شناسه خبر : 42849 لینک کوتاه

ختم سرمایه اجتماعی

عوارض فشار آوردن به بنگاه‌ها چیست؟

 

 فرزین فردیس / تحلیلگر اقتصاد دیجیتال

در هر نظام اقتصادی و اجتماعی، چند نوع سرمایه وجود دارد که به مثابه ستون‌هایی برای آن نظام کارکرد دارند. آنچه در حوزه اقتصاد به آن بیشتر توجه می‌شود، سرمایه مالی است که گردآوری شده از سرمایه‌های خرد است و در نهایت به شکل یک بندر، خط راه‌آهن، پتروشیمی، کارخانه شکلات‌سازی یا... نمود پیدا می‌کند. در دهه‌ها و سال‌های گذشته تمرکز زیادی روی بهبود سرمایه مالی و اقتصادی و افزایش زیرساخت‌ها وجود داشته و برنامه‌های توسعه پنج‌ساله کشور هدف ایجاد سرمایه اقتصادی داشته‌اند؛ هرچند در سال‌های گذشته به دلایل مختلفی در انباشت سرمایه اقتصادی و به‌روزرسانی آن هم مشکل داشتیم. علاوه بر آن درگیر فرار سرمایه مالی هم شدیم.

علاوه بر سرمایه مالی، سرمایه انسانی هم شکلی از سرمایه است که در یکی دو دهه اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ نیروهای متخصص و تحصیل‌کرده در حوزه‌های مختلف مهندسی، پزشکی، علوم انسانی و... تربیت شده‌اند که سرمایه انسانی جامعه را تقویت می‌کنند. در دهه‌های دوم و سوم پس از انقلاب تمرکز زیادی روی انباشت و تجمیع این نوع سرمایه گذاشته شد و با توسعه دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، جوانان به سمت تحصیل تا مقاطع بالا سوق داده شدند. نتیجه اینکه در حال حاضر تعداد جمعیت فارغ‌التحصیل ما به کل جمعیت یکی از بالاترین‌هاست و برای مثال در حوزه مهندسی جزو کشورهای نخست دارای مهندسان فارغ‌التحصیل هستیم. اهمیت سرمایه انسانی، امروزه حتی از سرمایه مالی هم فراتر رفته و نتیجه آن را می‌توان در رده‌بندی شرکت‌های بزرگ و ارزشمند و بنگاه‌هایی که در صدر قرار گرفته‌اند دید. اگر در گذشته شرکت‌هایی که در حوزه انرژی و صنایع بزرگ مانند خودرو و فولاد در رده‌های نخست بزرگ‌ترین‌ها قرار داشتند، امروز سهام شرکت‌های حوزه فناوری ارزشمندترین است که بنگاه‌هایی بر پایه نیروی انسانی و ایده‌های خلاقانه و نوآورانه آنها بالاترین ارزش را دارد.

سرمایه اجتماعی

سرمایه مالی و سرمایه انسانی برای پایدار بودن و مانا ماندن در فضای اقتصادی، به سرمایه اجتماعی هم نیاز دارند. سرمایه اجتماعی هر بنگاهی، به میزان اعتماد و اطمینان مردم و شهروندان به آن بنگاه برمی‌گردد. اهمیت وجود سرمایه اجتماعی از این جهت است که موجب افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه مبادله می‌شود. در زمان وجود سرمایه اجتماعی در جامعه، سرمایه‌گذاری هم روند رشد بهتری دارد و بنگاه‌ها سهل‌تر می‌توانند برای توسعه خدمات و افزایش تولید، سرمایه جذب کنند. کاهش سرمایه اجتماعی و رو به زوال بودن آن در جامعه باعث شده است که به‌طور کلی اعتماد در معرض نابودی قرار گیرد. یعنی اعتماد مردم به حاکمیت، اعتماد مردم به ساختار اقتصادی، اعتماد مردم به بنگاه‌ها و حتی اعتماد مردم به یکدیگر به دلیل دوقطبی‌سازی‌ها و دمیدن در تنور اختلافات به سطح نازلی رسیده به‌طوری که امروز همه از ابتدا در جایگاه متهم قرار دارند و نگاه به آنها همراه با سوءظن است.

سرمایه نمادین

در عین حال در جامعه سرمایه‌های نمادین هم وجود دارند. افرادی که به دلیل موفقیت‌ها یا کارهایی که در گذشته انجام داده، به یک سرمایه نمادین تبدیل شده است. این سرمایه نمادین ممکن است یک فرد مانند علی دایی باشد یا یک میراث مانند بازار تبریز یا یک اثر مانند شاهنامه. سرمایه‌های نمادین حلقه‌های واسط و پیونددهنده‌های بخش‌های مختلف جامعه به یکدیگر است و کارکردش مثل لنگرهای یک کشتی است که کمک می‌کند کشتی در تلاطم امواج و طوفان ثبات خودش را حفظ کند. در نظر بگیرید که در زمان نهضت ملی شدن نفت و کاهش شدید درآمدهای دولت به دلیل تحریم نفت ایران، دکتر مصدق دست به انتشار اوراق قرضه ملی زد و پیوند سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین موجب شد مردم برای خرید اوراق قرضه ملی هجوم بیاورند، اوراقی که بین مردم به عنوان پول مصدق معروف شد و بین تجار برای مبادله مورد استفاده قرار می‌گرفت.

بنگاه‌ها اعم از شرکت‌های صنعتی یا استارت‌آپ‌ها برای تضمین موفقیت پایدار خود در بلندمدت به انواع سرمایه‌های مالی، انسانی، اجتماعی و نمادین نیاز دارند. این سرمایه‌ها می‌توانند بنگاه‌ها را شکل دهند، توسعه دهند و جلو ببرند و در زمان بحران آن را نجات دهند.

بنگاه‌های قربانی

 متاسفانه در روزهای اخیر شاهد این هستیم که سرمایه‌های نمادین و اجتماعی شرکت‌ها و استارت‌آپ‌ها به صورت کاملاً هماهنگ و برنامه‌ریزی‌شده توسط گروه‌های مختلفی مورد هجوم قرار گرفته و در حال نابودی است و برندهای فاخر و نام‌آشنای ما آسیب‌های جدی از این رفتار خواهند دید. این هجمه‌ها هم از سمت تندروهای خارجی یا از سمت نیروهای انحصارگر یا رقبای بی‌اخلاق داخلی است. این هجمه دو ستون مهم سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین فضای کسب‌وکار و اکوسیستم نوآوری کشور را از بین می‌برد که فقدان آنها باعث تزلزل و بی‌ثباتی بنگاه‌ها و به‌طور کل فضای اقتصادی کشور می‌شود. تبعات این رویکرد همچنین باعث می‌شود هیچ‌گاه سرمایه‌های نمادین در اقتصاد و اکوسیستم نوآوری کشور ما شکل نگیرد و ما هیچ‌گاه الگوهای داخلی مانند بیل گیتس، جف بزوس، ایلان ماسک و... برای عرضه به جوانان و نوجوانان نداشته باشیم. در جریانی که اخیراً شکل گرفته، تهمت‌هایی به بنگاه‌ها و به‌خصوص به شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپی وارد شده که بی‌پایه و اساس است و تحلیل‌هایی بسیار سطحی و بدون پشتوانه فنی برای تخریب وجهه و سرمایه اجتماعی و نمادین این بنگاه‌ها به وفور در شبکه‌های اجتماعی عرضه می‌شود.

به‌طور مسلم هیچ بنگاه و استارت‌آپی در مسیر رشد خودش بدون خطا و اشتباه نبوده که البته بروز آن در مسیر رشد بنگاه طبیعی است که هزینه‌هایی هم به بنگاه تحمیل می‌کند. اما آنچه امروز علیه بنگاه‌ها و استارت‌آپ‌های بخش خصوصی علم شده، حرکتی بی‌رحمانه در جهت تخریب تمام سرمایه اجتماعی و نمادین بنگاه‌ها و افراد فعال در آنهاست. سوار شدن موج خارجی و داخلی روی هم برای هجمه به برخی بنگاه‌ها مانند دیجی‌کالا، آپارات، ابرآروان و... موجب نگرانی است، چرا که آثار بلندمدت این حملات، زیست‌بوم نوآوری و اکوسیستم آن را هدف قرار داده است، در حالی که یکی از پرامیدترین و نویدبخش‌ترین حوزه‌های اقتصاد کشور ما برای آینده همین حوزه است.

در دنیای آینده ایران می‌تواند جایگاه بالایی، نه به واسطه نقش‌آفرینی در حوزه انرژی‌های فسیلی و خام‌فروشی مواد معدنی بلکه به دلیل رشد و توسعه حوزه نوآوری و اقتصاد دیجیتال داشته باشد. متاسفانه همه کسانی که خودآگاه یا ناخودآگاه تیشه به ریشه این نهال می‌زنند، اقتصاد ما را از وجود یک درخت پربار در آینده محروم می‌کنند. 

دراین پرونده بخوانید ...