شناسه خبر : 42269 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پاس گل به شفافیت

استقلال و پرسپولیس در بورس چه می‌کنند؟

 

محمدامین خدابخش / نویسنده نشریه 

بازار سهام در طول سال‌های فعالیت خود توانسته اخبار و مسائل گوناگونی را پیش چشم سایر بخش‌های اقتصاد و عموم مردم قرار دهد. در طول این سال‌ها حواشی مختلفی در صنایع مختلف توانسته به وسیله گزارش‌های شرکت‌های بورسی پیش چشم رسانه‌ها قرار گیرد و بسیاری از آحاد جامعه را به‌طور غیرمستقیم نسبت به مسائل مطروحه آگاه کند. با این حال شاید هیچ یک از این مسائل در طول سال‌های گذشته به اندازه خبر عرضه سهام شرکت‌های استقلال و پرسپولیس در بورس جذابیت نداشته است. نفوذ فوتبال در بین اقشار مختلف مردم و اهمیت آن در کنار سرگرم‌کنندگی این ورزش باعث شده برخلاف بسیاری دیگر از بخش‌های اقتصاد کشور این بخش تقریباً نوعی اجماع را میان بخش‌های مختلف جامعه ایجاد کند. به‌طوری که مردم از هر قشری چه دارا باشند چه فقیر و چه تحصیل‌کرده باشند چه بی‌سواد فوتبال را دوست دارند و به اخبار مربوط به آن اهمیت ویژه می‌دهند. همین امر سبب شده تا درج نماد و معاملات این دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با دقت بیشتری در بازار سهام دنبال شود.

البته این اهمیت تنها از جهت سرگرمی نیست چرا که ورود نمادهای مذکور به بازار سرمایه در نهایت شفاف شدن عملیات مالی آنها و نحوه مدیریت این دو نماد را هم نشان خواهد داد. از این‌رو طبیعی است که در رسانه‌ها و در میان کارشناسان عواملی نظیر نحوه ارزش‌گذاری و دادوستد سهام این دو شرکت اهمیت به مراتب بیشتر از ارزش مادی آنها داشته باشد.

لنز تمیز جهان‌بینی

شفافیت را می‌توان یکی از مهم‌ترین ارکان اقتصادهای رو به رشد دانست. زمانی که کشورها در مسیر توسعه قرار می‌گیرند یکی از عواملی که می‌تواند رشد اقتصادی را به شکل پایدار در آنها تثبیت کند و در واقع رشد را برای این کشورها به توسعه تبدیل کند مساله شفافیت است.

شفافیت سبب می‌شود تا آحاد مردم در خصوص کیفیت حکمرانی به حاکمان خود اعتماد پیدا کنند. از این‌رو یکی از مسائلی که اعتماد اجتماعی میان مردم و رابطه آنها با حکومت را تقویت می‌کند مساله شفافیت است. هرچه شفافیت در چارچوب قانون قابل حصول‌تر باشد مبادلات اقتصادی با کیفیت بیشتری انجام می‌شود چرا که بستر فعالیت با وجود شفافیت برای سرمایه‌گذاران امن‌تر و برای مردم عادی قابل اتکاتر است. فرض کنید که در قانون کار شرایط و ضوابط استخدام و اخراج به نحوی تبیین شده باشد که جای شک برای هیچ‌کس باقی نمانده باشد، در چنین شرایطی هم کارفرما به وضوح می‌داند که هنگام سرمایه‌گذاری چه اختیارات و توانمندی‌هایی دارد و هم نیروی کار می‌تواند با خیال راحت در چارچوب قانون حد و حدود فعالیت خود را بازشناسد.

در واقع می‌توان گفت شفافیت دقیقاً آن چیزی است که در دنیای متلاطم امروز نه‌تنها فعالیت اقتصادی بلکه زندگی کردن را هم برای آحاد مختلف یک جامعه راحت‌تر می‌کند. آن چیزی که این مساله را نسبت به سایر مسائل زندگی از اهمیت بیشتری برخوردار کرده این است که به موجب شفافیت می‌توان آینده را نیز پیش‌بینی کرد. زمانی که سازوکارها واضح باشند کمتر کسی سعی می‌کند برای ایجاد سازوکارهای احتیاطی وقت و زمان بیشتری بگذارد. از این‌رو با حمایت و تلاش بیشتری به دنبال افزایش بهره‌وری خود در زندگی خواهد بود. نیازی به گفتن نیست که در چنین شرایطی حاصل جمع تمامی تلاش‌های انجام‌شده در یک جامعه بر کیفیت رشد و توسعه اقتصادی اثر می‌گذارد. زمانی که سازوکارها شفاف است در واقع انگار تمامی مردم زندگی و محیط پیرامون خود را به واسطه وجود لنز تمیزی می‌نگرند که امنیت و آرامش آنها را تامین خواهد کرد.

جای خالی وضوح

در ایران اما می‌توان گفت شفافیت به حلقه مفقوده بسیاری از مسائل اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. بسیاری از مردم در شرایطی زیست اجتماعی خود را پی می‌گیرند که عموماً علاقه چندانی به صحبت کردن در خصوص جزئیات درآمدی خود حتی در سرشماری‌ها و آمارهای رسمی نیز ندارند. البته در تحلیل اینکه چگونه ایران به اینجا رسیده می‌توان موضوعات و نظرگاه‌های متفاوتی را مطرح کرد، با این حال آنچه اهمیت دارد این است که نوعی محافظه‌کاری در بطن تمامی کنش‌های اجتماعی و اقتصادی ما وجود دارد. این امر به‌خودی‌خود بد نیست اما اگر در نظر بگیریم که در این جامعه شرایط شرح داده‌شده ناشی از کم بودن اعتماد اجتماعی میان مردم و همچنین کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی دولت‌هاست، آنگاه به این امر پی خواهیم برد که نبود شفافیت تنها در اقتصاد بلکه در اجتماع سبب شده تا تمایل به تعامل بین‌فردی نیز در کشور کاهش یابد چه برسد به تمایل مردم به مشارکت با ساختار سیاسی آن هم فارغ از ماهیت و نوع عملکرد آن. در سال‌های اخیر بارها شنیده شده که برخی از تصمیمات دولت‌ها که به شکلی سراسیمه گرفته شده توانست خدشه‌های بزرگ بر اعتماد عمومی وارد کند. در این میان به سبب پررنگ بودن مساله معیشت مباحث اقتصادی یکی از مهم‌ترین مواردی بوده که این بی‌اعتمادی را دامن زده است.

البته اگر بخواهیم نگاهی تخصصی‌تر به این مقوله داشته باشیم باید بگوییم که در بعد اقتصادی نیز شفافیت به یکی از حلقه‌های مفقوده فعالیت در این حوزه بدل شده به نحوی که برخلاف بسیاری از کشورها آمارهای معمول اقتصادی یا عموماً ارائه نمی‌شود یا با تاخیر و به شکل نامنظم در اختیار فعالان اقتصادی دانشگاهیان و مردم عادی قرار می‌گیرد. همین امر می‌تواند خدشه جدی در کیفیت محاسبات مردم به‌ویژه محاسبات تخصصی و تخمین‌های اقتصادی وارد کند. در شرایطی که شما ندانید وضعیت آمارهای پس‌نگر ادوار گذشته چگونه بوده طبیعتاً نمی‌توانید پیش‌بینی قابل‌قبولی از آینده داشته باشید. در اینجا هر آنچه به عنوان سناریوی پیش‌رو مطرح شود دارای احتمال خطای بالا بوده و می‌تواند تا حد زیادی بر اثر سوگیری‌های شناختی ارائه شود.

همین امروز به گفته بسیاری از کارشناسان حتی اگر تنش‌های سیاسی میان ایران و غرب وجود نداشت و سطح بالایی از تحریم‌ها بر اقتصاد ایران فشار نمی‌آورد باز هم تمایل به سرمایه‌گذاری خارجی و جذب سرمایه در ایران بسیار پایین بود. این مساله را می‌توان از آن جهت حائز اهمیت دانست که حتی در شرایط کنونی که مذاکرات احیای برجام نیز همچنان به شکلی مبهم در فضای سیاسی جریان دارد انتظار جذب سرمایه از جانب کشورهای غربی وجود دارد. این در حالی است که بسیاری از این کشورها ماهیتاً اقتصادهای خصوصی دارند که نقش دولت در انتخاب یا عدم انتخاب طرح‌های سرمایه‌گذاری شرکت‌ها در آنها بسیار اندک است و در شرایطی که کشور سرمایه‌پذیر از شفافیت اندکی برخوردار باشد یا سازوکارهای اقتصادی آن ضعیف باشد طبیعتاً نمی‌تواند در جذب سرمایه این شرکت‌ها موفق عمل کند. پس طبیعی است که ما حتی با فرض کاهش تنش‌های موجود نتوانیم به‌راحتی و مانند کشورهای دیگر سرمایه جذب کنیم.

البته می‌توان گفت اهمیت اعتماد حاصل از شفافیت هم‌اکنون در میان خود جامعه ایران به‌خصوص برای پیگیری فعالیت‌های اقتصادی به حدی زیاد است که اگر بخواهیم با اولویت به این مساله نگاه کنیم طبیعتاً سرمایه‌گذاری خارجی در شرایط کنونی در رتبه دوم بررسی قرار می‌گیرد. از این‌رو بهتر است که در تحلیل کنونی از گستره بحث ما خارج شود. در واقع اگر بخواهیم سوالی مهم در خصوص شفافیت مطرح کنیم آن سوال این است که برای بازسازی اعتماد اجتماعی به‌خصوص در مورد عملکرد دستگاه‌های دولتی چه حوزه‌ای را می‌توان در اولویت قرار داد؟ آیا اثر این اولویت به وضوح دیده می‌شود و آیا در این صورت می‌توان اثرگذاری آن را در دیدگاه آحاد مردم به شکلی فوری و عینی دید؟

در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ بود که بالاخره پس از مدت‌ها استقلال و پرسپولیس در تابلوی نارنجی فرابورس ایران درج نماد شدند. این مساله در شرایطی محقق شد که برای سال‌ها بحث بورسی شدن یا بورسی نشدن دو باشگاه فوتبال مطرح کشور که در میان اصحاب رسانه به سرخابی‌ها معروف شده بودند، مطرح بود اما در این زمینه هیچ حرکت محسوسی انجام نمی‌شد.

آنچه سبب شد این مساله تا این حد به درازا بکشد این بود که فعالیت هر دو باشگاه به واسطه دولتی بودن آنها و عدم شفافیت مورد مداقه و اظهارنظرهای گوناگون قرار گرفته بود.

زمان اتخاذ تصمیم آمدن استقلال و پرسپولیس به بورس تا نهایی شدن حضور آنها در فرابورس پنج سال طول کشید تا ارزش دارایی‌ها و برندینگ دو باشگاه مشخص و آنها برای عرضه در بازار سهام آماده شوند. همین امر به‌خودی‌خود نشان می‌داد که در اقتصاد دولتی ایران تا چه حد حتی باشگاه‌های ورزشی که اتفاقاً دارایی چندانی نسبت به بنگاه‌های اقتصادی ندارند، غیرشفاف هستند. مضاف بر اینکه در فوتبال ایران نیز مسائل متعددی وجود داشت که از همان ابتدا می‌توانست بر بی‌اعتمادی به روند فعالیت آنها بیفزاید و از شفافیت در این حوزه بکاهد. در واقع سازوکار تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در این حوزه به حدی پیچیده و غیرشفاف است که همچنان پس از گذشت چند دهه از پا گرفتن فوتبال در جامعه ایران، بسیاری بر این باورند که مداخله در نتیجه تیم‌ها می‌تواند حتی از سوی وزیر ورزش نیز صورت بگیرد. اگرچه بسیاری از این مسائل را می‌توان ناشی از تصورات غیرکارشناسی در بطن جامعه دانست، اما همین که چنین تصوراتی پا می‌گیرد و به سرعت در میان مردم جا می‌افتد حکایت از این امر دارد که در ورزش ایران مساله تصمیم‌گیری یک بعد بسیار تاریک دارد و بسیاری از ضوابط آن اگرچه ممکن است دارای قوانین مدون باشد، اما آنقدر پیچیده بوده که برای آحاد مردم شفاف نیست.

ورزش نیازمند پایش

بنابراین می‌توان گفت عرضه باشگاه‌های ورزشی چه استقلال و پرسپولیس باشند چه هر باشگاه دیگری در بازار سرمایه امری مبارک و میمون است. چرا که نسبت به سایر بخش‌ها و بازارهای موجود در اقتصاد ایران بازار سرمایه دارای سازوکارهای نظارتی بیشتری است و افشای اطلاعات در آن با دقت و کیفیتی بسیار بالاتر انجام می‌شود. از این‌رو حضور باشگاه‌های فوتبال در بازار سهام که در سال‌های اخیر حواشی زیادی را به دوش کشیده‌اند می‌تواند سازوکار تصمیم‌گیری چگونگی هزینه‌ها و درآمدها و سایر جزئیات را برای مردم شفاف کند.

مقایسه شرایط ورزش ایران با کشورهای دیگر به‌خوبی موید این نکته است که اتفاقات روی‌داده به‌خصوص در زمینه فوتبال، در سال‌های گذشته تا حدی نسبت به کشورهای دیگر عجیب‌وغریب بوده است. در فوتبال ایران طی یک دهه اخیر از رمالی و شیادی گرفته تا جادوگری جزو مسائلی بوده که به سطوح بالای تصمیم‌گیری باشگاه‌ها راه پیدا کرده و توانسته بر عملکرد آنها تاثیر بگذارد. این مساله کاملاً جدا از امر دلالی است که در فوتبال ایران سابقه‌ای دیرینه داشته و توانسته طی دو دهه اخیر سرنوشت بسیاری از بازیگران این حوزه را رقم بزند. به‌طور کلی اگر چه ورزش در ایران دارای نکات بسیار مثبتی است، اما بر کسی پوشیده نیست که فساد امری جا افتاده در فوتبال ایران است که در سال‌های گذشته توانسته بسیاری از طرفداران را از رسیدن به نتایج مطلوب‌تر ناکام کند. حال فرض کنید که در این حوزه تیم‌هایی مانند استقلال و پرسپولیس حضور داشته باشند که با داشتن چندین میلیون هوادار در زمره پرطرفدارترین باشگاه‌های جهان قرار می‌گیرند. طبیعتاً در چنین حالتی پرداختن به مساله فساد و مبارزه با آن کاری دشوار خواهد بود که عدم پیگیری آن می‌تواند عواقب بسیاری برای اعتماد عمومی داشته باشد به‌خصوص آنکه مالک هر دو باشگاه دولت بوده و پیروزی و شکست‌های آن به حساب دولت نوشته می‌شود. طبیعتاً در چنین شرایطی میلیون‌ها هوادار حق دارند بدانند که در باشگاه‌های آنها منابع اندک به‌دست‌آمده چگونه هزینه می‌شود و تا چه حد هزینه‌ها و درآمدهای باشگاه معقول است به‌خصوص آنکه بحث خصوصی‌سازی ورزش در ایران طی چند سال گذشته بسیار بالا گرفته و سودآوری ورزش و حیطه اقتصاد آن نکته‌ای حائز اهمیت است. اگر قرار باشد که خصوصی‌سازی باشگاه‌ها بدون پرداختن به بحث شفافیت و کارایی فعالیت اقتصادی آنها پی گرفته شود طبیعتاً این دو سرمایه اجتماعی مهم از دست خواهد رفت.

اما و اگرهای بورسی شدن

از تمامی مسائل مطرح‌شده که بگذریم، بازار سهام در طول ماه‌های اخیر شاهد پیوستن نمادهای استقلال و پرسپولیس بوده و حواشی متعددی در حوزه اطلاع‌رسانی این نمادها به وجود آمده است. تارنمای کدال در ماه‌های اخیر توانسته رقم قرارداد این باشگاه‌ها را که تا چند وقت پیش در دسترس اصحاب رسانه و اهالی ورزش نبود در اختیار مردم قرار دهد. با وجود این به نظر می‌رسد که افشای مجموع رقم قراردادها به جای رقم قرارداد هر فرد خود از عواملی بوده که دولت می‌توانست بر روی آن دست بگذارد تا شفافیت بیشتری در ورزش ایران ایجاد شود.

حضور دو نماد یادشده در گروه فعالیت‌های فرهنگی و ورزشی تارنمای شرکت مدیریت فناوری بورس تهران اگرچه عمر طولانی پیدا نکرده اما در همین روزهای گذشته توانسته است نماینده آن چیزی باشد که می‌توان آن را از دیدگاه بازار سرمایه به ارزش این دو شرکت دانست. این دو نماد فوتبالی در حالی پا به عرصه بازار سرمایه گذاشته‌اند که از همان ماه‌های پایانی سال ۱۴۰۰ بسیاری از فعالان بازار سهام و کارشناسان حوزه ارزش‌گذاری نسبت به ارزش واقعی این دو نماد شبهه وارد کرده بودند و انتظار داشتند تا فرآیند ارزش‌گذاری سرخابی‌ها با دقت بیشتری انجام شود. با این حال هر طور که بود این مساله چندان در قیمت‌گذاری این نمادها نمود پیدا نکرد و در نهایت با گشایش معاملات آنها شاهد بودیم که نماد این دو موسسه ورزشی و فرهنگی رقمی بالاتر از آنچه انتظار می‌رفت پیدا کرد. نماد معاملاتی پرسپولیس در شرایطی تا آخرین روز هفته در تابلوی نارنجی فرابورس ایران معامله شد که با قیمت هر سهم ۳۳۹ تومان حکایت از ارزش سه هزار میلیارد و ۵۳۶ میلیون‌تومانی باشگاه پرسپولیس در اذهان فعالان بازار سرمایه داشت. این در حالی است که ارزش باشگاه مذکور پیشتر ۳۲۰۰ میلیارد تومان برآورد شده بود. ارزش بازار نماد مذکور در روز معاملاتی چهارشنبه در حالی در محدوده یادشده قرار گرفت که در روز گشایش این نماد قیمت تابلوی آن پنج هزار میلیارد و هشتصد و نود و هشت میلیون تومان بوده است. این در حالی است که استقلال نیز همین روند مشابه را طی کرد به‌طوری که در روز چهارشنبه هر سهم آن ارزشی بالغ بر ۳۴۶ تومان داشت و ارزش بازار شرکت مذکور سه هزار میلیارد و ۷۶۰ میلیارد تومان بود. بررسی‌ها نشان می‌دهد که نماد یادشده در روز گشایش بیش از چهار هزار میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان ارزش داشته است. اینکه آیا در روز گزارش بازار دستخوش هیجان بوده یا نه، امری است که فعلاً مجال پرداختن به آن نیست اما می‌توان به‌وضوح دریافت که با فروکش کردن دیدگاه‌های نخستین در عرضه سهام یادشده بازار قیمت پایین‌تر از قیمت روز گشایش به هر دو نماد می‌دهد. در پایان باید گفت با توجه به اندازه کوچک این دو شرکت نمی‌توان انتظار داشت که معاملات آنها در ادامه فعالیت دو باشگاه فرهنگی استقلال و پرسپولیس در بازار سهام چندان بی‌حاشیه باشد. اگر قرار باشد که در ادامه این مسیر طرفداران هم به جمع سرمایه‌گذاران اضافه شوند احتمالاً در ادامه شاهد نوسان قیمت بیشتری در معاملات این دو نماد خواهیم بود. با این حال آنچه نمادهای یادشده را می‌تواند جذاب کند نه تغییرات قیمت آنها بلکه حواشی شفاف‌سازی‌هایی است که در ادامه می‌تواند نصیب تارنمای کدال و افکار عمومی در حوزه ورزش و سرمایه‌گذاری شود. 

دراین پرونده بخوانید ...