شناسه خبر : 10101 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

برنامه‌ریزی‌ها با افزایش جمعیتی که داشتیم، در جهت مدیریت منابع آب نبوده است

تداوم یک خشکسالی دیرینه

ایران در منطقه‌ای خشک واقع شده و این پدیده جدیدی نیست که بخواهیم تمام تقصیرها را گردن کم‌آبی و خشکسالی بیندازیم.

محمدرضا فاطمی/کارشناس منابع آب و محیط دریا

ایران در منطقه‌ای خشک واقع شده و این پدیده جدیدی نیست که بخواهیم تمام تقصیرها را گردن کم‌آبی و خشکسالی بیندازیم. ضعف مدیریتی ما طی دو سه دهه گذشته، موجب اتلاف منابع آب شده است وگرنه ایران، از ابتدا کشوری خشک بوده است. حتی کوروش کبیر از 2500 سال پیش گفته بود خدایا کشور ما را از شر خشکسالی در امان بدار؛ یعنی ایران چند هزار سال است که وارد دوره خشکسالی شده و طبق آمار وزارت نیرو، میانگین بارندگی در کشور 240 میلیمتر یعنی نصف میانگین جهانی است. الان این 240 میلیمتر حتی به 210 یا 220 میلیمتر تقلیل یافته است.
برنامه‌ریزی‌ها با افزایش جمعیتی که در خلال دو دهه گذشته داشتیم، در جهت مدیریت منابع آب نبوده، بلکه صرفاً در جهت گرفتن این منابع و مصرف بوده است. 80 درصد منابع آب کشور به مصارف کشاورزی و 20 درصد هم به آب شرب و سایر مصارف می‌رسد، اما برای اینها هم از ابتدا الگویی قرار ندادیم تا براساس آن الگوها، بهینه مصرف کنیم. حالا خشکسالی هم مزید بر علت شده و شاید سهمی 10 تا 15‌درصدی داشته باشد. بنابراین ما مشکل کم‌آبی نداریم، ضعف مدیریت داریم که حالا با نتایج آن دست به گریبانیم.
حالا چه باید کرد؟ مثالی می‌زنم. انگلستان، کشوری است که بارندگی دائمی دارد. میانگین بارش در انگلیس بالای هزار میلیمتر است ولی وقتی وارد این کشور می‌شوید، شیوه مصرف، تداعی‌کننده آن است که وارد کشور خشکسالی شده‌اید که منابع آب ندارد. شیر آب‌ها در فرودگاه هوشمند است و تا پنج ثانیه مهلت استفاده دارید؛ درست برخلاف ایران. در ایران می‌بینید که مردم با آب آشامیدنی، خودرو یا پیاده‌روها را می‌شویند. تصویری که می‌تواند تداعی‌کننده کشوری پرآب باشد. بنابراین می‌بینید آنهایی که آب دارند چگونه بهینه مصرف می‌کنند و مایی که آب نداریم چطور؟! تمام اینها به سیستم مدیریت آب برمی‌گردد. این‌طور هم نیست که بگوییم برای مردم باید فرهنگ‌سازی کنیم. مردم زمانی می‌توانند در مصرف آب صرفه‌جویی کنند که سیستم درستی وجود داشته باشد.
برای مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی دو راهکار داریم؛ یکی تغییر الگوی مصرف کشاورزی است منتها به شرطی که آب مازاد را هدر ندهیم و با آن اشتغال جدید ایجاد نکنیم. دیگری صرفه‌جویی در آب مازادی است که باقی می‌ماند؛ به عبارت دیگر دست نزدن به آب مازاد و نگهداری آن در ذخایر طبیعی. به عنوان مثال، هندوانه، محصول بسیار پرطرفداری در ایران است و کشت آن، آب بسیار زیادی می‌طلبد. پس از کاشتن هندوانه، دو سه بار آن را برداشت می‌کنند و دیگر با آن کاری ندارند. در حالی که سرمایه کشور است و آب با ارزش پای آن رفته و هندوانه عمل آمده و حال با ارزان‌ترین قیمت، فروش می‌رود. آیا حیف نیست که به جای هندوانه، محصولی صادراتی و با ارزش افزوده بیشتر بکاریم؟ باید کاشت محصولاتی را که ارزش آنچنانی ندارد و آب زیادی می‌طلبد کنار بگذاریم. یعنی محصولات‌مان باید تبدیل به محصولات با ارزش افزوده شود و جنبه صادراتی داشته باشد. در این صورت، هم ارز مازاد برای کشور می‌ماند و هم این همه آب هدر نمی‌رود. جالب اینجاست، همه دولت‌هایی که روی کار می‌آیند از مشکل خبر دارند، برنامه هم تهیه می‌کنند اما آن را اجرایی نمی‌کنند. مسوولان در برنامه‌ریزی‌هایشان باید هدف تعیین کنند و بگویند هدف‌مان این است که فرضاً بعد از پنج سال، 20 درصد در آب کشاورزی صرفه‌جویی کنیم. برنامه هم باید واقع‌بینانه باشد، اما برنامه‌ای که باید تبدیل به اقدام شود عمدتاً همه‌جا در حد برنامه باقی می‌ماند و به اجرا نمی‌رسد.
حال می‌رسیم به آب شرب و 20 درصد آبی که در شهرها مصرف می‌شود. آنچه مسلم است، جمعیت مصرف‌کننده آب است؛ آب از یک طرف می‌آید و از طرف دیگر تبدیل به فاضلاب می‌شود. پس یکی مشکل کمبود آب و دیگری مشکل تولید فاضلاب است. هر‌چقدر آب کمتری مصرف کنیم، فاضلاب کمتری هم داریم. اولین راهکار این است که آب شهری دیگر به هیچ‌وجه شرب نباشد. آب شهر باید تسویه و پالایش شود و برگردد برای شست‌وشو. برای آب آشامیدنی هم باید لوله‌کشی جداگانه‌ای شود و یک لوله خیلی باریک به هر منزل بیاید یا اینکه امکان خریداری آب آشامیدنی در سطح خیابان‌ها فراهم شود. اگر این کار را انجام دهیم تا 95 درصد در آب شهری خودکفا خواهیم شد و دیگر نیازی به ایجاد سد و از بین بردن رودخانه‌ها نخواهیم داشت و این مشکل برای همیشه حل خواهد شد؛ کاری که بسیاری از کشورها کرده‌اند، آب را در مناطق شهری‌مان باید بازچرخه کنیم. هم‌اکنون در جنوب تهران، آب فاضلاب را می‌گیرند و پس از تسویه اولیه به مصرف کشاورزی می‌رسد. منتها این آب نباید برای کشاورزی مصرف شود چرا که سموم و عناصر سنگین دارد و نیترات آن بسیار بالاست. ولی می‌بینید بحران به جایی رسیده که سر استفاده از پساب هم درگیری است. یعنی پساب باارزش شده و می‌خواهند آن را برای کشاورزی مورد استفاده قرار دهند.
مورد دیگری که برای تامین منابع آب از آن غافل مانده‌ایم، شیرین کردن آب دریاست. در حال حاضر آب ما از رودخانه‌ها و آب‌های زیرزمینی تامین می‌شود، در حالی‌که منابع بسیار باارزشی داریم. آب دریا یک فرصت برای ماست. برای نواحی دورافتاده‌ای مثل سواحل جنوبی که آب رودخانه نیست باید آب دریا را شیرین کنند. هزینه این طرح هم به مراتب، کمتر از تبعات ناشی از کمبود آب است. آب دریا، منبع مستمر دائمی است و می‌تواند مورد مصرف قرار بگیرد ولی به شرط اینکه آب فقط برای شرب به کار رود و آب مصرفی برای شست‌وشو نیز از طریق تسویه فاضلاب باشد.
راهکار بعدی افزایش قیمت آب است. باید قیمت آب را بالا ببرند. متاسفانه دولت‌ها به خاطر تبعات اجتماعی و اینکه ممکن است در انتخابات بعدی رای نیاورند، می‌خواهند با پایین نگه داشتن قیمت آب، مردم را راضی نگه دارند؛ این یک غلط است. آب ارزش دارد. قیمت آب باید به قدری زیاد شود که فرد جرات هدر دادن آب را نداشته باشد.
راه حل دیگر برای کاهش مصرف آب، استفاده از شیرها و دوش‌های هوشمند آب است. دوش‌هایی که درجه دارند. بیشترین مصرف ما در حمام‌ها است. با دوش‌های هوشمند می‌توان تا 80 درصد در مصرف آب استحمام صرفه‌جویی کرد.
روند بارندگی طی 50 سال آینده منحنی رو به پایین را خصوصاً برای استان‌های تهران، یزد، مناطق مرکزی و جنوب ایران نشان می‌دهد، تا جایی که ممکن است تا 50 سال آینده اصلاً بارندگی وجود نداشته باشد. بنابراین شکی نیست که به لحاظ اقلیمی با خشکی مواجه خواهیم بود.
طبیعتاً عدم بارندگی‌ها باعث تخریب سایر منابع زیست‌محیطی ما نیز می‌شود. با کم شدن بارندگی، الگوی رویش گیاهان در طبیعت نیز عوض می‌شود. گیاهانی که قبلاً آب زیادی می‌خواستند از بین می‌روند و بسیاری از جنگل‌های زاگرسی و تنک نابود می‌شود؛ به جای آنها علف‌ها یا گیاهان یک‌ساله می‌رویند. با خشک شدن گیاهان یک‌ساله نیز در اثر گرما، آتش‌سوزی به وجود می‌آید و در آینده آتش‌سوزی‌های وسیعی خواهیم داشت. این است که طبیعت به کل دستخوش تغییر خواهد شد و ما در این شرایط مرتب داریم آب رودخانه را می‌گیریم و پشت سدها جمع می‌کنیم؛ آبی که به دلیل گرمای هوا تبخیر خواهد شد. حتی میزان تبخیر از دریاچه‌های پشت سد بیشتر می‌شود. بنابراین اگر قرار باشد جایی سد بزنیم باید آب را از سد برداریم و در آب‌های زیرزمینی تزریق کنیم یعنی باید الگوی نگهداری آب را تغییر دهیم. باید سفره‌های آب زیرزمینی را مدیریت کنیم و بدین‌شکل سالانه چند میلیارد مترمکعب آب را صرفه‌جویی خواهیم کرد. مطابق آمار، میانگین تبخیر در ایران بین 800 تا هزار میلیمتر در سال است، اما میزان بارندگی‌مان 240 میلیمتر است. یعنی سه برابر بارش‌ها تبخیر داریم.
ما خشکسالی داریم و ازدیاد مصرف ما بیش از روند خشکسالی است. در شبکه‌های انتقال مصرف آب شهری تا 40 درصد، پرتی آب داریم؛ یعنی معادل آب 50 سد کشور. این شبکه‌ها باید ترمیم شود و در کنار آن، قیمت آب افزایش یابد. با اعمال موارد گفته‌شده، مصرف آب بهینه خواهد شد وگرنه تغییری رخ نمی‌دهد و دورنما کاملاً تیره و تار است، چرا که تا زمانی که سیستم مدیریتی کلان کشور تغییر نکند، هیچ کاری نمی‌توان انجام داد.

دراین پرونده بخوانید ...

  • بحران آب جدی است

    گفت‌وگو با فاطمه پاسبان درباره تبعات خشکسالی

    بحران آب جدی است

  • ترک دیار

    آیا ۷۰ درصد ایرانیان با بحران کوچ اجباری ناشی از خشکسالی روبه‌رو هستند؟

    ترک دیار

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها