شناسه خبر : 9435 لینک کوتاه

پیروزی چشمگیر نارندرا مودی بهترین شانس را برای رفاه هند فراهم می‌کند

نارندرا مودی؛ مرد روزهای سخت هند

بزرگ‌ترین تغییر دنیا در ۳۰ سال گذشته ظهور چین بوده است. رشد نرخ متوسط جی‌دی‌پی چین از سرانه سالانه ۳۰۰ دلار به ۶۷۵۰ دلار در این مدت، نه‌تنها باعثرفاه باورنکردنی صدها میلیون نفر شده است، بلکه اقتصاد و ژئوپولتیک جهانی را نیز بازسازی کرده است.

بزرگ‌ترین تغییر دنیا در 30 سال گذشته ظهور چین بوده است. رشد نرخ متوسط جی‌دی‌پی چین از سرانه سالانه 300 دلار به 6750 دلار در این مدت، نه‌تنها باعث رفاه باورنکردنی صدها میلیون نفر شده است، بلکه اقتصاد و ژئوپولتیک جهانی را نیز بازسازی کرده است.
نرخ جی‌دی‌پی سرانه هند در سه دهه پیش از این با چین یکسان بود. اما حالا کمتر از یک‌چهارم آن است. به غیر از دوره‌های کوتاهی از اصلاحات و رشد ناگهانی، هند هرگز به آن شتاب حرکتی که موجب نجات کشورهای شرق آسیا از فقر شده، نرسیده است. هزینه‌های انسانی شامل افراد ناامید، بیکار، کم‌سواد، بدون بهداشت و گرسنه بسیار گزاف بوده است.
اکنون، برای اولین بار هند دولتی قوی دارد که اولویت اصلی آن رشد است. نارندرا مودی، که رهبر حزب بهاراتیا جاناتا (بی‌جی‌پی) است، به‌واسطه قول جدی‌اش برای بهبود وضع اقتصادی هند، پیروزی بزرگی کسب کرد. هر چند ما او را به خاطر عدم اظهار پشیمانی و جبران کافی در مورد کشتار مسلمانان در گجرات در زمان صدارت‌اش در آن ایالت، تصدیق نمی‌کنیم، اما برای او آرزوی موفقیت داریم: معجزه رشد هند تنها مساله بزرگی برای هندیان نیست، بلکه سبب ارتقای جهان است.

از فوج تا اوج
حکومت علت اصلی ناکامی هند است. اندک دولت‌های قوی هند همواره تحت سیطره حزب کنگره بوده‌اند؛ ملک خانوادگی نهرو-گاندی که رئوس کار اقتصادی هند را به فساد کشانده بود. سیاستمداران اصلاح‌طلب، همچون نخست‌وزیر سابق، مان موهان سینگ، قدرت و اختیار کافی برای اجرای سیاست‌هایشان را نداشتند.
دلیل این است که حکومت بر هند به طرز خارق‌العاده‌ای دشوار است. بیشتر قدرت به ایالت‌ها تنفیذ شده است؛ طبیعت کثرت‌گرای سیاست هند دائماً با شمار زیادی از احزاب منطقه‌ای و نظام کاستی سر و کار دارد؛ و گذشته استعمارزده و سوسیالیستی آن بوروکراسی را برای هند به میراث گذاشته است که تغییر رویه آن بسیار دشوار است.
آقای سینگ، که شاید چیزی بیش از ملازم خانواده گاندی نبود، شانس کمی برای انجام این کار داشت. برخلاف او، آقای مودی، از قدرت بسیاری هم در حزب خود و هم در سطح کشور برخوردار است. حزب بی‌جی‌پی بیش از آنکه پیروزی خود را مدیون سازماندهی خوب خود بداند، آن را از قدرت و جذبه رهبر خود گرفته است. از زمان ایندرا گاندی در سال 1984 تاکنون، هند چنین شخصیت قوی را در راس کار نداشته است.
آقای مودی اکثریت قاطعی را با خود دارد، یعنی 282 کرسی از 543 کرسی انتخاباتی در مجلس عوام پارلمان هند. تاکنون تنها حزب کنگره چنین اکثریتی کسب کرده است که به 30 سال قبل برمی‌گردد. ترکیب قدرت پارلمانی با قدرت شخصیتی به این معنی است که آقای مودی نسبت به آقای سینگ از بخت بهتری برای همسو کردن دولت‌های ایالتی با خود برخوردار است. در عین حال، حزب کنگره تنها با به دست آوردن 44 کرسی مغلوب شده است. این یک جوک است که تا هفته گذشته هند هیچ دولتی نداشت؛ اما حالا هیچ اپوزیسیونی برای دولت وجود ندارد.
آقای مودی قدرت و اختیار لازم را برای اصلاحات اقتصادی در اختیار دارد. اگرچه ملی‌گرایان هندو حامیان اصلی آقای مودی محسوب می‌شوند، ولی رای افراد تحصیلکرده، جوان و شهری تاثیر بسیار مهمی بر برد انتخاباتی او داشته است. این افراد از تغییر و رشوه‌گیری حزب کنگره و همچنین ترجیح آن به توزیع جیره‌های رفاهی به جای پرورش فرصت‌ها، خسته شده بودند. آنها خواهان ایجاد فرصت پیشرفت فردی بودند که آقای مودی، فرزند یک چای‌فروش، تصویرگر آن بود.
اولین وظیفه آقای مودی تثبیت اقتصاد شکننده است. وی باید وضعیت بانک‌ها را سر و سامان دهد (وام‌های نادرست مانع از استرداد وام هستند)، وضعیت فاینانس دولت را شفاف کند (کسری‌های طولانی‌مدت علت اصلی تورم هند هستند)، یارانه‌ها را کاهش دهد، مبنای مالیاتی را وسیع‌تر کرده و به بانک مرکزی اجازه دهد تا سیاست ضد‌تورمی سختگیرانه‌ای را دنبال کند.
دومین وظیفه او، اشتغال‌زایی است. قوانین کاری سفت‌وسخت هستند. تصاحب زمین برای کارخانه به هر قیمتی، اغلب امری ناممکن است. تامین الکتریسیته به صورت ناقص صورت گرفته است. آقای مودی بایستی اصلاحات ارضی تاثیر‌گذار و مهمی را شروع کند. وضعیت جاده‌ها، بندرگاه‌ها و .... را بهبود بخشد و رشوه را در اقتصاد هند کاهش دهد. تعیین مالیات فروش ملی جایگزین به جای مالیات‌های متعدد محلی می‌تواند کمک بسیاری به اقتصاد هند باشد. انجام چنین اقدامات نسبتاً آسانی می‌تواند تغییری عظیم ایجاد کند و نرخ رشد را تا دو یا سه درصد نسبت به میزان رشد فعلی هند افزایش دهد.
نزدیکی به پاکستان می‌تواند منفعت‌های امنیتی و اقتصادی را برای هند به همراه داشته باشد. در حال حاضر، تجارت بسیار جزیی میان کشور هند و پاکستان صورت می‌گیرد. به عنوان رهبر حزب ملی‌گرای هندو، آقای مودی قادر به نزدیک کردن هند و پاکستان است. آقای مودی، نواز شریف (نخست‌وزیر پاکستان) را به مراسم معارفه خود دعوت کرده است.

قانونی واحد برای همه
سه خطر اصلی وجود دارد. اول آنکه به نظر می‌رسد آقای مودی بیش از آنکه مصلح اقتصادی باشد، ملی‌گرایی هندو است. او از «همراه کردن همگان» سخن گفته است. اما از آنجا که او پس از پیروزی‌اش برای عبادت به کنار رود گنگ رفته و قول داده است تا ناپاکی‌های رودخانه مقدس را برای هندوها پاک کند، نشان می‌دهد که او به مسلمانان که 15 درصد جمعیت هند را به خود اختصاص داده‌اند، علاقه‌ای ندارد.
خطر دوم شکست خوردن آقای مودی در برابر پیچیدگی‌های کشور هند است. تلاش وی در جهت اصلاحات، همانند تلاش‌های اصلاح‌طلبان قبلی ممکن است در برابر ترکیب عوامل سیاسی، بوروکراسی و فساد مختوم به شکست شود. اگر این اتفاق رخ دهد، یک یا دو نسل هند دچار عقب‌افتادگی خواهند شد.
خطر سوم این است که قدرت، آقای مودی را به یک حاکم مطلق تبدیل کند و او به جای دموکرات بودن فردی مستبد شود؛ درست مثل زمان ایندرا گاندی. پس از سال‌ها برخی از موسسات کشور دچار فساد شده‌اند. به بازرس اصلی پلیس از لحاظ سیاسی خط داده شده است، رسانه هند می‌تواند خریده شود، بانک مرکزی که هیچ‌گونه استقلال قانونی ندارد، قبلاً نیز مورد تهدید و ارعاب قرار گرفته است، و آقای مودی تمایلات قدرت‌طلبانه‌ای دارد.
این خطرات وجود دارند اما اکنون زمان خوش‌بینی است. با داشتن دولتی قدرتمند و متعهد برای رشد و توسعه و جمعیتی که به شدت خواهان این تغییرات است، هند بهترین فرصت کامیابی و موفقیت را از زمان استقلال در اختیار دارد.

اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها