شناسه خبر : 44436 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

درس‌هایی از کووید 19

بهداشت جهانی در گفتمان تدروس ادهانوم

درس‌هایی از کووید 19

من در اوایل این ماه پایان وضعیت اضطراری کووید 19 در جهان را اعلام کردم. این پایانی بر جدی‌ترین بحران سلامت جهانی پس از همه‌گیری آنفلوآنزا در سال 1918 بود. در طول سه سال و نیم گذشته و طبق آمار رسمی کووید 19 جان تقریباً هفت میلیون نفر را گرفت هرچند سازمان بهداشت جهانی آمار صحیح را چیزی نزدیک به 20 میلیون نفر برآورد می‌کند. میلیون‌ها نفر دیگر هنوز با تبعات شرایط پس از کووید که به کووید طولانی شهرت دارد دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این سندروم هنوز به‌طور کامل شناخته نشده است.  کووید 19 علاوه بر تلفات جانی و دردهای جسمی به شدت به نظام‌های درمان آسیب زد: میلیون‌ها نفر از خدمات اولیه درمان محروم شدند، اقتصادها آسیب دیدند، تریلیون‌ها دلار از تولید ناخالص داخلی جهانی کاسته شد، ناآرامی‌های اجتماعی بزرگی به وجود آمد، با بسته‌ شدن مرزها رفت‌وآمدها محدود شد و مدارس نیز تعطیل شدند. علاوه بر این، کووید 19 گسل‌های سیاسی در درون و میان ملت‌ها را بزرگ‌تر کرد. واکسن، ماسک، قرنطینه و دیگر اقدامات مربوط به سلامت عمومی به شدت سیاست‌زده شدند. برخی رهبران به خاطر ناکامی در مهار همه‌گیری جایگاهشان را از دست دادند. تحقیق و تفحص درباره منشأ همه‌گیری نیز تنش‌های ژئوپولیتیک جهان را شدت بخشید.  بنابراین، یکی از درس‌های برگرفته از کووید 19 آن است که همه‌گیری چیزی بیشتر از یک بحران سلامت است. این بدان معناست که دولت‌ها باید بهداشت و درمان را نه یک هزینه، بلکه نوعی سرمایه‌گذاری برای ثبات و امنیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بدانند. کشورها مبالغ سنگینی را برای آمادگی در برابر تهدید حملات تروریستی هزینه می‌کنند اما به نسبت آمادگی کمتری برای رویارویی با حمله یک ویروس دارند، در حالی که این حمله می‌تواند بسیار مخرب و پرهزینه‌تر باشد. این موضوع برای تمام ملت‌ها و تمام سطوح درآمدی مصداق دارد. هیچ کشوری از کووید 19 در امان نماند و برخی از بزرگ‌ترین اقتصادها و پردرآمدترین جوامع ضربه سختی خوردند، اما چرا؟ پاسخ این پرسش پیچیده است اما یک دلیل آن است که بسیاری از کشورهای پردرآمد به خاطر نظام‌های درمان پیشرفته خود دچار خودبینی کاذب شده بودند و سرمایه‌گذاری ناکافی در بهداشت عمومی گریبان‌شان را گرفت. دهه‌ها بود که ثروتمندترین کشورها سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در بیمارستان‌های تخصصی و پیچیده، تجهیزات پزشکی و داروها انجام می‌دادند. این سرمایه‌گذاری‌ها تاثیر زیادی در پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری‌ها داشتند و طول عمر میلیون‌ها انسان را افزایش دادند. اما با انتقال بار سنگین بیماری‌ها از مسری به غیرمسری کشورهای ثروتمندتر سرمایه‌گذاری‌های کمتری در آمادگی، تشخیص و واکنش به موارد اضطراری (یا در شکل مطلوب پیشگیری از وقوع آنها) انجام دادند.  اما واگیری‌ها و همه‌گیری‌ها عمدتاً از بیمارستان‌ها آغاز نمی‌شوند، بلکه از جوامع شروع می‌شوند. مردم کشورهای ثروتمند دسترسی بیشتری به واکسن و مراقبت‌های درمانی باکیفیت در صورت لزوم داشتند، اما این کشورها در اجرای اقدامات بهداشتی عمومی در سطح جوامع کوچک کند عمل می‌کردند و به اشتباه گمان می‌کردند که «چنین چیزی در اینجا اتفاق نمی‌افتد» و اگر کووید 19 به کشورهایشان برسد نظام درمان پیشرفته‌شان می‌تواند از آنها محافظت کند. اما وقتی کووید به آنها رسید ظرفیت نظام‌های درمان به سرعت پر شد و آنها مجبور شدند محدودیت‌های شدیدتری از جمله ماندن در خانه را به اجرا گذارند.  در مقابل، بسیاری از کشورهای دارای درآمد کم و متوسط به ویژه در جنوب شرق آسیا به خاطر تجربیات قدیمی درباره همه‌گیری‌ها این دانش و توانایی را داشتند که در سطح جوامع کوچک به درستی در برابر کووید 19 واکنش نشان دهند. بنابراین درس دیگر آن است که با وجودی که مراقبت‌های پزشکی پیشرفته برای محافظت از سلامت افراد حیاتی هستند محافظت از سلامت کل جمعیت به دیدگاه متفاوتی نیاز دارد و لازم است سرمایه‌گذاری‌های متفاوتی در پایشگری بیماری‌ها، ظرفیت آزمایشگاه‌ها، و به ویژه مراقبت‌های درمانی اولیه صورت گیرد. مراقبت‌های درمانی اولیه قدرتمند همانند چشم و گوش نظام درمان هستند و نقش حیاتی دوگانه‌ای دارند. آنها از جوامع هم در برابر همه‌گیری‌ها و هم در برابر تهدیدات بهداشتی روزمره محافظت‌ می‌کنند.  بسیاری افراد مراقبت‌های درمانی اولیه را اولین نقطه تماس در نظام درمان می‌دانند. پزشکان عمومی محلی اولین کسانی هستند که مجموعه‌ای از مشکلات را تشخیص می‌دهند و درمان می‌کنند یا در صورت لزوم به متخصص ارجاع می‌دهند. اما مراقبت‌های اولیه همچنین شامل مجموعه‌ای از اقدامات در خارج از درمانگاه می‌شود تا به عوامل زیربنایی بیماری‌ها بپردازد. این مراقبت‌ها با این درک صورت می‌گیرند که سلامت نه از بیمارستان‌ و درمانگاه بلکه از خانه، مدرسه، خیابان و محیط کار آغاز می‌شود؛ در هوایی که مردم تنفس می‌کنند، غذایی که می‌خورند و شرایطی که در آن زندگی و کار می‌کنند.   بنابراین تقویت واقعی سلامت به معنای پرداختن به آن دسته از مولفه‌های سلامت است که خارج از بخش درمان قرار می‌گیرند. حفظ سلامت جمعیت صرفاً وظیفه وزارت بهداشت نیست، بلکه به سیاست‌های حامی سلامت در حوزه‌های تجارت، بازرگانی، تحصیل، کشاورزی، برنامه‌ریزی شهری، حمل‌ونقل و دیگر چیزها نیاز دارد. سرمایه‌گذاری در بهداشت عمومی و مراقبت‌های درمانی اولیه علاوه بر اینکه کالایی عمومی است سرمایه‌گذاری در مقابله با نابرابری‌ها در درون و بین ملت‌هایی به شمار می‌رود که به شدت از کووید 19 آسیب دیدند. کشورها و جوامع کم‌درآمد دسترسی کمتری به واکسن، درمانگر و دیگر ابزارها داشتند. همزمان این گروه به خاطر نرخ بالای سیگار کشیدن، چاقی و دیگر عوامل بیشتر از دیگران در معرض خطر قرار دارند. در زمانی که اقتصادها در رکود به سر می‌برند دولت‌ها مجبورند سر کیسه را سفت کنند اما اکنون دقیقاً زمان مناسبی برای انجام سرمایه‌گذاری‌های راهبردی در سلامت (سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی) به شمار می‌رود. این سرمایه‌گذاری بازگشت خود را در دهه‌های آینده و به شکل جوامع سالم، مولد، برابر و پایدار نشان می‌دهد. شاید کووید 19 دیگر یک وضعیت اضطراری جهانی نباشد اما اثرات آن تا سال‌ها با ما باقی خواهد ماند. میراث این همه‌گیری باید این درک جدید باشد که سرمایه‌گذاری در امنیت سلامت منطقه در واقع سرمایه‌گذاری در امنیت سلامت جهان است و به پیدایش جوامع سالم‌تر، ایمن‌تر، عادلانه‌تر و صلح‌آمیزتر منجر می‌شود.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...