شناسه خبر : 10550 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ماموریتی دوباره

آمریکا و داعش

مبارزه علیه خلافت اسلامی(داعش) نقش آمریکا را در جهان تعریف می‌کند. بیش از سه سال است که باراک اوباما تلاش می‌کند از ورود به جنگ سوریه اجتناب کند.

مبارزه علیه خلافت اسلامی (داعش) نقش آمریکا را در جهان تعریف می‌کند. بیش از سه سال است که باراک اوباما تلاش می‌کند از ورود به جنگ سوریه اجتناب کند. اما هفته گذشته و با شدت گرفتن تهدید نیروهای تروریستی در خاورمیانه او تسلیم امری اجتناب‌ناپذیر شد. در 23 سپتامبر آمریکا هدایت حملاتی هوایی در سوریه را بر عهده گرفت که علیه داعش و گروه کوچکی از وابستگان القاعده به نام گروه خراسان انجام گرفت. این گروه اکنون ادعا می‌کند قصد دارد به غرب حمله کند. رئیس‌جمهوری که همیشه از رسیدگی به ملت در خانه خود دم می‌زد اکنون از نیروهای نظامی‌اش در شش کشور سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، یمن و سومالی استفاده می‌کند.
عملیات سوریه مکملی ضروری برای حملات آمریکا علیه داعش در عراق است. آمریکا قصد دارد این گروه را از تشکیل خلافت بازدارد و مانع از آن شود که این کشورها به پایگاهی امن برای آنها تبدیل شود. اما آنچه اکنون در خیابان‌های رقه و موصل می‌گذرد اهمیتی بیشتر از آینده داعش دارد. علاوه بر این مقابله رئیس‌جمهور اوباما با تکفیری‌ها به عنوان آزمونی برای تعهد کشورش در قبال امنیت بین‌المللی محسوب می‌شود.

داعش و همکاران
در سال اخیر این احساس که آمریکا در سرازیری قرار دارد رشد زیادی پیدا کرد چرا که این کشور در سایه بحران مالی و دو جنگ طولانی و دشوار قرار داشت. چرا کشور تازه ثروتمند ‌شده‌ای مانند چین باید در اداره امور خود از رئیس‌جمهور‌ی درس بگیرد که برای تنظیم بودجه خود دست و پا می‌زند؟ همزمان به نظر می‌رسد ایالات متحده در باتلاقی از بی‌نظمی گرفتار شده باشد و قادر یا مایل نیست که جهان افسارگسیخته خود را مهار کند. داعش بیش از هر پدیده دیگری به این بی‌نظمی دامن زده است. این گروه بازیگری غیردولتی است که فقط آشوب ایجاد می‌کند. پیشروی‌های داعش در عراق و سوریه ثروت، قلمرو و نیروهای زیادی برایش به ارمغان آورده است.
ظهور و پیشرفت داعش سیاست آمریکا را نیز متاثر ساخته است. اول، دخالت نابخردانه جرج دبلیو بوش عجولانه و با نصب اعلان «پایان ماموریت» در ناو آبراهام لینکلن در می 2003 پس از حمله به عراق به نمایش درآمد. به دنبال آن انفعال مداوم آقای اوباما اتفاق افتاد. هنگامی که بحران سوریه اتفاق افتاد رئیس‌جمهور آمریکا به امید اینکه اوضاع خودبه‌خود روبه‌راه شود گام پس‌ نهاد و اجازه داد فجایعی در این کشور اتفاق بیفتد. حتی هنگامی که از سلاح‌های شیمیایی استفاده شد ابرقدرت آمریکا کاری انجام نداد. از آن زمان تاکنون حدود 200 هزار سوری کشته و 10 میلیون نفر آواره شده‌اند. گروه‌های محافظه‌کار مخالف دولت سوریه که از حمایت ایالات متحده محروم بودند صحنه را به نیروهای بی‌رحم و سازمان‌یافته داعش واگذار کردند.
گام پس ‌نهادن آمریکا در سایر نقاط دنیا نیز مشکل‌آفرین بوده است. آقای اوباما محدودیت‌های توان آمریکا را مطرح و از دیگر دولت‌ها درخواست کرد سهم خود را در امنیت جهان ایفا کنند. او دوست داشت ایالات متحده به جای زورگوی قلدر در نقش رهبر افکار جهانی ظاهر شود. اما وقتی آمریکا عقب نشست متحدانش نیز عقب‌نشینی کردند. در مقابل رقبای آنها یعنی روسیه و چین گام پیش گذاشتند.
داعش دیدگاه و نظر مردم آمریکا را تغییر داد. قبل از آنکه تندروهای بی‌رحم این گروه شهر موصل را تصرف کنند و سر بریدن اتباع غربی را در رسانه‌های اجتماعی به نمایش بگذارند مردم آمریکا دلیلی برای دخالت نظامی بیشتر در خاورمیانه نمی‌دیدند. وقتی آنها فهمیدند داعش مستقیماً آنها را تهدید می‌کند خواستار پشتیبانی بیشتر شدند. بنابراین آقای اوباما نه‌تنها فرصت پیدا کرد در برقراری نظم در خاورمیانه دخالت کند بلکه توانست طرفداران عدم دخالت را نیز به کنار بکشد.

از محور شرارت به شبکه مرگ
نیروهای طرفدار اوباما دیگر قدرتمند نیستند. سوءمدیریت‌های فاجعه‌بار پس از اشغال عراق باعث شد توانایی نظامی اولیه آمریکا به شدت کاهش پیدا کند. آمریکا و متحدانش در بهار 2003 موفق شدند تنها با تلفات 138نفری، لشگر 375 هزار‌نفری صدام ‌حسین را شکست دهند. این سلطه نظامی در طول تاریخ بی‌سابقه بود اما ناگهان تضعیف شد. سوال بزرگ آن است که آیا آقای اوباما می‌تواند دیپلماسی ظریفی را به اجرا گذارد یا خیر؟ عراق و افغانستان این درس را دادند که نیروی نظامی به تنهایی پایدار نخواهد بود. در واقع، اگر آمریکا به عنوان طرفدار شیعیان عراق قلمداد شود ممکن است داعش رابطه بهتری با برخی مردم بومی برقرار کند.
اوباما به ائتلاف‌ها و شراکت‌های بیشتری نیاز دارد تا بتواند در سوریه و عراق پیروز شود. این کار دیپلماسی مناسب‌تری را می‌طلبد. اوباما تاکنون عملکرد خوبی داشته است. او اصرار کرد پست نوری ‌المالکی نخست‌وزیر عراق به حیدر العبادی واگذار شود تا سنی‌های بیشتری به دولت وارد شوند. او جان کری وزیر امور خارجه خود را به کشورهای سنی منطقه مانند عربستان سعودی و اردن فرستاد تا سنی‌های عراق و سوریه را قانع سازد که وی قصد ندارد اقدامی علیه آنها انجام دهد. آمریکا در سازمان ملل استدلال کرد که دخالتش با تقاضای عراق (و نه سوریه) و تحت ماده 51 منشور سازمان ملل به صورت قانونی اتفاق افتاده است. به نظر می‌رسد بان کی مون و پارلمان انگلستان (که قصد کمک به آمریکا را دارد) این استدلال را پذیرفته باشند. اوباما هنوز راه زیادی در پیش دارد. تشکیل ائتلاف هنوز به تکامل نرسیده است. ترکیه که یک عضو ناتو است سرانجام اعلام کرد موافق اقدام علیه داعش است اما به نظر می‌رسد خود به کمک نیاز دارد. منسجم نگه داشتن متحدان به شکیبایی، انعطاف‌پذیری و ترکیبی بخردانه از قلدری و ملایمت نیاز دارد. لازم است اوباما مکالمات تلفنی طولانی‌تری با رهبران جهان برقرار کند. و حتی اگر در مبارزه علیه داعش موفق شود ممکن است خلاء حضور نیروهای محلی به پیدایش گروه‌های وحشت‌‌آفرین جدید منجر شود.
آمریکایی‌ها در مورد سهم این ابرقدرت شکایت دارند. مسلم است که اروپاییان می‌توانند بیشتر مشارکت کنند. قطعاً قدرت‌های نوظهور آسیایی می‌توانند نقش بیشتری در حمایت از نظم جهانی داشته باشند اما به نفع آمریکاست که به دخالت خود ادامه دهد و هر زمان که لازم شد نشان دهد می‌تواند قدرت خود را پشتیبان حقیقت سازد و زورگویان و وحشت‌آفرینان جهان را از اعمال شریرانه باز دارد. اگرچه ماموریت متوقف ساختن داعش طولانی و سخت خواهد بود اما هیچ دولت دیگری توانایی انجام آن را ندارد. اوباما حق دارد این ماموریت را دوباره آغاز کند اما این بار ماموریت باید کامل شود.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها