شناسه خبر : 42476 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بلای فساد

فساد چگونه شاکله یک جامعه را از بین می‌برد؟

 

عالیه شکربیگی / جامعه‌شناس

رانت‌خواری یکی از مهم‌ترین آفات و مفاسد در بدنه و نظام اجرایی حکومت‌هاست و بروز و پیدایش آن آثار سوء و پیامدهای زیان‌بار و مخرب اقتصادی و اجتماعی در پی خواهد داشت. رانت می‌تواند انواع و اقسام اموال و حتی اطلاعات را نیز شامل شود یعنی علاوه بر دارایی‌های فیزیکی می‌تواند شامل امکانات، فرصت‌ها و موقعیت‌ها نیز باشد.

اگر بخواهیم از عوارض استفاده از رانت‌ها و سوءاستفاده‌ها نام ببریم؛ ابتدا باید به افرادی اشاره کنیم که به واسطه قدرت و ارتباطاتی که دارند به همراه کسانی که در قدرت هستند از موقعیت‌هایی که باید برای مردم باشد، سوءاستفاده می‌کنند. وقتی فردی در سمتی به عنوان نماینده مردم قرار می‌گیرد؛ اما به لحاظ سیاسی و اقتصادی چشم طمع به منابع عمومی دارد، فساد شکل می‌گیرد. این فرد همکاران و دستیارانی دارد که با هم به این فساد دامن می‌زنند و حرکت دسته‌جمعی آنان فساد سیستمی را شکل می‌دهد. حالا در این میان باید توجه داشته باشیم که رانت می‌تواند انواع و اقسام اموال و حتی اطلاعات را نیز شامل شود یعنی علاوه بر دارایی‌های فیزیکی می‌تواند شامل امکانات، فرصت‌ها و موقعیت‌ها نیز بشود. پس با این تعریف مردمی که به فسادها حساس شده‌اند دیگر به چینش سازمان‌ها، ادارات و تقسیم سمت‌های دولتی و خصوصی هم شک می‌کنند. ادامه این موقعیت قطعاً به بی‌اعتمادی عمومی می‌انجامد.

فصل بی‌اعتمادی

متاسفانه امروز جامعه ما به نوعی شاهد استفاده افراد سرشناس از موقعیت‌های رانتی است؛ آنان از طریق روابطشان به انواع رانت‌ها دسترسی پیدا می‌کنند و وقتی خبرش بیرون می‌آید و پرده از اختلاس و دزدی‌ها برداشته می‌شود، اعتماد عمومی نه‌فقط نسبت به آن افراد بلکه نسبت به تمام دستگاه‌ها، سازمان‌ها و افرادی که بر سر کار هستند از بین می‌رود.

فساد همان تباهی است

فساد از دیدگاه جامعه‌شناختی به معنای تباهی است. به عبارتی فساد استفاده غیرمجاز از منافع عمومی برای منافع شخصی است. بی‌تردید، زمانی که از قدرت به شکل بهینه استفاده شود و همواره مردم از طرق مختلف بر کار دولت‌ها نظارت کنند، امکان بروز فساد در جامعه نیز پیش نخواهد آمد. زیاده‌خواهی برخی از عناصر غیرپاسخگو به مردم از جمله عوامل بروز فساد در نقاط مختلف دنیاست.

جامعه سرخورده

بی‌تردید جامعه‌ای که با فساد گسترده مواجه است، دچار سرخوردگی خواهد شد. یأس و سرخوردگی، افسردگی، بی‌اعتمادی، احساس ناامنی، رواج دروغگویی و ریاکاری، پرخاشجویی، خشونت، دلسردی به کار و بی‌فروغی جامعه نسبت به آینده در دل افراد آن جامعه همه از مصادیق جامعه گرفتار فساد است. همچنین گسترش فساد در یک کشور می‌تواند بی‌اعتمادی را در سطح بین‌المللی افزایش داده و مانع سرمایه‌گذاری خارجی در آن کشور شود. شاید یکی از مهم‌ترین عوارض برخورد نکردن با فساد، تبعیض و رشوه را بتوان بیگانگی و بی‌اعتمادی مردم به دولت‌ها دانست. در جوامعی که تخلفی صورت می‌گیرد اما برخوردی قانونمند با آن تخلف صورت نمی‌گیرد، مردم دچار بیگانگی با دولت خواهند شد به‌طوری که هر کس تلاش می‌کند چیزی ولو بی‌مقدار از حساب دولت برداشت کند.

بی‌تفاوتی عمومی

یادمان باشد که در چنین شرایطی است که مردم به حفظ اموال دولتی که در واقع متعلق به خودشان است بی‌تفاوت می‌شوند، زیرا دولت را از خود بیگانه می‌دانند. بررسی مصادیق فساد در ایران، نشان می‌دهد با بروز فساد در کشور برخورد جدی صورت نگرفته و در صورتی که برخوردهای قانونی انجام می‌شد، امروز شاهد ظهور بابک زنجانی‌ها، شهرام جزایری‌ها، ضراب‌ها، مه‌آفریدها و بسیاری دیگر که حتی هنگام آشکار شدن فساد توانسته‌اند مصون از گزند قانون بمانند، نبودیم.

فساد اداری، پدیده‌ای است که در دنیای امروز، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل بر سر راه پیشرفت جوامع مطرح شده است و توانسته است آسیب‌های جبران‌ناپذیری را بر روی سرعت حرکت چرخ توسعه ایجاد کند.

نیاز به باورهای ملی

امروزه کشور یا اجتماعی وجود ندارد که مدعی داشتن نظام با سلامت تمام‌عیار اداری و اجتماعی شود. اگرچه سطح فساد اداری و اجتماعی از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت است، اما همه نظام‌ها با سطوحی از فساد مواجه هستند. آنچه میزان فساد را از نظامی به نسبت نظام دیگر متمایز می‌کند، تفاوت در ابتکارات انسانی، نوع نظام و ساخت فرهنگی، نظام‌های ارزشی و اعتقادی، باورهای ملی و تدابیر نهادی کارگزاران انسانی است.

درباره مبارزه با فساد

در مورد مبارزه با فساد، دو دسته نظریه اساسی توسعه‌یافته حول اندیشه‌های بدبینان و خوش‌بینان متمرکز شده است. دسته اول هرگونه اقدام و ابتکاری را برای پایان فساد اداری، تلاش بی‌فایده می‌دانند و گروهی دیگر باور دارند که فساد را می‌توان مانند بیشتر پدیده‌های موجود در اجتماع از طریق خرد دسته‌جمعی، ابتکارات نهادی، تغییر تدریجی ساختارهای اقتصادی و فرهنگی و سرمایه اجتماعی و در جریان یک فرآیند کاهش داد. این مقاله ضمن تاکید به دیدگاه دوم، معتقد است فساد ضمن اینکه ریشه در خود نهادها دارد، از عوامل اجتماعی و محیط اجتماعی تاثیر می‌پذیرد. نویسنده ضمن تاکید بر اهمیت تاثیرگذار فرهنگ و اجتماع و به ویژه سرمایه‌های اجتماعی در توسعه فساد اداری، معتقد است با ابتکارات فرهنگی و فناورانه می‌توان فساد را کنترل کرد.

آثار فساد اجتماعی

یکی از مهم‌ترین آثار فساد اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی است. اگر بخواهیم در مورد رابطه سرمایه اجتماعی با فساد صحبت کنیم باید گفت اعتماد زمانی در جامعه از بین می‌رود که اگر برای امری مسوولان فراخوانی دهند، مشارکت نسبت به آن تقاضا کم خواهد بود. این امر نشان می‌دهد که به نوعی همبستگی اجتماعی در جامعه از بین رفته است.

خودی‌ها و نا‌خودی‌ها

از سوی دیگر فساد اجتماع مفهوم خودی و غیرخودی را در جامعه شکل می‌دهد. مردم جامعه احساس می‌کنند افرادی که از رانت‌ها استفاده می‌کنند خودی حکومت هستند و خودشان برای مسوولان قشر غریبه‌ای هستند که به نیازها و حقوق آنان توجهی نمی‌شود. 

دراین پرونده بخوانید ...