شناسه خبر : 38206 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پل زدن به رونق و رفاه

تاثیر سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها در کشورهای مختلف چگونه است؟

 

علی قائدی / تحلیلگر اقتصاد
رضا اکبریان / تحلیلگر اقتصاد

اگر بتوان در یک جمله به بررسی رابطه زیرساخت‌ها و رشد اقتصادی پرداخت، باید گفت به‌طور کلی زیرساخت‌ها روی رشد اقتصادی و تولید کل به طرق مختلف اثر مثبت می‌گذارند. از این جهت، یکی از مهم‌ترین اهداف اقتصادی کشورها، ایجاد شرایط لازم جهت افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی از مجرای توسعه زیرساخت‌هاست. در واقع سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های اقتصادی از جمله شرایط لازم جهت افزایش تولید و رشد اقتصادی است. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های اقتصادی به‌طور کلی با افزایش بهره‌وری عوامل تولید، گسترش محدوده بازار، تعادل عرضه و تقاضا، ایجاد اثرات جانبی، ایجاد شرایط رقابتی بهتر و همچنین افزایش سطح رفاه باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی می‌شوند. اساساً رشد و پیشرفت هر جامعه‌ای به وجود زیرساخت‌های فیزیکی برای تولید و توزیع کالاها و خدمات، بین عامه مردم و بنگاه‌ها بستگی دارد، به‌طوری‌که قدرت اقتصاد ملی به توانایی و موجودی زیرساخت آن بستگی دارد و کیفیت و کارایی این زیرساخت‌ها بر تداوم فعالیت‌های تجاری و اقتصادی جامعه و کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی موثر است. بر اساس یکی از کامل‌ترین تعریف‌ها، زیرساخت برای دارایی‌های بلندمدت تحت مالکیت دولت به صورت زیر ارائه شده است: زیرساخت هر کشوری، مجموعه تسهیلات عمومی، با سرمایه‌گذاری خصوصی یا عمومی است که امکان ارائه خدمات ضروری و استاندارد زندگی را فراهم می‌کند. این مجموعه از تسهیلات عمومی مرتبط به یکدیگر که امکانات جابه‌جایی و حمل‌ونقل، تامین امنیت و سرپناه، ارائه خدمات و برقراری خدمات رفاهی را میسر می‌کنند، عبارت‌اند از مجموعه بزرگراه‌ها، پل‌ها، راه‌آهن‌ها و جاده‌های حمل کالا (ترانزیت)، و در عین حال شبکه فاضلاب، سیستم آب‌رسانی و مخازن تامین آب را هم شامل می‌شوند و شامل سدها، آب‌بندها، راه‌های آبی و بنادر هم هستند. همچنان که مراکز تولید برق، گاز و نیرو را نیز دربر می‌گیرند. در کل زیرساخت‌ها را می‌توان به زیرساخت‌های اجتماعی (همانند آموزش، بهداشت، امنیت و...) و زیرساخت‌های اقتصادی (همانند سیستم حمل‌ونقل، ارتباطات، نیرو و...) تقسیم کرد. محصولات و خدمات تولیدشده از زیرساخت‌ها می‌تواند به عنوان یک عامل تولید، در تولید محصولات کمک کند. برای مثال، گاز، آب و برق که از محصولات زیرساخت هستند، به عنوان نهاده در تولید استفاده می‌شوند. زیرساخت‌ها می‌تواند به عنوان یک داده واسطه‌ای، بهره‌وری عوامل تولید زمین، نیروی کار و سرمایه فیزیکی را به‌طور مستقیم بالا ببرد. به عنوان مثال، سیستم حمل‌ونقل که انتقال کالاها و نهاده‌های تولید را آسان‌تر می‌کند. زیرساخت‌های اقتصادی همچنین به وسیله اثرات جانبی، به صورت غیرمستقیم، تولید و رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مثلاً ایجاد یک خط راه آهن می‌تواند باعث ایجاد رونق در صنایع فولاد شده یا توسعه زیرساخت‌های الکتریکی و ارتباطی باعث توسعه صنایع الکتریکی شود. با توجه به دو اثر اول می‌توان دریافت که زیرساخت‌های اقتصادی و دیگر عوامل تولید مکمل یکدیگرند، و زیرساخت‌های اقتصادی می‌توانند تولید نهایی و بهره‌وری عوامل تولید را افزایش دهند. البته همه چیز درباره نسبت زیرساخت‌ها با توسعه اقتصادی مثبت نیست. مثلاً این استدلال که با افزایش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، به دلیل اینکه عوامل و منابع بیشتری جهت ساخت زیرساخت‌ها به‌کار گرفته می‌شوند، نرخ بهره و قیمت عوامل و منابع تولیدی افزایش می‌یابد، درنتیجه سرمایه‌گذاری خصوصی و تولیدی کاهش می‌یابد و این باعث کاهش رشد اقتصادی می‌شود. بنابراین با توجه به اینکه زیرساخت‌ها در اقتصاد به عنوان مکمل عوامل تولیدی به کار برده می‌شوند، باید یک تعادل بین زیرساخت‌های اقتصادی و دیگر عوامل تولید برقرار باشد. به‌طوری ‌که برای زیرساخت‌های اقتصادی با توجه به وضعیت موجود عوامل تولید دیگر، یک آستانه اشباع وجود دارد که بالاتر از آن، بهره‌وری کاهش می‌یابد. به‌طور کلی در صورتی‌که بین زیرساخت‌ها و عوامل تولید دیگر تعادل برقرار نباشد، بهره‌وری کل کاهش می‌یابد و این باعث کاهش رشد اقتصادی می‌شود. در این راستا اگر یک مدیریت قوی در رابطه با زیرساخت‌ها وجود داشته باشد، زیرساخت‌ها از طریق افزایش در کارایی، صرفه‌جویی در زمان و کاهش در هزینه‌ها می‌توانند روی رشد اقتصادی تاثیر مثبت بگذارند. از این‌رو در جهت رشد و توسعه اقتصادی در سطح ملی و منطقه‌ای لازم است که دولت به توسعه زیرساخت‌ها روی آورد. از طرف دیگر هم رشد اقتصادی و توسعه بخش تولیدی و خصوصی می‌تواند عرضه و تقاضای زیرساخت را تحت تاثیر قرار دهد. با توسعه بخش تولیدی و خصوصی و رشد اقتصادی، تقاضا برای زیرساخت‌ها افزایش یافته و این افزایش تقاضا برای بخش زیرساخت، باعث رشد بیشتر زیرساخت‌ها می‌شود. مقاله درخشان رامیرز و صالحی‌اصفهانی نشان می‌دهد از ‌نظر بهره‌وری دولت‌ها در جهت رشد اقتصادی، در مناطقی که بخش تولیدی فعال وجود دارد به ایجاد زیرساخت روی می‌آورند، هرچند این ممکن است مخالف توسعه و عدالت اقتصادی باشد. حمل‌ونقل یکی از پایه‌های اصلی توسعه پایدار و متوازن در جوامع بشری محسوب می‌شود. در واقع شبکه‌های حمل‌ونقل با مولفه‌های مهمی همچون اقتصاد، امنیت و عدالت اجتماعی، ارتباط تنگاتنگی دارند، به‌طوری ‌که «لستر تارو» یکی از اقتصاددانان برجسته، حمل‌ونقل و ارتباطات، تحقیق و توسعه و آموزش کیفی و مهارت نیروی انسانی را سه بستر اصلی توسعه‌یافتگی کشورها برشمرده است. بهبود شبکه‌های حمل‌ونقل اعم از زمینی، دریایی و هوایی، بسترهای اقتصادی لازم جهت کاهش هزینه‌های تولید و سرعت در مبادلات را به وجود می‌آورد و برخی از فعالیت‌های اقتصادی راکد را از لحاظ اقتصادی به‌صرفه می‌کند. در عین حال قدرت و سرعت در شبکه‌های ترابری، فرصت‌های بیشتری برای توسعه و افزایش سرمایه‌گذاری منطقه‌ای به وجود می‌آورد. یک نکته در توسعه زیرساخت‌ها نباید فراموش شود. اینکه زیرساخت‌ها هزینه‌های عموم مردم را کاهش می‌دهند. این موضوع در بخشی مثل حمل‌ونقل ملموس‌تر است و اثرات مشخصی دارد. هزینه حمل ونقل پایین ناشی از توسعه بخش حمل‌ونقل، باعث انباشت و تمرکز فعالیت‌های اقتصادی می‌شود. در حالی ‌که هزینه بالای حمل‌ونقل، باعث پراکندگی فعالیت‌های اقتصادی می‌شود. در نتیجه توسعه بخش حمل‌ونقل، با توجه به اینکه به چه اندازه باعث تمرکز شود، می‌تواند روی توسعه اقتصادی تاثیرگذار باشد. در بخش انرژی این مساله حادتر است. از بدو انقلاب صنعتی تاکنون انرژی نقش مهم و برجسته‌ای در اقتصاد کشورها ایفا کرده است و امروزه نیز نقش انرژی در تولید کالاها و خدمات از اهمیت زیادی برخوردار شده است. در سطح بین‌المللی کشورهای صنعتی که مصرف‌کننده عمده انرژی در سطح جهان هستند، برای تداوم حیات اقتصادی خود نیازمند انرژی هستند و برای تامین قسمت عمده‌ای از نیازهای انرژی خود به کشورهایی وابسته‌اند که در زمره تولیدکنندگان عمده انرژی قرار دارند. از طرف دیگر بیشتر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران برای تسریع فرآیند رشد توسعه اقتصادی و نیز ارتقای توان صنعتی و تکنولوژی نیازمند سرمایه، دانش فنی و درآمدهای ارزی هستند که این نیاز از طریق سرمایه‌گذاری در انرژی تامین می‌شود، زیرا با افزایش سرمایه‌گذاری در انرژی علاوه بر تامین منابع انرژی مورد نیاز خود، با افزایش صادرات انرژی، می‌توانند منابع مورد نیاز جهت رشد اقتصادی را به دست آورند. در بخش زیرساختارهای ارتباطاتی و فراساختارهای متصل‌کننده جامعه، مساله به شکل دیگری خود را نشان می‌دهد. از نیمه دوم قرن بیستم جهان وارد عصر تازه‌ای شد و به نحوی پایان عصر صنعتی تلقی شد. تحولات پرشتاب علمی-فناوری موتور محرک این تحول بوده است. نخست، با ورود رایانه به بازار و سپس با تحول در حوزه اطلاعات و ارتباطات، رایانه‌ها به کمک فناوری ارتباطی از جمله تلفن به هم وصل شدند و قابلیت‌های این فناوری با توانمندی‌های فناوری تلویزیون ترکیب شده و سبب پیدایش شبکه جهانی ارتباطات و اطلاعات اینترنت شد. کاهش سریع قیمت‌های نسبی، جهانی بودن، حمل‌ونقل آسان همراه با بازدهی فزاینده و سهولت نقل و انتقال محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات، موجب شده است این جریان تحول پرشتاب حول محور فناوری اطلاعات و ارتباطات، باز هم شتاب یافته و راه را برای ورود به اقتصاد دیجیتال هموار سازد.

 

توصیه‌های سیاستی

با توجه به اثر قابل توجه سرمایه‌گذاری سرانه نیروی کار در زیرساخت‌ها روی تولید ناخالص داخلی بدون نفت، ضروری است که دولت با در نظر گرفتن افزایش جمعیت در سال‌های آتی، با ایجاد زمینه افزایش سرمایه‌گذاری سرانه نیروی کار در زیرساخت‌ها توسط بخش دولتی و بخش خصوصی، شرایط افزایش تولید سرانه نیروی کار و در نتیجه رفاه اقتصادی را ایجاد کند. در عین حال با توجه به پایین بودن سطح سرمایه‌گذاری سرانه نیروی کار در زیرساخت ارتباطات و اثرگذاری بیشتر سرمایه‌گذاری در زیرساخت ارتباطات نسبت به سایر زیرساخت‌ها روی تولید سرانه نیروی کار در بلندمدت، به نظر می‌رسد که می‌توان با افزایش نسبی سرمایه‌گذاری در زیرساخت ارتباطات زمینه افزایش تولید سرانه نیروی کار را ایجاد کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها