شناسه خبر : 42177 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

موانع دورکاری جهانی

نیروی کار ایرانی چه موانعی برای حضور در بازار کار جهانی دارد؟

 

 رضا غیابی / استراتژیست کسب‌وکار

در جهانی زیست می‌کنیم که تکنولوژی و فناوری دیجیتال در شخصی‌ترین، خصوصی‌ترین و نزدیک‌ترین اجزای زندگی‌مان رسوخ کرده و تمامی ابعاد زیستی و حتی کسب‌وکارهایمان را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. در چنین شرایطی که به دلیل گسترش افسارگسیخته اینترنت و توسعه پویای ظرفیت‌های بالقوه دنیای دیجیتال، جهان به دهکده‌ای یکپارچه بدل می‌شود، پرواضح است که عملکردهای اقتصاد کلان کشورها و نیز شیوه تعامل حرفه‌مندان این دهکده نیز دچار دگرگونی‌هایی اساسی خواهد شد. پارادایم‌ها تغییر کرده‌اند و تردیدی نیست که ما نیز برای عقب نماندن از این تغییرات جهانی لازم است به سمت آن حرکت کنیم. اینترنت، مهارت‌ها و تخصص‌های گوناگون در نقاط مختلف جهان را به یکدیگر متصل کرده و هر روز بیش از پیش در حال نزدیک‌تر کردن انسان‌ها به هم در فضای حقیقی و مجازی است.

شاید بعد از پاندمی کووید ۱۹ و تحولات دیجیتالی حاکم بر جهان، راحت‌تر بتوان گفت که دیگر برای ارائه خدمات، نیازی به حضور یک متخصص در مکانی خاص احساس نمی‌شود و مرزهای جغرافیایی معنای تازه‌ای یافته‌اند. این یک تغییر استراتژیک در رفتارها و تعاملات انسانی است که گرچه در بخشی از جهانِ در حال پیشرفت، فرصتی برای رشد و توسعه محسوب می‌شود، اما هنوز برای ما و در کشورمان تعریف عملکردی دقیقی ندارد. حقیقت عریانی که در شرایط پیچیده کنونی،‌ این پرسش بنیادین را یادآور می‌شود که واقعاً چرا نیروی کار جوان و خلاق ایرانی از این بازار پرمنفعت سهم اندکی دارد؟ پیش از پرداختن به پاسخ این مساله باید به این مهم توجه کنیم که بازار کار در همه‌جای جهان از تجارت محصول و کالا به سمت‌وسوی صادرات خدمات و فروش ایده در حرکت است. مدت‌هاست که مبادلات تجاری، شکل دیگری به خود گرفته‌اند و امروز خدمات، نقش بسیار پررنگ‌تری نسبت به دیروز ایفا می‌کند. آمار جمعیتی ایران نشان می‌دهد که با بالاترین تعداد نیروی کار متخصص روبه‌رو هستیم و به لحاظ تعداد مهندسان متخصص، جایگاه چهارم را در رنکینگ جهانی به خود اختصاص داده‌ایم. این گزاره بدین معناست که نسل جوان و پویای ایران، ظرفیت بسیار بالایی در تولید اقتصاد بی‌وزن از خود نشان داده است.

اما «اقتصاد بی‌وزن» چیست؟

وقتی از تجارت ایده و فکر حرف می‌زنیم؛ وقتی از جایگزین شدن صادرات خدمات به جای محصولات حرف می‌زنیم؛ منظورمان دقیقاً اقتصاد بی‌وزن است. اقتصادی که دیگر وابسته به تولید محصولی ملموس نیست. هرچه وزن اقتصاد از نظر کالایی بالاتر می‌رود، کشورمان بیش از پیش مجبور به خام‌فروشی می‌شود. و هرچه کم‌وزن‌تر باشد،‌ می‌تواند دارایی نامشهود و ناملموس خود را بفروشد و به کشورهای دیگر صادر کند. در واقع اقتصادی پویاست که بتواند دیزاین، فکر و ایده بفروشد. برند اپل را به‌عنوان نمونه در نظر بگیرید؛ روی محصولات اپل درج شده است: Design By Apple from California.

بله؛ اپل دیزاین می‌فروشد و شاید حتی تولید بسیاری از محصولاتش هم به دست نیروهای کار چینی صورت می‌گیرد. حالا که تعاریفمان را درباره مقوله اقتصاد بی‌وزن و ظرفیت‌های بالقوه نیروی کار ایرانی یکسان کردیم، بهتر است کمی به عقب بازگردیم و سوالمان را دوباره مطرح کنیم؛

چرا نیروی کار جوان و خلاق ایرانی از این بازار پرمنفعت جهانی سهم اندکی دارد؟ در واقع باید به این پرسش پاسخ دهیم که اساساً چه موانعی برای حضور این حجم از استعداد و نیروی پویا در بازار کار جهانی وجود دارد؟

اتفاقاً پاسخ دادن به این مساله به ظاهر پیچیده، بسیار ساده است؛ بر اساس تحقیقات و تجربیات نگارنده، دو عامل مهم بر ایجاد موانع مذکور

 اثرگذار هستند؛

عوامل مهارتی و عوامل زیرساختی

۱- عوامل مهارتی: نیروی کار ایرانی برای برقراری ارتباط با دنیای بیرون و هم‌داستان شدن با تجارت خدمات در سطح بین‌المللی نیازمند تقویت چند مولفه کلیدی‌ است. کمبود برخی مهارت‌های ارتباطی که هرگز در سیستم آموزشی ما جایی نداشته‌اند، موانعی اساسی بر سر راه ارتباط شایسته با دنیای تجارت امروز است. مهارت‌های برقراری ارتباط، آداب‌ورسوم تجارت در سطح بین‌الملل، اتیکت و رفتار حرفه‌ای مطابق با استانداردهای پذیرفته‌شده جهان و شاید از همه اینها مهم‌تر؛ مهارت یادگیری زبان و چالش مکالمه به زبان‌های بین‌المللی. در بخش موانع مهارتی باید گفت که قالب‌های مدیریتی و ساختارهای ذهنی نیروهای کار ایرانی عموماً همسان و هماهنگ با قالب‌های تجارت خارجی نیستند و نیروهای کار ما باید با مطالعه بیشتر علم مدیریت و حضور در موسسات آموزشی معتبر تا جایی که می‌توانند خود را به‌روز کنند تا به فهم کاملی از متدها و روش‌های امروز جهان مدیریت برسند. همه اینها اکتسابی است و تنها کافی است تا بخواهیم...

۲- عوامل زیرساختی: یکی از عوامل دیگری که مانع پیشرفت نیروهای کار ایرانی در سطح بین‌الملل است، عوامل زیرساختی است. موانعی که در سطح کلان مطرح می‌شوند و عمدتاً در حدود اختیارات و توانایی‌های اشخاص حقیقی نیستند.

یکم - دریافت‌ها و پرداخت‌ها: فرض کنید که نیروی جوان ما با ارتقای مهارت‌هایش، خود را به بازار کار جهانی بشناساند و به این بازار وارد شود؛ از چه راهی قرار است حق‌الزحمه‌اش را دریافت کند؟ شکی نیست که کسب درآمد در این فرآیند بسیار حائز اهمیت است و با توجه به تحریم‌ها و فقدان حتی یک حساب بانکی خارج از کشور، نیروی کار ایرانی چطور می‌تواند حقوق خود را دریافت کند؟ اینجا جایی است که دولت با اختیارات و توانایی‌های خود در وضع سیاست‌های کلان می‌تواند امکان‌هایی را برای تسهیل شرایط مذکور فراهم آورد تا نیروی کار ایرانی بتواند بی‌دغدغه‌تر خدمات خود را صادر کند.

دوم - آثار تحریم‌ها در شبکه‌های مجازی معتبر: شاید نیازی به توضیح نباشد؛ قطع ارتباط با بیشتر کشورهای جهان موجب شده تا نیروهای کار ایرانی امکان معرفی شایسته و پرزانته توانایی‌هایشان در فضاهای تجاری مجازی را هم از دست بدهند. متخصص ایرانی حتی امکان ارائه توانمندی‌های خود را در نسخه پریمیوم شبکه اجتماعی لینکدین هم ندارد! فضاهای کاربردی و معتبری همچون لینکدین، آپ‌وُرک و ده‌ها بستر کارآفرین دیگر به دلیل ابعاد گسترده تحریم‌ها علیه کشورمان، اجازه تکمیل پروفایل‌های شخصی و کاری را به متخصصان و نیروهای کار ایرانی نمی‌دهد.

سوم - مالیات و تحریم‌ها: به دلیل عدم شفافیت در وضعیت مالیات بر حقوق ایرانی‌ها و به خاطر تحریم‌ها، نیروهای کار ایرانی امکان درخواست دستمزدهای قابل توجه ندارند و عموماً مجبورند با ارقام بسیار اندک برای دیگران کار کنند.

کلام پایانی

با وجود بسترهای ارتباطی بسیار مناسب در سطح بین‌المللی و تبدیل شدن جهان به دهکده‌ای که همه در کنار یکدیگر در حال کسب درآمد و ارتقای کیفیت زیست خود هستند، ایران از این فرصت‌ها محروم مانده و همچنان برای برقراری ارتباط با دنیای مدرن امروز با چالش‌های متعددی روبه‌رو است. برای برون‌رفت از این شرایط، دولت نقش تعیین‌کننده‌ای دارد که اگر به‌خوبی به وظایف خود عمل کند و زیرساخت‌های لازم را برای تعامل با جهان فراهم کند، حتماً و قطعاً نیروهای کار ایرانی می‌توانند تخصص‌ها و توانایی‌های خود را در جامعه بین‌الملل به درآمدهای چشم‌گیری برسانند. ضمن اینکه برای دستیابی به این مهم، همت و اراده جمعی خود متخصصان و نیروهای کار کشور نیز لازم است. ارتقای مهارت‌های ارتباطی و یادگیری زبان برای مکالمه با جهان امروز، اصول ساختاری و بنیادین تجارت با دنیای آینده هستند. 

دراین پرونده بخوانید ...