شناسه خبر : 42397 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

3+3 چاره‌ساز

راه‌حل برخورد با رخدادهای اخیر منطقه قفقاز چیست؟

 

 الیاس واحدی / کارشناس ترکیه و جمهوری آذربایجان 

جنگ ۴۴ روزه آذربایجان-ارمنستان در سال ۲۰۲۰ که به جنگ دوم قره‌باغ مشهور شده است، در اصل متاثر از تغییر موازنه قوا در قفقاز جنوبی بود. در این موازنه قوا، جمهوری آذربایجان برخلاف جنگ اول قره‌باغ که ۲۰ درصد از خاک خود را از دست داد، از نظر نظامی، اقتصادی و قدرت سیاسی در محیط بین‌الملل بسیار قوی‌تر شده بود و هر لحظه مترصد فرصتی برای بازپس‌گیری اراضی اشغال‌شده خود بود.

آغاز مناقشه

در این میان، نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ماجراجوی ارمنستان با حمله به منطقه طاووس در خارج از منطقه مورد مناقشه، ظاهراً قصد داشت با ترساندن جمهوری آذربایجان و دادن این پیام که اگر جمهوری آذربایجان در پای میز مذاکره به طرف ارمنی امتیاز ندهد؛ آتش جنگ سایر مناطق را هم فرا خواهد گرفت، باکو را وادار کند استقلال جمهوری قره‌باغ را به رسمیت بشناسد تا ارمنستان از هفت رایون آذری‌نشین اطراف قره‌باغ عقب‌نشینی کند.

اشتباه استراتژیک

ولی محاسبات پاشینیان و گروه‌های افراطی ملی‌گرای ارمنی که وی را تحت فشار گذاشته بودند، اشتباه از آب درآمد. زیرا ارتش ارمنستان تاب مقاومت در برابر ارتش طرف مقابل را نداشت و ورود موثر ترکیه به صحنه نبرد مزید بر علت شد تا سرنوشت جنگ کاملاً به نفع طرف آذربایجانی رقم بخورد. در این بین، بی‌طرفی نسبی و منفعت‌طلبانه روسیه نیز که خود دردسرهای زیادی داشت، باعث شد که مسکو کمک موثری به ایروان نکند.

بهانه‌هایی برای آتش‌افروزی پس از صلح

توافق آتش‌بس منعقدشده بین طرف‌ها در سال ۲۰۲۰ از سوی ارمنستان به درستی اجرا نشد و این بهانه را به دست آذربایجان داد تا پیروزی‌های قبلی خود را کامل کند.

یکی از دلایل اصلی حملات هدفمند اخیر آذربایجان وادار کردن ارمنستان به انجام یک انتخاب در بین دو گزینه سازش با کریدور ترکی زنگه‌زور یا دست کشیدن از کریدور ارمنی لاچین است. بدین معنی که اگر ارمنستان با ایجاد کریدور زنگه‌زور در مجاورت مرزش با ایران که برونبوم نخجوان را به خاک اصلی آذربایجان متصل می‌کند، موافقت کند می‌تواند کریدور لاچین را که مسیر اتصال ارمنستان به ارامنه باقی‌مانده در خانکندی مرکز قره‌باغ کوهستانی هست همچنان باز نگه دارد وگرنه ارمنی‌های به شدت تضعیف‌شده باقی‌مانده در خانکندی در درازمدت محکوم به از دست دادن هویت قومی و دینی خود خواهند بود. زیرا نه‌تنها دولت بلکه جامعه جمهوری آذربایجان هنوز به ارامنه به چشم خائن و عاملان کشتارهای فجیع در دهه ۱۹۹۰ می‌نگرند.

موضع ایران نسبت به تحولات قفقاز جنوبی

موضع رسمی ایران در قبال تحولات قفقاز جنوبی بعد از جنگ دوم قره‌باغ تا اندازه زیادی منطقی و واقع‌بینانه است. در این زمینه دو نکته حمایت ایران از بازگرداندن قره‌باغ به جمهوری آذربایجان و مخالفت با تغییر مرزهای کشورها از جمله مرز ایران و ارمنستان، مواضع اصولی و بحق ایران هستند که اکثر مقامات جمهوری اسلامی ایران به ویژه رهبری، ریاست‌جمهوری و وزارت امورخارجه که مسوولیت اصلی را در سیاست خارجی دارند، بر آنها تاکید کرده‌اند ولی برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای با طرح مباحث غیرواقع‌بینانه نه‌تنها کمکی به حصول منافع ایران در منطقه نمی‌کنند بلکه برعکس سبب می‌شوند تا برخی همسایگان از ایران دور شوند و در معادلاتشان، به منافع ایران توجه نکنند.

آیا موضوع آذربایجان و ارمنستان ژئوپولیتیک ایران را تهدید می‌کند؟

اگر ایران در معادلات آتی در قفقاز جنوبی کنار گذاشته شود، قطعاً برای ایران تهدیدزا خواهد بود ولی به نظر بنده با توجه به ماهیت نظام‌های سیاسی در جمهوری آذربایجان و ترکیه که همواره منافع ملی به ویژه اقتصادی‌شان را بر منافع مبتنی بر ایدئولوژی و اتنیک ترجیح داده‌اند، تهدید احتمالی علیه ایران نه مسائل قومی بلکه بیشتر تهدیدات ناشی از عدم‌النفع اقتصادی برای ایران و انزوای اقتصادی و تجاری ایران خواهد بود. در این زمینه بهترین راهکار پیگیری واقعی فرمت همکاری ۳+۳ در قفقاز جنوبی است که همه کشورهای ذی‌نفع به ویژه ایران و ترکیه از آن حمایت می‌کنند ولی گویا اراده‌ای جدی برای تحقق این فرمت در بین کشورها وجود ندارد. اگر این فرمت اجرا نشود همکاری جای خود را به رقابت توام با خصومت خواهد داد که در چنین شرایطی، ایران یکی از بازندگان اصلی خواهد بود.

تاریخچه مرز مشترک

بعد از آزادسازی رایون‌های هم‌مرز ایران (فضولی، جبرائیللی و زنگیلان) توسط ارتش جمهوری آذربایجان، مرزهای ایران و جمهوری آذربایجان که از سال 1993 و بعد از تصرف این مناطق توسط ارمنستان تغییر کرده بود به شرایط قبل برگشت و آنچه تغییر کرد طرف مقابل ایران است که در طول بیش از 120 کیلومتر به مدت 27 سال ارمنستان بود ولی اکنون آذربایجان است. این تغییرات فی‌نفسه از نظر منافع ایران مثبت است زیرا اولاً مناطق مورد مناقشه و درگیری در مجاورت مرز ایران تبدیل به مناطق آرام و باثباتی می‌شوند. ثانیاً ارمنستان به دلیل مشکلات اقتصادی فراوان برنامه‌ای برای توسعه این مناطق نداشت، در حالی که جمهوری آذربایجان با برتری اقتصادی، گزینه خوبی برای همکاری با ایران است. 

آیا ارتباط با جمهوری آذربایجان برای ایران سودمند است؟

ولی دیدگاهی نیز هست که همکاری با جمهوری آذربایجان را به دلیل عدم اعتماد به این کشور، برای ایران سودمند نمی‌داند و از همین‌رو، جابه‌جایی حاکمیت در آن سوی مرز را به ضرر ایران می‌داند. این تفکر بر دلایل قانع‌کننده و محکمی استوار نیست و از این‌رو دولت جمهوری اسلامی ایران نیز از این دیدگاه چندان تاثیر نمی‌پذیرد. اما تغییر اساسی که طبق قرارداد آتش‌بس اتفاق خواهد افتاد احیای کریدور مواصلاتی از جنوب غرب جمهوری آذربایجان به نخجوان است که جایگاه ترانزیتی ایران در تجارت بین نخجوان با سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان و بین ترکیه و سرزمین اصلی آذربایجان تا اندازه زیادی از بین می‌رود. در این زمینه برخلاف فضای رایج عمومی، این روزها نمی‌توان دولت و دستگاه سیاست خارجی ایران را مقصر اصلی قلمداد کرد. زیرا در صورت توافق دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان هیچ کشور دیگری نمی‌تواند مانع این ترانزیت شود. 

دراین پرونده بخوانید ...