شناسه خبر : 8326 لینک کوتاه

نگاهی به گذشته و آینده محسن رضایی

ورژن ۹۲ رضایی روی پرده

برخلاف بسیاری از چهره‌های سیاسی کشور که حضور یا عدم حضورشان در رقابت‌های انتخاباتی حتی تا اردیبهشت‌ماه امسال نیز قابل پیش‌بینی نبود، برای همه آشکار بود که یکی از دوندگان رقابت سال ۱۳۹۲ محسن رضایی خواهد بود.

برخلاف بسیاری از چهره‌های سیاسی کشور که حضور یا عدم حضورشان در رقابت‌های انتخاباتی حتی تا اردیبهشت‌ماه امسال نیز قابل پیش‌بینی نبود، برای همه آشکار بود که یکی از دوندگان رقابت سال 1392 محسن رضایی خواهد بود. چهره‌ای که از یک دهه گذشته برای به دست آوردن مقام ریاست‌جمهوری از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. این کهنه‌سرباز جنگ هشت‌ساله که تا‌کنون نتوانسته است در هیچ انتخاباتی به پیروزی برسد، برنامه‌ریزی خود برای پیروزی در رقابت خرداد 1392 را از همان روزی که شکایت خود را درباره حوادث خرداد 1388 باز پس گرفت، آغاز کرد و با توجه به وضعیت کنونی رقبا بسیار امیدوار به روز پس از انتخابات می‌نگرد.

حاج محسن در یک نگاه
طبق آنچه در سایت شخصی حاج محسن آمده است، سبزوار [نام کودکی حاج محسن] در شهریور ۱۳۳۳ و در هنگامه کوچ پاییزه عشایر بختیاری در منطقه‌ای به نام «لالی» دیده به جهان گشوده است. دوران کودکی و نوجوانی را در مسجدسلیمان سپری کرده و به یاری چند تن از همسالانش، انجمن مذهبی «دین و دانش» را در مسجد جامع چشمه‌علی بنیان نهاده است. هنگامی‌که خود را برای شرکت در کنکور دانشگاه‌ها آماده می‌کرد، به سبب فعالیت‌های سیاسی توسط ساواک بازداشت شد. او پس از آزادی از زندان و در سال ۱۳۵۲ به همراه برخی از دوستان خود گروه نظامی «منصورون» را تاسیس کرد. این گروه در اواسط دهه 50 چند عملیات موفق و نا‌موفق علیه رژیم و برخی از مستشاران آمریکایی مستقر در آبادان به مرحله اجرا رساندند. سبزوار که بین دوستان خود به محسن مشهور شده بود با ورود به دانشگاه علم ‌و صنعت فعالیت‌های سیاسی خود را گسترش داد. پس از چند ماه و با توجه به شناسایی او توسط ساواک مجبور به ترک تحصیل و زندگی مخفیانه شد. محسن رضایی پس از پیروزی انقلاب نخستین فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز و غیرنظامی خود را با حضور در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که از ادغام هفت گروه مسلح مسلمان از جمله گروه منصورون به وجود آمده بود، تجربه کرد. حزبی که چهره‌هایی چون مصطفی تاج‌زاده، محسن رضایی، ذوالقدر، حسین فدایی و بهزاد نبوی را در خود جای داده بود. این حزب در روزهای نخست استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران به یکی از مولفه‌های اصلی قدرت در کشور بدل شد. با این همه تجربه فعالیت سیاسی رضایی بیش از سه ماه به طول نینجامید و در خردادماه ۱۳۵۸ با عضویت در شورای فرماندهی سپاه عملاً از این فعالیت‌ها دور شد. در شهریور ۱۳۶۰ از سوی رهبر کبیر جمهوری اسلامی ایران به فرماندهی کل سپاه پاسداران منصوب شد. سمتی که تا سال ۱۳۷۶ به آن اشتغال داشت. یک هفته پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست‌جمهوری رسانه‌ها از موافقت فرماندهی کل قوا با استعفای محسن رضایی خبر دادند. این رویداد با تحلیل‌های زیادی همراه بود و حتی برخی آن را به تحولات پس از انتخابات 1376 منتسب کردند. حدود هشت سال بعد اما حاج محسن با بی‌اساس خواندن آن تحلیل‌ها روایت خود را از ماجرای استعفا بر زبان جاری کرد و گفت: «پس از جنگ تقاضای استعفا از سپاه کردم اما به دلیل رحلت حضرت امام تا چند سال سکوت کردم... سال ۷۳ کتباً تقاضای استعفا کردم، ولی رهبری به من فرمودند که فعلاً صبر کنید. من هم چند سال دیگر تحمل کردم و به کار ادامه دادم. در سال 13۷۶ مقام معظم رهبری با احضار بنده گفتند:... حالا دلایلت را بگو و پس از استماع استدلالم در دهم خرداد 13۷۶ با استعفایم موافقت کردند.»
شنیده‌ها حکایت از آن دارد که پای آقا محسن با وساطت یکی از چهره‌های خط امام به مجمع تشخیص مصلحت باز شد و با گوشه چشم آیت‌الله هاشمی به دبیری مجمع برگزیده شد. با این همه رضایی که تازه لباس نظام را از تن بیرون کرده بود و مجمع را برای بلندپروازی‌های خود کوچک می‌دید، با همه توان وارد رقابت‌های انتخابات مجلس ششم شد. این چهره مشهور با اینکه در لیست جناح راست و حتی برخی از لیست‌های جریان اصلاح‌طلب از جمله مجمع روحانیون مبارز قرار گرفت، اما نتوانست به مجلس ششم راه یابد. این چهره سیاسی که در دهه 70 به تحصیل اقتصاد پرداخته بود، در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم نیز با شعار «دولت عشق» با تمام قوا وارد رقابت شد. فیلم تبلیغاتی او که توسط مرحوم رسول ملاقلی‌پور ساخته شده بود نیز آن روزها سر و صدای زیادی کرد. در بخشی از فیلم آن مرحوم از حاج محسن می‌پرسد: «... آقا محسن چقدر می‌گیری بروی کنار اصلاً از قدرت بروی کنار، گیر ندهی و کار نداشته باشی. به شما ربطی ندارد چه اتفاقاتی در این مملکت می‌افتد؟ فرض کنید انحصار توزیع مواد مخدر در ایران را به شما بدهند... برو چند جزیره بخر دست زن و بچه‌ات را بگیر و تمام کمبود محبت‌هایی را که داشته‌اند جبران کن...» و رضایی نیز پاسخ می‌دهد: «.... یا با گلوله کنار می‌روم یا اینکه مردم نخواهند...» با این اظهارات و برخی قسم ‌خوردن‌های دیگر به نظر می‌رسید که حاج محسن قرار است تا ته خط بماند، اما دو روز مانده به برگزاری انتخابات محسن رضایی به ناگاه با انتشار بیانیه‌ای ضمن کناره‌گیری رسمی از رقابت‌ها، هدف خود از این اقدام را «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم» اعلام کرد. با توجه به حجم بالای تبلیغات حاج محسن برخی از تحلیلگران خروج او از انتخابات را «سورپرایز خرداد» نامیدند.
حاج محسن در سال ۱۳۸۸ هم با رنگ فیروزه‌ای، شعار فدرالیسم اقتصادی و ایده «دولت ائتلافی» به میدان آمد. حاج محسن در مناظره با محمود احمدی‌نژاد مسلط ظاهر شد و در برخی موارد موجب خشم طرف مقابل شد. برای بسیاری هنوز این پرسش مطرح است که چرا محمود احمدی‌نژاد که به راحتی پای بسیاری از چهره‌ها و افراد را به مناظره‌ها کشاند، در مناظره با محسن رضایی درباره ماجرای فرار و پناهندگی فرزند ارشد او به آمریکا سکوت کرد. آیا احمدی‌نژاد ورود به این امر را غیراخلاقی می‌دانست؟ آیا از حاج محسن احساس خطر نمی‌کرد؟ آیا محسن رضایی از اسرار مگویی خبر داشت که نباید فاش می‌شد و چندین آیا و امای دیگر؟
به هر حال حاج محسن در انتخابات ۱۳۸۸ طبق پیش‌بینی‌ها در رده‌های پایین جدول جا خوش کرد. از آن زمان این دکترای اقتصاد تلاش گسترده‌ای را به کار بسته است که شانس خود را مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۲ بیازماید. از تشکیل احزاب اقماری گرفته تا انتشار نشریات مختلف. بسیاری از منتقدان او با اشاره به شکست اقتصادی و سیاسی تجربه انتشار روزنامه «ملت ما» تاکید می‌کنند، فردی که نتوانسته یک بنگاه کوچک اقتصادی را اداره کند، چگونه می‌تواند کشور به ویژه با این وضعیت اقتصادی را اداره کند؟

حاج محسن یا آقا محسن
برخی مدعی هستند حاج محسن که این روزها حامیانش او را «آقا محسن» صدا می‌کنند، در دو سال گذشته تلاش کرده با مطالعه سیستم‌های هرمی به نوعی زنجیره رای دست یافته و بدون سر و صدا و چک و چانه شاهد قدرت را به حجله ببرد. این نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری در این دوره وزن بیشتری از برنامه‌ها و شعارهای خود را به اقتصاد اختصاص داده است. در کنار شعار فدرالیسم اقتصادی و توریسم درمانی که از دور قبل به عنوان شعار از سوی او مطرح شده است، او بحث‌های جدیدی را نیز در این دوره مطرح کرده است. رضایی تاکید دارد: «مساله اقتصاد را به طور اساسی از سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی شروع می‌کنیم، کلیه مناطق ایران را تقسیم کار ملی می‌کنیم در واقع هر منطقه دارای هدف معینی در اقتصاد ملی خواهد بود، همه مناطق ایران مکمل یکدیگر خواهند بود، چشم‌انداز ایران 1404 را به طور جد دنبال خواهیم کرد، قانون اصل‌44 را با برنامه اجرایی کامل در برنامه خواهیم داشت به طوری که این برنامه در سطح بالا طراحی و در سطح پایین اجرا خواهد شد.» در برنامه‌های اقتصادی ورژن 92 رضایی شعارهایی از قبیل یارانه سبز، اصلاح طرح تحول اقتصادی و یارانه 260 هزارتومانی نیز مطرح شده است. بسیاری بر این باورند که رضایی تلاش داشته است در سه انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته ورژن‌هایی متناسب با زمانه از خود و برنامه‌هایش ارائه دهد. هر چند برنامه‌های او در مقابل برخی از شعارهای دیگر نامزدها در حد رساله فوق دکترای اقتصاد است، اما بعید به نظر می‌رسد شاهین ریاست‌جمهوری روی شانه ورژن 92 رضایی بنشیند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که در صورت پشتکار بیشتر احتمالاً ورژن 96 یا 1400 رضایی امکان حضور در پاستور را خواهد یافت. باید منتظر ماند و دید این چهره سیاسی و علاقه‌مند به اقتصاد می‌تواند به پاستور برسد؟ این پرسشی است که سه هفته دیگر پاسخ آن را خواهیم یافت.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها