شناسه خبر : 5226 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

با وجود هشدارهای جدی، هنوز کاری در مورد ایجاد اشتغال در کشور انجام نشده است

آژیرهای قرمز بیکاری برای که به صدا در‌می‌آید؟

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: درباره خطر سونامی بزرگ ۱۰ میلیونی بیکاری گزارشی به رئیس‌جمهور داده‌ایم و به نوعی در این بخش آژیر قرمز هم به صدا درآمده است.

1- فروردین 92
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: درباره خطر سونامی بزرگ 10 میلیونی بیکاری گزارشی به رئیس‌جمهور داده‌ایم و به نوعی در این بخش آژیر قرمز هم به صدا درآمده است.

2- فروردین 93
وزیر کشور: نرخ بیکاری واقعی فعلی 14 درصد است و در صورت ادامه مدل‌های اقتصادی دهه‌های قبل، در سال 1400 کشور با حدود 11 میلیون بیکار تحصیل‌کرده مواجه خواهد شد.

3- اردیبهشت 94
وزیر اقتصاد: تهدید بیکاری همچون یک بمب هسته‌ای در میان تحصیل‌کرده‌ها، جوانان و خانم‌ها نمود بیشتری دارد و راه‌حل کاهش بیکاری در افزایش رشد اقتصادی نهفته است.



سونامی بزرگ یا بمب اتمی، فرقی ندارد هر دو اوضاع بحران‌زای بیکاری را توصیف می‌کند. آمارهای رسمی تعداد بیکاران مطلق را 5 /2 میلیون نفر می‌داند و آمارهای غیررسمی پنج میلیون نفر. آمارها می‌گویند طی همین یکی دو سال پیش حداقل 5 /4میلیون نفر دیگر وارد بازار کار می‌شوند و تعداد بیکاران بر اساس آمار رسمی می‌شود هفت میلیون نفر و بر اساس آمار غیررسمی 5 /9 میلیون نفر. برخی هم هشدار رسیدن تعداد بیکاران به 11 میلیون نفر را می‌دهند. آژیرهای قرمز برای هشدار در خصوص بیکاری مدت‌هاست که به صدا درآمده و هر سال و هر فصل مسوولان هشدار می‌دهند. اما آنچه دیده می‌شود این است که وضعیت بیکاری در ایران از مرز هشدار گذشته و شاید سال آینده مسوولان، بازار کار را به یک بمب ساعتی تشبیه کنند که هر آن باید انتظار انفجار آن را داشت. چون حالت بحران‌زای بیکاری بر اساس تعریف کارشناسان اقتصادی این است که نسبت نرخ بیکاری کل به نرخ بیکاری جوانان دو برابر شود. در این حالت می‌گویند نرخ بیکاری در مرحله بحرانی یا بحران‌زا قرار گرفته است. بر اساس گزارش مرکز آمار از طرح آمارگیری نیروی کار سال 92، نرخ بیکاری کل کشور 4 /10 درصد و نرخ بیکاری جمعیت 29-25 ساله 5 /32 درصد است. یعنی نرخ بیکاری جوانان 2 /3 برابر بیکاری کل است. این نشان می‌دهد اوضاع بیکاری از مرز بحران گذشته است و این عبور از مرز در خصوص زنان بیش از مردان است. آماری که هم نشان از اوضاع بحرانی بیکاری دارد و هم نشان از بیکاری جمعیت جوان تحصیل‌کرده.

فارغ‌التحصیلان بیکار
بر اساس گزارش‌های مرکز آمار بیشترین نرخ بیکاری مربوط به دو گروه سنی 24-20 و 29-25 ساله است. نرخ بیکاری اولی 5 /32 و نرخ بیکاری دومی 6 /27درصد است. با توجه به افزایش میزان تحصیلات و با توجه به سن این دو گروه، می‌توان ادعا کرد بیشتر افراد حاضر در این دو رده سنی یا همچنان دانشجو هستند یا از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و در انتظار ورود به بازار کارند. به عبارتی این آمار نشان از آن دارد که بیشترین میزان بیکاری در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است. این موضوع را رئیس مجلس شورای اسلامی هم اعلام کرده است. علی لاریجانی گفته بود 42 درصد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکارند. آماری که نشان می‌دهد از هر دو فارغ‌التحصیل دانشگاه یک نفر بیکار است. البته آمار 42‌درصدی اعلام‌شده توسط لاریجانی با آمارهای مرکز آمار هماهنگی ندارد. که این تفاوت می‌تواند به این دلیل باشد که مقطع زمانی اعلام آمار متفاوت بوده. یعنی با توجه به اینکه گزارش مرکز آمار مربوط به سال 92 است و اظهارات لاریجانی مربوط به دو هفته گذشته، ممکن است بتوان نتیجه گرفت در فاصله سال 93 تاکنون نرخ بیکاری میان جمعیت فارغ‌التحصیل دانشگاهی افزایش حداقل 10‌درصدی داشته است که این موضوع بسیار نگران‌کننده است. نکته دیگر هم شاید موضوع همیشگی تفاوت میان آمارهای رسمی مرکز آمار با آمارهای اعلامی از سوی برخی از مراکز باشد. اما هر چه هست، آمارها تصویر چندان مطلوبی از اشتغال قشر تحصیل‌کرده به دست نمی‌دهد و آمارهای بیکاری به خصوص در مورد زنان نگران‌کننده‌تر است. چون نرخ بیکاری زنان 29-25‌ساله 10 درصد از نرخ بیکاری مردان همین گروه سنی بیشتر است. یعنی نرخ بیکاری مردان 4 /29 و نرخ بیکاری زنان 4 /39درصد است. نرخ بیکاری زنان در گروه سنی 24-20 هم از مردان بیشتر است اما اختلاف آن سه درصد است. یعنی نرخ بیکاری مردان 6 /26 و نرخ بیکاری زنان 6 /29 درصد است. با این حساب نرخ بیکاری در میان تحصیل‌کردگان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بالاست و در میان زنانی با همین ویژگی‌ها بالاتر.

فارغ‌التحصیلان بی‌هنر
بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی یک ‌سوی داستان است و بی‌مهارتی آنان، یک‌ سوی دیگر. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هفته گذشته در حاشیه مراسم رونمایی از 234 عنوان استاندارد آموزش شغلی و شایستگی در حوزه‌های انرژی نو گفته بود: 96 درصد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی فاقد مهارت‌اند و تنها چهار درصد افراد تحصیلاتی متناسب با نیازهای بازار کار دارند. آماری که نشان می‌دهد اگرچه بیکاری امری شایع در اقتصاد ایران است، اما در مواردی هم که شغلی وجود دارد، نبود مهارت مانع اشتغال افراد می‌شود. گواه این حرف هم اظهارات ربیعی است. او گفته سال گذشته 300 هزار نفر از طریق کاریابی‌ها برای فعالیت معرفی شدند که 100 هزار نفر از آنها به دلیل نداشتن مهارت از فعالیت انصراف دادند.
اظهاراتی که نشان می‌دهد تحصیلات تکمیلی و آموزش‌های دانشگاهی نه‌تنها گرهی از مشکل بیکاری در کشور باز نکرده بلکه خود مشکلی به مشکلات پیشین اضافه کرده است. چون تحصیل، انتظارات افراد برای کسب شغل را بالا می‌برد. افراد دارای تحصیلات دانشگاهی در ازای زمان و هزینه‌ای که صرف تحصیلات می‌کنند حاضر به انجام بسیاری از مشاغل نیستند و تنها در جست‌وجوی مشاغل اداری‌اند. بدون شک نمی‌توان افراد را از ادامه تحصیل بازداشت تا بتوان انتظارات شغلی آنان را مهار کرد اما متاسفانه اتفاقی که رخ داده آن است که میزان ورود افراد به دانشگاه‌ها بسیار بالا بوده که این مساله هیچ‌گونه تطابقی با نیاز بازار کار نداشته است. سد متولدین دهه 60 و اواخر دهه 50 به پشت درهای بسته کنکور رسید، دانشگاه‌ها یکی‌یکی درهای خود را باز کردند. هم دانشگاه‌های جدید زیادی تاسیس شد و هم ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته‌های مختلف افزایش یافت. قربانی افزایش کمیت، کیفیت آموزش بود. وزیر کار هم به این موضوع اشاره کرده و گفته انتقاداتی متوجه سیستم آموزش عالی کشور است چون در هشت سال گذشته، میزان ورود افراد به دانشگاه‌ها بسیار بالا بوده که این مساله هیچ‌گونه تطابقی با نیاز بازار کار نداشته است. موضوع دیگر هم همین است. آموزش‌های ارائه شده تناسبی با نیازهای بازار کار ندارد و این مشکل هشت‌ساله نظام آموزشی نیست. همیشه چنین مشکلی وجود داشته است. دانشجویان جذب رشته‌هایی می‌شوند بدون آنکه بدانند نرخ بیکاری یا اشتغال در این رشته‌ها چگونه است و آیا بازار کاری برای آن وجود دارد یا خیر.
نتیجه این می‌شود که فارغ‌التحصیلانی وارد بازار کار می‌شوند که نه مهارتی دارند که کارفرمایان را مجاب به استخدام کنند و نه مدرک‌شان اجازه اشتغال در هر شغلی را به آنها می‌دهد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها