شناسه خبر : 36636 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پیوستن زغال‌سنگ به تاریخ

قلب مسموم اقتصاد مبتنی بر سوخت فسیلی

پیوستن زغال‌سنگ به تاریخ

ترجمه: جواد طهماسبی- دیدگاه‌ها در سراسر جهان در حال تغییر هستند. شی‌جین پینگ هدفی را اتخاذ کرده است که طبق آن تا سال 2060 تصاعد خالص کربن در چین به صفر خواهد رسید. آمریکا تحت ریاست‌جمهوری جو بایدن به پیمان اقلیمی پاریس که پنج سال قبل پذیرفته بود بازمی‌گردد. بنگاه‌های انرژی پاک در بازارهای مالی غوغا کرده‌اند. تسلا این ماه به شاخص سهام S&P500 می‌پیوندد و یکی از بزرگ‌ترین اعضای آن خواهد بود. خوشبختانه در مسیری که حرف زدن ارزان است اقداماتی هم دیده می‌شود. در آمریکا و اروپا مصرف زغال‌سنگ، بزرگ‌ترین منبع تولید گازهای گلخانه‌ای از سال 2009 تا 34 درصد کاهش یافته است. سازمان بین‌‌دولتی آژانس بین‌المللی انرژی می‌گوید که مصرف جهانی زغال‌سنگ دیگر هیچ‌گاه از میزان آن قبل از کووید فراتر نخواهد رفت.

با وجود این زغال‌سنگ هنوز 27 درصد از انرژی خام مورد نیاز راه‌اندازی اقلامی از خودرو گرفته تا شبکه‌های برق را تامین می‌کند. این ماده فسیلی برخلاف گاز طبیعی و نفت از کربن متمرکز ساخته شده است و بنابراین سهم قابل توجه 39‌درصدی از کل تصاعد سالانه دی‌اکسید کربن ناشی از مصرف سوخت‌های فسیلی را به خود اختصاص می‌دهد. اگر قرار است تصاعد جهانی به میزان و سرعت کافی کاهش یابد لازم است موفقیت غرب در این راه دو برابر و در آسیا نیز تکرار شود. این امر ساده نخواهد بود. قدمت بهره‌برداری از زغال‌سنگ به دوران انقلاب صنعتی می‌رسد. مصرف آن در کوره‌ها و آب‌گرم‌کن‌ها در جهان ثروتمند در دهه 1930 به اوج خود رسید و با پیدایش سوخت‌های پاک و افزایش سهولت دسترسی به آنها، این مصرف رو به کاهش گذاشت. به تازگی مصرف زغال‌سنگ در غرب افت شدیدی را تجربه کرد. آخرین نیروگاه‌های زغال‌سنگی بریتانیا تا سال 2022 تعطیل می‌شوند. شرکت بزرگ آمریکایی استخراج زغال‌سنگ پی‌بادی (Peabody Energy) هشدار داد که برای بار دوم در پنج سال اخیر ورشکسته خواهد شد.

در اروپا، قیمت‌گذاری کربن این روند را سرعت بخشید. در آمریکا نیز با وجود آنکه دولت ترامپ از طریق حذف مقررات و پشتیبانی سیاسی به طرفداری از صنعت زغال‌سنگ برخاست باز هم مصرف آن کاهش یافت. یک دلیل آن را باید رقابت از ناحیه گاز طبیعی ارزان‌قیمت حاصل از فناوری شکست (Fracking) در آمریکا دانست. امتیازات مالیاتی و اعطای یارانه‌ها باعث شد انرژی‌های تجدیدپذیر قدرت بیشتری پیدا کنند و به‌تبع آن، هزینه‌های آنها کمتر شود. گروه داده‌پردازی بلومبرگ نف (Bloomberg NEF) بیان می‌کند که مزارع خورشیدی و بادی داخل خشکی هم‌‌اکنون حداقل برای دوسوم از جمعیت جهان، ارزان‌ترین منابع برقی جدید به‌شمار می‌روند. با پیدایش رقبای پاک برای زغال‌سنگ و چشم‌انداز تشدید مقررات، بانک‌ها و سرمایه‌گذاران به این صنعت پشت کرده و هزینه سرمایه آن را بالا برده‌اند.

این را می‌توان یک پیروزی هرچند ناتمام قلمداد کرد. در دهه گذشته و در حالی که اروپا از زغال‌سنگ روی برگردانده بود مصرف آن در آسیا تا 25 درصد بالاتر رفت. اکنون این قاره 77 درصد از کل مصرف زغال‌سنگ را به خود اختصاص داده است. چین به تنهایی دوسوم از مصرف آسیا را بر عهده دارد و پس از آن هند در رتبه بعد قرار می‌گیرد. در برخی اقتصادهای با اندازه متوسط و سرعت رشد بالا از قبیل اندونزی و ویتنام، زغال‌سنگ حرف اول را می‌زند.

اگر هدف آن باشد که افزایش دمای جهانی به دو درجه بالاتر از سطوح قبل از دوران صنعتی محدود شود نباید منتظر ماند تا اشتهای آسیا برای زغال‌سنگ از بین برود. هنوز نیروگاه‌های زغالی جدید ساخته می‌شوند. بسیاری از نیروگاه‌های تکمیل‌شده هنوز به بهره‌برداری کامل نرسیده‌اند و چرخه حیات آنها تا چند دهه دیگر ادامه خواهد داشت. همچنین نمی‌توان به امید راه‌حل‌های فناوری زغال‌سنگ پاک نشست. فناوری‌هایی که تلاش دارند کربن را در همان ابتدای تصاعد بگیرند و ذخیره سازند. شاید این فناوری‌ها در مقابله با آلودگی‌های ناشی از کاربری‌های صنعتی مانند تولید فولاد سودمند باشند اما استفاده از آنها در تولید برق بسیار پرهزینه است.

آسیا برای مقابله با عادت مصرف زغال‌سنگ خود به سیاست‌های جدید و فوری نیاز دارد. هدف اول باید آن باشد که ساخت نیروگاه‌های زغال‌سنگی جدید متوقف شود و نیروگاه‌های موجود نیز در مسیر تعطیلی قرار گیرند. برخی کشورها با تعیین اهداف جدید و اعمال محدودیت‌ها گام اول را برداشته‌اند. فیلیپین برای نیروگاه‌های جدید مهلت زمانی قانونی تعریف کرد و ژاپن و بنگلادش روند ساخت‌وساز آنها را کند کرده‌اند. ممکن است چین در برنامه پنج‌ساله جدید خود که سال آینده انتشار می‌یابد استفاده از زغال‌سنگ را محدود سازد. لازم است چین برای سطوح مصرف کنونی سقف بگذارد تا بتواند فرآیند کاهش را به سرعت آغاز کند. اگر قرار است این اهداف باورپذیر باشند لازم است کشورهای آسیایی مسائل عمیق‌تری را حل کنند. راهبردهایی که در اروپا و آمریکا موثر بودند فقط تا حدی به آنها کمک خواهند کرد چراکه شرکت‌های معدنی، نیروگاه‌ها، تولیدکنندگان تجهیزات و بانک‌هایی که تامین مالی آنها را بر عهده دارند همه اغلب در مالکیت دولت هستند. در این حالت نیروهای بازار و مالیات‌های کربن که با استفاده از سیگنال‌های قیمتی انگیزه‌ها را تغییر می‌دهند اثربخشی زیادی ندارند. سیاست‌های مربوط به زغال‌سنگ نیز فریبنده‌اند. اقتصاد زغال‌سنگ شبکه‌ای از استخدام، بدهی، درآمدهای مالیاتی و صادرات را در خود دارد. چین از راهبرد کمربند و جاده خود برای فروش ماشین‌آلات معدن و نیروگاه‌ استفاده می‌کند. برخی دولت‌های محلی در آن منطقه به درآمدهای زغال‌سنگ وابسته‌اند و به شدت از آن دفاع خواهند کرد. یک راه مقابله با لابی‌گری‌های منطقه آن است که سامانه‌های برق از نو طراحی شوند به‌گونه‌ای که انرژی‌های تجدیدپذیر بتوانند در رقابتی عادلانه شرکت کنند و انگیزه حمایت از آنها افزایش یابد. بسیاری از منابع تجدیدپذیر فقط انرژی لحظه‌ای تولید می‌کنند زیرا آب و هوا متغیر است. شبکه‌های هوشمند برق ملی می‌توانند با ارتباط دادن مناطق مختلف به یکدیگر این مشکل را رفع کنند. تعداد بسیار زیادی از سامانه‌های برق در آسیا سیگنال‌های بازار را خاموش و خفه می‌کنند چون وارثان قراردادهای درازمدت تامین برق با شرکت‌های زغال‌سنگ هستند و انبوهی از یارانه‌های غیرشفاف دریافت می‌کنند و برای برق خود سقف قیمتی دارند. حذف این عوامل و ایجاد فضای بهتر برای عملکرد بازارها و نظام‌های مالیاتی به انرژی‌های تجدیدپذیر امکان می‌دهد سلطه زغال‌سنگ را فرسایش دهند. گام بعدی آن است که خسارت بازندگان جبران شود. وضعیت وخیم شهرهای معدنی در ساوث‌ولز و وست‌ویرجینیا نشان داد که از دست رفتن مشاغل به تنش‌های سیاسی می‌انجامد. مجموعه معدنی ملی کول ایندیا (Coal India) 270 هزار کارگر دارد. دولت‌های محلی از ایالت شانکسی چین تا جارخند هند به کمک‌های مالی نیاز دارند تا بتوانند اقتصادهایشان را از نو متوازن سازند. شاید لازم باشد سرمایه بانک‌ها افزایش یابد. احتمالاً یک تریلیون دلار از سرمایه بانک‌های ایالتی چین در معرض خطر قرار می‌گیرد. اروپا و آمریکا نشان دادند که می‌توان سلطان زغال‌سنگ را از تخت پایین کشید اما آنها نباید منتظر بمانند تا آسیا این انقلاب را تکمیل کند. زغال‌سنگ عامل محرک توسعه غرب بود. مصرف سرانه زغال‌سنگ هند در سال 2019 از نصف مصرف سرانه آن در آمریکا کمتر بود. طبیعتاً در درازمدت به نفع آسیاست که زغال‌سنگ را کنار بگذارد اما هزینه‌های کوتاه‌مدت اقتصادی و سیاسی این اقدام آنقدر زیاد هست که باعث کندی فرآیندها شود. اگر سیاستمداران آمریکا و اروپا قصد جدی برای مقابله با گرمایش جهانی دارند باید برای حذف زغال‌سنگ در دیگر مناطق نیز سخت کار کنند. این امر به معنای اجرای قول‌هایی است که برای کمک به کشورهای در حال توسعه در مقابله با تغییرات اقلیمی داده‌اند. اما در نهایت مسوولیت بر دوش خود آسیاست. خبر خوب آن است که اجرای چنین مسوولیتی کاملاً به نفع آسیا خواهد بود. مردم، زیرساختارها و کشاورزی این قاره به طرز خطرناکی در معرض خشکسالی، سیل، طوفان و افزایش سطح دریاها در نتیجه تغییرات اقلیمی قرار دارند. طبقه متوسط رو به رشد آسیا از دولت‌ها می‌خواهند تا هوای آلوده و خفه‌کننده شهرهای بزرگ را پاک کنند. علاوه بر این، انرژی‌های تجدیدپذیر مسیر دستیابی به برق ارزان‌تر تولید داخل، اشتغال صنعتی و نوآوری را باز می‌کنند. زغال‌سنگ به روزهای پایانی خود رسیده است. بهتر آن است که زغال‌سنگ هرچه سریع‌تر به موزه‌ها و کتاب‌های تاریخ سپرده شود.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها