شناسه خبر : 38522 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پس از فوتبال

چرا خشونت علیه زنان بعد از مسابقات فوتبال زیاد می‌شود؟

 

رهام آریا‌راد/ نویسنده و مترجم

87ورزش در جامعه نقش متناقض دارد؛ از یک‌ سو با مزایای مستقیم و غیرمستقیم بسیاری برای افراد، گروه‌ها و جوامع همراه است و از سوی دیگر، با مجموعه قدرتمندی از ارزش‌های ایدئولوژیک و تعصب در ارتباط است که می‌تواند باعث تداوم برخی از مشکلات جامعه، از جمله خشونت خانگی شود. ارتباط بین ورزش و خشونت به طور گسترده‌ای از سوی محققان تایید شده است. اگرچه تمرکز تحقیقات بر «خشونت بازیکنان» و «خشونت جمعیت حاضر» بوده است، اما وجود انواع دیگری از خشونت‌های مربوط به ورزش، از جمله خشونت خانگی نیز تشخیص داده شده است. شواهد تجربی و نقلی حاکی از افزایش میزان خشونت در خانواده در میان هواداران مرد است. علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که خشونت خانگی نیز در حوادث ورزشی در جامعه به صورت گسترده در حال افزایش است. با این حال، شواهد گاهی متناقض است. اگرچه استدلال نمی‌شود که ورزش باعث خشونت خانگی شود، اما می‌تواند شرایطی را فراهم کند که اشکال مختلف خشونت خانگی را امکان‌پذیر کند.

در کمال تعجب، تحقیقات اندکی به صراحت و منحصراً بر مصرف الکل و رفتارهای خشن در میان طرفداران ورزش پرداخته است. دانشمندان نمی‌توانند مشروبات الکلی را به عنوان محرک احتمالی خشونت طرفداران نادیده بگیرند و به راحتی تصور کنند که الکل به طور خودکار به خشونت در میان طرفداران منجر می‌شود. در واقع، برخی تحقیقات ارتباط میان مصرف الکل و رفتار خشونت‌آمیز در میان طرفداران ورزش را تأیید نمی‌کند. البته این موضوع شاید تا حدی به این نکته برگردد که مطالعات قبلی بسیاری از متغیرهای اصلی را که از نزدیک رابطه الکل و خشونت را احاطه کرده‌اند، نادیده گرفته‌اند. به عنوان مثال، معلوم نیست که آیا سنِ کم فرد می‌تواند هم دلیل مصرف الکل و هم رفتار خشونت‌آمیز باشد یا اینکه این متغیر در رابطه میان الکل و خشونت طرفداران ورزش دخالت می‌کند. برخی از دانشمندان نقش رسانه‌ها را در قانونی‌سازی، تقویت و تحریک رفتارهای خشن در میان طرفداران ورزش برجسته کرده‌اند. البته به صورت دقیق، چگونگی تاثیر رسانه‌ها بر رابطه الکل و خشونت در میان طرفداران ورزش هنوز به صورت تجربی بررسی نشده است. برخی تحقیقات نیز، زمینه‌های اجتماعی و طبقاتی طرفداران ورزش و میزان خشونت‌آمیز بودن آن طبقه را بررسی کرده‌اند، اما دقیقاً نحوه تاثیر بر پیوند الکل و خشونت هنوز مشخص نیست.

این نوشتار با رابطه میان ورزش و خشونت خانگی آغاز می‌شود و سپس با مرور ادبیات مربوطه ادامه یافته و ارتباط سه‌گانه مصرف الکل و خشونت خانگی و ورزش را بررسی می‌کند و به مصرف الکل به عنوان بازیگر اصلی خشونت خانگی می‌پردازد.

 

ارتباط میان ورزش و خشونت

به عقیده دکتر کوان، توانایی گسترده و شایع ورزش تلویزیونی می‌تواند رفتارهای مردانه را در قوانین خود تایید و تقویت کند. این توانایی می‌تواند خشونت و خطر را به عنوان هنجاری مطلوب و پاداش‌دهنده جلوه و ارتقا دهد و جالب است که به راحتی قابل دستیابی، یادگیری و تقویت است. به عنوان مثال، طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان به طور مرتب شاهد خشونت در ورزش تلویزیونی بوده و چنین کارهایی را پاداش‌آور و هیجان‌انگیز می‌دانند. در واقع، دکتر لئونارد در مطالعه‌ای در سال 1993 اظهار داشت که آیا ورزش بوکس را بدون مشت زدن می‌توان از دیگر ورزش‌ها تشخیص داد (چه رسد به لذت بردن از این عمل). یا فوتبال بدون تکل و کاراته بدون لگد زدن را می‌توان تصور کرد؟ ورزش مدرن، نوعی خشونت محدود کنترل‌شده و محدود به قاعده بازی است که به آن آگرو می‌گویند. قدرت، خشونت نمادین و شرایط حاکم در بسیاری از جنبه‌های ورزشی از نام تیم و نشان ورزشی گرفته تا زبانی که برای توصیف بازی‌ها و ماهیت اجرای آن استفاده می‌شود، نهفته است. بنابراین، خشونت در ورزش می‌تواند عادی‌سازی شود و بدین ترتیب «نظم جنسیتی» را تلقین و تحکیم کند. با این حال، دکتر برگس و همکارانش در مطالعه‌ای در سال 2003 استدلال می‌کنند در حالی که غرق شدن در موضوع ورزش «ارائه ظالمانه‌ای از خود» را نشان می‌دهد ولی یک گزینه تحقق‌پذیر و قابل دسترسی این است که مشارکت در ورزش به طور حتم به ارائه خشونت و پرخاشگری منجر نمی‌شود. نگرانی این است که درس‌هایی که از طریق ورزش آموخته شده‌اند (مشارکت یا تماشاگری) ممکن است در سایر جنبه‌های زندگی مانند محیط‌های داخلی به صورت خشونت خانگی تحقق یابد.

به ارتباط میان ورزش و خشونت پرداخته شده است. به عنوان مثال، دکتر جمیسون در سال 2009 و دکتر یانگ در سال 2012 به این موضوع پرداخته‌اند اما این تحقیقات از نظر نوع و میزان خشونت با توجه به نوع ورزش تفاوت زیادی با یکدیگر دارند. هر ورزش برای اطمینان از ایمنی شرکت‌کنندگان، یکسری قوانین رسمی را اتخاذ می‌کند و اغلب تخلف از این قوانین مجازات‌های سنگینی مانند یک دوره تعلیق از بازی یا رویداد برای ورزشکاران را در پی دارد. علاوه بر این، برخی از ورزش‌ها در راستای خنثی کردن رفتار خشونت‌آمیز و اقدامات خطرناک به عنوان مثال، از کلاه محافظ، لباس محافظ یا اقدامات ایمنی استفاده می‌کنند. علاوه بر این، دکتر یانگ در مطالعه خود در سال 2012 به خشونت در میان ورزشکاران داخل یا خارج از «زمین بازی» اشاره می‌کند که تمرکز بر خشونت شامل طرفدارانی است که به طور سنتی اشکال جمعی خشونت علیه اشخاص و اموال را از خود بروز می‌دهند. همچنین، دکتر جمیسون در تحقیق خود، به مجموعه‌ای از «مشکلات» که در آنها یک رویداد خشونت‌آمیز مربوط به فعالیت ورزشی، محل برگزاری یا «ریخت‌و‌پاش‌های» قبل و بعد از بازی است، می‌پردازد که معمولاً در میان افراد، با ورزشکاران مختلف از جمله بازیکنان، مربیان و خانواده آنها، حامیان و مسوولان رایج است. با این حال، دکتر یانگ ادعا می‌کند که انواع دیگر خشونت‌های مربوط به ورزش به راحتی نمی‌تواند از روند ورزش جدا شود و این فقط وقتی معنا می‌یابد که شخصیت ورزشی از نظر اجتماعی، فرهنگی و تاریخی به دقت مورد بررسی قرار گیرد. وی در ادامه اظهار داشت که این موضوع اما در مورد خشونت خانگی بیشتر مشهود است. در حالی که بیشتر ادبیات مربوط به ورزش و خشونت خانگی به سوءاستفاده و توهین به همسران از سوی طرفداران مرد متمرکز شده است. اما شواهدی از وجود ارتباط میان ورزش رقابتی حرفه‌ای و افزایش سطح خشونت خانگی در جامعه آماری گسترده‌تر وجود دارد.

ادعا می‌شود که خشونت علیه زنان و خشونت خانگی به طور خاص، «بخشی جدایی‌ناپذیر و پذیرفته‌شده در ورزش‌های رقابتی» است و ورزش به زمینه تولید خشونت خانگی و صحنه رسوایی‌های حمله جنسی تبدیل شده است. در حقیقت، دکتر کراس در مقاله‌ای در سال 1999 خاطرنشان می‌کند که خشونت علیه زنان از سوی مردان طرفدار ورزش یک موضوع مهم اجتماعی است که بیش از سایر موارد مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. وی این تجزیه و تحلیل انتقادی را با تمرکز بر روی کالج‌های اصلی ایالات متحده و ورزش‌های حرفه‌ای (به عنوان مثال فوتبال، بیس‌بال، هاکی و بسکتبال) به دلیل پوشش رسانه‌ای قابل توجهی که در این ورزش‌ها وجود دارد، مطرح می‌کند و البته اذعان دارد که این دست حوادث غالباً در رسانه‌ها «پررنگ» بیان می‌شوند.

این سوال که آیا ورزشکاران مرد تمایل بیشتری به انجام خشونت در خانواده دارند، اغلب از دیدگاه ایالات متحده مورد بحث قرار گرفته است، اما نگرانی‌ها در استرالیا و انگلیس نیز مطرح است. به عنوان مثال، دکتر فلود و دایسون در سال 2007 مجموعه‌ای از حوادث «رفتار خشونت‌آمیز، زورگویی و آزار و اذیت» علیه زنان (که شامل خشونت خانگی می‌شوند) را که از سوی بازیکنان لیگ راگبی و لیگ فوتبال استرالیا طی سال‌های 2004 و 2005 رخ داده است بررسی می‌کنند. در انگلیس نیز، دکتر رادفورد و هادسون در همان سال در مورد نحوه ارتکاب خشونت خانگی در حاشیه فعالت باشگاه فوتبال میدلزبورو بحث کردند. به گفته دکتر پالمر خشونت خانگی در مجاورت یک صورت فلکی سه‌گانه شامل الکل، ورزش و مردانگی هژمونیک عمل می‌کند. با بررسی رابطه میان ورزش و خشونت خانگی، اکنون به طور خلاصه در مورد ارتباطات خشونت خانگی تحت مصرف الکل، مردانگی هژمونیک و ورزش بحث می‌شود.

 

الکل بازیگر اصلی میان ورزش و خشونت

بدون توجه به اینکه کدام تیم قهرمان فوتبال اروپا خواهد شد، سه چیز قطعی است. اولین مورد تماشای زیاد بازی در بارها و خانه‌هاست. به عنوان نمونه 600 میلیون نفر فینال مسابقات اروپا را در سال 2016 تماشا کردند. دوم موسیقی و شعار هواداران و سومین مورد مصرف الکل است. پیش از نیمه‌نهایی انگلیس و دانمارک در 7 ژوئیه، انجمن آبجو و میخانه انگلیس تخمین زد که 10 میلیون پینت (هر پینت معادل نیم‌لیتر آبجو) در روز مسابقه فروخته می‌شود. در طول خود بازی نیز، آنها حساب کردند که هر دقیقه 50 هزار نوشیدنی (آبجو) خریداری می‌شود. رفتار بعدی نیز کاملاً قابل پیش‌بینی است؛ افزایش خشونت در خانواده پس از سوت پایان بازی.

در واقع، در یک مرور تحقیقاتی سیستماتیک از سوی دکتر کوان، بابکو و همکارانشان در سال 2014، 14 مطالعه از 17 مطالعه نشان داد، مشارکت در ورزش از سوی نوجوانان با مصرف الکل ارتباط مثبت دارد. این رابطه بین مشارکت ورزشی و الکل با اظهارات ریچارد گوف، فوتبالیست سابق رنجرز، در کمپبل 2007 تجلی می‌یابد که می‌گفت «تیمی که با هم مشروب می‌خورد، با هم برنده می‌شود». گرچه الکل ممکن است در برخی از اشکال مشارکت‌های ورزشی نقش داشته باشد، اما این یک ویژگی مشترک تجربه اکثر تماشاگران است؛ با الکلی که به طور منظم قبل و بعد از رویدادهای مهم ورزشی مصرف می‌شود، اگر در واقع در حین آن سرو نشود. در خارج از استادیوم، تماشاگران ممکن است فقط به مسابقات ورزشی از طریق تلویزیون در بارها و سایر اماکن مجاز دسترسی داشته باشند و بدین ترتیب اطمینان حاصل می‌شود که وجود الکل بخشی از تجربه تماشاگران است.

 مطالعه‌ای که در سال 2014 از سوی پژوهشگران دانشگاه لنکستر انجام شد، تعداد گزارش‌های پرخاشگری و خشونت از یک مرکز پلیس در شمال غربی انگلیس را طی سه دوره جام جهانی فوتبال بررسی کرد. آنها دریافتند که چنین گزارش‌هایی در هنگام پیروزی یا تساوی تیم ملی 26 درصد و در زمان باخت تیم 38 درصد افزایش می‌یابد (سایر مطالعات نشان می‌دهد هنگام برد انگلیس پرخاشگری شدیدتر است). در یک مطالعه جدید که در ژوئیه 2021 منتشر شده، نتیجه بسیار فراتر از انتظار است. ریا ایواندیچ و همکارانش از مرکز عملکرد اقتصادی (cep) تعداد 546،523 حادثه خشونت در خانه، را که طی سال‌های 2012 و 2019 به پلیس منچستر گزارش شده تجزیه و تحلیل کرده‌اند. در این میان آنها از اطلاعات دقیق 780 بازی انجام‌شده به وسیله منچسترسیتی و منچستریونایتد که در آن دوره توانستند از هم تفکیک کنند، استفاده کرده و به این پرسش پاسخ دادند که چرا خشونت شریک زندگی پس از بازی افزایش می‌یابد. آنها یک جدول زمانی را برای زنانی که در معرض خطر بیشتر هستند ایجاد کردند (نویسندگان مشاهده کردند که این رفتار خشونت‌آمیز منحصراً از سوی مردان بر روی زنان قربانی انجام می‌شود).

 

ارتباط همیشگی، الکل و خشونت

میان مشروبات الکلی و خشونت خانگی رابطه وجود دارد. مصرف الکل یک عامل خطر سازگار برای خشونت شریک صمیمی زندگی در زمینه‌های مختلف اجتماعی است. در متاآنالیز مطالعات آمریکای شمالی، دکتر بلک شوماخر و اسمیت در سال 2002 گزارش دادند هر مطالعه‌ای که مصرف الکل را به عنوان یک عامل خطرناک برای خشونت خانگی در نظر گرفته، رابطه معنا‌داری را نشان داده است. به گفته دکتر برکلین در سال 2002 مصرف الکل در مردان همچنین ممکن است شدت خشونت برای همسر صمیمی و در نتیجه میزان آسیب‌های جسمی متحمل‌شده را افزایش دهد. این ممکن است احتمال درگیری پلیس و خدمات پزشکی را افزایش دهد یا ممکن است تا حدی رابطه بین مصرف الکل همسر و خشونت خانگی را گزارش کند.

هرگونه رابطه میان مصرف الکل و خشونت احتمالاً از طریق متغیرهای اجتماعی ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، به نقل از دکتر کالینز و همکارش شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد اگر افراد معتقدند که مصرف الکل مربوط به خشونت است، پس از مصرف الکل رفتار خشن‌تری نشان می‌دهند. در آفریقای جنوبی برخی از مردان نیز گزارش داده‌اند که برای تامین شجاعت در اعمال خشونت خانگی که از نظر اجتماعی از آنها انتظار می‌رود، از الکل استفاده می‌کنند. استفاده از الکل همچنین می‌تواند مبنای بحث و جدل باشد (به عنوان مثال، در مورد رفتار مستی، صرف وقت و پول در بارها به جای خانه) و می‌تواند اختلافات موجود را تشدید کند. در حالی که تقریباً یک‌سوم از خشونت‌های شریک زندگی در انگلیس به گفته دکتر همفریز و همکارش در سال 2005 تحت تاثیر الکل انجام می‌شود، با این حال، دو‌سوم بدون آن انجام می‌شود و این نشان می‌دهد که اگرچه الکل باید به عنوان یک عامل خطرناک برای خشونت خانگی در نظر گرفته شود، اما نباید آن را به عنوان دلیل اصلی در نظر گرفت.

با توجه به شواهد غیرقابل نتیجه‌گیری در مورد تاثیرات مصرف الکل بر رفتار خشونت‌آمیز در میان طرفداران ورزش و هرگونه پیامد سیاسی نمی‌توان قاطعانه در این‌باره سخن گفت اما به عنوان یک استراتژی پیشگیری از خشونت، برای مثال، قطع مصرف الکل در اواخر یک مسابقه ورزشی، شاید منطقی به نظر بیاید. با این حال، همان‌طور که محققان دانشگاه یوتای جنوبی در آمریکا مشاهده کردند، مشخص شده است که محدودیت‌های الکل، نتیجه معکوس می‌دهد، این اقدام، طرفداران را ناامید می‌کند و در نهایت دوباره به خشونت منجر می‌شود. به همین ترتیب، افزایش حضور پلیس به نظر می‌رسد مانع از خشونت طرفداران شود، اما باز، تحقیقات دیگری نشان داده است که حضور پلیس، بیش از حد تهاجمی بوده و می‌تواند خشونت هواداران را تحریک کند. با وجود این، برخی سیاست‌های آموزشی نویدبخش هستند. همان‌طور که بررسی محققان نشان داده است، بسیاری از عوامل فرهنگی اجتماعی، رویداد و مکان آن، پلیس و جمعیت، بیشترین ارتباط را با رابطه الکل و خشونت دارند. اما تصدیق شده است که شواهد، حداکثر همبستگی بین مصرف الکل و خشونت خانگی در میان هواداران مرد را نشان می‌دهد. به طور خاص، تعصب‌های ورزشی، الکل و مردانگی برای توضیح این ارتباط ارائه شده است. این امر با ارزش‌های ایدئولوژیک مردانگی هژمونیک همراه است که نهاد ورزشی مردسالار زیرساخت اجتماعی آن ‌را فراهم کرده است.

اگرچه شواهدی نسبتاً ثابت برای ارتباط میان رویدادهای خاص ورزشی (به عنوان مثال، مسابقه‌های قدیمی یا دربی) و خشونت خانگی گزارش‌شده، وجود دارد، اما نمی‌توان این ارتباط را به همه مسابقه‌های ورزشی، ورزشکاران و تماشاگران تعمیم داد. این به دلیل ارتباطات بی‌معنی گزارش‌شده و نتایج متناقض در حوزه‌های مختلف ورزشی، همراه با کمبود نسبی تحلیل قوی محققان است که شامل نادیده گرفتن نقش متغیرهای بالقوه واسطه (به عنوان مثال، مصرف الکل، برداشت از مردانگی، انتظار نتیجه) است. همچنین اذعان شده است که همه مردان (ورزشکاران، تماشاگران یا هیچ‌کدام) مردانگی را از طریق خشونت ابراز نمی‌کنند و در ضمن همه خشونت‌های خانگی مربوط به ورزش از سوی مردان بر روی زنان انجام نمی‌شود. علاوه بر این، ورزش ممکن است نقشی در کمک به رفع خشونت خانگی از طریق مشارکت مردان و حمایت از آنها در مقابله با مسائلی که زمینه‌ساز خشونت در خانواده است، همراه با توانمندسازی زنان و پیگیری برابری جنسیتی، داشته باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها