شناسه خبر : 41684 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در ستایش قاچاق

تجارت آزاد چگونه قاچاق شد؟

 

محسن جلال‌پور / تاجر بخش خصوصی 

جامعه ایران در شرایطی که زیر فشار تحریم‌های شدید اقتصادی قرار دارد و بار سنگین رکود و تورم را روی شانه‌های خود احساس می‌کند، باید قدردان شبکه گسترده‌ای از تجار مرزنشین باشد که لوازم خانگی، پوشاک، کفش، لوازم برقی و روشنایی و خیلی از کالاهای دیگر را به وفور و با قیمت‌های نسبتاً ارزان در بازارها عرضه می‌کنند.

دولت به ورود یا خروج پنهانی کالا و انسان از مبادی رسمی و غیررسمی بدون پرداخت عوارض و حقوق دولتی «قاچاق» می‌گوید اما این تعریف مورد قبول اقتصاددانانی که از تجارت آزاد دفاع می‌کنند، نیست. به عقیده آنها تجارت کالا (نه انسان و نه کالای غیرمشروع و غیرقانونی) در شرایط عمومی آزاد است و دولت‌ها حق ندارند مبادله کالا را محدود کنند.

برای سال‌های طولانی انسان‌ها بدون توجه به مرزها به مبادله مشغول بودند و کالای مازاد خود را با کالای مازاد دیگران مبادله می‌کردند. دولت‌ها با ترسیم خطوط مرزی، تجارت آزاد را که قرن‌ها میان انسان‌ها رایج بود، محدود کردند و برای اینکه هزینه قاچاق را سنگین کنند تا افراد به آسانی نتوانند خارج از مرزهای ترسیم‌شده مبادله کنند، قوانینی وضع کردند که تجارت آزاد را محدود می‌کند و برای آن مجازات در نظر گرفتند.

ایران با 15 کشور مرز مشترک دارد و شبکه گسترده‌ای از مبادلات میان تجار خرده‌پای ایرانی و تجار کشورهای همسایه در جریان است. در سال‌هایی که ایران درگیر جنگ تحمیلی بود و تامین مایحتاج ضروری مردم بسیار دشوار بود، تجار ایرانی دست‌به‌کار شدند و از کشورهای همسایه، بخش قابل توجهی از مواد غذایی مورد نیاز مردم را وارد کشور ‌کردند. واردات غیررسمی مواد غذایی نظیر برنج، روغن، چای و حتی انواع میوه و حبوبات تا اواسط دهه 70 ادامه داشت اما جنگ که تمام شد و طبقه متوسط جان تازه گرفت، تجار خرده‌پا متوجه نیازهای این طبقه شدند و کالاهایی را وارد کردند که از نظر دولت لوکس بود اما مردم به آنها نیاز شدید داشتند. کالاهایی مثل ویدئو، ضبط صوت، تلفن و... .

اواخر دهه 1360 و پس از پایان جنگ، دولت به مسافران مناطق آزاد یا شهرهای مرزی اجازه داد به صورت محدود برخی کالاهای وارداتی را با خود حمل کنند. به این ترتیب کسب‌وکاری با عنوان «چتربازی» شکل گرفت. احتمالاً خیلی از افراد به خاطر دارند که از اواسط دهه 70 از مرزهای شرقی کشور انواع پوشاک و کفش و رادیو ضبط وارد می‌شد و از مرزهای جنوبی، انواع لوازم الکترونیکی نظیر ویدئو و تلویزیون. از مرزهای غربی کشور هم انواع لوازم خانگی و ظروف کریستال و استیل وارد می‌شد و افرادی هم بودند که از مناطق آزاد کیش و قشم، انواع لباس و کتانی و چای و قهوه وارد می‌کردند. چتربازها به مناطق آزاد یا بازارچه‌های مرزی می‌رفتند و به اندازه توان خود و اجازه دولت، کالاهای وارداتی را تهیه می‌کردند و به مراکز داخلی می‌آوردند. چتربازها به ظاهر مسافران عادی اتوبوس‌های مسافربری از شهرهای مرزی بودند اما در حقیقت تاجرانی خرده‌پا بودند که رنج سفر را به جان می‌خریدند تا کالای مورد نیاز طبقه متوسط را تامین کنند. با بهبود وضعیت اقتصادی در دهه 80 و رونق گرفتن واردات رسمی، بساط تجار خرده‌پا در مرزهای کشور جمع شد و قاچاق اقلام مورد نیاز طبقه متوسط جامعه تقریباً رونق خود را از دست داد چرا که همین کالاها به صورت رسمی وارد کشور می‌شدند.

دهه 90 با تشدید تنش‌های بین‌المللی و تعمیق تحریم‌های اقتصادی آغاز شد و هرچند در مقاطعی بار سنگین تحریم‌ها از دوش جامعه ایران برداشته شد اما در نهایت تحریم‌ها شرایط دشواری برای جامعه ایران رقم زدند.

تحریم‌های همه‌جانبه این دوره باعث سازمان‌دهی مجدد شبکه‌های قاچاق در اطراف مرزهای ایران شد و تجاری که نزدیک به یک دهه انگیزه کافی برای واردات اقلام مورد نیاز طبقه متوسط نداشتند، دوباره دست‌به‌کار شدند و این‌بار با قدرت بیشتر به تامین کالای مورد نیاز جامعه ایران رو آوردند.

ویژگی این دوره، رونق تولید در کشورهای شرق آسیاست که اغلب آنها به آب‌های آزاد راه دارند و از طریق مسیرهای دریایی می‌توانند محصولات خود را به کشورهای مختلف صادر کنند.

در حال حاضر که تحریم‌ها علیه اقتصاد ایران بیشترین فشار را به جامعه وارد می‌کند، شبکه گسترده‌ای از کولبران، لنج‌داران و تجار خرده‌پا انواع کالاها را از مرزها رد می‌کنند و این کالاها از طریق یک شبکه غیررسمی حمل‌ونقل که «شوتی» نام دارد به مراکز استان‌ها ارسال می‌شود. اگر در جاده‌هایی که به بازارچه‌های مرزی ختم می‌شود تردد کرده‌اید احتمالاً با شوتی‌ها برخورد کرده‌اید که مثل موشک از کنار شما گذشته‌اند. شوتی‌ها رانندگانی نترس و قهار هستند که انواع کالا را از بازارهای مرزی به بازارهای مرکزی حمل می‌کنند.

بازارها نیز سرشار از انواع کالای قاچاق است. در خیابان جمهوری تهران که بازار متشکل از انواع لوازم صوتی و تصویری است، دیگر خبری از برندهای رسمی نیست و تنها کالاهای به اصطلاح قاچاق موجود است. در بازار تهران تا دلتان بخواهد پوشاک و کفش تولیدشده در شرق آسیا موجود است. البته به مدد شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام و پیام‌رسان‌هایی نظیر واتس‌اپ و تلگرام، حتی لازم نیست به بازارها مراجعه کنید، فقط کافی است کالای مورد نیاز خود را جست‌وجو کنید و با فروشندگان ارتباط برقرار کنید، به‌محض انتقال پول، کالای خریداری‌شده از سقز و بانه و گناوه و کنارک برای شما ارسال می‌شود.دولت‌ها هنوز این شبکه گسترده و خلاقانه تجاری را به رسمیت نشناخته‌اند اما به دلایل مختلف ناچارند چشم بر فعالیتشان ببندند. این برخورد کجدار و مریز، بدترین برخوردی است که می‌توان با تجار مرزی داشت. نه به آنها اجازه فعالیت قانونی می‌دهید و نه به‌طور کامل فعالیتشان را غیرقانونی اعلام می‌کنید.

مردم ساحل‌نشین و مرزنشین همه جای دنیا به تجارت بین‌المللی مشغول هستند. شهرهای بندری در خیلی از کشورها به این دلیل که محل تجارت به حساب می‌آیند بسیار مهم هستند. در کشور ما تجارت خارجی غیر از توسط دولت و افرادی که به کانال‌های دولتی وصل می‌شوند جرم است. ساحل‌نشینان و اهالی شهرهای مرزی به ناچار باید خارج از دید ماموران فعالیت کنند به این ترتیب دولت‌ها به آنها قاچاقچی می‌گویند. در صورتی که بر اساس آموزه‌های اسلام تجارت هر کالا در شرایط عمومی آزاد است جز کالاهای حرام مثل مسکرات و... . مردمان ساحل‌نشین عموماً در فقر به سر می‌برند و جلوگیری از تجارت این مردم، خود یک عامل فقر پایدار آنان بوده است.

 آنها برای امرارمعاش به تجارت مشغول‌اند، ماموران آنان را دستگیر می‌کنند، اموال ضبط، عامل جریمه‌ شده و زندانی می‌شود، خانواده بی‌پناه می‌ماند و پس از آزادی مجموعه فقیرترشده و همان چرخه قبلی ادامه پیدا می‌کند. برخی اقتصاددانان نظیر دکتر طبیبیان به جد معتقدند این هم‌وطنان ما تاجر هستند و دولت باید به آنان منزلت تاجر و روال قابل نظارت تجارت عطا کند.

در حال حاضر هم به دلیل تحریم‌های همه‌جانبه همین به اصطلاح قاچاقچیان و کولبران هستند که کمک می‌کنند نیازهای جامعه برطرف شود و چرخ اقتصاد کشور بچرخد. این تصور که این افراد مانع تولید داخلی می‌شوند تصور بی‌مبنایی است. هزاران قانون و بخشنامه و تشکیلات در کشور وجود دارد که مانع فعالیت اقتصادی افراد به حساب می‌آید، از جمله تعزیرات و ستاد تنظیم بازار و قیمت‌گذاری اجباری... ؛ اگر این محدودیت‌ها برطرف شود امکان توسعه فعالیت‌های اقتصادی به وجود می‌آید و اگر قرار است تحریم‌ها تداوم پیدا کند، بهترین مسیر برای کاهش عوارض آن، همین مسیر به رسمیت شناختن تجارت آزاد است. دولت‌ها هیچ‌گاه این تجارت را به رسمیت نشناخته‌اند و عنوان قاچاق بر آن نهاده‌اند اما از نظر اقتصاددانان این روند کاملاً طبیعی و مبتنی بر قواعد تجارت آزاد است.

پیشنهاد اقتصاددانانی نظیر محمدمهدی بهکیش این است که می‌توان 10 تا 20 کیلومتر از حاشیه مرز را آزاد کرد تا مردم بتوانند خودشان با کشورهای همسایه مبادله کالا داشته باشند و سخت‌گیری ارزی هم نداشته باشیم و در نهایت این وضع به تامین کالا و ارز به کشور کمک می‌کند.

اخیراً وزیر امور اقتصادی و دارایی گفته: دنبال رسمیت دادن به کالاهای ته‌لنجی هستیم تا امکان واردات از استان‌های مرزی تسهیل شود. آیا این گفته احسان خاندوزی می‌تواند پایانی بر غیرقانونی دانستن تجارت آزاد در مرزهای کشور باشد؟

 

موقعیت بی‌نظیر ایران

35واقعیتی که در اقتصاد ما نادیده گرفته شده، چشم‌پوشی سیاستمداران از مزایای تجارت آزاد است. تجارت آزاد موتور محرک خیلی از اقتصادها برای خروج از تله فقر بوده است. کشوری را نمی‌توانید مثال بزنید که توسعه پیدا کرده باشد اما این توسعه بدون تجارت اتفاق افتاده باشد. وقتی از تجارت حرف می‌زنیم درباره پدیده‌ای فراتر از اقتصاد صحبت می‌کنیم. تجارت موتور محرک اقتصاد است و حتی تولید بدون تجارت به نتیجه نمی‌رسد. هیچ کشوری نیست که بدون تعامل با جهان در مسیر رشد قرار گرفته باشد.

اما متاسفانه در کشور ما وقتی درباره تعامل با جهان و تجارت آزاد صحبت می‌کنیم، فوراً عده‌ای عصبانی می‌شوند و می‌گویند هرگز با آمریکا رابطه نخواهیم داشت. اصلاً موضوع آمریکا نیست. موضوع اسرائیل نیست. موضوع این است که ما حتی با یک کشور بر اساس قواعد دیپلماتیک رابطه اقتصادی نداریم و عضو هیچ اتحادیه و تشکل بین‌المللی نیستیم.

چندی پیش موسسه بین‌المللی مکنزی مطالعه عمیقی در زمینه اقتصاد ایران و فرصت‌های سرمایه‌گذاری انجام داد. نتایج بررسی طی گزارشی با عنوان «ایران؛ فرصت رشد یک تریلیون‌دلاری» در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. حرف اصلی گزارش آن بود که اقتصاد ایران با بهبود روابط با دنیا و برخی اصلاحات اقتصادی، ظرفیت‌های منحصربه‌فرد و بی‌نظیری در منطقه و جهان دارد که می‌تواند فرصتی عالی برای سرمایه‌گذاری و شراکت باشد. طبق برآورد تهیه‌کنندگان گزارش، ایران طی دو دهه ظرفیت افزودن هزار میلیارد دلار به GDP خود دارد.

بدیهی است که این ظرفیت در بخش صنعتی و کشاورزی کشور وجود ندارد اما موقعیت جغرافیایی ایران از گذشته‌های دور برای تجارت بی‌نظیر بوده است. این موقعیت حتی از ثروت نفت هم بیشتر ارزش دارد چون نفت بیشتر از یک قرن سابقه ندارد و در نهایت یکی دو دهه دیگر از چرخه ثروت‌آفرینی خارج می‌شود اما تجارت امکانی است که همواره وجود داشته و خواهد داشت. ایران در یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری جهان قرار دارد و باید از این موقعیت بهره ببرد. ما کشوری هستیم که با 15 کشور مرز خاکی و آبی داریم و می‌توانیم اتصال‌دهنده شرق آسیا به اروپا باشیم. می‌توانیم کشورهای شمال ایران را به کشورهای عربی متصل کنیم. اگر استراتژیست‌ها، اقتصاددانان و تجار بزرگ جهان این اختیار را داشته باشند که از روی نقشه سه کشور مهم برای توسعه تجارت را انتخاب کنند، بدون شک ایران یکی از سه انتخاب اکثریت آنها خواهد بود. ایران دنیایی از ظرفیت برای تجارت دارد. اگر در گذشته به تجارت اهمیت داده می‌شد امروز تولید هم در ایران برجسته بود و کشاورزی هم رونق پیدا می‌کرد.

ایده تجارت آزاد خیلی ساده است؛ عده‌ای برخی کارها را بهتر از برخی دیگر انجام ‌می‌دهند. بر این اساس همه ما کارهایی را که در انجامشان مهارت نداریم کنار گذاشته و کارهایی را انتخاب می‌کنیم که در آن مهارت بیشتری داریم. «دیوید ریکاردو» اثبات کرده که حتی اگر دیگران در تولید همه چیز از ما بهتر باشند باز هم ما از تجارت نفع خواهیم برد. هیچ شکل یا ساختاری از تجارت وجود ندارد که بتواند ما را در مقایسه با حالتی که تجارت نمی‌کردیم، فقیرتر کند. همه اینها نشان می‌دهد تجارت آزاد چقدر مهم است. حتی کشورهایی که زمانی با هم در جنگ بودند برای توسعه تجارت، دشمنی‌ها را کنار گذاشتند و روابط خود را از سر گرفتند. ژاپن زمانی به خاطر حمله اتمی آمریکا نابود شد اما از جا بلند شد و امروز کالاهای ژاپنی در بازارهای آمریکا مشتریان زیادی دارند. همین‌طور ویتنام، ترکیه، سنگاپور و... از این دست مثال‌ها بسیار زیاد است و با قاطعیت می‌توان گفت تجارت آزاد در اولویت کشورها قرار دارد چون رشد اقتصادی و توسعه آنها را تضمین می‌کند. در صورتی که سیاستمداران در کشور ما تجارت آزاد را محترم بشمارند و تلاش کنند قواعد دیپلماسی اقتصادی را جایگزین دیگر قواعد کنند، به‌طور قطع امنیت کشور هم ارتقا پیدا می‌کند و اینقدر سریع در معرض انواع تهدیدها قرار نمی‌گیریم.

جامعه ایران در حال از دست دادن مداوم رفاه است و متاسفانه روزبه‌روز فقیرتر می‌شود. سرمایه‌گذاری در اقتصاد ما روند نگران‌کننده‌ای پیدا کرده و همه اینها لطمه بزرگی به کشور وارد آورده است. باید برای حفظ کشور و دوام و بقای جامعه، چرخ‌های اقتصاد را به حرکت درآوریم.

قاچاق همان تجارت آزاد است با هزینه بسیار سنگینی که دولت‌ها برایش ایجاد کرده‌اند و تفاوتش با تجارت از مسیر گمرک در هزینه بالای مبادله است. با وجود این یکی از دلایلی که اقتصاد ایران گرفتار قحطی و کمبود کالا نشده، وجود بازارهای شکل‌گرفته در مرزهای کشور است.

مرزهای ذهنی تجارت باید برداشته شود و دولت باید مردم را برای تجارت با همسایگان آزاد بگذارد. هنوز همه منافذ بسته نشده، از جمله مسیر تجارت با اقتصادهای منطقه باز است و باید امیدوار باشیم دلسوزان کشور این موضوع را جدی بگیرند؛ در غیر این صورت محاصره و منزوی می‌شویم.  

دراین پرونده بخوانید ...