شناسه خبر : 42976 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آسیای جنوب شرقی

چرا اندونزی اهمیت دارد؟

اجلاس هفته گذشته گروه 20 در اندونزی برگزار شد. اندونزی مهم‌ترین کشوری است که معمولاً نادیده گرفته می‌شود. آخرین‌باری که اقتصاد و سیاست آن زیر نورافکن‌های جهانی قرار گرفت در طول بحران دهه 1990 و زمانی بود که یک نظام سرمایه‌داری خویشاوندسالارانه در بحبوحه بحران مالی آسیا از هم فرو پاشید و سقوط دیکتاتوری 32ساله سوهارتو را به همراه آورد. اکنون پس از گذشت 25 سال اندونزی یک‌بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است. این کشور بزرگ‌ترین اکثریت مسلمانان، سومین دموکراسی بزرگ و چهارمین کشور پرجمعیت در جهان است. جمعیت 276 میلیون‌نفری آن در هزاران جزیره از اقیانوس هند تا اقیانوس آرام پراکنده‌اند و این منطقه به بزرگ‌ترین حوزه نزاع راهبردی میان چین و آمریکا تبدیل شده است. اندونزی همانند هند و دیگر بازارهای نوظهور خود را با یک نظم نوین جهانی سازگار می‌کند که در آن جهانی‌شدن و برتری غربی در حال افول هستند. توانمندی این کشور می‌تواند در 25 سال آینده به طرز چشمگیری افزایش یابد. یک دلیل این امر به اقتصاد بازمی‌گردد. از جنبه تولید ناخالص داخلی اندونزی ششمین اقتصاد نوظهور جهان است و در دهه گذشته رشدی سریع‌تر از تمام اقتصادهای بالای یک تریلیون‌دلاری به استثنای چین و هند داشته است. خدمات دیجیتالی یکی از منابع پویایی هستند که به خلق یک بازار مصرف‌کننده پیچیده‌تر کمک می‌کنند که در آن بیش از 100 میلیون نفر در مجموع سالانه 80 میلیارد دلار برای همه چیز از پرداخت‌های الکترونیکی تا اپلیکیشن‌های درخواست کامیون خرج می‌کنند.  کاتالیزور اقتصادی دیگر مختص اندونزی است. با وجود یک‌پنجم از ذخایر جهانی نیکل -که در باتری‌ها کاربرد دارد- این کشور حلقه‌ای حیاتی در زنجیره عرضه خودروهای برقی به‌شمار می‌رود. در حالی که چین، هند و غرب با ارائه یارانه‌ها تلاش می‌کنند سرمایه‌گذاری‌های مرتبط با خودروهای برقی را به داخل بکشانند اندونزی فرصتی را کشف کرده است اما به جای آنکه صادرکننده اصلی در عصر فلزات سبز باشد سیاست متفاوتی را دنبال می‌کند و با ممنوعیت صادرات مواد خام قصد دارد بنگاه‌های جهانی را وادار کند تا کارخانه‌هایی در اندونزی بسازند. این کار غیرمعمول است اما تاکنون بیش از 20 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری جذب شده است. نیروگاه‌های برق زغال‌سوز زودتر از موعد تعطیل می‌شوند تا این صنایع جدید وادار شوند با برق پاک کار کنند. دلیل دوم چشم‌انداز قدرتمند اندونزی آن است که این کشور توانسته راهی برای ترکیب دموکراسی با اصلاحات اقتصادی پیدا کند. پس از بحران‌های دهه 1990 یک نظام سیاسی ناقص ولی کثرت‌گرا شکل گرفت که بر آشتی و هماهنگی اجتماعی تاکید می‌کند. جوکو ویدودو ملقب به جوکوویی که از سال 2014 ریاست‌جمهوری را بر عهده دارد با بهره‌گیری از ائتلافی حکومت می‌کند که بسیاری از مخالفانش را به همکاری دعوت کرده است. شاید فکر کنید این امر به سیاست‌هایی با کمترین مخرج مشترک می‌انجامد اما امور مالی دولتی با بیشترین دقت و سخت‌گیری اداره می‌شوند. موارد پیشرفت مضاعف شامل زیرساختارهای جدید، پاک‌سازی بنگاه‌های دولتی و مدرن‌کردن تحصیل و قوانین کار می‌شوند. فساد هنوز یک مشکل است اما اقتصاد در مقایسه با 10 سال قبل بسیار بازتر شده است.  آخرین دلیل توانمندی فزاینده اندونزی ژئوپولیتیک است. موقعیت، اندازه و منابع اندونزی آن را به یک صحنه بازی کلیدی برای نزاع ابرقدرت‌ها تبدیل می‌کند. اندونزی با تداوم نسبت عدم تعهد که به دهه 1950 بازمی‌گردد قصد دارد بی‌طرف باقی بماند. این کشور سرمایه‌ها را از هر دو جبهه جذب می‌کند و صحنه‌ای است که در آن بنگاه‌های دیجیتال و سرمایه‌گذاران چینی و آمریکایی مستقیماً با یکدیگر رقابت می‌کنند. شرکت چینی باتری‌سازی CATL در یک پروژه شش میلیارددلاری سرمایه‌گذاری می‌کند اما رئیس‌جمهور جوکوویی در حال جذب شرکت تسلا نیز هست. او در عالم دیپلماسی همه را دعوت می‌کند و قصد دارد حامی صلح باشد. اندونزی از تحریم‌های غرب علیه روسیه انتقاد کرد. احتمالاً جوکوویی تنها فردی است که امسال با جو بایدن، شی جین پینگ، ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی دیدار کرده است. اگر اندونزی در دهه آینده بر همین مسیر باقی بماند یکی از 10 اقتصاد بزرگ جهان خواهد شد. این کشور در برابر تکانه‌ها تاب‌آور می‌شود. با وجود بحران مالی جهانی، پول ملی اندونزی امسال از پول چندین کشور ثروتمند جلو زد. استانداردهای زندگی بالا می‌روند. هم‌اکنون فقط چهار درصد از مردم کشور درآمد روزانه 15 /2 دلار یا کمتر دارند. این نسبت از سال 2012 سه‌چهارم کمتر شده است. احتمال نمی‌رود که اندونزی بتواند همانند چین یک معجزه تولید باشد اما طبقه متوسط بزرگی در آن پدیدار می‌شود.  بدون تردید خطراتی وجود دارند. یکی از آنها جانشینی است. دور آخر ریاست‌جمهوری جوکوویی در سال 2024 به پایان می‌رسد و او هیچ جانشین مشخصی ندارد. برخی حامیان از او می‌خواهند تا قانون اساسی را تغییر دهد و در قدرت بماند. جانشینی می‌تواند صحنه رقابتی باشد که در‌ آن با استفاده از سیاست‌های متعصبانه مسلمانان را جذب می‌کنند. در مقابل، شخصیت‌های تجاری و قبیله‌های سیاسی که ائتلاف آقای جوکوویی را تشکیل داده‌اند ممکن است قدرت را به‌دست آورند و به حاکمیت اولیگارشی بازگردانند. او تعداد زیادی جاده و فرودگاه ساخت اما نتوانست نهادهایی را تقویت کند که تداوم اقداماتش را پس از او تضمین کنند. حمایت‌گرایی خطر دیگر است. اندونزی تاریخی طولانی از ملی‌گرایی دارد. شاید سیاست کنونی در مورد نیکل کاربرد داشته باشد اما در دیگر صنایع نتیجه معکوس می‌دهد. اندونزی باید زنجیره عرضه شرکت اپل را که از چین به دیگر نقاط آسیا منتقل می‌شود به سمت خود بکشاند. اما اگر اندونزی زیاده‌روی کند بنگاه‌های خودروهای برقی به دنبال جایگزینی برای فلز سبز اندونزی خواهند بود. بزرگ‌ترین خطر آن است که ژئوپولیتیک سد راه اندونزی شود. این کشور حتی در مسیر کنونی خود ممکن است به مدار چین بیفتد. به ازای هر دلار سرمایه‌گذاری‌های بنگاه‌های آمریکایی در اندونزی از سال 2020 بنگاه‌های چین تقریباً چهار دلار خرج کرده‌اند. اگر تنش‌ها شدت گیرد هزینه‌ها بالا می‌روند. جنگ تایوان مسیرهای دریایی را می‌بندد و تحریم‌های غرب به آن بنگاه‌های چینی آسیب می‌زند که اندونزی به آنها وابسته است. هند و اندونزی ستاره‌های درخشان آسیا هستند. هر دو باید رای‌دهندگان را راضی نگه دارند و راهی برای رشد بیابند. هند مسیر تولید و فناوری‌محور را برگزیده و از یارانه‌ها، سیاست‌های میهن‌پرستانه و جدایی از چین برای تقویت انگیزه‌ها بهره می‌برد. اندونزی به منابع، حمایت‌گرایی شدید، سیاست‌های فراگیر و بی‌طرفی اتکا دارد. ابرقدرت‌ها هر دو کشور را زیر نظر دارند. اگر اندونزی موفق شود زندگی 250 میلیون نفر بهبود می‌یابد و حتی می‌تواند توازن قدرت را در جهان تغییر دهد.

دراین پرونده بخوانید ...