شناسه خبر : 6871 لینک کوتاه

ارزیابی فعالیت‌های وزیر بهداشت در گفت‌و‌گو با شهرام توفیقی

جرم وزیر، پرکاری است

صحبت‌ از وزیر بهداشت که می‌شود، تمامی اظهارنظرها کلی و با حدس و گمان همراه است. با این حال، کمتر کسی است که این صحبت‌ها را از دید همراهان وزیر به بوته نقد گذاشته باشد.

صحبت‌ از وزیر بهداشت که می‌شود، تمامی اظهارنظرها کلی و با حدس و گمان همراه است. با این حال، کمتر کسی است که این صحبت‌ها را از دید همراهان وزیر به بوته نقد گذاشته باشد. در این میان، بعد از صحبت‌هایی که معاون سازمان محیط‌زیست در مورد وزیر بهداشت کرد، انتقاد به پوپولیست بودن وزیر هم بیشتر شد تا آنهایی که تا قبل از آن دل خوشی از وزیر نداشتند، دل‌شان قدری تازه شود و بگویند که قبلاً به پوپولیست بودن او هشدار داده بودند. نزدیکان هاشمی هم چیز دیگری می‌گویند. آنهایی که از نزدیک با او کار کرده‌اند می‌گویند، نمی‌توان به طرح‌های هاشمی برچسب عوام‌‌گرایی زد. دکتر شهرام توفیقی دبیر انجمن اقتصاد بهداشت ایران از نزدیک با وزیر بهداشت کار کرده است. به واسطه این همکاری، معتقد است کمتر طرحی از وزیر بهداشت را می‌توان با شائبه عوام‌گرایی همراه دانست. وی در عین حال، معتقد است که نمی‌توان به طور صد درصد گفت که هیچ یک از طرح‌های وزیر با مشکل روبه‌رو نبوده است اما تاکید هم می‌کند که نمی‌توان برچسب عوام‌‌گرایی به این طرح‌ها زد. دبیر انجمن اقتصاد بهداشت معتقد است برخی طرح‌های وزیر بهداشت به دلیل سرعت عمل بالا در اجرا این امکان را داشت که با آماده نبودن تیم‌های بیمارستانی روبه‌رو شود. توفیقی به این اشاره می‌کند که وزیر بهداشت مرد عمل است و می‌خواهد بخشی از طرح‌های روی زمین مانده را در مدت فعالیت خود، به اجرا برساند. وی در عین حال، برخی خبرهای حساس از جمله جنجال روغن پالم یا آلودگی میوه‌ها را که از سوی وزیر بهداشت مطرح شده، در زمین رسانه‌ها می‌اندازد و عنوان می‌کند برخی رسانه‌های زرد به این مساله بیش از اندازه بها دادند و همین اتفاق سبب شد خبرها با هیجانات عمومی همراه شود. گفت‌وگوی تجارت فردا را با دبیر انجمن اقتصاد بهداشت ایران و دکترای تخصصی مدیریت خدمات بهداشت و درمان در ادامه می‌خوانید.
یکی از انتقادهایی که به وزیر بهداشت می‌شود این است که طرح‌هایی را اجرا می‌کند که شباهت بسیاری به طرح‌های دولت گذشته دارد. یعنی برخی از این طرح‌ها، نیاز به اعتباراتی دارد که ممکن است در اختیار دولت نباشد. برهمین اساس هم ممکن است طرح‌هایی که وزیر بهداشت اجرا می‌کند منجر به کسری بودجه شود. چقدر از طرح‌های اجرا‌شده توسط وزیر بهداشت را این‌طور می‌دانید؟ یعنی چقدر از طرح‌هایی که وزیر بهداشت از ابتدای کار خود اجرایی کرده را فعالیتی برای عوام‌فریبی می‌دانید؟
اینکه بخواهیم بررسی کنیم که آیا طرح‌ها هزینه دارد؛ بله، مشخص است که هزینه دارد و هزینه آن هم بسیار است. اما اینکه اجرای طرحی منجر به کسری بودجه و مشکلاتی شود که به عنوان مثال در مسکن مهر شاهد بودیم، این هم ممکن است.
اما آن چیزی که مهم است، طرح‌هایی که وزیر بهداشت اجرا می‌کند طرح‌هایی است که مطابق قانون می‌بایست انجام می‌شد و چیزی نزدیک به 10 سال معوق مانده بود. به دلایل متعدد، کسی به آن توجه نکرده بود. اما کل مساله این نیست.
اینکه مطابق قانون و طی طرح سلامت همگانی، پرداخت از جیب مردم کاهش پیدا کرد و وزارت بهداشت به دلیل ناتوانی بیمه‌ها، خود اقدام به اجرای آن کرد اقدام بسیار مناسبی است. چرا که در تمام دنیا وقتی صحبت از حذف یارانه‌ها می‌شود، این سوال مطرح می‌شود که یارانه‌ها را چگونه اختصاص دهیم.
اینکه یارانه‌ها چگونه اختصاص یابد، سوال مهمی بود. برخی کشورها یارانه‌ها را به صورت مستقیم به خود افراد دادند و کمی بعد به مشکل برخوردند. به عنوان مثال شیلی تجربه چنین مشکلاتی را داشت. علت این مشکل هم این بود که مردم پول را خرج سلامت خود نکرده بودند.
دولت ایران نیز تجربه جهانی را در این رابطه در نظر گرفت تا یارانه‌ها را به متولی سلامت بدهد که جامعه هدف، وزارت بهداشت و بیمه‌ها بودند. بیمه‌ها اگر می‌خواستند این پول را دریافت کنند، تعرفه‌هایشان همخوانی نداشت. در چنین شرایطی، همزمان با اختصاص منابع به بیمه‌ها، می‌بایست تعرفه‌ها نیز بالا می‌رفت. بر همین اساس بود که وزیر بهداشت تصمیم گرفت به دلیل این ناتوانی بیمه‌ها، به طور موقت این کار را خود انجام دهد.
یعنی وزارت بهداشت در این میان، از طرف بیمه‌ها پرداخت‌هایی را به بیمارستان‌ها داشت تا پرداخت از جیب مردم کاهش یابد و بیمه این توانایی را پیدا کند تا درصدهای بیمه و تعرفه‌ها را همخوان کند. در این صورت، به تدریج بیمه‌ها نیز وارد کار می‌شوند و یارانه سلامت نیز پرداخت می‌شود. کما اینکه بعدها نیز افزایش تعرفه‌ها تصویب شد و بیمه‌ها به تدریج می‌توانند یارانه اضافه را جذب کنند.
وزارت بهداشت قاعدتاً نباید وارد انجام چنین کارهایی شود. چرا که در کشوری که نظام بیمه‌ای را پذیرفته، این تخصیص یارانه‌های سلامت باید از طریق بیمه صورت گیرد. اما بر اساس دلایل ذکر‌شده، به صورت موقت این کار انجام شد.
هرچند بخشی از فعالیت‌هایی که در این رابطه به صورت مستقیم در مورد بیمارستان‌ها انجام می‌شد، اصلاً امکان این را نداشت که از سوی بیمه‌ها انجام شود. همه کمک‌هایی که در این رابطه به بیمارستان‌ها شد نیز به صورت موقت است یعنی زمانی که بیمارستان‌ها به میزان کافی تجهیز شوند دیگر نیازی به پول وزارت بهداشت هم ندارند. در این قسمت دخالت وزارت بهداشت به صورت موقت است و آن‌طور که خود وزارت بهداشت نیز اعلام کرده، تنها طی یک یا دو سال این کمک به بیمارستان‌ها صورت می‌گیرد.
اما در تحلیل اینکه «آیا ممکن است وزارت بهداشت در چنین طرح‌هایی با کسری بودجه مواجه شود»، باید این‌طور گفت که تاکنون سهم لازم برای سلامت مردم در اختیار وزارت بهداشت گذاشته نمی‌شد. باید جسارت وزیر را از این نظر تحسین کرد که برخلاف رویه گذشته که موضوعات مرتبط با سلامت مردم همیشه جزو اولویت آخر بوده، از سوی او به راس فعالیت‌ها منتقل شد.
این نشان می‌دهد دولت به سلامت، به عنوان یک سرمایه ملی نگاه می‌کند. این حق مردم است. درست است که وقتی بودجه سلامت دریافت می‌شود، ممکن است از بودجه بخش‌های مختلف کاسته شود اما از این جهت که مسوولیت سلامت به خود مردم واگذار می‌شود و یارانه‌ای تحت عنوان یارانه سلامت از سوی دولت پرداخت می‌شود، کار پسندیده‌ای است و می‌توان گفت عواقب بلندمدت ندارد.

نکته‌ای که مطرح می‌شود این است که در تمام طرح‌هایی که در ارتباط مستقیم با مردم است، شائبه عوام‌گرایی وجود دارد. یعنی این احتمال وجود دارد که مسوولان بخواهند از این طریق، مردم را راضی کنند آن هم بدون آنکه پشتوانه مالی لازم برای چنین طرح‌هایی فراهم باشد. انتقادی هم که به وزیر بهداشت می‌شود بر همین اساس است چرا که مرز باریکی میان اجرا و وعده در طرح‌هایی که ارتباط مستقیم با مردم دارند، وجود دارد. شما به طرح‌های زمین‌مانده دولت‌های گذشته اشاره کردید که وزیر بهداشت آنها را ساماندهی کرد. آیا طرحی بوده که وزیر بهداشت آن را کلید بزند اما تردید جدی برای تامین اعتبار آن وجود داشته باشد؟
برخی از این طرح‌ها که زیرساخت‌های قوی‌تری نیاز دارند، ممکن است محقق نشوند. به عنوان مثال طرح اساسی که سال‌هاست باید انجام شود و طبق قانون 1337 هم برقرار بوده اما از سال‌های 1352 اجازه آن را دادند اما توان کنترل آن وجود نداشت این بود که اعضای هیات‌علمی دانشگاه‌ها و افرادی که در بیمارستان‌های دولتی کار می‌کنند، اجازه کار در بخش خصوصی را ندارند.
این قانون مربوط به سال‌ها قبل است و یکی از طرح‌های جدی و هزینه‌ساز نظام سلامت نیز همین طرح است. اجرای این قانون، پیش‌نیازهای بسیاری لازم دارد. طبق مطالعاتی که من داشتم، اولین پیش‌نیاز آن این بود که برای مراکز درمانی دولتی تعداد تخت را به تعداد کافی فراهم کنیم تا پزشکان نیازی به کار در بخش خصوصی نداشته باشند. در این طرح اگر نتوان فضای کار کافی ایجاد کرد، عده‌ای از پزشکان ممکن است از بخش دولت خارج شوند.
البته خروج آنها از بخش دولت خیلی بد نیست اما چطور می‌توان فرار آنها را کنترل کرد؟ تنها از طریق افزایش تعرفه و ماندگاری. یعنی ماندگاری پزشکان در مناطق محروم را زیاد کرد. همین طرح ماندگاری پزشکان در مناطق محروم، مقدمه‌ای برای اجرای قانونی بود که در سال 1337 تصویب شده بود. در حقیقت برای باقی ماندن پزشکان در سیستم دولتی می‌توان میزان ماندگاری آنها را در مناطق محروم بیشتر کرد.
در این میان دولت مزایای بیشتری به پزشکان فعال در مناطق محروم داد و دریافتی آنها را چند برابر کرد. اگر به عدالت در دسترسی فکر می‌کنیم و معتقدیم همه مردم باید به خدمات پایه دسترسی داشته باشند، لازم به اجرای چند طرح بود که یکی از آنها طرح ماندگاری بود.
در این میان چون مصائب اجتماعی و فرهنگی پشت آن وجود دارد بعید است که بتوان آن را در این دولت به اتمام رساند. کمااینکه در دولت‌های گذشته نیز چنین طرحی به اجرا نرسید. نکته دیگر اینکه نظام ارجاع بارها از سوی دولت‌های مختلف مطرح شد. از سال 1380 مطرح و چند بار متوقف شد چون سطح‌بندی خدمات و اجرای صحیح آن نیازمند طرح تفکیک فعالیت‌های پزشکان در بخش دولتی و خصوصی بود. یعنی این دو طرح به صورت پیوسته به یکدیگر وابسته بودند.
پس طرح‌های کلیدخورده، وابستگی عمیقی به هم دارند و طبیعی است که بخشی از آنها، نیازمند اجرایی شدن پیش‌نیازهاست و تا زمان انجام نشدن این پیش‌نیازها، عملی نمی‌شود. برخی از این پیش‌نیاز نیز دست دولت نیست و به همین خاطر برخی از این طرح‌ها ممکن است به نتیجه قطعی نرسد. اما نمی‌توان آن را هم عوام‌گرایی دانست چرا که تنها علت معطل ماندن آن، احتمال نبود ظرفیت‌های اجرایی است.

مساله دیگری که سبب شد برخی انتقادها به وزیر بهداشت اوج بگیرد، مطرح شدن برخی خبرهای حساس از سوی وزیر بود. به عنوان مثال جنجال پالم یا مطرح کردن آلودگی میوه‌ها بود که انتقادهای بسیاری را هم به همراه داشت. در بسیاری از این موارد، شاید خود رئیس دولت هم چندان با مطرح کردن آن به این شیوه موافق نبود. یعنی ممکن بود اگر وزیر مطرح نمی‌کرد، عامه مردم اینقدر نسبت به آن حساس نمی‌شدند. این را چطور ارزیابی می‌کنید؟ خیلی‌ها این‌طور می‌گویند که وزیر بهداشت به این خاطر برخی از این مسائل را مطرح کرد تا مردم احساس کنند وزیر نیز مانند مردم، در حال رصد اتفاق‌های مختلف است.
اینکه وزیر نشان دهد مثل مردم به قضایا نگاه می‌کند، واقعیت است و خیلی هم پسندیده. نمی‌توان آن را عوام‌فریبی دانست. همه وزرا باید این‌طور باشند و حس مردم را درک کنند و جایی که مردم آگاه نیستند، مردم را آگاه کنند. بنابراین، اصل کار درست است اما اینکه چگونه اتفاق افتد مهم است.
تا جایی که من در جریان بودم، وزیر هم چندان تمایلی به مطرح کردن این اتفاق‌ها به شیوه علنی کردن آن در رسانه‌ها نداشت. کسانی که منتظر تصفیه‌حساب‌هایی با وزارت بهداشت بودند، به این مسائل دامن زدند. برخی رسانه‌ها بیشتر دامن زدند. وزیر چند بار برای اخطار، نامه‌هایی ارسال کرد ولی کسی گوش نکرد. وزیر اعمال قدرت کرد که حق او هم بود. وقتی چند بار دستور داد و فضای خارج از نظام بهداشت توجهی به آن نکرد، برای اعمال قدرت آن را رسانه‌ای کرد. رسانه‌ها آن را تشدید کردند.

دقیقاً منظورتان از تشدید کردن چیست؟ یعنی رسانه‌ها نباید آن را منعکس می‌کردند؟
باید منعکس می‌کردند ولی نه با تیترهای بزرگ و با دادن جو هیجانی به خبرها. برخی‌شان تیترهای هیجانی و بزرگ می‌زدند که در دامن زدن به مسائل موثر بود و باب میل وزیر هم نبود. قصد وزیر دادن تنها هشدار به برخی نهادها بود. بعد از اخطارهایی که وزیر می‌داد، برخی مسائل رسانه‌ای می‌شد. فضای رسانه‌ای باید این کار را می‌کرد اما نه به صورت هیجانی.
اکثریت بسیار بالایی از طرح‌های اجرایی وزیر بهداشت، نیازهای نظام سلامت است که تحول در این نظام ایجاد می‌کند و کارهایی است که حداقل سه دولت در نظر داشتند انجام بدهند و موفق نشدند.


نکته‌ای که وجود دارد این است که یکی از ارزش‌های خبری، شگفتی است. یعنی خبرهایی نظیر کارها و صحبت‌هایی که وزیر می‌کرد، آنقدر ارزش خبری بالایی داشت که نه فقط برای رسانه‌ها که برای مردم نیز جای شگفتی و تازگی داشت. در حقیقت قبل از این و در دولت‌های گذشته، وزرا هیچ وقت این چنین مانند وزیر بهداشت دولت یازدهم در راس رسانه‌ها نبوده‌اند. شاید به همین خاطر است که رسانه‌ها بیشتر از همیشه به موضوعات مطرح شده از سوی وی پرداخته‌اند...
قبول دارم. اصلاً قصد وزیر از رسانه‌ای کردن نیز برای همین بود که اهمیت موضوع نشان داده شود. ولی احساس می‌کنم برخی نشریات زرد، بیش از اندازه این مساله را بزرگ و آلوده به هیجان کردند.

پس شما این‌طور می‌گویید که تمام کارهایی که وزیر بهداشت انجام داد، منطقی و با برنامه‌ریزی بود و هیچ کدام شائبه عوام‌گرایی نداشته است؟ یعنی هیچ یک از طرح‌های اجرا شده توسط وزیر بهداشت، ایراد یا مشکلی نداشته است؟
در مورد محیط‌زیست باید به یک نکته اشاره کنم. به خانم ابتکار به عنوان یک همکار قدیمی ارادت دارم و معتقدم که با تدبیر کار می‌کند. خانم ابتکار به هر دلیلی نتوانست به اهواز سفر کند. رئیس‌جمهور هم قصد داشت اقدامی برای آرام کردن افکار عمومی در اهواز نشان دهد. به همین خاطر بود که وزیر بهداشت را مامور ویژه خود برای رسیدگی به مساله ریزگردها در اهواز کرد. رئیس‌جمهور گفت اگر خانم ابتکار نمی‌تواند به سرعت به اهواز برود تا نیاز اجتماعی به دستور دولت برطرف شود، به جای او وزیر بهداشت به این استان برود. این تقاضای وزیر نبود بلکه دستور رئیس‌جمهور بود. مردم اهواز نیاز داشتند که دولت کاری کند و نماینده‌ای برای رسیدگی بفرستد.
در این قضیه نیز قصدی برای عوام‌فریبی در کار نبود. بخش مهمی از مساله ریزگردها، بیماری مردم بود که دولت می‌بایست اقدامی برای آن می‌کرد. بخشی از مساله حضور وزیر در اهواز نیز به قصد تامین تجهیزات بیمارستانی یا آمبولانس‌ها برای شرایط بحرانی اهواز بود. یعنی هیچ قصدی برای دامن زدن به مشکل ریزگردها در کار نبود. خود وزیر هم به خوبی می‌داند که ریزگردها مشکلی نیست که از سوی او حل شود و وظیفه او هم نبود.
من هم معتقدم که نمی‌توان تمام کارهای وزیر بهداشت را مدبرانه دانست. گاهی و در برخی طرح‌ها، شتاب‌زدگی وجود دارد. به عنوان مثال برخی طرح‌ها یک دهه روی زمین مانده بود و وزیر آن را انجام داد که قدری سریع‌تر از ظرفیت جامعه بود. یعنی شاید پزشکان و گروه بیمارستانی آمادگی لازم را برای درگیر شدن در اجرا نداشتند. بنابراین برخی تنش‌ها ایجاد شد.
یعنی نمی‌توان گفت تمام طرح‌ها صد درصد خوب و بی‌نقص بوده است. ولی می‌توان تاکید کرد که اکثریت بسیار بالایی از طرح‌های اجرایی وزیر بهداشت، نیازهای نظام سلامت است که تحول در این نظام ایجاد می‌کند و کارهایی است که حداقل سه دولت در نظر داشتند انجام بدهند و موفق نشدند.
عبارتی از وزیر در خاطرم هست. ابتدای کار ایشان بود که برخی مطرح کردند که برای اجرای برخی طرح‌ها باید مطالعاتی صورت گیرد. وزیر عنوان کرد: «وزرای پیشین دست‌کم دو سال مطالعه کردند و زمانی که وقت اجرا شد، دیگر عمر دولت‌شان تمام شده بود. کار را باید شروع کرد که دست‌کم موقع اتمام دولت، بتوان گفت چند کار انجام شده است.» این ایده قابل قبولی است که نشان از آن دارد که وزیر بهداشت مرد عمل است و این مساله قابل احترام است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها