شناسه خبر : 41882 لینک کوتاه

بحران در کلاس‌های درس

اثرات فاجعه‌بار همه‌گیری بر تحصیل

اگر آن‌گونه که اچ جی‌ ولز (H.G. Wells) زمانی گفته بود تاریخ مسابقه‌ای بین‌ تحصیل و فاجعه باشد به نظر می‌رسد که تحصیل تا همین اواخر برنده این مسابقه بوده است. در سال 1950 فقط نیمی از بزرگسالان جهان به مدرسه می‌رفتند اما اکنون حداقل 85 درصد آنها به مدرسه می‌روند. بین سال‌های 2000 و 2015 نسبت آن دسته از کودکان در سن مدرسه که در کلاس‌ها ثبت‌نام نکرده بودند از 26 به 17 درصد کاهش یافت. اما افزایش سریع نرخ حضور در مدرسه یک حقیقت زشت را پنهان کرد: بسیاری از دانش‌آموزان چند سال را پشت میزها می‌گذراندند بدون آنکه چیزی بیاموزند. بانک جهانی در سال 2019 آمارگیری از کودکانی را آغاز کرد که در زمان پایان دوره ابتدایی هنوز قادر به خواندن نبودند. بانک جهانی متوجه شد که کمتر از نیمی از کودکان 10ساله در کشورهای در حال توسعه (که 90 درصد کودکان جهان را در خود جای داده‌اند) قادرند یک داستان ساده را بخوانند و بفهمند. به دنبال آن همه‌گیری آغاز شد و صدها میلیون دانش‌آموز از مدرسه دور ماندند. در جریان دو سال اول همه‌گیری بیش از 80 درصد از ایام تحصیل در آمریکای لاتین و جنوب آسیا به نوعی با تعطیلی مدارس پیوند خوردند. حتی امروزه در برخی کشورها از جمله فیلیپین درهای مدارس هنوز بر روی اکثر دانش‌آموزان بسته‌اند و ذهن‌های آنها از آموزش محروم می‌ماند. در سطح جهان، آسیبی که تعطیلی مدارس به کودکان وارد کرد بسیار بزرگ‌تر از منافعی بود که برای سلامت عمومی به‌دست آمده است. بانک جهانی می‌گوید میزان کودکان 10ساله در کشورهای دارای درآمد اندک و متوسط که نمی‌توانند یک داستان ساده را بخوانند و بفهمند از 57 درصد در سال 2019 به حدود 70 درصد رسیده است. اگر آنها همین مهارت ابتدایی را کسب نکنند نخواهند توانست زندگی خوبی برای خود بسازند. طبق برآورد بانک جهانی درآمد این افراد در طول عمر 21 تریلیون دلار کمتر می‌شود که معادل حدود 20 درصد تولید ناخالص داخلی کنونی جهان است. این وضعیت را باید یک وضعیت اضطراری جهانی دانست. تقریباً هر مشکلی را که برای بشریت پیش می‌آید می‌توان با تحصیل مناسب برطرف کرد. افراد تحصیل‌کرده با احتمال بیشتری قادرند یک منبع انرژی پاک طراحی کنند، درمانی برای مالاریا بیابند یا طرح یک شهر هوشمند را بکشند. کارگرانی که می‌توانند بخوانند و با اعداد کار کنند بهره‌وری بیشتری دارند. مردم تحصیل‌کرده آسان‌تر خود را با تغییرات اقلیمی سازگار می‌کنند. آنها فرزندان کمتری دارند و بهتر به آنها آموزش می‌دهند. اگر خسارتی که همه‌گیری به تحصیل وارد کرد جبران نشود دستیابی به تمام این اهداف دشوارتر خواهد شد. سیاستمداران مدام درباره اهمیت مدارس صحبت می‌کنند اما حرف زدن مجانی است در حالی که برقراری یک نظام آموزشی مناسب هزینه دارد. در دهه‌های اخیر هزینه‌کردهای آموزشی افزایش ملایمی داشتند اما در دوران همه‌گیری روند نزولی در پیش گرفتند. متاسفانه بسیاری از دولت‌ها بیشتر برای دانش‌آموزان ثروتمند هزینه می‌کنند تا فقرا. علاوه بر این، بخش زیادی از کمک‌های توسعه‌ای به امر آموزش نمی‌رسد و حتی برای اهداف شخصی صرف می‌شود. بخشی دیگر به دانشگاه‌های کشورهای کمک‌کننده تعلق می‌گیرد تا در قالب بورس تحصیلی به افراد نسبتاً‌ مرفه از کشورهای فقیر برسد. این‌گونه تبادل دانشجو مفید است اما تامین مالی مدارس ابتدایی در کشورهای فقیر نتایج بهتری به ارمغان می‌آورد. بسیاری از تغییرات اساسی را نمی‌توان با پول خرید. آزمون‌های تحصیلی افتضاح هستند و باعث می‌شوند دولت‌ها سطح سواد را بیش از حد برآورد کنند. معلمان جدید استخدام می‌شوند اما به درستی آموزش ندیده‌اند. زمان کلاس‌های خواندن و ریاضیات اغلب کوتاه می‌شود تا جا برای موضوعاتی زودگذر و موقتی مانند قطعیت‌های اخلاقی غربی‌های چپ‌گرا یا اندیشه‌های شی‌جین پینگ باز شود. معلمان که اغلب محصول همان نظام آموزشی هستند که باید آن را بهبود بخشند در تدریس مشکل دارند. آنها برنامه درسی مدونی ندارند و آزادند دانش‌آموزانی را که عقب می‌مانند به حال خود رها کنند. سیاستمداران نباید تسلیم اتحادیه‌های معلمان شوند. بسیاری از آنها می‌خواهند مدارس را در جهت آسایش بزرگسالان پیش ببرند بدون آنکه به منافع دانش‌آموزان بیندیشند. در حال حاضر، یک‌چهارم از کشورها هیچ برنامه‌ای ندارند که بتواند به دانش‌آموزان کمک کند کسری آموزش ناشی از همه‌گیری را جبران کنند. طبق نظرسنجی یونیسف یک‌چهارم دیگر نیز راهبرد کافی برای جبران عقب‌ماندگی ندارند. همان راهبردی که روزگاری برای ساخت مدارس و پر کردن کلاس‌ها به اجرا گذاشته شد اکنون باید برای بهبود درس‌هایی به‌کار رود که در آن ساختمان‌ها تدریس می‌شوند. نه‌تنها آینده نسل آسیب‌دیده از همه‌گیری بلکه آینده تمام دانش‌آموزانی که پس از آنها می‌آیند در خطر است. دیگر هیچ کودکی نباید روزهای مدرسه را بدون یادگیری خواندن یا جمع و تفریق بگذراند.

دراین پرونده بخوانید ...