شناسه خبر : 37963 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

قاتل ترامپ

آیا اگر کرونا نبود نتیجه انتخابات ریاست‌جموری آمریکا تغییر می‌کرد؟

 

حامد وحیدی / دانش‌آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه شریف

70همه‌گیری ویروس کرونا، شرایط اقتصادی و اجتماعی را در اغلب جوامع با چالش‌های اساسی مواجه کرده است. شیوع این ویروس و تعطیلات ناشی از آن در سال 2020، اغلب فعالیت‌های اقتصادی را مختل کرد و به از بین رفتن بسیاری از مشاغل و بیکاری جمعیت بسیاری در کشورها منجر شد. تبعات این همه‌گیری فقط به مسائل اقتصادی و اجتماعی محدود نشد، بلکه این مساله، شرایط سیاسی کشورها را نیز تحت تاثیر قرار داد. به موجب این همه‌گیری، شرایط برگزاری انتخابات در بسیاری از کشورها با مشکلاتی همراه بود و زمان‌بندی و اداره انتخابات در این کشورها را تحت‌الشعاع قرار داد. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که در نوامبر 2020 برگزار شد نیز، از این قاعده مستثنی نبود. در روز برگزاری این انتخابات، کرونا جان 23 هزار آمریکایی را گرفته بود و به یکی از شدیدترین رکودهای اقتصادی در تاریخ این کشور منجر شده بود. سوالی مطرح می‌شود که آیا شیوع این بیماری بر نتایج این انتخابات‌ها موثر بوده است یا خیر؟ مارکوس نولند و اوا ژانگ در مقاله‌ای با نام «کووید 19 و انتخابات ۲۰۲۰ ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا» که در مارس 2021 به چاپ رسید، به بررسی این موضوع در انتخابات آمریکا پرداختند. آنها در این مقاله، این انتخابات را در سه سناریوی فرضی 1- نبود همه‌گیری کرونا، 2- کمتر بودن اثرات کرونا به میزان 30 درصد و 3- کمتر بودن اثرات کرونا به میزان 20 درصد، بررسی کردند. نتایج این بررسی نشان می‌دهد که در صورت نبودن کرونا یا کمتر بودن شدت این همه‌گیری، دونالد ترامپ، پیروز انتخابات آمریکا می‌شد.

 

مقدمه

شیوع کووید 19 در سال 2020، یک شوک بزرگ از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی برای جهان و آمریکا محسوب می‌شود. تا روز برگزاری انتخابات، نزدیک 5 /9 میلیون نفر در آمریکا به این بیماری مبتلا شدند که 23 هزار نفر از این مبتلایان، جان خود را از دست دادند. علاوه بر این، رشد اقتصادی این کشور به اندازه 5 /3 درصد کاهش یافت که پس از جنگ جهانی دوم، بزرگ‌ترین رکود اقتصادی برای این کشور به حساب می‌آمد. بین ماه‌های فوریه تا آوریل، بیش از 22 میلیون فرصت شغلی در این کشور از بین رفت که در نتیجه آن، مشارکت نیروی کار در ایالت متحده آمریکا، 8 /1 درصد کاهش یافته بود. نولند و ژانگ با اشاره به مصیبت‌های ناشی از کرونا، بیان می‌کنند که این مشکلات به‌وجود‌آمده، پیامدهای انتخاباتی به همراه داشته است. آنها در ادامه توضیح می‌دهند که تحلیل داده‌های انتخاباتی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نشان می‌دهد که نژاد، تحصیلات و تغییرات اقتصادی، همگی بر نتایج این انتخابات موثر بوده‌اند و همه‌گیری کرونا از دو راه مستقیم و غیر‌مستقیم، انتخابات آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. طبق بررسی‌های این مقاله، رای جمهوریخواهان به طور منفی با آمار مربوط به همه‌گیری کرونا، ارتباط داشته است و هم از طریق مستقیم (آمار مرگ‌و‌میر و تلفاتی ناشی از کرونا) و هم از طریق غیرمستقیم (از طریق تغییرات اقتصادی و اثرات آن بر بازار کار) بر نتایج این انتخابات موثر بوده است.

به منظور نشان دادن اثر همه‌گیری کووید 19 بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سه سناریوی غیرواقعی در این مقاله مطرح می‌شود. سناریوی اول مربوط به فرضی است که همه‌گیری نباشد. در این سناریو، دونالد ترامپ با کسب 79 رای الکترال از شش ایالت که در واقعیت در آنها شکست خورده (آریزونا، جورجیا، میشیگان، نوادا، پنسیلوانیا و ویسکانسین)، می‌توانست پیروز انتخابات شود. در سناریوی بعدی، شدت همه‌گیری 30 درصد کمتر است. طبق این سناریو، انتخابات به دور دوم کشیده می‌شد و ترامپ با به‌دست آوردن رای الکترال چهار ایالت آریزونا، جورجیا، میشیگان و ویسکانسین، می‌توانست پیروز انتخابات شود. سناریوی سومی که در این مقاله مطرح شد، فرضی است که شدت همه‌گیری 20 درصد کمتر باشد. در این سناریو، نتایج رای الکترال بایدن و ترامپ، برابر بوده و احتمالاً رای مجلس نمایندگان به پیروزی ترامپ منجر می‌شد.

 

پژوهش‌های گذشته

در بخش بعدی مقاله، نولند و ژانگ به مقالات و تحقیقات انجام‌شده بر روی عوامل تعیین‌کننده الگوهای رای‌گیری در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا اشاره کرده و بیان می‌کنند که پژوهش‌ها در این حوزه، پس از تاکید دونالد ترامپ بر امور مهاجرت و تجارت بین‌المللی در انتخابات سال ۲۰۱۶ و پیروزی عجیب او در این انتخابات، افزایش یافت. در بسیاری از این مقالات به موضوع اختلالات اقتصادی ناشی از حمایت‌های ترامپ از تولید داخلی و رفتار پوپولیستی او در مسائل مربوط به رقابت تجاری، توجه ویژه‌ای شده است. اما شاخه دیگری از این مقالات بر پایه داده‌های مربوط به نظرسنجی از رای‌دهندگان بود که ارتباط اساسی بین اختلالات اقتصادی و نگرش‌های سیاسی را زیر سوال می‌برد. به عنوان مثال، در مقاله ماتز (2018) نشان داده می‌شود که میزان رای‌های ترامپ در انتخابات با درک اقتصادی خانوار از تاثیرات تجارت بین‌المللی بر رفاه اقتصادی خانوار، رابطه معناداری ندارد ولی در عوض، این مقدار با نگرش رای‌دهندگان درمورد سلطه جهانی آمریکا و موقعیت اجتماعی گروه‌های سفیدپوست در داخل کشور، رابطه دارد. در این گروه از پژوهش‌ها، نقش آموزش مورد بحث است و به گفته بسیاری از این مقالات، هنگامی که عامل تهدیدکننده وضعیت گروه‌های سفیدپوست در مدل‌ها در نظر گرفته می‌شود، آموزش تاثیر معنی‌داری بر رای‌های ترامپ نمی‌گذارد. به عبارت دیگر، موقعیت و منافع سفیدپوستان است که آنها را به رای دادن به ترامپ تشویق می‌کند. در میان رقابت این پژوهش‌ها بر سر اینکه کدام‌یک، اختلالات و مسائل اقتصادی یا موقعیت گروه‌های سفید پوست، توضیح‌دهنده رای‌های ترامپ است، برخی مقالات مانند نولند (2020) دریافتند که اختلالات اقتصادی از کانال نژاد، سن و آموزش، بر تغییرات رای جمهوریخواهان ترامپ، موثر بوده است. از این‌رو نولند و ژانگ با توجه به این گروه از مقالات، به تبیین مدل خود می‌پردازند.

 

الگوهای رای‌دهی

70-1نویسندگان مقاله حاضر به بررسی اثر متغیرهای مختلف که بر تغییرات رای جمهوریخواهان در بین انتخابات‌های 2016 تا 2020 موثر بودند، پرداختند. در این راستا، آنها از دو دسته متغیر مختلف استفاده کردند. دسته اول شامل متغیرهای آماری مربوط به مسائل اقتصادی و تجاری و همچنین مولفه‌های جمعیتی (demographic) و گروه دوم شامل شاخص‌های مرتبط با همه‌گیری کرونا می‌شد. نولند و ژانگ در این بررسی از داده‌های مرتبط با آموزش، سن، نژاد و قومیت رای‌دهندگان برای دو دوره انتخاباتی 2016-2012 و 2020-2016 استفاده کردند. نتایج رگرسیونی این بررسی نشان می‌دهد که طی این دو دوره، افراد بدون تحصیلات آکادمیک در همه گروه‌های قومیتی، سنی و نژادی متمایل به رای‌دادن به دونالد ترامپ شده‌اند و ارتباط معنادار مثبتی بین تحصیلات کم افراد و تمایل آنها به رای دادن به این کاندیدای جمهوریخواه (ترامپ) وجود داشت. علاوه بر این، سیاه‌پوستان آمریکایی نیز با سهم آرای ترامپ طی دو دوره 2016-2012 و 2020-2016، ارتباط منفی دارد. به عبارت دیگر، هرچه تعداد رای‌دهندگان سیاه‌پوست بیشتر شد، درصد رای‌های ترامپ کاهش یافت. این ارتباط منفی می‌تواند نشان‌دهنده شواهدی از حملات جمهوریخواهان به جامعه سیا‌ه‌پوستان در این دوره باشد. یکی از نتایج جالب این بررسی رگرسیونی، تغییر چشمگیری در رای‌دهندگان لاتین‌تبار آمریکاست که حضور آنها با سهم آرای ترامپ در سال‌های ۲۰16-2012 ارتباط منفی و در دوره 2020-2016، ارتباط مثبت دارد. بررسی‌های مربوط به مولفه‌های اقتصادی نیز نشان‌دهنده آن است که در دوره اول، متغیر مربوط به تولیدات داخلی ارتباط مثبت و معنی‌داری با سهم آرای ترامپ دارد ولی در دوره دوم ضریب این متغیر معنی‌دار نیست؛ به عبارتی، در دوره 2020-2016، میزان استخدام‌های مربوط به کارخانه‌های تولیدی آمریکا با سهم رای ترامپ ارتباط ناچیزی دارد.

 

تاثیرات همه‌گیری کرونا

در این بخش از مقاله، نولند و ژانگ با استفاده از آمارهای مربوط به کرونا، به تحلیل و بررسی رگرسیونی تاثیرات همه‌گیری بر انتخابات اخیر آمریکا می‌پردازند. طبق دیدگاه آنها، مدیریت و اقدامات ترامپ در جلوگیری و کنترل این بیماری، ناقص، بی‌نظم و ضعیف بود. به عقیده آنها این بی‌کفایتی و سوءمدیریت، قطعاً بر نتیجه انتخابات اخیر آمریکا موثر بوده است. در همین راستا، آنها در این مقاله، سه شاخص مربوط به این همه‌گیری را بررسی می‌کنند: نرخ تلفات ناشی از کرونا، تغییر در مشارکت نیروی کار و نیز سهم اشتغال در بخش‌های آسیب‌پذیر جامعه که همگی آنها با نتایج انتخاباتی هم‌بسته هستند. بررسی رگرسیونی اثر تغییرات این سه متغیر بر نتایج انتخابات نشان‌دهنده نتایج مشهودی است. همان‌طور که انتظار می‌رود، سهم رای ترامپ با میزان تلفات ناشی از کرونا ارتباط منفی دارد و با رشد نیروی کار ارتباط مثبت و اشتغال در بخش آسیب‌دیده از این همه‌گیری، ارتباط منفی دارد.

در ادامه، نولند و ژانگ، متغیرهای مربوط به مولفه‌های اقتصادی و جمعیتی را وارد مدل می‌کنند تا آزمون کنند که آیا با وارد کردن این متغیرها، اثرات همه‌گیری این بیماری بر نتایج انتخابات همچنان پابرجاست یا خیر. طبق نتایج رگرسیونی، ضرایب متغیرهای نرخ تلفات کرونایی و تغییر در مشارکت نیروی کار بدون تغییر باقی ماندند و اثر آنها همچنان برقرار بود و مولفه مربوط به سهم اشتغال در بخش‌های آسیب‌دیده ناشی از کرونا، اثرش دو برابر شده بود. همچنین، متغیر مربوط به تولیدات داخلی دارای اثر مثبت و معنی‌دار بر نتایج انتخابات بود.

نویسندگان این مقاله در انتهای پژوهش خود به بررسی سه سناریوی فرضی می‌پردازند. در سناریوی اول آنها فرض می‌کنند که تلفات ناشی از کرونا و آسیب‌های ناشی از آن به بخش اشتغال صفر است و تغییرات در مشارکت نیروی کار را ثابت و برابر با میزان آن در سال 2019 در نظر می‌گیرند. طبق این سناریو و در غیاب همه‌گیری کرونا، سهم ترامپ از آرای عمومی دو درصد افزایش می‌یابد. او رای شش ایالت آریزونا، جورجیا، میشیگان، نوادا، پنسیلوانیا، و ویسکانسین را تغییر می‌دهد و ۷۹ رای انتخاباتی را به دست می‌آورد و در نتیجه با کسب 311 رای الکترال برنده انتخابات می‌شود. در دو سناریوی بعدی، نولند و ژانگ فرض می‌کنند که شدت همه‌گیری کرونا 30 درصد و 20 درصد کمتر است و میزان تلفات و آسیب‌های ناشی از آن را کمتر فرض می‌کنند. در سناریوی دوم، ترامپ در آریزونا، جورجیا، پنسیلوانیا و ویسکانسین پیروز می‌شود و با وجود از دست دادن رای عمومی تقریباً پنج میلیون رای، ۵۷ رای الکترال کسب می‌کند و در نهایت در انتخابات مجدد پیروز خواهد شد. اگر کرونا به میزان ۲۰ درصد کاهش می‌یافت، ترامپ در ایالت‌های آریزونا، جورجیا و ویسکانسین برنده می‌شد و ۳۷ رای اضافی کسب می‌کرد تا یک تساوی ۲۶۹ - ۲۶۹ در آرای الکترال به‌دست آورده باشد. سپس انتخابات به مجلس نمایندگان می‌رفت، جایی که اکثریت نمایندگان مجلس سنا به او رای مثبت می‌دادند. نتایج بررسی‌های این مقاله نشان می‌دهد که در صورتی که همه‌گیری کرونا وجود نداشت یا اثرات آن کمتر بود، ترامپ در این شرایط در رای‌گیری‌های مردمی بازنده بود، ولی در سناریوی نبود همه‌گیری با برنده شدن آرای الکترال، برنده این انتخابات می‌شد و در دو سناریوی بعدی، او می‌توانست در آرای الکترال به یک تساوی با آرای بایدن دست یابد.

 

نتیجه‌گیری

آمریکا در وضعیت فاجعه‌بار بود. تا اوایل مارس سال ۲۰۲۱، بیش از ۵۱۴ هزار آمریکایی کشته شده و رشد اقتصادی سال ۲۰۲۰ از زمان جنگ جهانی دوم نیز بدتر بود. در نتیجه این همه‌گیری، بیش از 22 میلیون آمریکایی از کار بیکار شده بودند. شوکی به بزرگی همه‌گیری کرونا، بی‌شک بر انتخابات ریاست جمهوری این کشور نیز اثرگذار بوده است. هر دو تاثیر مستقیم بیماری، از طریق سلامت عمومی و غیر‌مستقیم آن از طریق ایجاد مشکلات و مصائب اقتصادی بر نتایج انتخابات 2020 آمریکا موثر بوده است. ایالات متحده آمریکا از نظر سیاسی، قطبی است و نگرش افراد نسبت به نژادها نقش مهمی در نظرات سیاسی آنها دارد. این نگرش‌های نژادی با تفاوت در سطح آموزش و تغییرات و اختلالات اقتصادی، تقویت می‌شود. بسیاری از شهروندان آمریکایی، تنوع نژادی را به چشم یک تهدید می‌بینند و از این‌رو آرای جمهوریخواهان را در انتخابات‌ها افزایش می‌دهند. با توجه به همه‌گیری کرونا و به‌وجود آمدن اختلالات اقتصادی در این کشور، برخی از افراد مدعی شدند که نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2020، تحت تاثیر این شرایط تغییر کرده است. در همین راستا، نولند و ژانگ به بررسی این موضوع پرداختند و به این نتیجه رسیدند که در صورت نبود کرونا یا کاهش اثرات آن، ترامپ پیروز این انتخابات می‌شد.

دراین پرونده بخوانید ...