شناسه خبر : 41874 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تولد یک مکتب

دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف چگونه متولد شد؟

 

جواد شاکر / فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف 

84دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف در سال ۱۳۷۸ تاسیس شد، اما ریشه شکل‌گیری آن را می‌توان در سال ۶۲ جست‌وجو کرد؛ جایی که علینقی مشایخی، فارغ‌التحصیل کارشناسی دانشکده مهندسی مکانیک شریف و دکترای دانشکده مدیریت MIT، بعد از بازگشت به ایران و استخدام در دانشگاه صنعتی اصفهان و همکاری با سازمان برنامه و بودجه در نوشتن برنامه پنج‌ساله اول توسعه کشور، رشته‌ای را با نام مهندسی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی در دوره ارشد این دانشگاه راه‌اندازی می‌کند و افرادی چون مسعود نیلی دانش‌آموخته این رشته تازه‌تاسیس می‌شوند. بعد از آن مشایخی در سال ۶۸ به درخواست سازمان برنامه و بودجه موسسه‌ای آموزشی و پژوهشی را ایجاد می‌کند که بعدها به «موسسه نیاوران» معروف شده و گروهی از اقتصاددانان ایرانی هم کم‌کم با نام مکتب نیاوران شناخته می‌شوند؛ مکتبی که در بزنگاه‌های مختلفی مورد حمله و انتقاد گروه‌های رقیب قرار گرفته و مقصر وضع اقتصادی کشور معرفی شده است.

 

آغاز یک خط فکری

علینقی مشایخی، بعد از پایان تحصیلاتش در دانشکده مهندسی شریف، تصمیم می‌گیرد تحصیلاتش را به عنوان بورسیه دانشگاه در دانشکده مدیریت دانشگاه MIT ادامه دهد. در آن زمان بورسیه‌های دانشگاه شریف تعهد داشتند بعد از بازگشت به ایران، به دانشگاه صنعتی اصفهان بروند. مشایخی در آن زمان خلأ مدیریت علمی را در سطح کشور احساس می‌کند و معتقد است دانش‌آموختگان مهندسی می‌توانند در پر کردن این خلأ بیشترین نقش را داشته باشند: «تهیه برنامه برای دولت در سال ۶۱ و ۶۲ یکی از فعالیت‌هایی بود که من نقش مهم و شاید اصلی را در طراحی و هدایت آن داشتم. در این جریان، بیشتر به نیاز کشور برای تربیت و آموزش نیروهای زبده در رشته‌های اقتصاد، برنامه‌ریزی و مدیریت متقاعد شدم، چون از آن جهت کشور فقیر بود. بنابراین در سال ۶۲ به فکر تاسیس یک رشته برای تربیت نیروهای جوان و مستعد در زمینه برنامه‌ریزی افتادم. با همکارانم در دانشگاه صنعتی اصفهان صحبت کردم و طرح کارشناسی ارشد مهندسی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی را ریختیم. آن وقت دانشگاه‌ها تعطیل شده و وزارت علوم هم تعطیل بود و سازوکار بررسی رشته‌های جدید راه نیفتاده بود، ولی وقتی طرح تهیه شد، با توجه به اینکه دکتر بانکی، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه هم بسیار فعال بودند و هم نیاز به نیروهای زبده را به‌خوبی احساس می‌کردند و می‌فهمیدند، به‌شدت از طرح حمایت کردند و مستقیماً با حمایت ایشان طرح را بردیم در شورای انقلاب فرهنگی و تصویبش کردیم.» فارغ‌التحصیلان این دوره بعدها در سمت‌های مدیریتی کلان کشور مشغول به کار شدند و در تدوین برنامه سوم توسعه نقشی کلیدی ایفا کردند. شاید مسعود نیلی، شاخص‌ترین دانش‌آموخته این دوره باشد. نیلی فارغ‌التحصیل کارشناسی مهندسی عمران شریف بوده است. تاسیس موسسه عالی آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامه‌ریزی علینقی مشایخی در سال ۶۵ از صنعتی اصفهان به شریف منتقل می‌شود و سال ۶۸ موسسه‌ای وابسته به سازمان برنامه و بودجه با نام اولیه «موسسه عالی پژوهش در برنامه‌ریزی و توسعه» را با کمک مسعود روغنی زنجانی، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه و محمد طبیبیان در دولت اول سازندگی در نیاوران تاسیس می‌کند که بعدها به موسسه نیاوران معروف می‌شود. روغنی زنجانی انگیزه تشکیل آن را تحقق دو هدف عمده می‌داند: ایجاد نهادی که بتواند نیازهای برنامه‌ریزی استراتژیک کشور در حوزه‌های مختلف را پاسخ دهد، به مطالعه و تحقیق در مسائل روزمره و جاری بپردازد و جمع‌بندی کارشناسی خود را به سازمان برنامه ارائه کند و تربیت کادر برای سازمان برنامه و دیگر دستگاه‌های ستادی کشور.

موسسه به عنوان نهادی پژوهشی کار خود را آغاز می‌کند و گامی به سوی نخستین هدف مدنظر موسسانش پیش می‌رود، اما هدف دوم که تربیت کادر است، گرفتار سد قانونی وزارت علوم می‌شود. وزارت علوم آموزش را مختص دانشگاه‌ها می‌داند و از اعطای مجوز آموزشی پذیرش دانشجو به آن موسسه سر باز می‌زند. مشایخی مساله عدم اعطای مجوز پذیرش دانشجو را به شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌کشاند و در آنجا امکان برگزاری دوره آموزشی در موسسه تصویب می‌شود: «وزارت علوم می‌گفت موسسه پژوهشی، کارش پژوهش است. اگر آموزش می‌خواهید، بروید سراغ دانشگاه‌ها و از طرف دیگر ما می‌دیدیم که در آن قالب سنتی دانشگاه‌ها آن چیزی که سازمان برنامه و بودجه می‌خواست تربیت نمی‌شد. منطق وزارت علوم درست بود، ولی آن نتیجه‌ای که ما می‌خواستیم، از دانشگاه‌ها حاصل نمی‌شد. در نتیجه ما مساله را کشاندیم به شورای عالی انقلاب فرهنگی که بالای سر وزارت علوم بود و با وجود مخالفت وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرد که این دوره را آنجا بگذاریم. وزارت علوم هم ناراحت شد، ولی خب چاره‌ای نبود.» بدین ترتیب با رفع این مانع، در همان سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ با پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی ارشد مهندسی سیستم‌های اقتصادی-اجتماعی عملاً گام مهمی در جهت تحقق هدف دوم که آموزش کادرهای نخبه بود، برداشته می‌شود. به گفته مشایخی تاثیر و کارآمدی فارغ‌التحصیلان دوره کارشناسی ارشد مهندسی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی در دانشگاه صنعتی اصفهان، دلیل اصلی درخواست روغنی‌زنجانی برای راه‌اندازی موسسه بوده، چرا که فارغ‌التحصیلان این دوره در پروژه‌های سازمان برنامه و بودجه روغنی زنجانی را کمک کرده بودند. به همین خاطر اولین رشته‌ای که اقدام به پذیرش دانشجو در موسسه نیاوران می‌کند، دوره کارشناسی ارشد مهندسی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی است. از سوی دیگر موسسه در آزمون ورودی دوره کارشناسی ارشدش به فارغ‌التحصیلان تمامی رشته‌ها اجازه حضور می‌دهد، یعنی دانشجوهای فنی هم این امکان برایشان فراهم می‌شود که به سوی اقتصاد تغییر مسیر دهند.

 

دوران ثبات

مدیریت موسسه نیاوران در 10 سال اولیه حیاتش در دست افرادی است که گرایش فکری نزدیکی در زمینه اقتصاد دارند؛ علینقی مشایخی (1374-۱۳۷۰)، محمد طبیبیان (1375-۱۳۷۴)، مسعود نیلی (1376-۱۳۷۵)، مسعود روغنی زنجانی (1377-۱۳۷۶) و غلامعلی فرجادی (1381-۱۳۷۷). حضور هم‌زمان در موسسه نیاوران و معاونت‌های سازمان برنامه و بودجه، این امکان را برای افراد موسسه فراهم می‌کند که برنامه پنج‌ساله سوم توسعه را با گرایش‌های نزدیک به بازار آزاد و خصوصی‌سازی و تعدیل ساختار اقتصادی تنظیم کنند و در سال ۱۳۷۹ در دولت اول اصلاحات به تصویب برسانند.

پس از تصویب برنامه سوم به عنوان خروجی نهایی آن سازمان در دوران ریاست محمدعلی نجفی، در سال ۱۳۷۹ سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی کشور ادغام شده و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی شکل می‌گیرد که به مدت یک سال ریاست آن به محمدرضا عارف و بعد از آن به تیم اقتصادی موسوم به نهادگرا به ریاست ستاری‌فر سپرده می‌شود. این تحولات، تغییراتی را در مدیریت و سیاست‌های موسسه نیاوران به عنوان نهادی وابسته به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی به دنبال دارد. موسسه در مرکز آموزش مدیریت دولتی ادغام می‌شود و نام آن به «موسسه آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامه‌ریزی» تغییر می‌کند.

 

تاسیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف

تغییر و تحول‌ها در موسسه باعث می‌شود ایده قدیمی ایجاد مرکزی باثبات که از تغییرات مدیریتی و دولتی مصون باشد، این‌بار در دانشگاه شریف دنبال شود. به گفته مشایخی او به روغنی‌زنجانی پیشنهاد داده بوده که موسسه بخشی از دانشگاه شریف باشد تا پایدار بماند و با تغییرات سازمان برنامه و بودجه، تضعیف نشود، اما روغنی‌زنجانی این پیشنهاد را نپذیرفته است. دانشکده در سال ۱۳۷۸ با نام «مدیریت و سیستم» تاسیس می‌شود و بعداً به «مدیریت و اقتصاد» تغییر نام می‌دهد، هرچند به گفته محمدرضا آراستی، مشایخی از سال ۷۶ تا ۷۸ طرح ایجاد دانشکده جدید را دنبال و مدیران بخش‌های مختلف صنعت و مسوولان وقت دانشگاه و وزارت علوم را متقاعد کرده وجود چنین دانشکده‌ای در شریف ضرورت دارد. نخستین دانشجوها از مهر ۱۳۷۹ در دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت اجرایی وارد دانشکده می‌شوند؛ رشته‌ای که به گفته آراستی نزدیک‌ترین رشته به چیزی بوده که دانشکده به دنبال تحققش بوده است. جذب دانشجوهای نخبه و بااستعداد کشور، برای تامین نیروی انسانی متخصص در زمینه اقتصاد و مدیریت و پاسخ به نیازهای روز کشور، کمک به صنعت برای جذب نیروهای کارآمد با تفکرات اقتصادی با مبنای علمی درست و تدریس اختیاری اقتصاد با مبنای علمی درست به دانشجوهای رشته‌های صنعتی در دانشگاه شریف، اهدافی است که دانشکده برای خودش در نظر می‌گیرد. مشایخی علت انتخاب شریف برای تاسیس این دانشکده را این‌طور بیان می‌کند: «دو تجربه قبلی به کمک ما آمد و با آگاهی بیشتر و کامل‌تری دانشکده را راه‌اندازی کردیم. این دانشکده در دانشگاهی راه‌اندازی شد که محل تجمع استعدادهای درخشان کشور است. با ملاک کنکور، بهترین‌ها به دانشگاه شریف می‌آیند و ما دانشکده را در معرض دید و توجه آنها قرار داده‌ایم، یعنی کانالی زده‌ایم به یکی از مخازن مهم استعداد کشور.» از سوی دیگر انضباط، یک‌دستی اعضای هیئت‌علمی و تجربه حضور بنیانگذاران دانشکده در بالاترین سطوح سیاستگذاری و برنامه‌ریزی کشور از جمله جذابیت‌های این دانشکده برای مهندسی‌خوانده‌های کشور به ‌شمار می‌رود.

 

آغاز رشته MBA

به گفته مشایخی دانشکده برای آنکه در پذیرش دانشجو معطل تصویب رشته جدید در وزارت علوم نشود، ابتدا سراغ یک رشته مصوب نزدیک به اهدافش، یعنی مدیریت اجرایی می‌رود. بعد از گذشت یک سال، طرح دوره کارشناسی ارشد MBA برای اولین‌بار در کشور از سوی موسسان دانشکده تهیه و تنظیم می‌شود و با استفاده از ظرفیت آیین‌نامه تازه‌ابلاغ‌شده وزارت علوم با عنوان آیین‌نامه واگذاری اختیارات برنامه‌ریزی درسی به دانشگاه‌ها که محدودیت دانشکده‌ها را برای تصویب رشته‌ها برداشته، ابتدا در شورای دانشکده مدیریت و اقتصاد، سپس در شورای دانشگاه شریف و در نهایت در شورای برنامه‌ریزی آموزش عالی وزارت علوم به تصویب می‌رسد. در مرحله آخر هم مجوز نهایی از شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم اخذ می‌شود و از سال ۱۳۸۱، MBA جای مدیریت اجرایی را در دانشکده می‌گیرد.

 

دوران گسترش

بعد از تاسیس دوره MBA، دوره کارشناسی ارشد علوم اقتصادی از سال ۱۳۸۱ در دانشکده به ‌طور رسمی کارش را آغاز می‌کند. در ادامه علاوه بر افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته‌های MBA و علوم اقتصادی، دوره‌های جدید کارشناسی ارشد مهندسی سیستم‌های اقتصادی-اجتماعی (۱۳۸۳)، دکترای سیاستگذاری علم و تکنولوژی (۱۳۸۴)، دکترای اقتصاد (۱۳۸۶)، کارشناسی ارشد مدیریت (۱۳۸۸)، دکترای مدیریت (۱۳۸۸) و دوره فرعی کارشناسی اقتصاد (۱۳۸۹) نیز در دانشکده راه افتاده و فعالیت‌های آن گسترده‌تر می‌شود. از سوی دیگر تاسیس پژوهشکده سیاستگذاری در سال ۱۳۸۷ و اندیشکده حکمرانی در سال ۱۳۹۴، اگرچه ارتباط رسمی و حقوقی با دانشکده ندارد، اما جریان آموزش و پژوهش در رشته‌های مرتبط با علوم انسانی و مسائل سیاستگذاری و حکمرانی و خارج از فضای سنتی فنی-مهندسی و علوم پایه را در شریف و اطراف آن گسترش می‌دهد و پربارتر می‌کند تا دیگر شریف فقط به مهندس‌ها و پروژه‌های مهندسی‌اش شناخته نشود.

 

سنگ‌اندازی‌های گاه و بی‌گاه

رشته مدیریت اجرایی و MBA به این منظور طراحی شده بود که افرادی را برای اداره علمی و موثر سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی کشور تربیت کند. به همین خاطر داشتن حداقل سه سال سابقه کار بعد از فراغت از تحصیل به عنوان شرط پذیرش در این رشته کمک می‌کرد که ورودی‌های این رشته را افراد علاقه‌مند به مباحث مدیریتی تشکیل دهند. از سوی دیگر ورود به این دوره، مستلزم موفقیت در مصاحبه ورودی بود؛ مصاحبه‌ای که تا سال ۱۳۸۴ وجود داشت، اما وزارت علوم دانشکده را از سال ۱۳۸۵ از برگزاری مصاحبه برای پذیرش دانشجوها در دوره کارشناسی ارشد MBA منع می‌کند.

سال ۸۷، در نامه‌ای به دانشگاه گفته می‌شود که درخواست تمدید مجوز دوره MBA در شورای گسترش آموزش عالی مطرح و مورد تصویب قرار نگرفته است. به گفته آراستی این نامه چند اشکال قانونی داشت؛ اولاً شریف دوره MBA را پس از طراحی به تصویب شورای برنامه‌ریزی آموزش عالی رسانده بود و برای اجرای آن از شورای گسترش آموزش عالی مجوز قطعی داشت، یعنی مجوز مشروط نداشت که تقاضای تمدیدش را کند. و دوم اینکه هیچ نامه‌ای از دانشگاه مبنی بر تمدید مجوز MBA به وزارت علوم ارسال نشده بود. سال بعد، دانشگاه شریف از پذیرش دانشجو در رشته MBA منع می‌شود. دانشگاه صنعتی امیرکبیر دست به ابتکار جالبی می‌زند و نام دوره را به MBE، مخفف Master of Business for Engineers تغییر می‌دهد تا دانشگاه‌های صنعتی بتوانند در آن دانشجو بپذیرند. این بار دانشگاه تقاضایش برای پذیرش دانشجو در دوره MBE را به وزارت علوم ارسال می‌کند و در پاسخ مجوز برگزاری یک‌بار دوره MBE به شریف داده می‌شود تا در سال ۱۳۸۹ دانشجوی MBE بگیرد و تا چندسالی مجبور باشد هرسال مجوزش را تمدید کند.

 

در آستانه انحلال

بهار ۹۲، وزارت علوم ظرفیت تمام رشته‌های دانشکده مدیریت و اقتصاد برای سال تحصیلی ۹۳-۹۲ را به بهانه غیرمجاز بودن این رشته‌ها و با ادعای ترویج تک‌بعدی علوم اجتماعی و انسانی صفر اعلام می‌کند. البته مشکلات این دانشکده برای جذب دانشجو از چند سال قبلش شروع شده و حتی زمزمه‌های تعطیلی دانشکده هم به گوش رسیده، اما مقاومت مسوولان دانشگاه و پیگیری آنها در این دانشکده را باز نگه داشته است. این خبر که به رسانه‌های داخلی و خارجی هم رسیده، واکنش‌های متفاوتی در سطح دانشگاه دارد؛ شورای صنفی مخالفتش را همراه با جمع‌آوری امضا از دانشجوها اعلام می‌کند، اما گروهی از شریفی‌ها با عنوان فعالان فرهنگی شریف و گروهی از دانش‌آموختگان این دانشکده در حرکتی عجیب ضمن موافقت با صفر شدن ظرفیت، خواستار تعطیلی این دانشکده هم می‌شوند. انتشار دفترچه انتخاب رشته کنکور ارشد امیدها را برای بازگشت ظرفیت دانشکده مدیریت و اقتصاد به یأس تبدیل می‌کند، چرا که در آن خبری از ظرفیت برای این دانشکده شریف نیست. موضوع آن‌قدر داغ می‌شود که برخی نامزدهای انتخابات هم در تبلیغات‌شان سراغ آن می‌روند و تقصیرها را متوجه دولت می‌دانند. در نهایت رایزنی‌ها و نامه‌نگاری‌های رئیس و دیگر مسوولان دانشگاه با وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی غائله را فیصله می‌دهد و ظرفیت این دانشکده در دو گروه مدیریت و اقتصاد به دفترچه انتخاب رشته کنکور ارشد برمی‌گردد، هرچند کمتر از میزان درخواست دانشگاه. سرانجام خطر صفر شدن ظرفیت و تعطیلی دانشکده مدیریت و اقتصاد با بهانه‌هایی مثل بی‌توجهی به علوم انسانی اسلامی و تک‌بعدی بودن دانشکده، با تغییر دولت از بیخ گوش شریف می‌گذرد.

 

آماج حملات

انتقادها و حملات به دانشکده مدیریت و اقتصاد و سنگ‌اندازی در مسیر آن و افراد حول‌وحوشش، از زمان تاسیس دانشکده شمالی شریف همواره وجود داشته؛ به عنوان مثال اواسط آذر ۱۳۹۴، مقاله‌ای جنجالی در روزنامه کیهان به چاپ می‌رسد و در آن تحت عنوان نگاهی به استارت‌آپ‌ها مطالبی علیه نهادهایی برخاسته از دانشگاه شریف یا فعال در آن، تهمت‌ها و برچسب‌هایی چون خیانت و وادادگی، شناسایی، تربیت و اعزام گروهی نخبگان ایرانی به مراکز ضدایرانی توطئه‌ساز در آمریکا، طراحی بخش داخلی پروژه‌های وزارت خارجه آمریکا و داووس، وابستگی مرکز کارآفرینی شریف به بیگانگان و پیش‌قدمی شریف در اجرای پروژه تمام‌آمریکایی استارت‌آپ‌ها مطرح می‌شود. این مقاله واکنش دکتر مشایخی را به دنبال دارد. شاید بتوان این مقاله را پیش‌درآمدی بر مستند شب‌نامه دانست که در سال ۹۵ علیه زیست‌بوم استارت‌آپی و کارآفرینی در ایران اکران شد. بعد از آن نیز در بسیاری از اتفاقات اقتصادی کشور، از جمله آبان ۹۸، دانشکده و افراد آن در نوک پیکان انتقادها و حملات قرار گرفته‌اند و خیلی اوقات بانیان وضع موجود معرفی شده‌اند.  

دراین پرونده بخوانید ...