شناسه خبر : 27102 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرخه معیوب

مشکلات معیشتی معلمان چگونه بر کیفیت آموزش تاثیر می‌گذارد؟

رابطه بین منابع مالی و یادگیری دانش‌آموزان یکی از مسائل مناقشه‌برانگیز در ادبیات اقتصاد آموزش است.

عطیه وحیدمنش / دانش‌آموخته دکترای اقتصاد از دانشگاه ویرجینیاتک آمریکا 

رابطه بین منابع مالی و یادگیری دانش‌آموزان یکی از مسائل مناقشه‌برانگیز در ادبیات اقتصاد آموزش است. مشکل اصلی آنجاست که پژوهشگر نمی‌تواند اثر مخارج را در رابطه با یادگیری دانش‌آموزان به ‌درستی شناسایی کند زیرا مولفه‌های زیاد دیگری از جمله فقر دانش‌آموز یا تحصیلات والدین روی نتایج تحصیلی و آموزشی دانش‌آموز تاثیر دارند. در واقع خارج و مشخص کردن اثر مخارج پولی در رابطه با نتایج آموزشی محصلان از نظر روش‌شناسی مساله‌ای سخت است. پژوهش‌هایی در آمریکا وجود دارند که رابطه خاصی را بین پول و وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان نشان نمی‌دهند. محافظه‌کاران در ایالت‌های مختلف با تکیه بر این نتایج طرح‌های محدودسازی بودجه‌های مدارس را به مجالس ایالتی می‌برند. با وجود این مطالعات متعددی نیز وجود دارند که نشان می‌دهند پول واقعاً تاثیر دارد. مقاله لافورچون و همکاران1 (2016-NBER) از جمله این مطالعات است. لافورچون و همکاران نشان دادند که افزایش کمک‌های دولتی در فقیرترین بخش‌های 26 ایالت در آمریکا که طی دهه 90 میلادی این کمک‌ها را دریافت کرده بودند اثر مثبت و معناداری روی نمره دانش‌آموزان آن مناطق نسبت به نمره دانش‌آموزان بخش‌های کم‌درآمد 23 ایالت دیگر که کمک‌های مالی دریافت نکرده بودند داشته است. محققان این مطالعه با استفاده از نمرات آزمونی2 که در تمام ایالات متحده توسط وزارت آموزش و پرورش گرفته می‌شود، توانستند بر مشکل روش‌شناختی که در ابتدای این نوشته به آن اشاره شد فائق آیند. در واقع آن آزمون علاوه بر تولید نمره‌ای که وضعیت دانش‌آموزان را در کل آمریکا قابل مقایسه می‌سازد3، اطلاعات مفیدی از سطح درآمد، نژاد و وضعیت بخشی که مدرسه آزمون‌دهنده در آن واقع شده را شامل می‌شود. نکته جالب اینکه نتایج آزمون NAEP تنها در سطح ایالت و برخی از مدارس مناطق شهری در دسترس عموم است، اما وزارت آموزش و پرورش به این محققان اجازه داد تا با تحلیل نمرات فردی دانش‌آموزان به نتایج جالب توجهی دست پیدا کنند. طبق این مطالعه، در بلندمدت، ایالت‌هایی که پول و منابع مالی بیشتری را به مدارس مناطق محروم و کم‌درآمد تخصیص داده‌اند، پیشرفت تحصیلی بیشتری را نسبت به مناطق محروم و کم‌درآمد ایالت‌هایی که منابع مالی تخصیص نداده‌اند، تجربه کرده‌اند. در مقاله دیگری4 پژوهشگران نشان دادند که هر 10 درصد افزایش در مخارج سرانه دانش‌آموزی در هر سال مدارس ابتدایی و متوسطه، به افزایش 10درصدی یا بیشتر دستمزد فرد و کاهش فقر در بزرگسالی و نیز افزایش شش‌ماهه تحصیلات فرد منجر شده است. نتایج این مطالعات نشان می‌دهد که پول واقعاً تاثیر دارد.

رابطه معیشت معلمان و موفقیت دانش‌آموزان

از طرفی مطالعات متعددی نیز نشان از رابطه بین دستمزد معلمان و سطح معیشت آنان و موفقیت دانش‌آموزان دارد. در مطالعه‌ای5 دکتر لوئب، استاد اقتصاد آموزش دانشکده آموزش دانشگاه استنفورد، نشان داد که افزایش 50درصدی دستمزد معلمان باعث کاهش ترک تحصیل دانش‌آموزان دبیرستانی به میزان بیش از 15 درصد و همچنین افزایش هشت‌درصدی ثبت‌نام در دانشگاه خواهد شد. در این مطالعه نویسندگان نشان دادند که علاوه بر تاثیر منابع مالی مدرسه روی موفقیت‌های تحصیلی دانش‌آموزان، افزایش دستمزد معلمان نیز متغیر تعیین‌کننده‌ای است. بررسی داده‌های آزمون‌های بین‌المللی PISA و TIMSS نیز نشان می‌دهد که بهبود در پرداخت معلمان منجر به افزایش کیفیت معلمان و در نتیجه بهبود عملکرد دانش‌آموزان می‌شود6. بهبود در پرداخت معلمان از دو کانال کیفیت معلمان را بهبود می‌دهد. از یک‌سو افزایش پرداختی فرصت بیشتری به معلم برای آماده‌سازی‌اش می‌دهد. اگر دستمزد معلم در اندازه‌ای نباشد که کفاف مخارج معمول زندگی را بدهد، معلم مجبور می‌شود خارج از ساعات مدرسه نیز در قالب تدریس خصوصی یا شغل دوم، کار کند. همین امر مانع آماده‌سازی مناسب معلم می‌شود. هرچند که آماده‌سازی و کسب دانش روز لزوماً معلول دستمزد نیست، با وجود این احتمال آماده‌سازی و مطالعه در میان معلمانی که حقوق مناسب دریافت می‌کنند بیشتر است. از طرف دیگر افزایش پرداختی به معلمان، وضع شغلی معلمی را در جامعه بهبود می‌دهد و در نتیجه افراد تواناتر و قوی‌تر متقاضی شغل معلمی خواهند شد. یکی از مشکلات ایالات متحده در واقع همین مورد اخیر است. در ایالات متحده، پرداختی معلمان نسبت به بسیاری از شغل‌های هم‌رده پایین‌تر است. متوسط درآمد معلمان در سال تحصیلی 2017-2016 در آمریکا نزدیک به 60 هزار دلار بوده است که با تصحیح تورم این مقدار 6 /1 درصد کمتر از متوسط درآمد در سال تحصیلی 2000-1999 بوده است. در بسیاری از ایالت‌ها نیز معلمان شاهد افزایش حقوق برای سال‌های متمادی نبوده‌اند و همین موجب اعتراضات وسیعی در چند ماه اخیر شده است. پایین بودن دستمزد معلمان در آمریکا باعث شده که افراد توانمندتر و قوی‌تر از لحاظ آکادمیک، کمتر علاقه‌ای داشته باشند که وارد شغل معلمی شوند و همین امر باعث ایجاد چرخه معیوب در نظام آموزشی آمریکا شده است. هرچند کیفیت معلم و سیستم آموزشی تک‌عاملی نیست و تنها به دستمزد معلمان مربوط نمی‌شود، با این حال وضع معیشتی معلمان و نیز جایگاه شغلی آنان از عوامل تاثیرگذار است.

توجیه اقتصادی سرمایه‌گذاری دولت در آموزش

متاسفانه در کشور ما داده‌های مربوط به آموزش و به‌خصوص داده‌هایی که از آن بتوان رابطه بین کیفیت معلمان یا مدرسه با موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان را شناسایی کرد چندان در دسترس عموم و پژوهشگران نیستند و از این‌رو مطالعات تجربی اندکی در این حوزه وجود دارد. با وجود جایگاه خوبی که شغل معلمی در افکار عمومی جامعه ما دارد و احترام ویژه‌ای که عموم مردم به معلمان می‌گذارند، با این حال وضع دستمزد و معیشت معلمان و بازنشستگان فرهنگی چندان جالب توجه نیست. اعتراضات چند سال اخیر معلمان نسبت به وضع معیشتی می‌تواند موید همین نکته باشد. با وجود مطالعاتی که رابطه مثبت بین دستمزد معلمان و بهبود عملکرد دانش‌آموزان را نشان می‌دهد و نیز رابطه مثبت و معنادار آموزش و رشد اقتصادی، سرمایه‌گذاری دولت در حوزه آموزش عمومی، توجیه اقتصادی نیز دارد. آموزش و به‌خصوص آموزش عمومی، به عنوان یکی از کالاهای عمومی جزو معدود قسمت‌هایی است که تقریباً در همه جای دنیا بر ارائه آن توسط دولت اتفاق‌نظر وجود دارد. با ادامه روند جاری، امکان شکل‌گیری یک چرخه معیوب در ایران، همان‌گونه که در ایالات متحده اتفاق افتاده است، دور از ذهن نیست؛ چرخه‌ای که اگر شکل بگیرد ضربات مخربی برای کشور و سیستم آموزشی‌مان خواهد داشت. با وجود افزایش دسترسی به آموزش در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور، امروزه بیش از هر چیز برای رسیدن به توسعه پایدار و رشد اقتصادی نیازمند نیروی کار بهره‌ور، ماهر، توانمند و آموزش‌دیده هستیم و این مهم بدون افزایش کیفیت آموزشی مهیا نمی‌شود. بخش مهمی از نیل به کیفیت آموزشی، نیازمند داشتن کادر آموزشی باکیفیت است.

ارتقای وضع معیشتی معلمان از یک‌سو و آموزش آنان و مهارت‌آموزی ایشان در زمان‌هایی مانند تعطیلات تابستان می‌تواند باعث افزایش کیفیت کادر آموزشی مدارس و به‌تبع آن افزایش کیفیت آموزشی شود. باید تاکید کرد که کیفیت آموزش مساله‌ای چندوجهی است و نکته فوق بخشی از پازلی است که تکمیل آن باعث تربیت نیروی کار ماهر و توانمند می‌شود که موتور محرک توسعه کشور در سال‌های آتی خواهد بود. 

پی‌نوشت‌ها:
1- Lafortune, Julien, Jesse Rothstein, and Diane Whitmore Schanzenbach. “SCHOOL FINANCE REFORM AND THE DISTRIBUTION OF STUDENT ACHIEVEMENT.” (2016).
2- National Assessment of Education Progress (NAEP)
3- سیستم آموزش و پرورش در آمریکا به صورت غیرمتمرکز و ایالتی است و یک برنامه درسی یکسان برای همه دانش‌آموزان از سوی وزارت آموزش و پرورش پیاده نمی‌شود. به همین علت عموماً مقایسه وضعیت تحصیلی و نمرات دانش‌آموزان در کل کشور سخت است.
4- http: / /educationnext.org /boosting-education-attainment-adult-earnings-school-spending /
5-https: / /cepa.stanford.edu /sites /default /files /loebpage.pdf
6-http: / /neatoday.org /2012 /01 /04 /international-study-links-higher-teacher-pay-and-teacher-quality /

دراین پرونده بخوانید ...