شناسه خبر : 19528 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اوباما لایحه اصلاحات مالیاتی را به خانه مخالفان سیاسی خود فرستاد

نابرابری ثروت به‌جای نابرابری درآمد

اوباما قول تغییر داده بود. شعار تغییر برای انتخاب شدن به عنوان رئیس‌جمهور. چند سالی هم از طرق مختلف تلاش کرد تا بتواند تغییری در مسیر آمریکا به سوی آنچه خودشان رستگاری یا کامیابی می‌خوانند انجام دهد.

اوباما قول تغییر داده بود. شعار تغییر برای انتخاب شدن به عنوان رئیس‌جمهور. چند سالی هم از طرق مختلف تلاش کرد تا بتواند تغییری در مسیر آمریکا به سوی آنچه خودشان رستگاری یا کامیابی می‌خوانند انجام دهد. حالا پس از طرح‌ها و لوایح مختلف، او این بار پیشنهاد جدیدی برای کم کردن شکاف ثروت در جامعه آمریکا دارد. طرحی به نفع طبقه متوسط و کم‌درآمد و زیان ثروتمندان آمریکا. البته کار او در قالب دریافت و پرداخت یارانه نقدی نیست. اوباما از ثروتمندان مالیات بیشتری می‌گیرد و در مقابل به طبقه متوسط و قشر کم‌درآمد معافیت مالیاتی بیشتری می‌دهد.
دموکرات‌ها در سال 2014 به‌رغم شعارهایی که دادند نتوانستند در مساله نابرابری درآمدی موفقیت چندانی کسب کنند. امسال اما برنامه متفاوت بود. همان زمانی که باراک اوباما برای سخنرانی سالانه‌اش در کنگره آماده می‌شد، و البته دموکرات‌ها برای انتخابات 2016، هدف اقتصادی حزب تغییر کرد و سیبل جدیدی را نشانه گرفت: «نابرابری ثروت». به این دلیل که یک درصد ثروتمندترین‌های آمریکا 42 درصد ثروت این کشور را در اختیار دارند.
دموکرات‌ها از سال 2008 که به قدرت رسیدند طرح‌های زیادی تدوین کردند؛ طرح‌هایی که فصل مشترک اغلب آنها گرفتن پول از آمریکایی‌های ثروتمند و بخشیدن آن به آمریکایی‌های عادی بوده است. اما طرح تازه اوباما روش هدفمندتری در پیش گرفته است: او می‌خواهد مالیات بر ارث را در خانوارهای ثروتمند افزایش دهد و کاری به درآمد آنها ندارد. در مقابل به آمریکاییان طبقه متوسط کمک کند تا برای خود ثروتی دست و پا کنند.
طرح جدید اوباما حفره‌های مالیاتی را مسدود می‌کند؛ حفره‌هایی که به آمریکایی‌های ثروتمند اجازه می‌دهد ثروت‌شان را بدون پرداخت مالیات سود سرمایه برای وارثان خود برجای بگذارند (طبعاً مالیات بر ارث توسط دولت اخذ می‌شده است). طرح جدید شکاف ثروت را مورد هدف قرار داده است که در واقع بسیار بزرگ‌تر از شکاف درآمد است. درآمد افراد منحصر به دستمزدی است که از کار خود به دست می‌آورند اما ثروت شامل دارایی خالص فرد اعم از املاک و مستغلات، سهام و... می‌شود. از آنجا که ثروت در طول زمان تجمیع می‌شود و به نسل بعد به ارث می‌رسد در دست مجموعه بسیار کوچک‌تری از افراد متمرکز است. در طول 30 سال گذشته یک‌درصدی که بالاترین درآمد را داشتند یک‌پنجم درآمدهای کشور را از آن خود کرده‌اند در حالی که در همین مدت یک درصد ثروتمندترین‌ها یک‌سوم ثروت کشور را در اختیار گرفته‌اند. رقمی که در سال‌های اخیر به 42 درصد کل ثروت کشور رسیده است. یکی از دلایل این امر، نرخ کمتر مالیات بر ثروت نسبت به مالیات بر درآمد برای ثروتمندان است. یک دلیل دیگر این است که آمریکایی‌های عادی به اندازه کافی پس‌انداز ندارند و به‌زحمت نیمی از آنان در بازار سهام حضور دارند. این در حالی است که پنج درصد ثروتمندترین آمریکایی‌ها دوسوم بازار سهام را در اختیار دارند.
طرح اوباما قرار است ناترازی ثروت در آمریکا را در درازمدت تغییر دهد. افزایش مالیات بانک‌های بزرگ وال‌استریت، اخذ مالیات از پول‌هایی که شرکت‌های آمریکایی در خارج از کشور نگهداری می‌کنند و اخذ مالیات سود سرمایه در ارث ثروتمندان، با هدف افزایش ثروت و درآمد خانوارهای کم‌درآمد و متوسط تدوین شده است. این طرح برای افرادی که از بیمه بازنشستگی در محل کار خود برخوردار نیستند، بازنشستگی تامین می‌کند. هدف این طرح این است که آمریکایی‌های بیشتری در درازمدت ثروتمند شوند و از سودهای بازار بهره‌مند شوند؛ سودهایی که اکنون کاملاً نامتناسب و تنها بین ثروتمندترین‌ها توزیع می‌شود.

مخالفان طرح را ناعادلانه می‌دانند
جمهوریخواهان مخالفان همیشگی طرح‌های رئیس‌جمهور دموکرات هستند. به ویژه اکنون که در یک برهه تاریخی و کمتر اتفاق افتاده هم مجلس نمایندگان و هم سنا را در اختیار دارند. اغلب آنها معتقدند طرح جدید اوباما، ناعادلانه سرمایه‌گذاران و فعالان کسب‌وکار را جریمه می‌کند و مانع رشد اقتصادی می‌شود. استدلال مدافعان هم این است که این طرح بخشی از سرمایه‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری را که ثروتمندان آمریکایی برای وارثان خود باقی می‌گذارند آزاد و راهی بازار می‌کند. سود سرمایه تنها زمانی که به فروش برسد به آن مالیات تعلق می‌گیرد و در صورتی که به ارث برسد از مالیات معاف خواهد بود.
از آنجا که ثروت بسیار بیشتر از درآمد در طبقه ثروتمند متمرکز شده است، این طرح در صورت تصویب درآمد قابل‌توجهی برای دولت خواهد داشت. تخمین زده می‌شود در یک دوره 10‌ساله حدود 320 میلیارد دلار نصیب دولت شود، و جالب اینکه این مبلغ از گروه اندکی از آمریکایی‌ها (اَبَرثروتمندان) حاصل می‌شود. کاخ سفید تخمین زده است بیش از 80 درصد درآمد حاصل‌شده از مالیات‌های تازه روی سود سرمایه و دارایی‌های به ارث رسیده تنها توسط 1/0 درصد ثروتمندترین آمریکایی‌ها تامین می‌شود. گروهی که بیش از دو میلیون دلار هم درآمد دارند. طرح اوباما نشان می‌دهد دموکرات‌ها تلاش دارند پیام اقتصادی خود را به مردم عادی آمریکا برسانند. همانند دیگر دموکرات‌ها، اوباما هم تمرکز خودش را از روی طبقه فقیر به طبقه متوسط منتقل کرده است، تغییری که البته هم توسط راستگراها و هم توسط چپگراها مورد انتقاد است. اوباما با تمرکز روی هزینه کالج دانش‌آموزان و بیمه بازنشستگی تلاش می‌کند حس قوی‌تری از امنیت اقتصادی در درازمدت ایجاد کند. این تنها راهی است که رئیس‌جمهور امید دارد بخش عمده‌ای از ثروتی که طبقه متوسط در بحران مسکن 2008 از دست داده و هنوز بخش بزرگی از مردم آمریکا نتوانسته‌اند به شرایط قبل برگردند، زنده شود. اختلاف در توزیع ثروت در آمریکا مدت‌ها قبل از بحران مالی 2008 آغاز شده بود. از سال 1979 تا 2001 میانگین درآمد پس از کسر مالیات برای 20 درصد افراد پایین جامعه آمریکا حدود 48 درصد رشد داشته است. اما این افزایش برای یک درصد ثروتمند جامعه آمریکا طی همین مدت معادل 200 درصد بوده است.
طرح جدید رئیس‌جمهور آمریکا که احتمالاً پوپولیستی به نظر بیاید برخی از مخالفان سیاسی او را هم به طور مستقیم تحت تاثیر قرار خواهد داد؛ البته نه آنهایی که نسبتاً ثروتمند هستند بلکه کسانی که جزو ثروتمندترین‌ها به حساب می‌آیند مثل میت رامنی. و البته وارثانی که ارث‌های کلان بدون پرداخت مالیات به جیب می‌زدند. در حال حاضر که نرخ بیکاری آمریکا کاهش داشته و روند بهبود اقتصاد آن سرعت گرفته، زمانی است که دموکرات‌ها فکر می‌کنند باید تغییراتی در روند توزیع درآمد و توزیع ثروت داد. بدون شک اصلاح قانون مالیاتی یکی از روش‌های رسیدن به هدف است. بستن حفره‌های مالیاتی به ویژه در مورد ارث که ثروتمندان آمریکایی بسیار از آن منتفع شده بودند، حفره‌ای است که دموکرات‌ها به درستی روی آن انگشت گذاشته‌اند.
این طرح احتمالاً آخرین حلقه زنجیره افزایش مالیات ثروتمندان است که چند سالی است توسط باراک اوباما دنبال می‌شود. در توافقنامه سال 2013 که اقتصاد آمریکا به اصطلاح در پرتگاه مالی قرار داشت نیز نمایندگان موافقت کردند مالیات ثروتمندان از 15 به 20 درصد افزایش یابد. در آن توافقنامه البته مالیات بر سرمایه‌گذاری نیز 8/3 درصد افزایش یافته بود و مالیات بر سرمایه نیز به 25 درصد رسیده بود. نرخ 28‌درصدی مالیات بر سود سرمایه به نوعی بازگشت به دوران ریاست‌جمهوری رونالد ریگان است. البته در دوران ریگان مالیات بر درآمد نرخی 28‌درصدی داشت که این نوع مالیات امروز 6/39 درصد است. در نهایت اینکه از سال 2012 تاکنون می‌توان گفت نرخ مالیات بر سود سرمایه در طرح‌های مختلفی که اوباما تدوین و تصویب کرده تقریباً دو برابر شده است.

رونمایی از طرح مالیاتی در سخنرانی سالانه
«ما آمریکایی‌ها تاکنون ابایی از پرداخت مالیات عادلانه نداشته‌ایم. اما مدت زمان درازی است که گروه‌های فشار در قانون مالیات حفره‌هایی ایجاد کرده‌اند که به برخی شرکت‌ها اجازه می‌دهد از دادن مالیات شانه خالی کنند در حالی که تمامی دیگر شرکت‌ها به طور کامل مالیات پرداخت می‌کنند. آنها در واقع به اَبَرثروتمندان که بی‌نیاز هستند هدیه بذل و بخشش می‌کنند و طبقه متوسط را از معافیت مالیاتی که به آن نیاز دارند، محروم می‌کنند.» باراک اوباما با گفتن این حرف‌ها در سخنرانی سالانه خود در کنگره، طرح اصلاح قوانین مالیاتی ایالات متحده را رونمایی کرد تا چند روز پس از آن در لایحه بودجه نیز این مساله را بگنجاند. طرحی که شامل اخذ مالیات بر ارزش افزوده سرمایه بیشتر، مشمول قرار دادن مالیات بر سرمایه در صورت ارث و اخذ مالیات از بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ است.
اوباما در سخنرانی خود در کنگره از نمایندگان و سناتورها خواست قانون مالیاتی بسیار پیچیده کنونی را ساده‌تر کنند و به مالیات ثروتمندان وزن بیشتری بدهند. در مقابل درآمدی که از این راه به دست می‌آید در قالب کمک هزینه نگهداری کودکان، پرداخت هزینه کالج و کمک به بازنشستگان در طبقه متوسط و فقیر هزینه شود. طرحی که باعث شد رئیس‌جمهور ایالات متحده به رابین‌هود تشبیه شود و تصویر کمیک او را هم بکشند. اما طرح مالیاتی جدید باراک اوباما دقیقاً چیست؟

محورهای طرح مالیاتی جدید اوباما
سود سرمایه:
دولت اوباما در نظر دارد نرخ مالیات بر سود سرمایه را به 28 درصد افزایش دهد. نرخ کنونی به علاوه حواشی مازاد آن حدود 25 درصد است. علاوه بر این سود سرمایه‌ای که از طریق ارث به یک شخص می‌رسید و معاف از مالیات بود نیز وارد چرخه مالیاتی شده و به آن مالیات تعلق می‌گیرد. برای مثال فرض کنید شخصی سهامی را که به قیمت 100 هزار دلار خریده چندی بعد به قیمت 900 هزار دلار بفروشد. این فرد باید مالیات 900 هزار دلار سود سرمایه خود را به دولت بپردازد. اما اگر همین شخص بمیرد و سهام به وارث او برسد، این سود سهام از مالیات معاف است چون تمام مبلغ یک میلیون دلار به عنوان سرمایه وارث شناخته می‌شود و به 900 هزار دلار سود سرمایه متوفی، مالیاتی تعلق نمی‌گیرد. این معافیت مالیاتی یکی از مزایای قانون کنونی برای ثروتمندان است. به این ترتیب همواره بخش قابل‌توجهی از ثروتی که به ارث می‌رسد از پرداخت مالیات معاف است. بنا بر اعلام دفتر بودجه کنگره، مالیاتی که از طریق ارث رسیدن سود سرمایه از کف دولت رفته، تنها در سال 2013 مبلغی در حدود 50 میلیارد دلار است. همچنین 21 درصد از این معافیت مالیاتی مشمول تنها یک درصد ثروتمند آمریکا می‌شود. بر اساس آخرین آمار فدرال رزرو در بین وارثان، میانگین مبلغ به ارث رسیده در پنج درصد بالا برابر 1/1 میلیون دلار است. این نرخ برای 45 درصد بقیه نیمه بالای جمعیت آمریکا برابر 183 هزار دلار است. و بالاخره 50 درصد نیمه پایینی در بین وارثان به طور میانگین 68 هزار دلار پول به ارث می‌برند. مشخصاً میزان مالیات بر سود سرمایه‌ای که در جامعه ثروتمندترین‌ها پرداخت نمی‌شود بسیار بالاست. طرح جدید دولت این حفره مالیاتی را مسدود می‌کند. البته این قانون تبصره‌های فراوانی دارد که این مالیات را همچنان برای کسب‌وکارهای کوچک و خانوارهای غیر‌ثروتمند معاف نگه دارد.
حفره مالیاتی میت رامنی: طرح دولت البته برخی حساب‌های بازنشستگی را نیز مورد هدف قرار داده است. حساب‌هایی که هم‌اکنون به خاطر رفاه بیشتر بازنشستگان از معافیت مالیاتی برخوردارند اما اگر موجودی این حساب‌ها از حدی فراتر رود آنگاه دولت مالیاتش را خواهد گرفت. این مالیات از آنجا به مالیات «میت رامنی» شهره شده که در سال 2012 و در جریان انتخابات مشخص شد رامنی، رقیب جمهوریخواه اوباما در انتخابات ریاست‌جمهوری، در یک حساب شخصی بازنشستگی 21 میلیون دلار پس‌انداز دارد. پولی که به آن هیچ مالیاتی تعلق نمی‌گیرد. این حساب مربوط به زمانی بوده که او در شرکت سرمایه‌گذاری بین کپیتال (Bain Capital) مشغول به کار بود. با تصمیم جدید دولت اوباما این حساب‌ها تا زمانی از مالیات معاف هستند که حداکثر 4/3 میلیون دلار داشته باشند که تقریباً معادل درآمد سالانه 210 هزار دلاری است. اگر مبلغ موجودی در حساب‌های بازنشستگی از این فراتر رود به مازاد آن مالیات تعلق خواهد گرفت.
مالیات بانکی: طرح دولت اوباما همچنین مالیات بانک‌ها و موسسه مالی بزرگ وال‌استریت را افزایش داده است؛ هدف این بند قانون شرکت‌هایی است که بیش از 50 میلیارد دلار سرمایه دارند. دولت معتقد است این مالیات باعث می‌شود بانک‌ها و موسسات مالی در مورد اعطای تسهیلات سنگین بیش از قبل فکر کنند. دولت برای نسبت بدهی به دارایی خالص در شرکت‌های بزرگ مالی، هزینه‌ای تعیین کرده است تا باعث شود این شرکت‌ها در تصمیمات خود که اثرات اقتصادی گسترده‌ای هم دارد محتاطانه‌تر عمل کنند. این ایده احتمالاً تنها بخشی از طرح باراک اوباما باشد که جمهوریخواهان نیز با آن موافق هستند چرا که آنان از مخالفان سرسخت خرید سهام مسموم این موسسات توسط دولت بودند و معتقد بودند در دولت نباید به این شرکت‌ها کمک می‌کرد.
مالیات ابرشرکت‌ها: با طرح مالیاتی جدید باراک اوباما کمپانی‌های آمریکایی باید بابت پولی که در خارج از کشور نگه داشته‌اند، مالیات بپردازند. در واقع دلیل این امر این است که سرمایه شرکت‌های بزرگ آمریکایی در خارج از آمریکا به رقم بسیار بالایی حدود 1/2 هزار میلیارد دلار رسیده است. هفته‌نامه اکونومیست نیز این مساله مهم را مورد توجه قرار داده است. اکونومیست می‌نویسد: «تصور کنید شرکت‌های بزرگ کشور شما بیش از دو هزار میلیارد دلار درآمدی دارند که بابت آن هیچ مالیاتی نمی‌دهند. کدام دولتمرد است که بتواند در برابر وسوسه اخذ مالیات از این درآمدها مقاومت کند؟ هیچ‌کس. پس باراک اوباما هم نمی‌تواند.» در صورت تصویب پیشنهاد اوباما در بودجه ارائه‌شده این شرکت‌ها باید بابت پول‌هایی که در خارج از کشور نگهداری می‌کنند یک بار مالیات 14‌درصدی بپردازند و پس از آن نیز برای سودهای خود در خارج از مرزهای ایالات متحده 19 درصد مالیات مستمر بپردازند. تاکنون شرکت‌های آمریکایی تنها در صورتی که درآمدهای خارجی خود را به داخل کشور انتقال می‌دادند باید مالیات پرداخت می‌کردند. نتیجه طبیعی این سیاست نیز این بود که شرکت‌های بزرگ متمایل شدند بیشتر درآمد خود را در خارج از کشور نگهداری و پس‌انداز کنند. به همین دلیل سرمایه این شرکت‌ها در خارج از آمریکا بالغ بر 1/2 هزار میلیارد دلار است. حال به این ترتیب شرکت‌هایی چون اپل، مایکروسافت و جنرال الکتریک با صورت‌حساب‌هایی 10 میلیارد‌دلاری یا بیشتر مواجه خواهند شد. طرح جدید این شرکت‌ها را ملزم کرده یک بار 14 درصد مالیات برای پول‌هایی که در خارج از کشور نگهداری می‌کنند، بپردازند و 19 درصد هم برای سودی که در آینده از این پول به دست می‌آورند، مالیات بدهند. به گفته اندرو هانتر، اقتصاددان، این مالیات یکباره می‌توانست حداقل 238 میلیارد دلار نصیب دولت کند و اگر در زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری می‌شد می‌توانست تولید ناخالص داخلی آمریکا را 5/1 درصد افزایش دهد. هانتر می‌گوید سهامی که شرکت‌های آمریکایی در خارج از کشور دارند از سال 2002 تاکنون شش برابر شده و به 1/2 هزار میلیارد دلار رسیده است.
اعتبار مالیاتی برای خانوارهای کم‌درآمد و طبقه متوسط: دولت اوباما برای پولی که از افزایش مالیات‌ها به دست می‌آید نیز نقشه دارد. دولت تاریخ انقضای اعتبار مالیاتی (مبلغی که به طور مستقیم از مالیات کم می‌شود) برای فرزند را افزایش داد تا خانوارهای آمریکایی مدت زمان بیشتری از این طرح منتفع شوند. اعتبار مالیاتی برای مالیات بر درآمد کارگران کم‌درآمد نیز تمدید می‌شود و علاوه بر سرپرست خانوار (احتمالاً مرد) به همسر شاغل او نیز (احتمالاً زن) 500 دلار اعتبار مالیاتی دوم تعلق می‌گیرد. در واقع هدف این تبصره جدید زوج‌های جوانی هستند که فرزندان خردسال و کودک دارند و به جهت اینکه هر دو شاغل هستند دچار مشکلات عدیده هستند و اغلب همسر مجبور به ترک کار برای نگهداری از فرزند می‌شود. میزان این اعتبار مالیاتی به اندازه درآمد خانوار بستگی دارد و تمام خانواده‌هایی که تا 210 هزار دلار در سال درآمد دارند می‌توانند به‌گونه‌ای از این طرح منتفع شوند. تبصره دیگری در این طرح وجود دارد که اعتبار مالیاتی نگهداری فرزند را تا سه هزار دلار افزایش می‌دهد. در همین حال برای کارگرانی که فرزند ندارند نیز اعتبار مالیاتی در مالیات بر درآمد آنها افزایش خواهد یافت تا تبعیضی در این مورد وجود نداشته باشد.
معافیت‌های تحصیلی: دولت اوباما قصد دارد فرصت مالیات اعتباری (American Opportunity Tax Credit) را نیز افزایش دهد. دولت تبصره‌ای را که پیش از این برای سال‌های 2009 و 2010 تصویب و بعداً تا سال 2017 تمدید شده بود وسیع‌تر کرد تا گستره بیشتری از دانش‌آموزانی را در‌بر گیرد که والدین‌شان کارگرانی از طبقه کم‌درآمد هستند. دولت پیشنهاد داده بخشی از هزینه‌های این طرح با حذف معافیت مالیات تحصیلی دانش‌آموزان خانوارهای ثروتمند تامین شود. به این ترتیب دوره دوساله کالج برای دانش‌آموزانی که از طبقه کم‌درآمد یا متوسط هستند رایگان می‌شود و به جای آن فرزندان خانوارهای ثروتمند باید بخشی از هزینه این تحصیل رایگان را فراهم کنند.
«این کاری نیست که خوب است انجام دهیم، این کاری است که باید انجام دهیم» اوباما با این جمله نشان داد که با وجود اکثریت جمهوریخواه در کنگره، روی طرح خود ایستاده است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها