالی است می‌گوید، بیماری‌های درازمدت 7 /15 میلیارد پوند معادل 6 /0 درصد تولید ناخالص داخلی به بدهی سالانه دولت می‌افزاید، چون درآمد مالیاتی کاهش و هزینه‌کردهای دفاعی افزایش می‌یابند. شناسایی علت افزایش بیماری دشوارتر است. آیا می‌توان کووید 19 یا شکل مرموزتر آن کووید درازمدت یا بیماری‌های روانی پس از همه‌گیری را مقصر دانست؟ نه، این امور به بریتانیا منحصر نمی‌شوند. آیا مشکلات سازمان ملی خدمات درمان مقصرند؟  فهرست انتظار درمان‌های خاص به شدت طولانی شده و از 5 /6 میلیون در ماه فوریه 2020 به 6 /7 میلیون در تابستان امسال رسیده است. اما اگر با دقت بنگرید این هم پاسخ پرسش ما نیست. بیش از نیمی از کسانی که در فهرست هستند در سن اشتغال قرار ندارند و بیماری‌های فهرست نیز در زمره بیماری‌های طولانی‌مدت نیستند.  علت اصلی را باید در سامانه رفاه جست‌وجو کرد. دولت قبلی حزب کارگر و دولت محافظه‌کار به تدریج پرداخت مستمری ازکارافتادگی را دشوارتر کردند. آنها با تقلب مقابله کردند و نرخ انفعال اقتصادی را پایین آوردند. اما برخی افراد که واقعاً نیازمند بودند از آن محروم ماندند. در سال 2019 پس از آنکه چند نفر که قادر به کار تشخیص داده شده بودند فوت کردند دولت تغییر مسیر داد و دریافت مستمری را تسهیل کرد. در سال مالی 2020-2019 بیش از 80 درصد درخواست‌های مستمری به نتیجه رسید، در حالی که یک دهه قبل فقط 35 درصد درخواست‌ها موفقیت‌آمیز بودند. همزمان انگیزه‌های دیگری اضافه شدند. سیستم قدیم افرادی را که موقتاً ازکارافتاده می‌شدند تشویق می‌کرد به‌محض بهبودی به سر کار بازگردند. سیستم جدید مزایای ازکارافتادگی دائمی را به شدت بالا برده است. دریافتی ازکار‌افتادگان دائمی دو برابر دریافتی کسانی است که انتظار می‌رود روزی به سر کار بازگردند. این امر به افراد انگیزه می‌دهد تا در بیماری خود مبالغه کنند و هرگز در جست‌وجوی کار نباشند.  سیاستگذاران باید راه‌حل‌هایی پیدا کنند. آنها باید افرادی را که می‌توانند تشویق کنند حتی به شکل پاره‌وقت به سر کار بازگردند. باید مستمری افراد ازکارافتاده موقت افزایش یابد و دریافت‌کنندگان مرتب ارزیابی شوند تا ببینند آیا سلامتشان بهبود یافته است یا خیر. بدون تردید، سیاستمداران نمی‌خواهند در آستانه انتخابات مناظره‌های رفاه را از سر گیرند. اما غفلت از آن هزینه سنگین و فزاینده‌ای دارد. کار سیاستمداران آن است که شبکه ایمنی را به طرزی منطقی متوازن کنند و از زیر بار این وظیفه شانه خالی نکنند.

دراین پرونده بخوانید ...