شناسه خبر : 43812 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جزای غفلت

زلزله‌ای شبیه ترکیه چه بلایی سر شهرهای ایران می‌آورد؟

 

فرزانه کرم‌پور / عضو هیات‌مدیره انجمن ایرانی مهندسان محاسب ساختمان 

«اگر زلزله‌ای مشابه ترکیه در ایران اتفاق بیفتد»، «اگر زلزله‌ای حتی ضعیف‌تر از زلزله ترکیه در ایران رخ دهد»، «اگر...» و... حتی فکر کردن به این جمله‌ها ترسناک است و هراسی چند برابر 40هزار کشته را در ذهن به وجود می‌آورد. اما واقعیت این است که هر لحظه این بلا می‌تواند نازل شود. اگر در طول شب چنین اتفاقی رخ دهد با خسارات و تلفات غیرقابل تصور همراه خواهد بود و اگر در طول روز، چنین بلایی نازل شود شاید آسیب‌های انسانی کمتری داشته باشد. زلزله مانند سیل نیست تا با دیدن بارندگی شدید و طولانی شدن میزان بارش، مردم را هوشیار کند که به ارتفاعات پناه ببرند و با آمادگی بتوانند خود و خانواده و گاه حیواناتشان را نجات دهند. یا مانند آتشفشان عمل نمی‌کند که دود و انفجار هشدار دهد تا شهروندان از مهلکه بگریزند. رانش خاک و وقوع بهمن هم نیست که علامت‌هایی بدهد و زمانی هرچند کوتاه برای فرار در اختیار انسان و حیوان بگذارد. هرچند بسیاری از مواقع، انسان‌ها با بستن چشم‌ها، ترجیح می‌دهند به جای پیشگیری و علاج به فراموشی و کرگوشی پناه ببرند و درواقع صورت‌مساله را پاک کنند. اینها خیلی مهم نیست اما این اهمیت دارد که کره زمین به مثابه موجودی زنده، یکسره در حال تغییر و تحول است و ما چه نبینیم و چه خود را به ندیدن بزنیم؛ چه نشنویم یا خود را به نشنیدن بزنیم، صفحات عظیم لایه‌های زمین به وزن هزارها تن، بر روی لایه‌های غیرپایدار زیرین می‌لغزند و به هم ضربه می‌زنند و زلزله درکسری از ثانیه شروع می‌شود و در طول چند ثانیه، شهری را به تلی از خاک و شن و بتن و آهن‌پاره تبدیل می‌کند. خواب آدم‌ها به مرگ تبدیل می‌شود و بیدارها همراه اشک و پشیمانی از ندانم‌کاری و غفلت برای کمک به یاری هم می‌روند. عده‌ای هم در این بلبشو دستگیر می‌شوند تا با اجرای نمایش بازی «کی بود کی بود؟» صدای اعتراضی از ویرانه‌ها به گوش نرسد، در واقع نوشدارویی نمایشی پس از مرگ سهراب.

زلزله بسته به بخت و اقبال شهروندان و حاکمان، اگر در شهرهای کوچک اتفاق بیفتد با خسارت کمتر به لحاظ جانی و مالی و در شهرهای بزرگ با فاجعه‌های زیست‌محیطی و انسانی و اقتصادی همراه است. و این همه فقط ظاهر ماجراست؛ تا سال‌هایی طولانی، اثر روانی و اجتماعی آن پایدار و آزاردهنده با عدم تعادل در روح و روان بازمانده‌ها باقی خواهد بود و بازسازی و اسکان مردم بی‌خانمان مطمئناً وقتی به طریق اصولی بخواهد انجام شود، هزینه زیادی را بر دوش حکومت خواهد گذاشت.

40

زلزله اغلب می‌تواند مانند بم، شهری را با خاک یکسان کند و ملتی را از میراثی تاریخی محروم کند و گاهی می‌تواند همچون زلزله اخیر در ترکیه و سوریه، هزاران انسان را به کام مرگ بفرستد. بدیهی است که اگر زلزله 8 /7 به مقیاس ریشتر در استانبول اتفاق بیفتد که طبق آخرین سرشماری 15 میلیون نفر جمعیت دارد، با توجه به ساختمان‌های بلند، وجود دریا که خود می‌تواند عامل سونامی باشد و تراکم و همسایگی سازه‌ها در شهرهای بزرگ، به فرض اجرای سازه‌ها با همان حساسیت و مقررات اجراشده در شهرهای جنوب ترکیه، آمار کشته‌ها در روز و شب از مرز میلیون‌ها تن می‌گذرد. به یاد بیاوریم که در زمانی که غلامحسین کرباسچی شهردار تهران بود، هیاتی از متخصصان ژاپنی از طرف «جایکا» به ایران آمدند تا روی احتمال وقوع زلزله در تهران مطالعه‌ای انجام دهند و راهکارهایی ارائه کنند. در آن زمان با توجه به جمعیت تهران، پیش‌بینی کردند که اگر زلزله در روز اتفاق بیفتد، سه میلیون نفر و اگر در شب حادث شود پنج میلیون نفر کشته خواهند شد.

ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر هشدارها را جدی نگیریم، اگر بررسی علل ریزش ساختمانی مانند «متروپل» در آبادان را به‌طور جدی بررسی و دنبال نکنیم تا به پرونده‌ای تبدیل شود که در کمدی دور از دسترس، فراموش شود، دیگر ترسی از زلزله نباید داشته باشیم، چرا که بدون آن نیز حتی قبل از بارگذاری کامل و قبل از آنکه بار زنده بر روی سازه اعمال شود، ساختمان‌ها فرو می‌ریزند و خوشحال باشیم که اگر متروپل افتتاح شده بود و مردم در طبقات در حال گشت و گذار و خرید بودند، چند نفر کشته می‌شدند؟

نکته تاسف‌بار این است که با وجود تعداد بسیار زیاد مهندسان سازه و عمران که از ایران مهاجرت کرده‌اند، هنوز آن‌قدر متخصصان دلسوز و شریف در ایران هستند که با تمام وجود دل در گرو مردم و آب و خاک آبا و اجدادی دارند و معنای زندگی را در خدمت و کمک به مردم و میهن خویش می‌دانند حتی به بهای بی‌مهری و بی‌توجهی مسوولان. از نظر مدارک و آیین‌نامه‌ها و کتاب‌های فنی و علمی در مورد محاسبات و اجرای سازه‌های ساده تا پیچیده نیز به همت همین متخصصان باقی‌مانده و وجود منابع در دسترس، کمبودی نداریم. خوشبختانه در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که با وقوع هر اتفاقی، همه می‌توانند، چگونگی حادثه را در شواهد موجود از جمله در آخرین فیلم‌های ارسالی ببینند و در مورد آن آگاهی پیدا کنند. همه آیین‌نامه‌های مربوطه هر سال به کمک اهل فن در حال به‌روز شدن هستند و همپای آخرین دستاوردهای علمی و فنی دنیا، در دسترس علاقه‌مندان از طیف استاد و مهندس و دانشجو قرار می‌گیرد. در این سال‌ها دلسوزانی بوده و هستند که در قالب گروه‌های تخصصی در مورد محاسبات سازه، زلزله و نحوه برخورد با این معضل، مکانیک خاک، سازه‌های بتنی و فولادی شکل گرفته‌اند تا با فعالیت خود بتوانند گرهی از مشکلات این شاخه مهم را که در ارتباط مستقیم با جان و مال مردم است، بگشایند و همزمان سبب ارتقای این رشته در جامعه شوند. به‌طور مثال «انجمن ایرانی مهندسان محاسب ساختمان» بیش از 50 سال است که فعالیت می‌کند و همواره آمادگی خود را برای کمک بی‌دریغ در مواقع لزوم اعلام کرده و با همکاری با نظام مهندسی و وزارت مسکن، حسن نیت خود را در هرگونه همکاری از معرفی کارشناسان طراز اول گرفته تا برگزاری کلاس و سمینارهای فنی به اثبات رسانده است. علاقه‌مندان با مراجعه به سایت این انجمن می‌توانند با فعالیت‌های آن آشنا شوند. «گروه دیده‌بان لرزه‌ای» انجمن دیگری است که اعضایش با هدف مقاوم‌سازی سازه‌های موجود در برابر زلزله گرد هم آمده‌اند. این انجمن اعضایی از تخصص‌ها و گروه‌های مختلف مرتبط به امر مقاوم‌سازی مانند سازه، معماری، مکانیک خاک، کامپیوتر و جامعه‌شناسی و... و هر علاقه‌مندی را در خود جای داده ‌است.

حکایت زلزله و هر بلای دیگری از فقر تا سیل و رانش خاک، حکایتی است پر آب چشم، چرا که می‌توان تا حد زیادی با هزینه‌ای به مراتب کمتر از هزینه‌های پس از وقوع به پیشگیری آن پرداخت. مهم‌ترین عامل در پیشگیری و اولین مرحله، آگاهی دادن و آموزش به مردم است. اگر یاد بگیریم و به جمعیت‌های تخصصی اعتماد کنیم و از آنها کمک بخواهیم تا با بازدید از خانه‌ای که می‌خواهیم بخریم یا در مورد مقاوم‌سازی خانه‌ای که در آن ساکن هستیم، کمکمان کنند، شاید بتوانیم، سازندگان و صاحبان سرمایه را وادار کنیم، به جای دور زدن قوانین و ساختن سازه‌های بی‌کیفیت، در مقابل رعایت ضوابط و اجرای صحیح و ایمن مطابق نقشه‌ها سر فرود آورند. از ناآگاهی است که مردم، بی‌مراجعه به مهندس محاسب و کمک خواستن از او، بادبندهای پارکینگ خانه را برای دور زدن آسان‌تر یا جای پارک بیشتر، با ساده‌لوحی قطع می‌کنند و دور می‌ریزند یا برای گرفتن پایان کار، بادبند موقت کرایه می‌کنند. اگر قانون چنین سودجویانی را مجرم نمی‌شناسد و دستگیر و بازخواست نمی‌کند، فقط با آگاهی است که می‌توان مرمت اصولی را جایگزین بازسازی غیراصولی در هر ساختمانی کرد و در همان زمان مقاوم‌سازی را انجام داد.

دوباره به عنوان مقاله نگاه می‌کنم، پاسخش چنان دردناک است که نمی‌توانم واقعیت را به صورت عریان در اختیار خوانندگان خسته و آزرده از خبرهای بد بگذارم. خبر خوب اینکه اگر دانش و خرد را حاکم بر ذهن و اعمال خود کنیم، مطمئناً به اخبار زلزله و خرابی‌های آن با دقتی بیشتر از اینکه فلان هنرپیشه در طبقه چندم فلان برج بلند زندگی می‌کند، توجه می‌کنیم، چراکه آن آدم مشهور هم با وجود همه ثروت و معروفیتش، اگر قانونی بر ساخت‌وساز حاکم نباشد، در صورت بروز زلزله، زیر خروارها خاک خواهد مرد و دیدن جسدش برای کسی جالب نخواهد بود.

در اخبار به زلزله‌هایی که مرتب در ژاپن رخ می‌دهد، توجه کنیم. 81 درصد بزرگ‌ترین زلزله‌ها و فعالیت‌های آتشفشانی جهان در این کشور اتفاق می‌افتد. در سال 2011 بزرگ‌ترین زلزله تا آن روز در «توهوکو» رخ داد. زلزله‌ای با بزرگای بیش از هشت ریشتر ثبت شد. آمار رسمی 15 هزار و 850 کشته، شش هزار و 11 زخمی و سه هزار و 287 نفر مفقودشده را اعلام کرد به اضافه تخریب و آسیب به 12 هزار و 500 ساختمان، قطع آب 4 /4 میلیون ساختمان و قطع برق 5 /1 میلیون ساختمان. در این زلزله بیشترین خسارت به وسیله سونامی زده شد. جالب است بدانیم که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین یاری‌دهنده به مدیریت واقعی بحران (که باید از دل جامعه به مفهوم کلی یعنی مردم، نهادهای مدنی و نظام مدیریت کشور برخاسته و برای مردم باشد)، رفتار مردم به لحاظ اخلاقی و همبستگی اجتماعی و دوستی بود. در واقع و در یک کلمه سرمایه اجتماعی. با توجه به مطالب فوق و مقایسه آن با زلزله سوریه و ترکیه پرسش‌هایی به ذهن متبادر می‌شود که ما را وا‌می‌دارد به تاریخچه زلزله‌های ژاپن مراجعه کنیم. زمین‌لرزه 1995 «کوبه» با شدت 3 /7 در مقیاس ریشتر ساعت 5:46 دقیقه صبح رخ داد و شهر را درهم کوبید. مشاهده نوع خرابی در انواع ساختمان‌ها و پل‌ها، مهندسان و دانشمندان ژاپنی را بر آن داشت که تحقیقات وسیعی در این زمینه انجام دهند. بیهوده نیست که ژاپنی‌ها با ساخت و به‌کارگیری انواع فنر و غلتک در محل اتصال ستون به پی ساختمان در سازه‌ها و به‌خصوص سازه‌های سنگین و بلندمرتبه و پس از آن بعد از زلزله «توهوکو» در سال 2011 خانه‌های فومی ساخته‌شده از «پلی استایرن» را باب کردند تا آسیب و تلفات جانی و مالی را به حداقل برسانند. آمار کشته و زخمی در زمین‌لرزه‌های بین 7 تا  5 /7 در مقیاس ریشتر در ژاپن گاهی کمتر از انگشتان دست است و طبعاً برای ما رشک‌برانگیز و باورنکردنی است. اما این مردم سخت‌کوش با اعتقاد به درستی و انسان‌دوستی، با درس‌هایی که از جنگ جهانی دوم و بلایای طبیعی سرزمینشان آموخته‌اند، می‌دانند که با همبستگی می‌توانند بر مشکلات غلبه کنند، چنان که تابه‌حال کرده‌اند. درست است که برای هر مشکلی، راه‌حلی و برای هر دردی، درمانی وجود دارد ولی برای یافتن راه‌حل و درمان باید اراده‌ای وجود داشته باشد. این اراده از طرف حکومت و با یاری و اعتماد مردم می‌تواند کارا باشد. همان‌طور که در سطرهای بالا نوشتم، متخصص شرافتمند و دانا، اساتید توانا، مهندسان و دانشجویان علاقه‌مند هنوز در کشور وجود دارند، آیین‌نامه و کتاب‌های فنی و علمی در دسترس است. مردم را نیز با آگاهی می‌توان همراه کرد تا با درس گرفتن از زلزله‌ها و سیل‌ها و آتش‌سوزی‌های پیشین، در یک اقدام فراگیر بتوان آمار تخریب و تلفات را کاهش داد و به حداقل رساند. فقط اراده‌ای توانا لازم است که از این امکانات به درستی برای مردم و آبادی کشور استفاده کند وگرنه که «تیغ سزاست هر که را فهم سخن نمی‌کند». باید بنشینیم و نظاره‌گر این باشیم که بلا کی نازل شود. 

41

دراین پرونده بخوانید ...