شناسه خبر : 5869 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌و‌گو با شهاب‌الدین عزیزی‌خادم در رابطه با معضل حق پخش و مسائل مالی فدراسیون فوتبال

نباید بگذاریم حق پخش منشاء فساد شود

مگر بیشتر بانک‌های ما دولتی نیستند؟ مگر حتی سهامدار اصلی بانک‌های خصوصی شرکت‌های دولتی یا شبه‌دولتی نیستند؟ پس چرا صدا و سیما از آنها بابت تبلیغ خدمات‌شان پول می‌گیرد؟ این هم که به نوعی از آن جیب به این جیب کردن پول دولت است.

گرفتن حق پخش واقعی مسابقات لیگ برتر از سازمان صدا و سیما تبدیل به یک معضل اساسی در مجموعه فوتبال ایران شده است. روسای سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال بارها در این باره به مصاحبه پرداخته‌اند و سازمان صدا و سیما را متهم به خرید ارزان حق پخش کرده‌اند. کار به جایی رسیده که حتی علی کفاشیان می‌گوید تلویزیون را تحریم می‌کند و نمی‌گذارد مجموعه مدیریتی جام جم به راحتی و بدون پرداخت هزینه واقعی حق پخش اقدام به پوشش مسابقات لیگ برتر ایران و به تبع آن درآمدزایی از این طریق کند. در همین راستا گفت و گویی انجام دادیم با شهاب‌الدین عزیزی‌خادم. او عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال است و بیشتر از آن یک مدیر اقتصادی به حساب می‌آید. عزیزی‌خادم که زمانی در هیات مدیره باشگاه فوتبال پیکان هم حضور داشته نظریات اقتصادی جالبی دارد و علاوه بر اینکه گرفتن حق پخش فوتبال را جزو حقوق اساسی فدراسیون فوتبال و باشگاه‌های ایران می‌داند اما اعتقاد دارد باید روی وجه دریافتی از سازمان صدا و سیما نظارت صورت گیرد تا این پول منشاء فساد نشود.

***

‌نظر شما درباره موضوع حق پخش چیست؟
از لحاظ اقتصادی فوتبال مانند یک کالاست و فدراسیون فوتبال صاحب آن است. پس این حق فدراسیون است که وقتی کالایش در تلویزیون پخش می‌شود پولش را از سازمان صدا و سیما بگیرد.

اما در این بین صدا و سیما اعتقاد دارد وقتی فوتبال دولتی است دلیلی ندارد سازمانی دولتی همچون صدا و سیما به آن کمک کند.
بله، متاسفانه این حرف‌ها از سوی سازمان صدا و سیما شنیده می‌شود. اینکه هزینه حق پخش مثل از این جیب به آن جیب کردن پول دولت است. البته ما هم موضوع دولتی بودن باشگاه‌های لیگ برتر و لیگ‌های پایین‌تر را قبول داریم. اما در این میان بحثی وجود دارد. مگر بیشتر بانک‌های ما دولتی نیستند؟ مگر حتی سهامدار اصلی بانک‌های خصوصی شرکت‌های دولتی یا شبه‌دولتی نیستند؟ پس چرا صدا و سیما از آنها بابت تبلیغ خدمات‌شان پول می‌گیرد؟ این هم که به نوعی از آن جیب به این جیب کردن پول دولت است. پس در اینجا هم صدا و سیما نباید پولی بابت این آگهی‌ها اخذ کند. این یک سوال اساسی است که بدون جواب مانده.

‌آیا شما اطلاعی از وضعیت فعلی مذاکرات حق پخش بین فدراسیون فوتبال و سازمان صدا و سیما دارید؟
فدراسیون فوتبال در این چند سال کار بزرگی انجام داده و گرفتن حق پخش از صدا و سیما را رسمی کرده است. این به رسمیت شناختن حق فوتبال از سوی سازمان یک گام رو به جلو بود. در حال حاضر هم بحث بر سر درصد و رقم است.

‌البته از قرار معلوم اختلاف در این بحث کمی زیاد است.
ما امیدواریم که مبلغ قرارداد را به درخواست اولیه خود برسانیم. البته من خیلی به این امر خوش‌بین نیستم اما به هر حال تلاش‌هایی صورت گرفته و هیات رئیسه هم به این مساله ورود کرده است. چرا که اگر ما به مبلغ مورد نظرمان برسیم کار بزرگی کرده‌ایم.

‌مبلغ مورد نظر فدراسیون همان 160 میلیارد تومان است؟
بله، همین عدد است. البته اگر ما بتوانیم همین رقم فعلی را هم با تغییراتی محسوس مواجه کنیم، قدم رو به جلو و مثبتی برداشته‌ایم.

‌فدراسیون چگونه به این عدد دست پیدا کرد؟ یعنی طبق چه فرمولی اعتقاد دارید ارزش پخش بازی‌های لیگ برتر 160 میلیارد تومان است؟
ما بر اساس محاسبه درآمد صدا و سیما به این عدد دست پیدا کرده‌ایم. به هر حال هزینه آگهی در صدا و سیما، هزینه ثانیه به ثانیه تبلیغات در صدا و سیما در روزهای پخش فوتبال مشخص است و کارشناسان ما این اعداد را استخراج کرده‌اند. درواقع رقم اعلامی ما نصف درآمد صدا و سیما از راه تبلیغات حول و حوش پخش مسابقات فوتبال است و این را عادلانه می‌دانیم.

‌برخی اعتقاد دارند وقتی نظارت خاصی در فدراسیون فوتبال وجود ندارد چگونه فوتبال می‌تواند از این 160 میلیارد تومان استفاده کند و به توسعه برسد؟
به نظر من هم باید مسائل شفاف باشد. چه بسا پول خوب هم وارد فوتبال بشود اما به دلیل نبود نظارت تبدیل به منشاء فساد شود. ما باید به سمت انضباط مالی برویم تا فوتبال از این وضعیت خارج شود.

‌پس شما با دوستانی که می‌گویند صدا و سیما حق دارد به دلیل شفاف نبودن فدراسیون پولی به این نهاد بدهد، موافقید؟ به هر حال این پول به نوعی دولتی است و نباید به سادگی به هر مجموعه‌ای داد.
نخیر، این موضوع ارتباطی با صدا و سیما ندارد. این دو نهادی مجزا هستند و نظارت بر فدراسیون بر عهده سازمان‌های دیگر است.

آیا تا به حال هیات رئیسه به دنبال این موضوع رفته است که از طریق وزارت ورزش و دولت لایحه‌ای را به مجلس ببرد و صدا و سیما را مکلف به پرداخت پولی مشخص به فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ کند؟
از نظر سلسله مراتب اداری فدراسیون فوتبال جایگاهی برای مذاکره با مجلس ندارد اما در این مورد خاص در چند سال گذشته بحث این بوده که از طریق معاونت حقوقی پارلمانی وزارت ورزش لایحه‌ای به مجلس برده شود. البته بحث محدود به دولت فعلی نیست و دولت دهم هم پیگیر این کار بود اما متاسفانه هنوز از این ظرفیت به درستی استفاده نشده است. به هر صورت این هم یک راه حل است که باید از طریق وزارت ورزش دنبال شود.

‌مساله‌ دیگری که در بحث حق پخش وجود دارد مساله پیشنهاد شبکه‌های خارجی و بین‌المللی برای خرید حق پخش مسابقات لیگ برتر است. آیا شما تا به حال چنین چیزی را در هیات رئیسه فدراسیون فوتبال شنیده‌اید؟ خبری از جزییات این گونه پیشنهادها دارید؟
این مسائل را خیلی جدی نگیرید. این پیشنهادها همیشه در حد حرف بوده است. وقتی ما نمی‌توانیم از سازمان صداو سیما که به هر حال توسط هموطنان خود ما اداره می‌شود حق پخش مناسب بگیریم چطور می‌خواهیم با خارجی‌ها مذاکره کنیم؟ به نظر من این مسائل را نباید جدی گرفت. همان طور که قضیه میزبانی مسابقات جام ملت‌های آسیا را نباید جدی گرفت.

میزبانی جام ملت‌ها، چطور؟
ببینید برای میزبانی مسابقات بزرگی مانند جام‌ملت‌ها نیاز به عزمی ملی است. بحث فقط فوتبال نیست. باید یک دولت پشت این تصمیم و خواست باشد. باید زیرساخت‌های لازم مانند ورزشگاه، فرودگاه و هتل‌ها فراهم شود و آماده کردن این شرایط تنها از عهده فدراسیون فوتبال بر‌نمی‌آید. به همین خاطر باید شما نهادهای مختلف را با خود همراه کنی. اما در مورد قضیه میزبانی جام ملت‌های 2019 ما حتی در هیات رئیسه فدراسیون فوتبال هم طرح و برنامه‌ای ندیدیم. هیچ‌گاه دوستان این مساله را به طور جدی در هیات رئیسه مطرح نکردند. پس چطور می‌شود که ایران میزبانی مسابقات را به دست بیاورد؟ به همین خاطر به نظر من نباید این مسائل را جدی گرفت.

‌در این بین سوال دیگری که وجود دارد این است که آیا فدراسیون فوتبال می‌تواند به غیر از درآمدهای حاصل از حق پخش به روش‌های دیگری هم درآمدزایی کند؟ یا فقط باید چشم به کمک دولتی‌ها داشته باشد؟
در اساسنامه فدراسیون فوتبال نوشته شده است که فدراسیون می‌تواند از دولت کمک بگیرد. یعنی دولت لزومی برای کمک به دولت ندارد. می‌تواند کمک کند، می‌تواند هم کمک نکند. اما کمک دولت که فقط به صورت واریز پول نیست. در حال حاضر دولت تغییر کرده و روح تازه‌ای بر کشور حاکم شده. سوال خود من از دوستان فدراسیون‌نشین این است که آیا فدراسیون خودش را برای این تغییرات آماده کرده؟ آیا سعی کرده از این فضای دیپلماسی استفاده کند؟ آیا آمادگی پذیرش سرمایه خارجی‌ها را بعد از توافقات صورت‌گرفته دارد؟

‌پاسخ شما به این سوال به عنوان یکی از اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال چیست؟
به نظر من پاسخ منفی است. فدراسیون فوتبال نتوانسته خود را با شرایط جدید وفق دهد.

‌در خصوص بحث درآمدزایی چه؟ فدراسیون برنامه مشخصی برای کسب درآمد پایدار دارد؟
در چند سال گذشته همیشه فدراسیون از نداری‌ها و بدهی‌هایش گفته. هیچ‌گاه از درآمدزایی یا نحوه این تامین منابع مالی صحبتی به میان نیامده است. در این چند سالی هم که من در هیات رئیسه بودم همیشه همین بحث بدهکاری در میان بوده. در حالی که برای توسعه فوتبال و گسترش آن در کشور نیازمند برنامه‌ای درآمدزا هستیم. بحث‌هایی که باید کمیته بازاریابی آن را دنبال کند. ولی متاسفانه در این کمیته چشم‌اندازی برای درآمدزایی وجود ندارد.

‌یعنی در اساسنامه فدراسیون فوتبال این بحث‌ها مشخص است و مسوولیت درآمدزایی نوشته شده است؟
ببینید در بحث انتخاب اعضای هیات رئیسه فوتبال شکل کار بسیار مدرن است. یعنی اعضا به صورت دموکراتیک ثبت‌نام می‌کنند و بعد از مجمع رای می‌گیرند. این مساله حتی به نوعی در موضوع انتخاب روسای کمیته‌ها هم وجود دارد و کار شکل و شمایل درستی دارد. اما هیچ‌گاه در حوزه اقتصاد فوتبال این شکل مدرن وجود ندارد و کارها به صورت سنتی دنبال می‌شود. در حالی که توسعه فوتبال یکی از برنامه‌های فیفاست و برای رسیدن به این توسعه باید توان مالی فدراسیون‌ها بالا برود. اما متاسفانه این موضوع در فدراسیون فوتبال به درستی انجام نمی‌شود. واقعاً باید این سوال پرسیده شود که اطراف فعال در حوزه اقتصادی فدراسیون فوتبال تا چه حد صلاحیت این کار را دارند؟ البته این مشکل فقط مربوط به فدراسیون فوتبال نیست و در باشگاه‌های لیگ برتر هم ما شاهد همین موضوع هستیم. حتی به نظر من برخی از استان‌های فوتبال پتانسیل درآمدزایی دارند و می‌توانند عملکرد بهتری داشته باشند.

‌آیا در فوتبال ایران الگویی برای این درآمدزایی وجود دارد؟
این الگو در خارج از ایران قرار دارد. فوتبال یک پدیده فراملی و جهان‌شمول است و نباید از یاد ببریم که الگوهای توسعه در دنیا مشخص هستند. این مساله در حوزه صنعت و حتی برخورد با پدیده‌های اجتماعی هم همین است و متدهای پیشرفت مشخص هستند. در حال حاضر دنیا به سمت مجازی شدن پیش می‌رود و روش‌های درآمدزایی فوتبال مشخص است.

‌می‌توانید کمی مصداقی‌تر بحث کنید؟
ببینید فوتبال مانند یک کالاست و فدراسیون فوتبال یا باشگاه‌ها مانند تولیدکننده. ما باید ببینیم دغدغه‌مان در این تولید چیست؟ چگونه می‌خواهیم این تولید را به بهترین شکل ممکن عرضه کنیم؟ چگونه می‌خواهیم بازارهای جهانی و داخلی را به دست بیاوریم؟ وقتی این موضوع شکل نگیرد وضعیت اقتصادی فوتبال می‌شود شبیه همین وضعیت فعلی. در واقع فدراسیون فوتبال در حال حاضر بیشتر یک برگزار‌کننده است. درست مانند 20 سال پیش. ما حتی در جریان همین صعود تیم ملی به جام جهانی هم نتوانستیم از این پتانسیل جهانی شدن استفاده کنیم و به درآمدی پایدار یا حتی کوتاه‌مدت برسیم.

‌همه مشکلات هم به فدراسیون فوتبال و روسای آن برمی‌گردد؟
تا حدودی بله. فدراسیون فوتبال است که باید این مسائل را هدایت کند و نهادهای زیر نظرش را مکلف کند تا فوتبال به درآمد برسد. رشد کند و توسعه کند. در واقع فدراسیون فوتبال فرمانده این رشته است و می‌تواند با ریل‌گذاری صحیح آن را به خودکفایی مالی برساند.

‌اما فدراسیون‌نشین‌ها اعتقاد دارند در فوتبال ایران در عمل موانع بسیاری بر سر درآمدزایی وجود دارد.
من هم این نکته را قبول دارم. مشکلات و موانع وجود دارد. مثلاً بحث تحریم‌ها یا نبود قانون کپی‌رایت واقعاً آزار‌دهنده است اما حرف بنده این است که با تمام این اوصاف هم می‌شد بهتر عمل کرد و در این چندساله امور را جور دیگری اداره ‌کرد. به خاطر همین هم بود که چند سال پیش پیشنهاد تاسیس پژوهشگاه فوتبال را دادم. این مجموعه هم‌اکنون در مجموعه انقلاب به کار خود ادامه می‌دهد و وظیفه اصلی‌اش پژوهش و تحقیق در مورد الگوهای توسعه و مواردی از این قبیل است. در واقع ما روی خیلی از مسائل اصلاً فکر نکرده‌ایم. اینکه کشورهای دیگر چگونه به توسعه در فوتبال رسیدند یا در حال حاضر چه متدهایی را استفاده می‌کنند. فوتبال ما در حال حاضر این چیزها را نمی‌داند و چون نمی‌داند، نمی‌تواند از لحاظ اقتصادی پیشرفت کند و به توسعه برسد. به خاطر همین هم است که کسی در فدراسیون فوتبال نمی‌تواند برنامه سه یا چهارساله بنویسد. یا مثلاً تورم را در بحث بودجه لحاظ کند. چون این مسائل در فوتبال مشخص نیست و پایگاه اطلاعاتی وجود ندارد.

‌در سطح اول فوتبال دنیا که این پایگاه‌های اطلاعاتی وجود دارد وضعیت چگونه است؟
بگذارید برای شما مثال بزنم. اگر در برنامه بازی لیگ برتر کشور انگلیس دقیق شوید مشاهده می‌کنید که برخی از بازی‌های این لیگ در ساعت 12 ظهر به وقت محلی برگزار می‌شود. می‌دانید دلیل این امر چیست؟ انگلیسی‌ها این بازی‌ها را در این ساعت پخش می‌کنند تا بینندگان و آگهی‌های تلویزیونی در شرق آسیا پیدا کنند. در واقع این تاکتیک شاید حتی تماشاگران لیگ خودشان در داخل جزیره را کاهش دهد اما از نظر اقتصادی و در افق بلندمدت به نفع فوتبال و باشگاه‌های انگلیسی تمام می‌شود. باشگاه‌های اروپایی حتی برای تورهای تابستانی خود هم کشورهای شرق آسیا را انتخاب می‌کنند. چرا که هم‌اکنون شرق آسیا بهترین بازار اقتصادی را دارد و پتانسیل عجیبی برای درآمدزایی در آن نهفته است.

‌اما فوتبال ایران که در خارج از کشور بازار خاصی ندارد.
به هر حال ما نباید ایران را دست کم بگیریم. به غیر از 70‌ ،80 میلیون ایرانی ساکن این کشور، 7، 8 میلیون ایرانی هم در سایر نقاط جهان زندگی می‌کنند. در کنار اینها وجود دو کشور فارسی‌زبان افغانستان و تاجیکستان، پتانسیل فوتبال ما را در حد 120 میلیون افزایش می‌دهد. این مسائل را نباید دست کم گرفت. باید روی آن فکر کرد. باید کالایمان را به بهترین نحو به این 120 میلیون عرضه کنیم. مثلاً می‌توانیم چمن خوبی بکاریم تا بعد مجبور نشویم آن را رنگ کنیم! یا به جای یک دوربین با چهار دوربین بازی‌ها را پخش کنیم که بیننده‌ای که فوتبال‌های اروپایی را مشاهده می‌کند در مواجهه با تماشای فوتبال ایران سرخورده نشود. همین مسائل باعث می‌شود تا بازی‌های لیگ هم کم‌تماشاگر شود.

‌بحث دیگری که در مورد مسائل مالی وجود دارد بحث صورت‌های مالی فدراسیون و باشگاه‌هاست که انگار AFC هم به آن حساس شده.
دوستان برای گرفتن سهمیه کامل لیگ قهرمانان باشگاه‌های آسیا صورت‌های مالی باشگاه‌ها را مثبت نشان دادند. ما با این کار سهمیه را اخذ کردیم اما در واقع خودمان را گول زدیم. صورت مساله پاک شد و هیچ‌گاه هیچ‌کس به دنبال رفع مساله کسری بودجه باشگاه‌ها نرفت.

‌آیا هیات رئیسه به موضوع شفاف شدن مسائل مالی ورود کرده است؟
بله، به طور مثال ما در موضوع گرفتن اسپانسر تصویب کردیم که حتماً سازمان لیگ یا فدراسیون فوتبال ضمانت‌های لازم را از اسپانسرها بگیرد تا مشکل آن شرکت واردکننده خودرو که در بحبوحه صعود به جام جهانی اسپانسر تیم ملی شد و بعد خیلی راحت جا زد و بدهی‌هایش را پرداخت نکرد رخ ندهد. ما نباید بگذاریم شرکت‌ها به راحتی بر موج سوار شوند، اسم خودشان را بر سر زبان‌ها بیندازند و بعد به دلیل نبود نظارت کافی ترک قرارداد کنند و میلیاردها تومان به فدراسیون ضربه بزنند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها