شناسه خبر : 40164 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هزینه‌های تخریب محیط زیست

آیا سیاستگذار مالی به محیط زیست بی‌توجه است؟

 

 زهرا کریمی / عضو هیات علمی دانشگاه مازندران

تمدن بشری بر بستر طبیعت شکل گرفته و از آب، خاک و منابع سطحی و زیرزمینی بهره فراوان برده است. در عین حال با بزرگ شدن جوامع بشری و در فرآیند افزایش تولید آسیب‌های جدی به طبیعت وارد آورده است. بهره‌برداری از طبیعت و وارد آوردن آسیب به آن پس از انقلاب صنعتی در قرن هجدهم شتاب گرفت و با گذشت 200 سال تخریب محیط زیست به شرایط خطرناکی رسیده است. امروزه گرم شدن هوا، افزایش سیل و طوفان‌های سهمگین از یک‌سو و کاهش شدید آب‌های زیرزمینی، نشست زمین، آلودگی هوا و منابع آبی، و بروز تنش‌های جدی میان همسایگان برای تصاحب هر چه بیشتر منابع محدود آب از چالش‌های مهم انسان‌ها در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه است.

کشورهای صنعتی، با توجه به دسترسی به منابع مالی و فناوری‌های پیشرفته، برای کاهش مشکلات زیست‌محیطی تلاش می‌کنند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، با توجه به مشکلات شدید ناشی از فقر و بیکاری و محدودیت شدید درآمدهای دولت، حفظ محیط زیست و مقابله با آلودگی طبیعت عملاً فرعی تلقی شده و در حاشیه قرار می‌گیرد. به این ترتیب در انجام پروژه‌هایی که برای توسعه کشور، ایجاد شغل و درآمد و کاهش فقر در اولویت قرار می‌گیرد، عواقب اجرای پروژه بر آلودگی آب و هوا، و تاثیر آن بر گونه‌های گیاهی و جانوری و تغییر توازن زیست‌محیطی به درستی ارزیابی نمی‌شود.

به‌طور مثال در ایران مدتی است که انتقال آب از سرچشمه‌های رودهای استان‌های شمالی به استان سمنان در دولت و مجلس مورد بحث قرار گرفته و بسیاری از فعالان محیط زیست نسبت به اجرای چنین پروژه‌های خطرناکی اظهار نگرانی کرده‌اند ولی اخباری منتشر شده که دولت بدون کسب مجوزهای لازم برای اجرای این پروژه اقدام کرده است. مثال دیگر ساختن سدهای متعدد در نقاط مختلف کشور بوده که بسیاری از کارشناسان تاکید دارند که این سدها به فرآیند تغذیه سفره‌های زیرزمینی آب آسیب جدی وارد آورده و در عمل فرآیند تبخیر آب را تشدید و تسریع کرده است. در سال‌های اخیر همراه با کاهش شدید ذخایر پشت سدهای کشور حجم سفره‌های آب زیرزمینی کشور نیز به نحو نگران‌کننده‌ای کم شده است.

اقتصاددانان ایران، همانند همه کشورها، نسبت به هزینه‌های بسیار شدید تخریب محیط زیست نگران هستند و بارها نسبت به خطرات تداوم بی‌توجهی به حفظ محیط زیست هشدار داده‌اند. به‌طور مثال دکتر نیلی تخریب محیط زیست را یکی از ابرچالش‌های اصلی اقتصاد ایران معرفی می‌کند. انتشار نامه اخیر در مورد درخواست از مجلس برای جلوگیری از اجرای پروژه‌هایی که مجوزهای لازم زیست‌محیطی را ندارند، نشانه دیگری از این نگرانی است.

همان‌گونه که اشاره شد، فعالیت‌های اقتصادی بر بستر طبیعت انجام می‌شود و در عین حال به ناگزیر طبیعت را تغییر می‌دهد. به همین جهت با بررسی پیامدهای مثبت و منفی اجرای هر پروژه در کوتاه‌مدت و بلندمدت، باید نسبت به اجرای آن تصمیم گرفت و در حد ممکن باید تلاش کرد از تخریب محیط زیست جلوگیری شود.

در ارتباط با 400 پروژه‌ای که در نامه مطرح شده، برخی از این پروژه‌ها جاده‌هایی هستند که بخشی از کار تاکنون انجام شده و تکمیل آنها ناگزیر است. فهرست این پروژه‌ها را فعالان محیط زیست جمع‌آوری کرده و از اقتصاددانان خواسته بودند برای جلوگیری از اجرای پروژه‌ها بدون مجوز نهادهای متولی حفظ محیط زیست ‌نامه را امضا کنند. من شخصاً هنگام امضای این نامه به تک‌تک پروژه‌ها توجه نکردم. مساله مورد نظر من این است که دولت باید به عواقب زیست‌محیطی پروژه‌های مختلف بیش از پیش توجه داشته باشد. به هر حال طرح این مساله ضروری است که پروژه‌های بزرگ استانی و ملی باید در صورتی اجرا شوند که جایگزین بهتری وجود نداشته باشد و در عین حال اجرای آنها برای توسعه منطقه ضروری بوده و حداکثر اقدامات برای جلوگیری از آسیب‌های زیست‌محیطی در نظر گرفته شود.

متاسفانه در حال حاضر سازمان حفاظت محیط زیست در ایران از قدرت چندانی برخوردار نیست. یک مثال مهم در این مورد مخالفت با بنزین‌های آلاینده هوا بود که به دلایل مختلف اقتصادی و بعد تشدید تحریم‌ها راه به جایی نبرد و الان بنزین مصرفی در ایران کیفیت خوبی ندارد. من مدت سه ماه در چین بودم که در ارتباط با آلودگی هوا و مصرف زغال‌سنگ سابقه بسیار بدی داشته ولی در پکن و دو شهر بزرگی که به آنها سفر کردم نه از بنزین بی‌کیفیت و نه از دود و آلودگی خبری نبود. تمامی موتورسیکلت‌ها و اتوبوس‌ها برقی بودند. تهران، مانند شهرهای بزرگ دیگر چون مشهد، تبریز و اصفهان، بخش اعظم سال دارای هوای به شدت آلوده است و هزینه‌های درمانی و فرسودگی‌های جسمی و روحی ناشی از این آلودگی‌ها متاسفانه در ارزیابی تصمیمات کلان کشور به درستی محاسبه نمی‌شود.

دولت در تکاپو برای تامین هزینه‌های جاری با مشکل کسری بودجه فزاینده دست‌به‌گریبان است. تحریم به این مشکلات دامن زده و کشور را در شرایط بحران یک جنگ اقتصادی تمام‌عیار فرو برده است. به همین دلیل در این وضعیت فقط مدیریت بحران و سامان دادن به فوری‌ترین نیازها مطرح است؛ مثل واردات به‌موقع گندم و داروهای اساسی. اینکه بنزین آلوده یا مصرف مازوت در نیروگاه‌ها چه پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدتی خواهد داشت مطرح نیست. به نظر می‌رسد فعلاً گوش شنوایی برای شنیدن اعتراض‌های اقتصاددانان و فعالان محیط زیست وجود ندارد.

با توجه به ارزیابی بسیار بالای دولت از منافع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برخی پروژه‌ها، از جمله ساختن سد و انتقال آب از یک استان به استانی دیگر، هزینه‌های زیست‌محیطی غالباً کمتر از واقع برآورد می‌شود. در عین حال باید به خاطر داشت که برای حفظ محیط زیست باید بودجه‌های نسبتاً کلانی را تخصیص داد که در حال حاضر از توان دولت خارج است. به همین دلیل اراده سیاسی برای در اولویت قرار گرفتن حفظ محیط زیست شکل نمی‌گیرد.

حتی برای کشورهای ثروتمند و پیشرفته انجام تعهدات زیست‌محیطی چندان آسان نیست ولی کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، بابت توجه نکردن به تخریب محیط زیست قطعاً هزینه‌های سنگینی را ناگزیر خواهند پرداخت. تنش آبی در استان‌های مختلف ایران، مشکل ریزگردها که در سال‌های اخیر به سرعت افزایش و گسترش پیدا کرده، نشست زمین و آلودگی شدید هوا از جمله مشکلات مهم و نگران‌کننده ناشی از بی‌توجهی به خطرات تخریب محیط زیست بوده است.

اقتصاددانان از ابرچالش‌های موجود اطلاع دارند. می‌دانند که تداوم تخریب محیط زیست می‌تواند در سال‌های آینده به جنگ آب در استان‌های مختلف منجر شود؛ مهاجرت از مناطق کم‌آب و خشک کشور شتاب بگیرد و به مشکلات اقتصادی و اجتماعی در دیگر مناطق دامن بزند. در عین حال آگاه هستیم که دولت توان مالی بسیار محدودی دارد و قادر به تامین هزینه‌های پروژه‌های مختلف مربوط به جلوگیری از آسیب به محیط زیست، از جمله جنگل‌زدایی و کویرزدایی، تامین بنزین سالم، جلوگیری از رفت‌و‌آمد خودرو‌های فرسوده و تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی نیست. ولی اقتصاددانان راهی جز این ندارند که با صدای بلند اعلام کنند تداوم این شرایط می‌تواند کشور را به بن‌بست خطرناکی بکشاند. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها