شناسه خبر : 40676 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نفی نفوذ

آیا دولت رئیسی مدافع دموکراسی است؟

 

رسول رمضانیان / هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد 

اگر بخواهیم دموکراسی را در یک جمله بیان کنیم، دموکراسی عبارت است از ایجاد سازوکارهایی که نظرات تک‌تک افراد یک جامعه را در موضوعات مختلف تجمیع می‌کند، به‌طوری‌که تصمیم در مورد مسائل جامعه، خروجی نظرات همه اعضای آن جامعه باشد، نه نظر یک فرد، یک گروه یا یک مکتب فکری. حق تعیین سرنوشت فردی و اجتماعی برای همه انسان‌ها و ملت‌ها یک امر محترم است و دموکراسی آنجایی است که از ایجاد تنازع بین تعیین سرنوشت فردی با سرنوشت ملی جلوگیری می‌کند و نمی‌گذارد که فرد فدای جمع شود. برای تجمیع نظرات فردی، انسان‌ها سازوکار انتخابات آزاد (حق آزاد در انتخاب کردن و انتخاب شدن) و آزادی بیان، برای برگزیدن تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان را در سه قرن اخیر اختراع کردند. صفت آزاد برای انتخابات ضروری و اساسی است و مسلماً انتخاباتی که در آن برای همه ذائقه‌های سیاسی، کاندیدای موثر وجود نداشته باشد، منجر به تجمیع نظرات کل جامعه نمی‌شود و تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی‌ها در انحصار یک فرد، یک گروه یا یک مکتب فکری باقی خواهد ماند. همچنین، در صورتی که در جامعه آزادی گفتمان نباشد و تنها کاندیداهایی خاص و نظرات خاصی اجازه تبلیغ داشته باشند، باز نیز به هدف اصلی که همان تجمیع نظرات جامعه است، نخواهیم رسید. در واقع می‌توان شکل‌های مختلف حکمرانی استبدادی را با وجود برگزاری انتخابات در کشورهای جهان دید و ضرورتاً وجود صندوق رای به‌معنی دموکراسی نیست. هنوز از آغاز به کار دولت به ریاست آقای سید‌ابراهیم رئیسی که آن را دولت مردمی نامیدند، زمان زیادی نمی‌گذرد که بتوان عملکرد و دغدغه دولت را در نهادینه کردن دموکراسی و توسعه سیاسی بررسی کرد. در این یادداشت، به اهمیت گسترش دموکراسی و مفهوم جدید دموکراسی متاثر از فناوری اطلاعات و بلاک‌چین می‌پردازیم و اینکه چرا دولت مردمی باید در توسعه سیاسی و تحکیم دموکراسی در ایران که از مشروطه آغاز شده است اهتمام ورزد. توسعه سیاسی و دموکراسی یک رسالت است که همه دولت‌ها باید برای آن بکوشند و این امر همچون توسعه اقتصادی یک رسالت تمام‌نشدنی برای هر ملتی است که تن به استعمار خارجی و استثمار داخلی نمی‌دهد.

 

تغییر مفهوم دموکراسی

تا قبل از فناوری اطلاعات و بلاک‌چین، دموکراسی به این معنا بود که مردم یک جامعه در انتخابات آزاد، نمایندگانی را انتخاب کنند که به جای آنها هم تصمیم‌سازی و هم تصمیم‌گیری کنند، اما مفهوم دموکراسی با ظهور ساختارهای نامتمرکز خودکار (Decentralized Autonomous Organization) در حال تغییر است، و نوع جدید و موثرتری از دموکراسی با وجود صنعت بلاک‌چین در حال ظهور است که در آن نمایندگان فقط برای تصمیم‌سازی انتخاب می‌شوند و دیگر نیازی به تصمیم‌گیری توسط نمایندگان نیست، بلکه تصمیم‌گیری به‌طور مستقیم توسط خود مردم انجام می‌شود.

 مردم نمایندگانی متخصص در حوزه‌های مختلف را در انتخابات آزاد برای مسوولیت تصمیم‌سازی برمی‌گزینند.  نمایندگان لایحه و طرح‌ها را ایجاد می‌کنند و در رسانه‌های جمعی مورد بحث و جدل قرار می‌دهند و مخالفان و موافقان طرح و لایحه‌ها، نظرات تخصصی خود و تصمیم‌سازی‌ها را ارائه می‌دهند.  اما این مردم هستند که در همه‌پرسی‌های مبتنی بر بلاک‌چین در یک فضای شفاف و روشن تصمیم‌گیری می‌کنند.

در واقع مردم، تنها تصمیم‌سازی را در یک انتخابات آزاد به نمایندگان خود تفویض می‌کنند و دیگر نیازی به تفویض تصمیم‌گیری وجود ندارد، زیرا مردم یک جامعه چندصد‌میلیونی با به‌کارگیری فناوری، به صورت امن، شفاف و روشن می‌توانند تصمیم‌گیری را با همه‌پرسی در کمتر از یک ساعت انجام دهند. برای مثال در مورد طرح صیانت، نمایندگان متخصص حوزه فناوری اطلاعات لایحه و طرح ایجاد می‌کنند و نظرات موافق و مخالف در یک فضای آزادی بیان در جامعه مورد بحث قرار می‌گیرد، اما تصمیم‌گیری در مورد طرح صیانت توسط خود مردم با استفاده از فناوری بلاک‌چین و DAO به صورت همه‌پرسی انجام می‌شود. در مفهوم جدید دموکراسی، مسوولان (چه انتخاب مستقیم و چه انتخاب غیرمستقیم باشند) به آنها حق تصمیم‌گیری تفویض نمی‌شود.

 

دموکراسی سدی در برابر نفوذ

همواره کشورهای قدرتمند (چین، روسیه، غرب و...) قصد نفوذ در کشورهای ضعیف‌تر را دارند تا در جهت منافع ملی خود تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌های کشورهای ضعیف‌تر را تحت‌تاثیر قرار دهند و این موضوع هر چند یک امر غیراخلاقی، اما امری واقعی است و ساخت روندهایی که یک ملت را در برابر نفوذ مصون نگه دارد یک ضرورت برای آن ملت است. ابرقدرت‌های جهان روش‌های مختلفی برای نفوذ دارند که در اینجا به شرح این روش‌ها و اینکه چگونه دموکراسی می‌تواند سدی در برابر نفوذ آنها باشد می‌پردازیم.

 

مسدود کردن نفوذ چینی

چین کشوری است که نفوذ خود را با روش‌های اقتصادی پیش می‌برد تا در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی اثرگذار باشد. فرض کنید که چین می‌خواهد به یک کشور دیگر وام بدهد، با تطمیع تصمیم‌گیران می‌تواند بالاتر از تعهد وام، منابع ملی آن کشور را گرو و ضمانت بگیرد و چون تصمیم‌گیر از اموال و منابع ملی ضمانت‌گذاری می‌کند نه از منابع شخصی خود، به همین دلیل، دلسوزی کافی را برای اینکه دقت کند که آیا ضمانت گذاشته شده با مبلغ وام همخوان است یا نه ندارد. بسیاری از مسوولان دولتی کشورها، ممکن است وام بگیرند بدون آنکه مدیران حرفه‌ای ثروت‌آفرینی باشند و عملاً کشور خود را بدهکار کنند و چون مکان‌های حیاتی را در ضمانت وام گذاشته‌اند، کشور خود را به مستعمره چین تبدیل کنند. به این ترتیب چین، با نفوذ در بین تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان اقتصادی یک کشور، بخش‌های مهم و اثرگذار اقتصادی آن کشور، چون بنادر، فرودگاه‌ها و... را در گرو خود در‌می‌آورد. اما تعمیق دموکراسی می‌تواند سدی در برابر نفوذ چینی باشد، وقتی تصمیم‌گیری به صورت دموکراتیک و در یک فضای شفاف توسط مردم انجام می‌شود.

 

مسدود کردن نفوذ روسی

روسیه کشوری است که به دنبال نفوذ در مراکز قدرت سیاسی است تا تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری قدرت سیاسی را در بند خود در‌‌آورد. به‌‌طور سنتی روسیه همواره از قدرت‌های متمرکز در کشورهای دیگر حمایت کرده است، چون نفوذ در دربار یک پادشاه یا خاندان یک رئیس‌جمهور مادام‌العمر با مکانیسم‌های نفوذ روسیه، همخوانی بیشتری، تا نفوذ در یک مجلس برخاسته از دموکراسی دارد. برای نمونه، لیاخوف که از طرف تزار روس در ایران بود، مجلس شورای ملی را در حمایت از محمدعلی‌شاه قاجار به توپ بست، چون حرکت مشروطه و دموکراسی‌خواهی سدی در برابر نفوذ روس بود و محمدعلی‌شاه قاجار که شاه و مقام اول کشور بود، بیش از آنکه یک ایرانی وطن‌پرست باشد یک نفوذی روسیه بود که بعد نیز به روسیه گریخت.

 اکثر کشورهایی چون ترکمنستان، قزاقستان، و... دارای یک رئیس‌جمهور مادام‌العمر هستند که برای نفوذ روسیه مناسب هستند و اگر اوکراین نیز یک رئیس‌جمهور مادام‌‌العمر داشت، دیگر روسیه برای اعمال نفوذ سیاسی خود در تصمیم‌گیری‌های اوکراین، نیازی به اشغال، به نام عملیات ویژه نظامی نداشت. نفوذ در قدرت‌های متمرکز تنها محدود به روسیه نیست و غرب نیز از این روند نفوذ در کشورهای جنوب خلیج‌فارس استفاده می‌کند. همان‌طور که روسیه حرکت مشروطه‌خواهی ایرانیان را در زمان محمدعلی‌شاه به توپ بست، کودتای 28 مرداد نیز به طراحی آمریکا بود تا دموکراسی ایرانی را سرکوب کند تا سدی در برابر نفوذ به وجود نیاید.

 

 مسدود کردن نفوذ غربی

زندگی در غرب برای مسوولان کشورهای در حال توسعه بسیار جذاب است و خانواده‌های مسوولان (با آنکه پدران و مادران آنها شعارهای ضد‌غرب می‌دهند) در غرب زندگی می‌کنند. این مسوولان، کشورهای خود را محلی برای تامین مالی زندگی خانواده‌های خود در غرب می‌دانند. جذابیت زندگی در غرب سبب می‌شود که مسوولانی که موقعیت ثابت و غیر‌گردشی در حکمرانی دارند، نیازی به رای مردم در انتخابات آزاد ندارند و اصل بقای مسوولیت برای آنها برقرار است، برای درمان، تفریح فرزندان و... غرب را انتخاب کنند و به‌صورت ناخودآگاه منافع غرب را دنبال کنند. وجود دموکراسی قوی در یک کشور سبب می‌شود که مسوولان در کوتاه‌مدت در قدرت باقی بمانند و فرصت لنگر انداختن و شکل‌گیری اصل بقای مسوولیت برای آنها وجود نداشته باشند. توسعه سیاسی و حرکت در مسیر دموکراسی‌خواهی که با مشروطه آغاز شده است، یک امر ضروری است تا ملت ایران بتواند استقلال خود را حفظ کند، در برابر نفوذ بیگانگان مقاوم بشود و شعار نه شرقی نه غربی به معنای جلوگیری از نفوذ، و شعار هم شرقی هم غربی به معنای همکاری و تعامل با همه جهان برای توسعه اقتصادی و قدرت‌افزایی را به عمل درآورد و امیدواریم که دولت مردمی در این مسیر گام‌های موثر بردارد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها