شناسه خبر : 39659 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رفاه در مصرف آب

 مردم و دولت چگونه در شکل‏گیری بحران آب همدست شده‏اند؟

 

 مجتبی شوریان / عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

دغدغه اصلی مردم و کشاورزان حوضه زاینده‌رود در تجمع اخیر اصفهان نگرانی برای محیط‌زیست نبود. کشاورزان حوضه آبریز زاینده‌رود به دلیل عدم تخصیص حق‌آبه لازم برای کشت پاییزه این اعتراضات را شروع کردند و بعد از آن مردم به این اعتراضات مسالمت‌آمیز پیوستند. به دلیل خشک شدن زاینده‌رود و کم بودن ذخیره سد زاینده‌رود و همچنین خالی شدن آبخوان منطقه، کشاورزان نمی‌توانند کشت پاییزی را انجام دهند و به دلیل اینکه حق‌آبه‌ای به آنها تخصیص داده نشده است اقدام به این تجمع و اعتراض کردند و در ادامه سایر مردم به آنها پیوستند. دلیل اصلی پیوستن مردم به اعتراضات کشاورزان از نظر اینجانب مسائل اقتصادی و اجتماعی است که در سال‌های اخیر تاثیر غیرقابل انکاری بر وضعیت معیشت مردم گذاشته و از این‌رو جنبه محیط زیستی این اعتراضات در درجه‌های آخر خاستگاه این اعتراضات قرار می‌گیرد. اصولاً دغدغه‌های محیط‌زیستی در کشورهایی در اولویت قرار می‌گیرد که یک حد نسبی از رفاه اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه وجود داشته باشد و مردم مشکلات مبنایی اقتصادی در زندگی خویش نداشته باشند. در حالی که امروزه با توجه به شرایط اقتصادی‌ای که بر جامعه حاکم است، زندگی بسیاری از مردم با مشکلات زیادی مواجه بوده و مجالی برای پرداختن به دغدغه‌های محیط‌زیستی برای بخش زیادی از جامعه فراهم نیست. البته از برخی جنبه‌ها می‌توان مشکلات پدیدار‌شده در حوضه زاینده‌رود و اعتراضات شکل‌گرفته برای رفع آنها را به‌طور غیرمستقیم به دغدغه‌های زیست‌محیطی ارتباط داد. اما در وهله اول این تجمع و اعتراضات به دلایل اقتصادی و اجتماعی بود و در حقیقت مشکلات اقتصادی و شکاف طبقاتی در جامعه سرمنشأ این اعتراضات بود که به صورت مسالمت‌آمیز برگزار شد. این اعتراضات ناشی از وضعیت بحرانی منابع آب در حوضه آبریز زاینده‌رود بود و نمی‌توان استنباط کرد که رفتار منفعت‌طلبانه ذی‌نفعان یا نهادهای دولتی در آن دخالت داشته است. هرچند سیاستمداران و ذی‌نفعانی که در پروژه‌های بزرگ‌مقیاس انتقال آب حضور و منفعت دارند، ممکن است در ادامه از این تجمعات سوءاستفاده کنند و وانمود کنند که برای تامین آب و برطرف کردن نیازهای مردم، به طرح‌های انتقال آب به اصفهان نیاز است. در حالی که این کار راه‌حل اساسی مساله نیست و این صرفاً یک مسکن موقت است. همان‌طور که در سایر شهرهای مبدأ طرح‌های انتقال آب به اصفهان مانند شهرکرد نیز تجمعات و اعتراضاتی شکل گرفت و اکنون زمزمه‌هایی وجود دارد که ممکن است تجمعات مسالمت‌آمیزی نیز در خوزستان شکل گیرد. در وهله اول اینکه این اعتراضات از جانب کشاورزان و مردم اصفهان شروع شد به این دلیل است که زاینده‌رود برای شهر اصفهان یک نماد تاریخی است و نباید از آن غافل شد. زمانی که بستر زاینده‌رود خالی از آب باشد این موضوع بر روحیه و طراوت شهر اصفهان اثرگذار خواهد بود و این تاثیر انکارناپذیر است. به همین دلیل مردمی که به کشاورزان ملحق شدند، طبیعتاً از جاری شدن آب در زاینده‌رود بسیار خشنود می‌شوند که این موضوع در کنار مسائل اقتصادی، هسته اصلی دلیل اعتراضات بوده است. ولی ممکن است ذی‌نفعان و مدافعان طرح‌های انتقال آب از این موضوع سوءاستفاده کنند و طرح‌های انتقال آب را توجیه کنند؛ در حالی که این توجیه قابل قبول نیست و ممکن است نظیر همین مشکلات در حوضه‌های مبدأ به وجود آید. این طرح‌های انتقال آب ممکن است به تنش‌های بین‌استانی منجر شود که از منظر وحدت ملی بسیار مخاطره‌آمیز است. قطعاً در شکل‌گیری این بحران‌های آبی، دولت‌ها، تصمیم‌گیران و مدیرانی که چنین سیاست‌هایی را پیاده کرده‌اند تا وضعیت منابع آب کشور به اینجا برسد نقش اساسی دارند. اما کشاورزان و سایر مصرف‌کنندگان آب (مردم در بخش آب شهری و کارخانه‌ها در بخش آب صنعتی) در پیدایش این وضعیت نقش و دخالت دارند. مصرف بیش از حد آب به منظور کسب سود اقتصادی بیشتر، افزایش بی‌رویه سطح زیر کشت و احداث چاه‌های غیرمجاز نقش عمده‌ای در این وضعیت دارند. اکنون که وضعیت منابع آبی کشور به‌گونه‌ای است که تخصیص و مصرف آب و طبعاً سودی که قبلاً حاصل می‌شده امکان‌پذیر نیست، به شکل‌گیری اعتراضات آبی در اکثر حوضه آبریز منجر خواهد شد. الگوی مصرف آب شهری در ایران با استانداردهای جهانی فاصله دارد که این موضوع به فرهنگ عمومی جامعه و نقش مردم در مصرف آب ارتباط دارد. بهره‌وری پایین آب و عدم تمایل به اینکه میزان محصول بیشتری از واحد آب مصرفی تولید شود در کنار کمبود شدید سرمایه‌گذاری دولتی و خصوصی در زمینه افزایش بهره‌وری؛ مجموعه این مشکلات باعث شده است که وضعیت منابع آب کشور به شرایط امروزی برسد. هسته اصلی چرخه این اشتباهات که مبدأ و مبنای آن تصمیمات و سیاست‌های مدیریتی بوده است، و بعد از آن نیز کشاورزان، مردم و مصرف‌کنندگان در ادامه دادن این چرخه نقش داشته‌اند، عدم توجه به وضعیت وخیم منابع آب و خشکی ایران است. در واقع این موضوع مهم نه به‌صورت اصولی در مدارس آموزش داده می‌شود و نه در فرهنگ عمومی مورد توجه قرار می‌گیرد. عموماً اینکه تصور می‌شود با بارش‌هایی که اتفاق می‌افتد وضعیت منابع آب کشور هر سال خوب و مناسب است و هیچ الزامی احساس نمی‌شود که بخواهیم مصرف آب را کاهش دهیم. چه در مصرف آب شهری که متوسط مصرف در ایران 250 لیتر در روز است ولی در کشورهای توسعه‌یافته این عدد به 150 لیتر در روز می‌رسد، و چه در بخش کشاورزی که در بسیاری از مناطق به صورت غرقابی و سنتی است و یقیناً این نوع کشاورزی، مصرف آب را بسیار افزایش می‌دهد. در حالی که امروزه در بسیاری از کشورهای دارای شرایط مشابه روش‌های کشاورزی غرقابی منسوخ شده است، اما در ایران مشاهده می‌شود که مقاومتی برای تغییر این روش‌های سنتی وجود دارد. برای این موضوع می‌توان به دلایل اقتصادی برای سرمایه‌گذاری و آگاهی و فرهنگ کشاورزان اشاره کرد که آنها الزام این را درک کنند که از روش‌های نوین آبیاری استفاده کرده و بهره‌وری آب را بالا ببرند و تا حد امکان بتوانند آب را بازچرخانی کنند. بنابراین در این عدم آگاهی و فرهنگ عمومی در مصرف بیش از حد آب، مردم نقش اساسی دارند. بخشی‌نگری در تصمیم‌گیری‌ها و عدم برنامه‌ریزی بر اساس سیاست‌های یکپارچه و عدم استفاده از آمایش سرزمین به چنین شرایطی منجر می‌شود. مثلاً در اصفهان در کنار وضعیت کمبود منابع آبی که وجود دارد، آلودگی هوا هم بسیار مشکل‌ساز شده است. همچنین فرونشست زمین که الان مشکلی بسیار جدی شده و اثرات آن به صورت حاد در بعضی مناطق قابل مشاهده است. تمامی این موارد بر اساس سیاست‌هایی بوده است که اتخاذ شده و احداث صنایع پر‌آب‌بر مثل فولاد، کاشی و... در اصفهان که جزو مناطق خشک و کم‌آب است و مشکلاتی که از آنها منتج شده است. این موضوع در زمانی که این صنایع ایجاد شده و سود اقتصادی از این فعالیت‌ها و صنایع کسب می‌شده است و همچنین سطح زیر کشت و محصولاتی که کاشت می‌شده، موجب رفاه اقتصادی در آن مقطع می‌شده است. الان دست کشیدن از این رفاه و اولویت دادن به وضعیت محیط‌زیست و منابع آب کار بسیار مشکلی است. در واقع مردم در معدود مواردی حاضرند از رفاه و سود برای نجات محیط‌زیست و منابع آب بگذرند تا وضعیت وخیم‌تر نشود. بنابراین یک ایثار و فداکاری و ریاضت آبی لازم است تا از یک سطح از راحتی در زندگی عموم جامعه کاسته شود تا شرایط بحرانی آب و محیط زیست کشور نجات یابد. یعنی باید بپذیریم که اگر می‌خواهیم وضعیت منابع آب کشور از شرایط فعلی بدتر نشود و نظیر اعتراضات اخیر شکل نگیرد، باید از بخشی از رفاه و سهل‌انگاری در مصرف بی‌رویه آب در تمام بخش‌های جامعه کاسته شود و مصرف آب در تمامی بخش‌ها کاهش یابد. این راه علاج است. طرح‌های انتقال آب، استفاده از آب‌های ژرف و سایر طرح‌ها که برای سیاستمداران، دولت‌ها، شرکت‌های عمرانی و سایر ذی‌نفعان جذاب است، همه یک مسکن موقت است. راه‌حل اساسی درمان این مشکل که در برنامه سازگاری با کم‌آبی نیز به خوبی به آن پرداخته شده است، کاهش مصارف آبی در تمامی استان‌های کشور است. سطوح زیر کشت کشاورزی باید به محدوده 20 تا 30 سال قبل بازگردد و باید در کنار اصلاح الگوی کشت از راهکارهای تجارت آب مجازی و کشت فراسرزمینی برای تامین امنیت غذایی کشور استفاده کرد. مردم و کشاورزان باید از مصرف بی‌رویه آب بکاهند. این تصمیمات تبعاتی دارد و ممکن است بخشی از سطح رفاه زندگی کاهش یابد. اما اگر این موارد اتفاق نیفتد وضعیت آب و محیط‌زیست بحرانی‌تر می‌شود و ممکن است به نقطه‌ای برسد که منابع آب و محیط زیست کشور به‌طور کامل از بین برود. در کنار این کار از سایر راهکارها نظیر اصلاح قیمت آب که در ایران به بهای بسیار ناچیزی در اختیار مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرد و کشاورزان هیچ دغدغه‌ای از بابت قیمت آب ندارند نیز باید استفاده کرد. به‌طور جدی باید با مصرف غیرقانونی و احداث چاه‌های غیرمجاز برخورد کرد. وضعیت منابع آب کشور به این زودی به شرایط ایده‌آل نخواهد رسید که بگوییم جریان دائمی در زاینده‌رود برقرار خواهد شد؛ و برای این موضوع نیاز به سال‌ها ممارست و پیاده‌سازی برنامه‌های کاهش مصرف آب است. 

دراین پرونده بخوانید ...