شناسه خبر : 39495 لینک کوتاه

جدال کربنی در وین و گلاسکو

در بیست‌و‌دومین نشست اوپک‌پلاس چه گذشت؟

 

مجید رئوفی / پژوهشگر سیاستگذاری انرژی 

بیست‌ودومین جلسه اوپک‌پلاس، روز 4 نوامبر و در خلال برگزاری کنفرانس COP26 در اسکاتلند برگزار شد؛ جایی که بایدن برای عبور از سوخت‌های فسیلی در دنیا سخنرانی کرد و از سایر کشورها خواست در این مسیر، جدیت بیشتری نشان دهند.

درحالی‌که جو بایدن و دیگر سیاستمداران دنیا به‌عنوان پیشگامان مبارزه با تغییرات اقلیمی در گلاسکو در تلاش برای مبارزه با نفت و گاز و زغال‌سنگ هستند، در همان‌حال و با تغییر لباس خود به‌عنوان رهبران کشورهایی که درگیر بحران انرژی و افزایش قیمت بنزین و گاز طبیعی هستند، از وزرای اوپک می‌خواهند تا نفت بیشتری را به بازارها پمپاژ کنند. در شرایطی که تبلیغات وسیع روی توسعه انرژی‌های پاک نتوانسته سرمایه‌گذاری‌هایی مطابق سناریوی مدنظر توافق اقلیمی پاریس را جذب کند و این انرژی‌ها هنوز نتوانسته‌اند امنیت انرژی کشورهای مختلف را تامین کنند، قیمت‌های بالای نفت و گاز و بحران انرژی در نقاط مختلف دنیا، پیش‌بینی زمستان سختی را در ذهن‌ها ایجاد کرده است تا جایی که دانیل یرگین، نایب‌رئیس IHS Markit و برنده پولیتزر و نویسنده بزرگ دنیای نفت، با الهام از سریال بازی تاج و تخت از تیتر ژورنالیستی «زمستان در راه است» برای توصیف بازار انرژی استفاده کرده است. بحران انرژی با کمبود عرضه گاز طبیعی آغاز شد و در نهایت به زغال‌سنگ سرازیر شد و سپس به آمونیاک، کودهای شیمیایی و به‌تبع آن به قیمت گندم و سایر محصولات کشاورزی و بحران‌های مختلف دیگر تبدیل شد و در آسیا و سراسر جهان گسترش یافت. حالا کارشناسان امنیت غذایی، نگران قیمت مواد غذایی در سال آینده هستند.

 

بی‌توجهی اوپک‌پلاس به درخواست بایدن

اوپک‌پلاس به سردمداری عربستان و روسیه در آخرین جلسه خود، با پایبندی به برنامه مشخص و از قبل تعیین‌شده خود یعنی افزودن 400 هزار بشکه دیگر به تولید نفت خام در روز در ماه دسامبر، درخواست‌های بایدن و رهبران کشورهای دیگر درگیر در بحران انرژی برای تولید بیشتر نفت را نادیده گرفت. طبق جدول تولید ارائه‌شده از سوی اوپک، میزان تولید اعضای اوپک‌پلاس در ماه دسامبر 40 میلیون و 94 هزار بشکه خواهد بود که سهم ده عضو اوپک 24 میلیون و 300 هزار بشکه در روز و سهم تولیدکنندگان غیراوپک به رهبری روسیه سقف 15 میلیون و 794 هزار بشکه در روز خواهد بود. سقف تولید عربستان سعودی و روسیه، بزرگ‌ترین تولیدکنندگان دنیا و رهبران گروه‌های اوپک و غیراوپک، هرکدام 10 میلیون و 18 هزار بشکه خواهد بود.

بعد از اعلام این تصمیم درخلال یک جلسه کوتاه و بدون تنش، رسانه‌های اقتصادی و سیاسی بزرگ دنیا، مطابق انتظار، به فضاسازی گسترده‌ای علیه تصمیم اوپک‌پلاس پرداختند و تلاش کردند به دنیا بگویند اوپک‌پلاس، با اضافه ‌نکردن تولید بیشتر، سعی دارد بگوید که مشکل مردم دنیا، مشکل آنها نیست. جالب است که در این موقعیت، تواتر استفاده از عنوان «کارتل» برای اوپک هم در این رسانه‌ها بیشتر شده و مشخص است که در استفاده از اصطلاح کارتل، بار معنایی منفی مستتر است. البته موضوع، از کنایه‌های رسانه‌ای فراتر رفته و جنیفر گرانولم وزیر انرژی ایالات متحده نیز با تهدید اوپک، این سازمان را با عنوان کارتل خطاب قرار داد.

کاخ سفید در اقدامی تلافی‌جویانه نسبت به مصوبه اخیر اوپک‌پلاس، اعلام کرده که از هر ابزاری که در اختیار دارد برای رسیدگی به وضعیت بازارهای انرژی استفاده خواهد کرد و به‌طور خاص از اوپک‌پلاس انتقاد کرده و گفته که انفعال اوپک‌پلاس نشان می‌دهد که این گروه «مایل نیست از قدرت خود برای کمک به بهبود اقتصاد جهانی استفاده کند». ژاپن و هند هم که پیشتر از اوپک‌پلاس درخواست کرده بودند میزان تولید و عرضه نفت خام را بیش از توافق اعلام‌شده قبلی، افزایش دهد، از این تندی کاخ سفید پشتیبانی کردند. از صحبت‌های وزرای عربستان و روسیه، مشخص است که آنها از قیمت‌های جدید رضایت دارند و آن را نمودی صحیح از وضعیت بازار انرژی می‌دانند و چه‌بسا قیمت نفت را در مقایسه با گاز طبیعی ارزان‌تر تلقی می‌کنند. ارزیابی‌های کارشناسان اوپک‌پلاس هم بر این مبنا استوار است که افزایش ماهانه 400 هزاربشکه‌ای باعث خواهد شد تعادل فعلی، در سال آینده به مازاد عرضه تبدیل شود. در این صورت، دوباره قیمت‌ها افت خواهد کرد و ممکن است دوباره به سطوحی همچون 20 دلار که در آوریل 2020 ثبت شد، کاهش یابد. احتمالاً قیمت منفی نفت وست‌تگزاس اینترمدییت برای تحویل در موعد نزدیک را که اردیبهشت سال گذشته ثبت شد، به‌خاطر دارید. ذخایر نفتی پر آمریکا باعث شد تا قیمت نفت فیوچرز، منفی و نگرانی‌ها میان کشورهای تولیدکننده نفت افزون شود. این‌بار، اوپک‌پلاس با هوشیاری، تکلیفش را با خودش روشن کرده و دست به اقدامات تخریبگر بازار نمی‌زند. البته نباید یک نکته مهم را هم فراموش کرد. خیلی از تولیدکنندگان اوپک و غیراوپک اساساً نمی‌توانند در حال حاضر، تولید بیشتری داشته باشند. تولید عربستان به میانگین قبل از همه‌گیری نزدیک شده است و این ایالات متحده به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت دنیاست که از زمان سقوط قیمت در سال گذشته نتوانسته تولید نفتش را افزایش دهد و در سپتامبر گذشته فقط 10 میلیون و 500 هزار بشکه در روز تولید کرده است که حدوداً 5 /2 میلیون بشکه کمتر از میزان تولید قبل از همه‌گیری کووید 19 است. بنابراین، یکی از شانس‌های بازار، می‌تواند بازگشت نفت ایران باشد.

 

تهدیدهای آمریکا علیه اوپک‌پلاس

19لحن وزیر انرژی آمریکا خطاب به اوپک‌پلاس بسیار عجیب و تند و خشمناک بود. دموکرات‌ها در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای سال آینده، بسیار نگران افزایش قیمت بنزین هستند. قیمت بنزین در ایالات متحده به‌طور متوسط به 40 /3 دلار در هر گالن رسیده که 60 درصد در طول سال افزایش یافته است. این قیمت، بالاترین میزان از اکتبر 2014 به بعد است. بایدن امیدوار بود که رهبران اوپک‌پلاس ازجمله متحدشان عربستان سعودی به کاهش قیمت نفت کمک کنند که باعث کاهش قیمت بنزین در ایالات متحده شود. همچنین آنتونی بلینکن با سران امارات متحده عربی تماس‌هایی برقرار کرد تا وزیر اماراتی در جلسه اوپک‌پلاس از این موضع حمایت کند، اما هیچ‌یک از این تلاش‌ها موفق نبود. اداره اطلاعات انرژی فدرال نیز اخیراً پیش‌بینی کرده است که قبض‌های گرمایش خانگی در زمستان امسال نیز افزایش خواهد یافت.

وزیر انرژی آمریکا در موقعیت پرریسکی قرار دارد و وضعیت انرژی ایالات متحده می‌تواند نقطه آغاز شکست دموکرات‌ها باشد. حملات متعدد رسانه‌های جمهوریخواهان به او نشان می‌دهد که آنها سیبل خود را یافته‌اند. یک جمله کنایه‌آمیز از او به تیتر بسیاری از رسانه‌ها تبدیل شده است: «من، عصای جادویی برای افزایش تولید انرژی ندارم.» اینجاست که لحن و تهدیدات او علیه استفاده از قانون ضدانحصار علیه اوپک و استفاده از عنوان کارتل برای این سازمان معنا پیدا می‌کند. وزیر انرژی آمریکا البته اعلام کرده که احتمالاً با مجوز رئیس‌جمهور، آمریکا از ذخایر اضطراری نفت خود برای کاهش قیمت نفت و بنزین استفاده کند. اما اینکه آزادسازی این ذخایر چقدر در کاهش قیمت موثر است و البته کی باید جایگزین شود، محل اختلاف است.

بایدن از زمان روی کار آمدن خود، مجموعه‌ای از فرمان‌های اجرایی گسترده مرتبط با محیط زیست، از جمله توقف مجوزهای جدید تولید نفت، پیوستن مجدد به توافق اقلیمی پاریس، حذف یارانه‌ها برای صنایع سوخت‌های فسیلی، لغو مجوز برای خط لوله کیستون و برقی‌کردن ناوگان وسایل نقلیه دولت را امضا کرده است. در ماه ژوئن نیز، بایدن مجوز حفاری نفت در پناهگاه ملی حیات‌وحش قطب شمال را به حالت تعلیق درآورد که نمودی از تغییر رویکرد ایالات متحده نسبت به صنعت نفت است. بحران ایجادشده، بهترین فرصت برای رقبای جمهوریخواه اوست که معتقدند او با اتکای اشتباه به اوپک، به جای افزایش تولید داخلی نفت، باعث افزایش قیمت بنزین شده است.

همان‌طور که قبلاً هم نوشتیم تولیدکننده‌های نفت شیل هم از موقعیت افزایش قیمت آنچنان که باید استفاده نکرده‌اند و احتمال بازگشت تولید نفت آمریکا به سطح قبل از همه‌گیری کووید 19 در کوتاه‌مدت بعید است. به‌عنوان نمونه، شرکت دیاموندبک انرژی اعلام کرده با وجود افزایش قیمت، تولید نفت خام خود را در سال آینده افزایش نخواهد داد و برنامه‌اش بازگرداندن جریان نقدی آزاد حداکثری است تا پول نقد بیشتری به سهامداران خود بازگرداند. شرکت‌های شیل زیادی چنین رویکردی را در پیش گرفته‌اند. پس از سال‌ها تخصیص سود کم به سهامداران به‌دلیل سرمایه‌گذاری برای افزایش تولید، آنها تلاش دارند تا سهامداران خود را راضی نگه ‌دارند ولی با وجود استقبال سهامداران از این سیاست، عموم مردم نگران این وضعیت هستند. چراکه انضباط سرمایه‌ای سختگیرانه بازیگران بزرگ شیل به این معنی است که تولید نفت ایالات متحده رشد کندی خواهد داشت که باعث می‌شود قیمت‌های خرده‌فروشی سوخت برای مدت طولانی‌تری، بالا باقی بماند.

 

COP26 و مشکلات فراوان اقلیمی

جنگ نفت و انرژی‌های پاک در هفته گذشته، آشکارتر شده است. وزیر انرژی آمریکا سعی کرده از موقعیت، استفاده و سیاست‌های دولت بایدن در بازگشت به ریل توسعه تجدیدپذیرها و عبور از صنعت سوخت‌های فسیلی را صحیح اعلام کند: «اجازه بدهید فقط یک چیز را بگویم. افزایش قیمت نفت و گاز و بنزین به ما می‌گوید که چرا باید تنوع عرضه سوخت خود را دو برابر کنیم و به سمت انرژی‌های پاک برویم.» بایدن هم در سخنرانی‌اش در گلاسکو گفت: «آمریکا تا سال ۲۰۳۰ انتشار گازهای گلخانه‌ای را بیش از یک گیگاتُن کاهش می‌دهد و به کشورهای در حال توسعه کمک بیشتری می‌کند تا با سرعت بیشتری به سمت انرژی‌های پاک حرکت کنند.»

فارغ از اینکه وضعیت عموم نقاط دنیا در ارتباط با انرژی نزدیک به مرحله بحران است، نسبت به تحقق هر دو موضوع اشاره‌شده توسط بایدن، تردید وجود دارد و هر دو موضوع، به‌شدت محل اختلاف است.

در واقع، مقدار پولی که کشورهای ثروتمند به کشورهای در حال توسعه برای کمک به مقابله با تغییرات اقلیمی می‌دهند، یکی از نبردهای بزرگ اجلاس COP26 است. وعده کمک سالانه 100‌میلیارد‌دلاری تا سال 2020 محقق نشده است و کشورهای ضعیف‌تر خواستار اقدام هستند. از سال 2009، کشورهای توسعه‌یافته موافقت کردند که تا سال 2020 سالانه 100 میلیارد دلار برای کمک به کشورهای فقیرتر ارائه کنند. سازگاری با حذف سوخت‌های فسیلی و کربن از اقتصاد برای کشورهای ثروتمند آسان نیست، اما در کشورهای درحال‌توسعه که پول کمتری برای توسعه زیرساخت‌ها و فناوری‌های جدید وجود دارد، بسیار دشوارتر خواهد بود. بنابراین، کشورهای در حال توسعه برای حمایت از تلاش‌ها برای انطباق با تغییرات اقلیمی و کاهش اثرات آن، خواستار کمک‌های بلاعوض، وام‌ها و سرمایه‌گذاری خصوصی هستند. اما گزارش سازمان ملل نشان می‌دهد که این هدف محقق نشده است.  طرح مالی جدیدی قبل از COP26 توسط وزرای محیط زیست کانادا و آلمان تنظیم شد که مطابق آن، بودجه عرضه‌شده باید  سالانه 100 میلیارد دلار در دوره 2020 تا 2025 باشد. اما تخصیص این بودجه و نحوه تامین آن از بودجه دولت‌ها، موسسات مالی بین‌المللی و شرکت‌های خصوصی هم محل اختلاف جدی است. بایدن در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر وعده داده بود که میزان پولی را که ایالات متحده برای کمک به کشورهای فقیرتر برای مقابله با تغییرات اقلیمی فراهم می‌کند، دو برابر خواهد کرد و این مبلغ تا سال 2024 به 7 /5 میلیارد دلار خواهد رسید. البته به نظر نمایندگان کشورهای درحال‌توسعه 7 /5 میلیارد دلار با توجه به حجم اقتصاد ایالات متحده، مبلغ کمی است و کشورهای ثروتمندی که طی دهه‌های گذشته، بزرگ‌ترین منتشرکنندگان کربن در دنیا بوده‌اند، باید فراتر از این اعداد وارد عمل شوند. تا سال 2018، حدود 75 درصد کمک مالی که برای اقدامات اقلیمی در دسترس کشورهای درحال‌توسعه قرار می‌گرفت، به‌صورت وام بود، نه کمک‌های بلاعوض. این مساله، مشکل بزرگی برای کشورهایی است که بسیاری از آنها از قبل بدهی زیادی دارند و بعد از همه‌گیری کووید اوضاعشان بدتر هم شده است. بنابراین پیام کشورهای فقیرتر جهان ساده، اما جدی است: «اگر آمریکا و متحدانش اهداف اقلیمی جاه‌طلبانه دارند، باید برایش هزینه کنند.»

موضوع دوم، واقع‌بینی نسبت به اهداف تعیین‌شده و توجه به ادعاهای غیرقابل انجام در ارتباط با تعهدات اعلام‌شده است. به‌عنوان مثال، چین و عربستان اعلام کرده‌اند که سال 2060 کربن‌خنثی خواهند بود و البته مسیر حرکتشان چندان منطبق بر این هدف‌گذاری نیست. چین اعلام کرده که سال 2030 اوج انتشار کربن در این کشور است و پس از آن، به‌سوی هدف 30‌ساله کربن‌خنثی حرکت خواهد کرد. نکته عجیب ماجرا در ارتباط با هند است. درحالی‌که یک هفته پیش از اجلاس COP26 سران هند از اعلام تعهد خود برای رسیدن به کربن‌خنثی امتناع می‌کردند، ناگهان نارندرا مودی در سخنرانی خود در گلاسکو سال 2070 را به‌عنوان سالی که هند، کربن‌خنثی خواهد شد، اعلام کرد. اعلام اعداد بدین شکل، از جدیت موضوع می‌کاهد و نشان می‌دهد که این اهداف، ممکن است صرفاً تبلیغاتی و ژست سیاسی به قصد به‌تعویق انداختن تعهدات در چارچوب توافقات اقلیمی باشد. ضمن اینکه اعلام بودجه عظیم 131‌تریلیون‌دلاری تا سال 2050 برای مقابله با گرمایش زمین هم دشواری مسیر را مشهودتر کرده است. موضوع مهم این است که بنا بر ارزیابی‌ها برای رسیدن به کربن‌خنثی در سال 2050 میزان انتشار کربن باید تا سال 2030 نصف شود. اما برنامه‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها، رسیدن به چنین موقعیتی را بسیار دشوار کرده است. کشورهایی نظیر چین و هند که منتشرکنندگان بزرگ کربن در دنیا هستند، به زغال‌سنگ وابسته‌اند و حصول چنین مقصودی برای این کشورها بسیار دور از ذهن است. شاید به‌همین دلیل هم نارندرا مودی مجبور شد برای این تاخیر از عدد و رقم کمک بگیرد. او گفت که جمعیت هند 17 درصد جمعیت جهان است و فقط پنج درصد انتشار جهانی کربن سهم این کشور است و نمی‌تواند سریع‌تر از این، حرکت کند.

از سوی دیگر، همزمان با بحران جهانی انرژی، قیمت پنل‌های خورشیدی هم افزایش یافته است. جالب است که اینجا هم نقش زغال‌سنگ پررنگ است. با کاهش واردات زغال‌سنگ چین از استرالیا، تولید سیلیکون و پلی‌سیلیکون برای تولید پنل‌های خورشیدی کمتر شده و قیمتشان رشد عجیبی داشته است. 80 درصد زنجیره تامین پنل‌های خورشیدی هم در اختیار چین است و چین بر تولید و عرضه سلول‌های فتوولتاییک و ماژول‌های خورشیدی مسلط است. بنابراین، کاهش زغال‌سنگ باعث شده تا تولید انرژی خورشیدی تحت تاثیر قرار گیرد که این هم یکی دیگر از تناقض‌های دنیای سیاست و انرژی است. 

دراین پرونده بخوانید ...