شناسه خبر : 32216 لینک کوتاه

ریسک تورم منفی

حجت قندی از آثار به صفر رسیدن تورم کره جنوبی می‌گوید

تورم کره جنوبی در یک سال اخیر روند نزولی شدیدی را طی کرد و سرانجام در ماه گذشته به صفر رسید، مساله‌ای که واکنش‌هایی را نسبت به وضعیت اقتصاد این کشور در صورت بروز تورم منفی، در پی داشته است. اما رسانه‌ها در ایران این پدیده را مثبت ارزیابی کردند در حالی که اقتصاددانان این اتفاق را نگران‌کننده می‌دانند. به این بهانه با حجت قندی اقتصاددان درباره این موضوع که آیا تورم صفر یک پدیده مطلوب اقتصادی است یا زیان‌بار؛ به گفت‌وگو پرداختیم.

ریسک تورم منفی

تورم کره جنوبی در یک سال اخیر روند نزولی شدیدی را طی کرد و سرانجام در ماه گذشته به صفر رسید، مساله‌ای که واکنش‌هایی را  نسبت به وضعیت اقتصاد این کشور در صورت بروز تورم منفی، در پی داشته است. اما رسانه‌ها در ایران این پدیده را مثبت ارزیابی کردند در حالی که اقتصاددانان این اتفاق را نگران‌کننده می‌دانند. به این بهانه با حجت قندی اقتصاددان درباره این موضوع که آیا تورم صفر یک پدیده مطلوب اقتصادی است یا زیان‌بار؛ به گفت‌وگو پرداختیم. او می‌گوید برخی تورم کاهنده را نشانی از کاهش تقاضای کل می‌گیرند که اگر درست باشد معنی‌اش این است که اقتصاد احتمالاً به رکود نزدیک می‌شود (به شرط اینکه بانک مرکزی خود سیاست انقباض پولی را در پیش نگرفته باشد). در آن صورت باید به دنبال ریشه کاهش تقاضا گشت و این کاهش تورم تنها مانند دماسنج خواهد بود. قندی تاکید می‌کند که تورم صفر ریسک تورم منفی را افزایش می‌دهد. به همین دلیل بانک مرکزی آمریکا و کره و بسیاری از کشورهای دیگر، هدفشان رسیدن به تورمی مانند دو درصد است. اگر ریسک تورم منفی منتفی باشد، در آن صورت تورم کمی بالاتر از صفر بسیار هم خوب و نشانه ثبات است.

♦♦♦

تغییرات نرخ تورم در کره جنوبی چه فرآیندی را طی کرد تا اکنون به نرخ صفر رسیده است، آیا کره در زمره کشورهایی است که نرخ تورم را کاملاً کنترل کرده بودند یا جزو کشورهایی است که تجربه تورم‌های بالا را داشته است؟

قیمت‌های مصرف‌کننده در کره جنوبی نسبت به آگوست سال 2019 بدون تغییر بوده است. به عبارت دیگر تورم این ماه صفر است. تورم ماه قبل در کره جنوبی 6 /0 درصد بوده است. این پایین‌ترین نرخ تورم از زمان انتشار داده‌های تورم در سال 1965 است که به دلیل عمده افت قیمت محصولات غذایی تازه مانند میوه و سبزیجات است. نرخ تورم در کره جنوبی از سال 1966 تا 2019 به طور متوسط 23 /7 درصد بوده و در اکتبر 1980 به 50 /32 درصد رسیده و در آگوست سال 2019 به رکورد پایین صفر درصد رسیده است. یکی از دلایل نرخ تورم بالا در سال 1980 پس‌لرزه‌های شوک نفتی ناشی از انقلاب در ایران بوده است. اما اگر به آمار نگاه کنیم متوجه می‌شویم که کره جنوبی نسبت به دهه‌های 70 و 80 انضباط مالی و پولی بیشتری پیدا کرده است. به همین سبب هم روند نرخ تورم کاهشی بوده است. به طوری که تورم کنونی کره جنوبی، کمتر از دو درصد است با وجود آنکه بانک مرکزی کره (مانند فدرال‌رزرو) هدف دودرصدی تورم را دنبال می‌کند.

آیا اقتصاد کره از روند تغییرات نرخ تورم و کاهش آن بهره کافی را برده یا اینکه دستیابی به نرخ پایین تورم و در نهایت صفر شدن آن تحت تاثیر رکود اقتصادی یا مشکلاتی دیگر بوده است؟

قطعاً اقتصاد کره از روند تغییرات نرخ تورم و کاهش آن بهره برده است. تورم در حدود صفر تا دو درصد بسیار بهتر از تورم 32درصدی است. آخرین گزارش تورم کره هم، تا آنجا که من متوجه می‌شوم، بیشتر به دلایل فصلی صفر شده و در غیر این صورت احتمالاً کمی بالاتر از صفر می‌ایستاد. ضمن اینکه این نکته هم درست است که در اقتصادهایی با تورم کنترل‌شده و خیلی پایین، اگر مشاهده شود که تورم در حال کاهش است بعضی آن را نشانه کاهش در تقاضای کل خواهند دانست. به عبارتی، یک نشانه کاهش تقاضای کل، کاهش تورمی است که انتظار آن نمی‌رفته است.

برای یک اقتصاد صادرات‌محور مانند کره جنوبی، نرخ تورم صفر تا چه اندازه مفید و تا چه اندازه زیان‌بار است؟

نرخ تورم باثبات و نزدیک به صفر، به خودی خود بر صادرات تاثیر مثبت یا منفی نمی‌گذارد. ثبات در تورم، قطعاً برای اقتصاد و تجارت خوب است، عرض من این است که نزدیک به صفر بودن آن به نظرم تاثیری بر صادرات ندارد. البته همان‌گونه که عرض شد هدف بانک مرکزی کره جنوبی، تورمی دودرصدی است تا اطمینان از این موضوع حاصل شود که تورم منفی نخواهد شد.

از طرفی رسانه‌ها در ایران این پدیده را مثبت ارزیابی کردند اما آیا این یک پدیده مطلوب اقتصادی است؟ به‌رغم اینکه تورم پایین دماسنج ثبات کلان یک اقتصاد است اما این کاهش تورم کره جنوبی نشان‌دهنده ثبات نیست و به همین جهت اقتصاددانان این اتفاق را مثبت نمی‌دانند. ارزیابی شما چیست؟

همان‌طور که عرض کردم برخی، تورم کاهنده را نشانی از کاهش تقاضای کل می‌گیرند که اگر درست باشد معنی‌اش این است که اقتصاد احتمالاً به رکود نزدیک می‌شود (به شرط اینکه بانک مرکزی خود سیاست انقباض پولی را در پیش نگرفته باشد). در آن صورت باید به دنبال ریشه کاهش تقاضا گشت و این کاهش تورم تنها مانند دماسنج خواهد بود. اگر کاهش تقاضای کل همراه با کاهش تورم رخ دهد احتمالاً سیاست انبساط پولی، گاه همراه با انبساط مالی، سیاست توصیه‌شده‌ای خواهد بود.

اگر نرخ تورم در کره جنوبی به سمت منفی میل کند چه اتفاقی برای اقتصاد کره روی خواهد داد؟

نرخ تورم منفی برای اقتصاد بسیار مضر است (توجه کنید که نرخ تورم پایه -بدون احتساب غذا و انرژی- در کره هنوز منفی نیست). چرا تورم منفی مضر است؟ یک دلیل ساده آن است که معمولاً شرکت‌ها تعهدات ثابتی دارند که باید برآورده کنند. از جمله این هزینه‌های ثابت حقوق پرسنل است. اگر قیمت‌ها کاهش یابد، درآمد شرکت‌ها کاهش می‌یابد در حالی که عمده هزینه‌هایشان ثابت مانده است. همین مساله باعث ورشکستگی یک عده از شرکت‌ها می‌شود. که این آخری باعث کاهش تقاضا برای کالاهای شرکت‌های دیگر و در نتیجه کاهش بیشتر قیمت‌ها می‌شود و این داستان و سیکل نامیمون می‌تواند مانند فیدبک مثبتی عمل کند که رکود را عمیق‌تر می‌کند. دلیل دوم آن است که در زمان رکود و تورم منفی (که می‌تواند ناشی از رکود یا ناشی از بحران در بازار اعتبار باشد) نگه داشتن پول در حقیقت با پاداش همراه است در حالی که سرمایه‌گذاری با ریسک بیشتری همراه می‌شود. به همین دلیل میل به سرمایه‌گذاری به شدت کاهش می‌یابد که این خود باعث عمیق‌تر شدن رکود می‌شود. تجربه دهه 1990 ژاپن و دهه 1930 در آمریکا و تجربه رکود بزرگ اخیر نشان می‌دهد مبارزه با تورم منفی بسیار سخت است.

تورم صفر بر روی سایر شاخص‌های کلان اقتصاد مثل رشد اقتصادی چه اثری می‌گذارد؟ آیا تورم صفر در بلندمدت به نفع مردم خواهد بود و رفاه آنان را تامین می‌کند؟

تورم صفر ریسک تورم منفی را افزایش می‌دهد. به همین دلیل بانک مرکزی آمریکا و کره و بسیاری از کشورهای دیگر، هدفشان رسیدن به تورمی مانند دو درصد است. اگر ریسک تورم منفی منتفی باشد، در آن صورت تورم کمی بالاتر از صفر بسیار هم خوب و نشانه ثبات است.

آیا کره جنوبی با نرخ تورم صفر می‌تواند همچنان بین بزرگان اقتصاد و صادر‌کنندگان در جهان باقی بماند؟ یا به سرنوشت رکود ماندگار ژاپن گرفتار می‌شود؟

موضوع رکود اقتصادی ژاپن از دهه 90 و همچنین رشد اقتصادی پایین‌تر از روند آمریکا در دو دهه اخیر موضوع مهمی است. به نمودار 1 و 2 در مورد رشد اقتصادی آمریکا، توجه کنید. بعید می‌دانم کره جنوبی نمونه‌ای مستثنی از موضوع سکیولار استگنیشن باشد. مخصوصاً اینکه نرخ باروری در کره جنوبی برای اولین‌بار در تاریخش به زیر یک سقوط کرده است. نرخ باروری زیر یک به معنی آن است که جمعیت بومی کره، اگر این موضوع تداوم یابد، هر نسل نصف خواهد شد. تصور اقتصادی با رشد بالا برای چنین کشوری غیرممکن است.

 در چنین شرایطی از وضعیت تورمی، نشانه‌های سکیولار استگنیشن یا رکود دائمی چیست؟

علائم آن شامل نرخ بهره پایین و تورم ضعیف، همچنین رشد ضعیف اقتصادی به‌رغم وجود کسری عظیم و اعتبار ارزان است. همان حالتی که در ژاپن می‌بینیم که به‌رغم بدهی بسیار عظیم دولت، نرخ بهره اوراق قرضه دولتی منفی است. همین حالت را در اروپا هم می‌بینید. شرکت‌ها و مردم متمایل به پس‌اندازند تا سرمایه‌گذاری و فرصت‌های سرمایه‌گذاری سودآور نسبت به اعتباری که در دسترس است کم می‌شوند. بحث مفصل‌تر موقعیت دیگری می‌طلبد. ممکن است که کره هم به حالت اقتصادی سکیولار استگنیشن نزدیک باشد.

کمی بیشتر درباره پدیده سکیولار استگنیشن و ارتباط آن با کاهش نرخ رشد جمعیت توضیح دهید؟

سکیولار استگنیشن یا رکود سکیولار یا رکود دائمی شرایطی است که بخش خصوصی یک اقتصاد تمایل به صرفه‌جویی بسیار در هزینه دارد و غیرمتمایل به سرمایه‌گذاری است. بنابراین مقدار زیادی «پول نقد» در اقتصاد وجود دارد که نیاز به جذب دارد و اقتصاد در جذب آن مشکل دارد. از این‌رو نرخ بهره به سطح پایین می‌رسد. رشد گرایش به کاهش پیدا می‌کند و تورم تمایل نزولی دارد و این یک وضعیت موقتی نیست. این یک وضعیت سکیولار است (سکیولار در اینجا به معنی طولانی‌مدت است نه به آن معنی عام که در ایران پذیرفته شده است). بر این نکته واقفم که درک این موضوع و درک تورم منفی برای ما که اقتصادمان دوره طولانی تورم‌های دورقمی را تجربه کرده بسیار مشکل است. مشکلات ساختاری در ایران باعث شده انباشت سرمایه با مشکلاتی مواجه باشد و دسترسی مردم به سرمایه (و بازار پول) چه داخلی و چه خارجی آن با محدودیت‌های شدید مواجه است. افزایش نقدینگی هم همیشه مترادف با تورم در نظر گرفته شده است. همه این شرایط اقتصادی ایران را که کنار هم بگذاریم درک اینکه در ژاپن و اروپا و آمریکا مشکل این است که پول نقد زیاد است ولی تورم نیست، یا اینکه 17 هزار میلیارد دلار اوراق قرضه با بازدهی منفی در دنیا وجود دارد، با مشکل مواجه است.

آن‌وقت چگونه این موضوع به کاهش نرخ رشد جمعیت ارتباط می‌یابد؟

این‌گونه که وقتی جمعیت بزرگی در بازار کار است که متمایل به پس‌انداز برای دوره بازنشستگی است و جمعیت جوان در حال کم شدن است مردم به جای مصرف درآمدشان بیشتر به پس‌انداز متمایل می‌شوند. اما این پس‌انداز زیاد جایی برای سرمایه‌گذاری ندارد. سکیولار استگنیشن از همین پس‌اندازی شروع می‌شود که به سرمایه‌گذاری منجر نمی‌شود. البته این وضعیت برای همه بد نیست.

آیا این وضعیت شرایط تورم کم و رکود دائمی در کشورهایی چون کره جنوبی و ژاپن، فرصتی برای اقتصاد ایران ایجاد می‌کند؟

اگر به بازار بین‌المللی دسترسی داشته باشید و نیاز به سرمایه‌گذاری، هیچ‌گاه در تاریخ به اندازه این مقطع سرمایه ارزان نبوده است. در بازار بین‌المللی سرمایه اگر نگاه کنید، مثلاً آلمان اوراق قرضه 10 ساله با نرخ بهره منفی ارائه می‌دهد. این یعنی اینکه شما می‌توانید به دولت آلمان صد یورو قرض بدهید اما دولت آلمان، اگر شرایط فعلی بازار سرمایه دوام بیاورد، بعد از 10 سال به شما کمتر از 94 یورو برمی‌گرداند. در این شرایط و در شرایطی که ما به سرمایه و سرمایه‌گذاری به این شدت نیاز داریم، اگر دسترسی به بازار بین‌المللی برایمان آسان بود و اگر به این مساله در گذشته اهمیت می‌دادیم که اعتباری در بازار بین‌المللی سرمایه کسب کنیم، از این فرصت طلایی می‌توانستیم بهترین بهره را برای جذب سرمایه‌گذار ببریم. چکیده کلام من این است که شرایط تورم کم و رکود سکیولار در کره جنوبی و ژاپن و... می‌تواند برای ما فرصتی باشد به شرط آنکه فرصت را دریابیم.

88-2

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها