شناسه خبر : 10972 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا پیروزی اردوغان بیانگر ظهور دموکراسی غیرلیبرالی است؟

لیبرال‌های ترک متحد شوید

نخست‌وزیر جنجال‌برانگیز ترکیه، رجب طیب اردوغان، اکنون نخستین رئیس‌جمهور ترکیه است که با رای عمومی انتخاب شده است. همه ۱۱ رئیس‌جمهور پیشین توسط پارلمان ترکیه انتخاب شده بودند.

index:1|width:45|height:45|align:right علی هاکان آلتینای /مدیر دانشکده علوم سیاسی اروپا در استانبول

نخست‌وزیر جنجال‌برانگیز ترکیه، رجب طیب اردوغان، اکنون نخستین رئیس‌جمهور ترکیه است که با رای عمومی انتخاب شده است. همه 11 رئیس‌جمهور پیشین توسط پارلمان ترکیه انتخاب شده بودند. پیروزی او، که پس از ماه‌ها اعتراضات داخلی و انتقادات گسترده از حکمرانی اقتدارطلبانه او حاصل شده، احتمالاً به بحث جهانی پیرامون گسترش دموکراسی غیرلیبرالی کمک کند. پیروزی اردوغان یقیناً منتقدان غربی‌اش را آشفته می‌کند. بسیاری در عجب‌اند از اینکه ترک‌ها چگونه مفتون او شده‌اند. حقیقت پیچیده‌تر از اینهاست. فعالیت 11ساله اردوغان در مقام نخست‌وزیر، دوره‌ای موفقیت‌آمیز در تاریخ ترکیه تلقی شده است. در این دوره، حجم کل تولید ناخالص داخلی این کشور از 200 میلیارد دلار به 800 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است. ترکیه یکی از معدود کشورهایی است که نابرابری درآمدی در آن رو به کاهش است. دسترسی به خدمات درمانی و سیاستگذاری‌های اجتماعی که زمانی تنها به نفع طبقه متوسط عمل می‌کرد، در جهت کمک به فقرا و نیازمندان اصلاح شده است. 500 هزار واحد مسکن عمومی تکمیل شده است. زیرساخت‌ها روندی رو به گسترش داشته‌اند. شمار مردمی که از پرواز داخلی استفاده می‌کنند از 9 میلیون نفر به 76 میلیون نفر در سال افزایش یافته است. در نتیجه همه اینها، میانگین مردم ترکیه امروزه زندگی بسیار بهتری را نسبت به یک دهه پیش تجربه می‌کنند. اردوغان ثابت کرده که خودش را همه‌چیزدان می‌داند و صبر کمی در برابر اعتراض و مخالفت نشان می‌دهد. امکان ندارد یک نمونه به یاد بیاوریم که او پذیرفته باشد از مخالفانش چیزی یاد گرفته است. او نسبت به اینکه به زنان بگوید چند فرزند باید داشته باشند (به نظر اردوغان حداقل سه فرزند) و فرآیند وضع حمل چطور باید باشد (بدون سزارین اختیاری و یقیناً بدون سقط‌جنین) کمترین تردیدی ندارد. او به صراحت می‌گوید رهبر اپوزیسیون، به خاطر تعلقش به مذهب علوی، انتخاب نخواهد شد. برای سال‌ها، او به تقبیح روزنامه‌نگاران و گروه‌های رسانه‌ای می‌پرداخت که تاکتیک‌هایش را به چالش می‌کشیدند. روزنامه‌نگاران بی‌شماری از کار بیکار شدند، و بزرگ‌ترین گروه رسانه‌ای ترکیه یک میلیارد دلار آمریکا جریمه شد. او حتی در حمله به عموم مردم و قربانیان کوتاهی نمی‌کند. در می 2014، او فاجعه مرگ 301 کارگر معدن سوما را با یادآوری فجایع معادن غربی از قرن نوزدهم میلادی، توجیه کرد. در طول بازدیدش از معدن سوما و در حالی که تقلای ناامیدکننده‌ای برای نجات کارگران از معدن فروریخته صورت می‌گرفت، اردوغان کارگری را که کفش او را لگد کرده بود تهدید به سیلی زدن کرد. ویدئویی نا‌شفاف وجود دارد که نشان می‌دهد سیلی‌ای نیز زده شده است. در حالی که طرفداران اردوغان احتمالاً می‌گویند «او ممکن است اقتدارگرا، مغرور و سرکوبگر باشد، اما موفق است»؛ تیم اصلی او استدلال خواهد کرد که او موفق است، چون اقتدارگراست. آنان به نیروهای نظامی ترکیه و طرفداران گولن به عنوان خطرهایی سنتی و حتمی برای دموکراسی ترکیه اشاره می‌کنند و می‌گویند تنها رهبری قاطع می‌تواند با آنها مقابله کند. آنان خواهند افزود که حزب عدالت و توسعه (AKP)، در راستای تصفیه سیستم بانکی ترکیه از عناصر مشکوک و مقابله با به اصطلاح طمع‌های کردها، بسیار موفق‌تر از دولت‌های قبلی بوده است. هسته این استدلال این است که حل مشکلات سخت نیازمند رهبرانی با حالات منجیانه است. اگر این حالات آنان را در میان لیبرال‌ها نامحبوب می‌کند، بگذار بکند. این معما معنایی فراتر از مورد ترکیه دارد. پل کاگامه در روآندا، ویکتور اوربان در مجارستان و نارندرا مودی در هند را می‌توان علائمی از یک پدیده مشابه دانست. در طول نیمه دوم قرن بیستم، غرب لیبرال به بقیه جهان گفت «مثل ما باشید تا ثروتمند و سعادتمند شوید»، در حالی که قرن بیست‌ویکم زمانه تولید راه‌های غیرلیبرالی بسیاری برای توانمندسازی جامعه است. می‌توان استدلال کرد که همه جوامع اشتباهاتی مرتکب می‌شوند، اما جوامع باز با مجاز دانستن بحث آزاد و بررسی بیشتر، اشتباهات خود را زودتر شناسایی و اصلاح می‌کنند. پیشرفت سریع‌تر و بهزیستی بیشتر از دستاوردهای بحث آزاد و بی‌مانع است، حال این بحث‌ها هر هزینه‌ای می‌خواهد داشته باشد. چنین مباحثه‌ای ممکن است برخی را عصبانی کند و شاید به سنت‌ها و باورهای دلخواه آسیب بزند. اما در نهایت، منافعی که به دست می‌آید بیشتر از هزینه‌هاست.index:2|width:300|height:379|align:left

اردوغان و معضل لیبرالیسم
دفاع از چنین استدلال‌هایی امروزه دشوارتر به نظر می‌رسد. ایالات متحده، یک جامعه به اصطلاح باز، از هشدارهای متعدد چشم پوشید و همچون خوابگردها وارد جنگی فاجعه‌بار در عراق و بحرانی مالی در دوره 11ساله‌ای شد که در همان زمان ترکیه اردوغان و همین‌طور چین از چنین افتضاحاتی دوری گزیدند. اتحادیه اروپا، یک واحد سیاسی لیبرال دیگر، نتوانست ایرادهای یورو و ضعف‌های ساختاری منطقه یورو را ببیند. این چالش‌ها به هیچ وجه منجر به انکار کانون لیبرالیسم نمی‌شود. با این حال، انکار مشکل راهی است مطمئن برای محکوم کردن مرام لیبرالی؛ به یک عقیده بوتیکی با چشم‌اندازهایی محدود برای بیرون از یک جغرافیای کوچک. موقعیت نامناسب کنونی برای پروژه لیبرالی مرکب از توانایی رو به زوال غرب برای زنده ماندن بر اساس عقاید خودش است. هنگامی که اتحادیه اروپا در برابر کودتای مصر این‌چنین ساکت است و حتی نمی‌تواند آن را یک کودتا بخواند، دیگر اعتبارش را برای انتقاد از اقتدارگرایی اردوغان از دست می‌دهد. به بیانی دیگر، ترکیه یک معضل اردوغان و یک معضل لیبرالیسم دارد. مواجهه با معضل اردوغان باید با نوع متفاوتی از لیبرالیسم در ترکیه و دورتادور دنیا آغاز شود. در ترکیه، آنهایی که حامی برنامه‌ای کمتر اقتدارگرایانه‌اند نباید اصرار کنند که یازده سال نخست‌وزیری اردوغان دوران بدی برای ترکیه بوده است. به جای آن، آنان باید ثابت کنند که موفقیت ترکیه نه در اقتدارگرایی اردوغان که در چیز دیگری ریشه دارد. بخش اعظمی از موفقیت ترکیه ناشی از تامین سرمایه لازم برای بدهی عمومی این کشور در سال 2002 با نرخ بهره‌ای بسیار پایین‌تر بوده که خود این امر با اشباع شدن نقدینگی جهانی ممکن شد و ارزش اعتباری ترکیه را به خاطر چشم‌انداز عضویتش در اتحادیه اروپا بالا برد. بدون فضای مالی محقق‌شده توسط این دو دستاورد، توسعه خدمات درمانی، سیاستگذاری‌های اجتماعی و ارتقای زیرساخت‌ها ناممکن بود. به لحاظ سیاسی، یکه‌تازی در لباس قاطعیت و باارادگی، تنها گزینه برای مواجهه با مسائل دشوار نیست. اتحادهای گسترده و مباحثات فراگیر یک آلترناتیو مشروع و قانونی است. ترک‌های معمولی باید این آلترناتیوها را معتبر بدانند، و این درک ربطی به اینکه چارچوب لیبرالی چقدر به لحاظ جهانی معتبر است، ندارد. تحقیر اردوغان کار ساده‌ای است. او به اندازه کافی دلیل به ما می‌دهد تا از او متنفر باشیم. آنهایی که خواهان ترکیه‌ای کمتر اقتدارگرا هستند، باید به دنبال نجات لیبرالیسم در سطح جهانی باشند. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که روز به روز بیشتر تحت بررسی دقیق در سطح جهانی قرار می‌گیرد. برتری مادی یا اخلاقی غرب دیگر فرجامی قطعی نیست. هر چه غرب و دیگران سریع‌تر این توهم برتری را کنار بگذارند، همه ما سریع‌تر می‌توانیم کار ضروری ایجاد ارزش‌هایی لیبرال در جهانی پسا-غربی را آغاز کنیم. به عبارت دیگر، ترکیه یک معضل اردوغان دارد، و همه مساله‌ای بزرگ‌تر داریم به نام لیبرالیسم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها