پایان جنگ
بررسی اعلام آتشبس میان ایران و اسرائیل در گفتوگو با سیدجلال ساداتیان

میانه جنگی که هر روز شعلهورتر میشد، ناگهان روز سوم تیر (24 ژوئن) پیامی از دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا منتشر شد. «آتشبس اکنون برقرار شده است. لطفاً آن را نقض نکنید!» در ادامه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در بیانیهای که دفترش منتشر کرد، گفت؛ با پیشنهاد دونالد ترامپ برای آتشبس با ایران موافقت کرده است. در ادامه عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در پستی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که «به شرط آنکه رژیم اسرائیل تهاجم غیرقانونی خود علیه مردم ایران را تا ساعت چهار صبح امروز متوقف کند، ما نیز قصدی برای ادامه پاسخ نداریم». در ارتباط با اعلام آتشبس میان ایران و اسرائیل، سیدجلال ساداتیان، دیپلمات پیشین معتقد است که به نظر میرسد آقای ترامپ از همان ابتدا به دنبال ایجاد جنگ در منطقه خاورمیانه نبود. او گمان میکرد که بر اساس طرح اسرائیل میتواند فشار حداکثری بر ایران وارد کند تا خواستههایش مورد پذیرش قرار گیرد. به همین دلیل میتوان گفت که او به اسرائیل چراغ سبز نشان داد. در واقع ترامپ فکر میکرد اگر در حین مذاکرات، اسرائیل به ایران حمله کند، مذاکرات با روند بهتری پیش میرود. اما برخلاف گمانهزنیهای او ایران اعلام کرد که اگر اسرائیل به حملاتش ادامه دهد، به مذاکرات بازنخواهد گشت.
♦♦♦
با توجه به اینکه دونالد ترامپ بهعنوان فردی غیرقابل اعتماد شناخته میشود و رفتارها و اظهارات متناقض او نیز گواهی بر این ادعاست، آیا میتوان به آتشبس پیشنهادی او اعتماد کرد؟ از طرف دیگر با توجه به سابقه بنیامین نتانیاهو در نقض آتشبسها، آیا میتوان به پایداری این آتشبس خوشبین بود؟
به نظر میرسد آقای ترامپ از همان ابتدا به دنبال ایجاد جنگ در منطقه خاورمیانه نبود. او گمان میکرد که بر اساس طرح اسرائیل میتواند فشار حداکثری بر ایران وارد کند تا خواستههایش مورد پذیرش قرار گیرد. به همین دلیل میتوان گفت که او به اسرائیل چراغ سبز نشان داد. در واقع ترامپ فکر میکرد اگر در حین مذاکرات، اسرائیل به ایران حمله کند، مذاکرات با روند بهتری پیش میرود. اما برخلاف گمانهزنیهای او ایران اعلام کرد که اگر اسرائیل به حملاتش ادامه دهد، به مذاکرات بازنخواهد گشت. پس از آن، سنگینی حملات ایران باعث شد که اسرائیل پشیمان شود و پیامهایی به آمریکا ارسال کند که حاضر به آتشبس است، در حالی که میخواست ظاهر خود را حفظ کند.
آنطور که به نظر میرسد ترامپ تحت فشار لابی صهیونیستها در آمریکا، یعنی آیپک، که از طریق کنگره و رسانهها به ترامپ فشار میآوردند تصمیم گرفت به تاسیسات هستهای ایران حمله کند تا به نوعی رضایت آنها را جلب کند. شاید هم ترامپ پیش از حمله ایران را مطلع کرده بود و ایران هم فردو را تخلیه و آمریکا آستانه ورودی فردو را بمباران کرد و در ادامه به لابی اسرائیل در آمریکا گفت که ببینید، من همهجوره از اسرائیل حمایت کردم اما دیدید که ایران هم جواب حملات ما را داد. هرچند ایران هم پیش از حمله به آمریکاییها اطلاع داده بود که پایگاه آنها در قطر را بمباران میکند. البته ایران پیش از حمله به قطر هم اعلام کرد اما وزیر دفاع قطر گفت، پاسخ به ایران برای ما محفوظ است. با این حال ایران اعلام کرد که قصد ما دولت و نظام قطر نبوده، بلکه جوابی به حملات آمریکا بوده است. در نهایت تمامی این اتفاقات همان چیزی شد که دونالد ترامپ به دنبال آن بود. یعنی هم فشار صهیونیستها را کاهش داد، هم از یک جنگ بلندمدت جلوگیری کرد و هم این موضوع را به اسرائیل فهماند که با ورود آمریکا به جنگ، مردم ایران علیه حاکمیت قیام نمیکنند. واقعیت این است که تصورات اسرائیل که با خیانت جاسوسانش در ایران همراه بود محقق نشد. البته خسارتهای سنگینی بابت شهادت فرماندهان و دانشمندان هستهای به ایران وارد شد اما این تصور اسرائیل که مردم قیام خواهند کرد، محقق نشد و اتفاقاً وحدت ملی در ایران تقویت شد. مردم با وجود انتقادها، پشت نظام ایستادند تا از استقلال و تمامیت ارضی کشور دفاع کنند.
در نتیجه این آتشبسی که اتفاق افتاده مبارک است و امیدواریم که از این به بعد نیروهای امنیتی ما حواسشان جمع باشد تا زمینهای برای ترور پیش نیاید. باید مراقبتهای ویژهای صورت گیرد و دستگاههای امنیتی متمرکز بر این امر شوند تا بتوانند تهدیدها را شناسایی کنند. این آتشبس با وجود خسارتها دستاوردهای بزرگی برای حاکمیت و مردم به همراه داشت. امیدواریم از این به بعد نیز امنیت کشور حفظ شود و تهدیدها شناسایی و خنثی شوند.
موضوعی که این روزها بهشدت در محافل سیاسی و رسانهای مورد بحث قرار گرفت این بود که آیا تصمیمگیری برای ورود یا عدم ورود به جنگ بر عهده ترامپ است یا اینکه کنگره باید تصمیمگیرنده نهایی در مورد جنگ و صلح باشد؟ به عبارت دیگر، قوانین حاکم بر اعلان جنگ در آمریکا به چه شکل است؟
بله، اقدام ترامپ در حمله به ایران غیرقانونی بود. در همین زمینه برخی از نمایندگان کنگره آمریکا تصمیم ترامپ مبنی بر حمله به تاسیسات هستهای ایران را بهشدت مورد انتقاد قرار دادهاند. برای مثال نانسی پلوسی، عضو مجلس نمایندگان آمریکا ضمن مخالفت با اقدام ترامپ مبنی بر مشارکت در حملات نظامی به ایران از او خواست تا نسبت به انجام عملیاتی که جان آمریکاییها را به مخاطره میاندازد، پاسخگو باشد. وی تاکید کرد که ترامپ با مشارکت دادن ارتش آمریکا به صورت یکجانبه و بدون اجازه کنگره در این جنگ، قانون را نادیده گرفته است. شان کاستن، نماینده حزب دموکرات نیز اعلام کرد که اقدام ترامپ برای بمباران مراکز هستهای ایران بدون تایید کنگره مصداقی روشن از «یک تخلف قابل استیضاح» است. برنی سندرز، سناتور آمریکایی نیز پیش از حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران گفته بود که ترامپ نباید آمریکا را درگیر یک جنگ طولانیمدت کند و نسبت به عواقب چنین اقدامی هشدار داده بود. برخی از نمایندگان کنگره نیز در تلاش بودند تا از طریق سازوکارهای داخلی، مانع از پیشروی ترامپ به سمت جنگ شوند. همه اینها به خوبی نشان میدهد که اقدام ترامپ در حمله به تاسیسات هستهای ایران غیرقانونی بوده است.
نقش کشورهای اروپایی در تنشهای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا دیدار اخیر عباس عراقچی با همتایان خود از آلمان، فرانسه و انگلیس، به همراه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تاثیری بر آتشبس داشته است؟
کشورهای اروپایی به دلیل برخی از سیاستهای ایران بهویژه در ارتباط با جنگ اوکراین، دل خوشی از ما ندارند. این موضوع بر روابط ایران و این کشورها سایه افکنده و باعث شده که آنها نسبت به ایران دیدگاه مثبتی نداشته باشند. با این حال، ایران چهار دور مذاکره با اروپاییها داشت که با شروع مذاکرات مجدد با آمریکا، آن مذاکرات را به تعویق انداخت. به نظر من رها کردن مذاکرات در آن مقطع، اشتباه بود. اما اکنون مذاکرات دوباره از سر گرفته شده و دور اول گفتوگوها در ژنو برگزار شده است و امیدواریهایی برای ادامه این روند وجود دارد. این تمایل از سوی طرفین نشاندهنده ارادهای است که برای کاهش تنشها و یافتن راهکارهای مشترک وجود دارد. کشورهای اروپایی نیز تمایل دارند که نقش خود را در این مرحله ایفا کنند و نظارت کافی بر روند مذاکرات داشته باشند. اما نکته مهم این است که آنها نیز روابطی با ایالاتمتحده دارند و نمیتوانند بهطور کامل علیه واشنگتن موضعگیری کنند. به عبارت دیگر نباید انتظار داشته باشیم که آنها به صورت علنی و صریح از ایران حمایت کرده یا آمریکا را محکوم کنند. در واقع، کشورهای اروپایی خود نیز با چالشهایی در روابطشان با ترامپ مواجه هستند. اختلاف نظرهایی که بر سر مسائل مختلفی چون ناتو، اوکراین و دیگر موضوعات وجود دارد، نشاندهنده این است که آنها نیز از سیاستهای ترامپ رضایت کامل ندارند. بنابراین در حالی که کشورهای اروپایی در تلاشاند تا نقش سازندهای در کاهش تنشها ایفا کنند، نمیتوانند از ایران حمایتی داشته باشند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که فشار بینالمللی میتواند طرفین درگیر را به میز مذاکره بکشاند. در واقع کشورها و سازمانهای بینالمللی میتوانند نقش میانجی را ایفا کنند و با ایجاد فضایی برای گفتوگو، به کاهش تنشها کمک کنند. در همین راستا به نظر شما فشارهای بینالمللی تاثیری بر اعلام آتشبس میان ایران و اسرائیل داشته است؟
بله، فشارهای بینالمللی میتوانند تاثیر بسزایی بر تحولات بینالمللی از جمله جنگ داشته باشند. برای مثال با حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران، به وضوح فضای بینالمللی ضدآمریکایی شد. سازمان همکاری اسلامی با صدور بیانیهای در نشست ویژهای که در استانبول داشت، تجاوز آمریکا به ایران را قاطعانه محکوم کرد و از جامعه جهانی خواست که مانع حملات رژیم اسرائیل به ایران و دیگر کشورها شود. سازمان همکاری شانگهای نیز در بیانیهای نگرانی شدید خود را نسبت به تشدید فزاینده تنشها در خاورمیانه ابراز داشت و حملات نظامی آمریکا به تاسیسات هستهای ایران را محکوم کرد. علاوه بر این، در نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل که درباره حملات آمریکا به ایران تشکیل شد، سعید ایروانی، سفیر و نماینده کشورمان نزد سازمان ملل متحد نطق محکمی داشت. ایروانی ضمن محکوم کردن حمله آمریکا به ایران بیان کرد که «ایران حق دفاع مشروع از خود را دارد» و تاکید کرد که «زمان، نوع و ابعاد پاسخ متقابل و متناسب ایران به حملات آمریکا را نیروهای مسلح ما تعیین خواهند کرد». سفیر و نماینده چین در سازمان ملل نیز حملات آمریکا به تاسیسات هستهای ایران را بهشدت محکوم کرد و گفت: «حمله آمریکا به تاسیسات ایران، ضربهای مهلک به نظام منع اشاعه هستهای بود.» نماینده روسیه هم درباره پیوستن آمریکا به تجاوز رژیم اسرائیل علیه ایران گفت: «اقدام غیرمسئولانه، خطرناک و تحریکآمیز آمریکا علیه ایران را محکوم میکنیم.» سفیر و نماینده پاکستان هم حمله آمریکا در همسویی با رژیم اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران را محکوم کرد و آن را «ناقض منشور سازمان ملل و قوانین معاهده عدم اشاعه» دانست. منابع دیپلماتیک هم اعلام کردند که چین، روسیه و پاکستان همچنین پیشنویس قطعنامهای را به شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد دادهاند که خواستار توقف فوری و بدون قید و شرط درگیریها در خاورمیانه و پایان تجاوز رژیم اسرائیل است. در داخل آمریکا نیز جریانات ضدجنگ در شهرهایی مانند لسآنجلس و واشنگتن به راه افتاده است؛ و آنطور که به نظر میرسد این جریانات ادامه پیدا خواهد کرد.
فشارهای داخلی چگونه میتوانند بر مدت زمان جنگ تاثیر بگذارند؟ به عبارت دیگر نقش جناحهای تندرو در ایران و اسرائیل در تعیین طول مدت جنگ چگونه بود؟ آیا این جناحها توانستند بر تصمیمات سیاسی اثر بگذارند؟
بله، فشارهای داخلی، چه در ایران و چه در اسرائیل، به وضوح میتواند بر تصمیمات سیاسی تاثیرگذار باشد. امیدوارم که ما به جای واکنشهای سریع با عقلانیت و تدبیر با مسائل برخورد کنیم. تاکنون هم رهبری نشان دادند که با تدبیر در حال مدیریت بحرانها و چالشها هستند. این رویکرد نهتنها از سوی رهبری، بلکه همچنین از سوی شورای عالی امنیت ملی و دیگر نهادهای مربوطه نیز دنبال میشود. هماهنگی میان رئیسجمهور و سایر مقامات نیز نشاندهنده عزم جدی برای اتخاذ تصمیمات سنجیده و متوازن است. خوشبختانه، این نهادها بهخوبی در حال بررسی و تحلیل وضعیت موجود هستند و تلاش میکنند از هرگونه تصمیمات شتابزده و غیرمنطقی پرهیز کنند. امیدوارم که فشارهای ناشی از تحرکات تندروانه نتواند بر این رویکرد عاقلانه و مدبرانه تاثیر منفی بگذارد.
چه راهکارهایی را برای کاهش تنش و پایداری آتشبس پیشنهاد میکنید؟
در شرایط کنونی، نیاز داریم که با هوشمندی و درک عمیق از وضعیت، راهکارهایی را بیابیم که نهتنها امنیت کشور را تامین کند، بلکه به حفظ منافع ملی نیز کمک کند. در نهایت، این هوشیاری و تدبیر است که میتواند ما را از بحرانها عبور دهد و به سمت آیندهای بهتر هدایت کند. علاوه بر این، باید همدلی را که میان مردم ایجاد شده است تقویت کنیم تا فضای آرامی ایجاد شود. در واقع، ایجاد فضایی که در آن انتقادهای سازنده شنیده شود میتواند به تقویت اعتماد عمومی کمک کند. در نهایت، تنها با یک رویکرد جامع و همگرا میتوانیم از چالشهای کنونی عبور و به سمت آیندهای روشنتر حرکت کنیم.